International Committee to Save the Archeological Sites of Pasargad
|
|
در سایه سار سرو ایرانی سرو در هنرهای ایران زمین
|
از: مهدی فتوحی |
باید دانست كه درخت سرو از دیر باز علامت و نشانه ی ایران باستان بوده است. این كه در قالی ها و فرش ها و غیره، نقش سرو های شاخه برگشته دیده می شود، بقایای آثار همان سنت ملی است. آزاد و آزاده و جمع آن آزادگان، لقبی است كه به ایرانیان داده می شده است و می بینیم كه یكی از معانی آزاد و آزاده، سرو یا نوعی از سرو است و صورت سرو یا سرو افكنده از زمان های باستان تا به امروز در ابنیه و ظروف و جامه ها و پوشیدنی ها و گستردنی های ایرانی و جقّه و كلاه و تاج شاهان؛ مثل رمز و نشان و نماینده ی ملی به نظر می آید و چنین می نماید كه حكایت از راستی و فروتنی می كند. به علاوه به تعبیر مرحوم دهخدا سرو برگشته هم به معنای آزادگی است و هم فروتنی. هم چنانكه قدما ایرانشهر را بلادالخاضعین ( نامه ی تنسر) می گفته اند. سادگی طرح سرو و امكان هندسی ساختن ساده ی آن در مواد گوناگون، امكان این را به هنرمندان و صنعت گران ایرانی داده تا از طرح آن برای زینت و ساخت آثار خود بهره بگیرند. به طوری كه ما طرح درخت سرو را علاوه بر فرشبافی و پشتی بافی و پارچه بافی( كه به گمان من طرح معروف پارچه های ترمه هم برگرفته از طرح درخت سرو است) ما شكل این درخت را در هنر های گچبری ،كاشیكاری، نقاشی روی كاغذ و چرم و پارچه( نظیر پارچه ی قلمکار)، تذهیب، باغ آرایی، خراطی( برای رحل قرآن ودر و پنجره و ...) فلزكاری( برای برخی در های فلزی) ، معرق، منبّت و سفال های لعاب دار،گوهرسازی و حتا در گلابدان و سکه( سکه ی نقره- ساسانی مربوط به خسرو اول، رایج در سالهای 531تا 579 بعد از میلاد) و سنگتراشی.... می بینیم. به عنوان نمونه می توانید به عكس های ضمیمه شده به این مقاله رجوع كنید تا دریابید حضور این طرح در هنر ایرانی تا چه اندازه عمیق و دیرپا است.
سرو در معماری و باغ ایرانی: درخت سرو در معماری ایرانی و در باغ ها ی ایرانی حضوری همیشگی و غیرقابل انكار دارد. به طوری كه هیچ آرامگاه و باغ ایرانی نیست كه این درخت را در خود نداشته باشد. از سویی این درخت به علت انبوه بودن شاخساران و همچنین چهار فصل بودنش مورد توجه طراحان باغ ایرانی بوده است. زیرا بلندی سرو ها كه حجم وسیعی را در چشم انداز مقابل كوشك به خود اختصاص می دهند، با حذف خلاء حجمی میان كوشك و باغ، به گونه ای تداعی گر مفهوم تداوم بلندی ساختمان است و با ایجاد سایه های منظم كه در نتیجه ی نظم در رویش شاخساران این درخت ایجاد می شود در امتداد جوی داخلی باغ ایرانی و همچنین كوچه سازی و تقابل رنگی آن در فصول برگریز با دیگر درختان بلندی مثل چنار مفهومی زیبایی شناسانه به این درخت در باغ ایرانی داده است. علاوه بر این ما نونه هایی از تصویر این درخت را در گچ بری های تزیینی و كاشی كاری های برخی خانه های ایرانی كه همگی در توصیف باغ ایرانی ساخته شده اند، می بینیم. با این حال جای دارد از خود بپرسیم آیا گنبد دانیال نبی در شوش و گنبد هایی نظیر آن با شكل هرمی ( علیرغم تاثیر از شرایط اقلیمی برای ساخت و ساز هندسی) و یا حتّا برج های هرمی كلیسا ها و یا حتّا مناره های مساجد كه همچون ستون های ارتباطی میان آسمان و زمین اند، تداعی گر حضور درختان و از جمله سرو در معماری ایرانی و انیرانی نیستند؟
سرو در نقاشی ایرانی و اروپایی:
این نكته كه سرو از چه زمانی در نقاشی و حجاری ها خود را نمایانده دقیقا ً بر ما معلوم نیست ولی می توان شكل اصلی این درخت را در نقش برجسته های سومری ( در توصیف افسانه ی هولوپو) و به تبع آن در تخت جمشید و در پی آن در تمام ادوار اسلامی به عینه دید. اما در نقاشی ایرانی( مینیاتور) سرو حضوری پیوسته و همیشگی دارد. و در همه ی دوران ها و در همه ی سبك های نقاشی حضور پررنگ آن به چشم می خورد. به خصوص در حاشیه ی صفحات یا در كناره ی تصاویر، برای تاكید بر مفهوم باغ بودن منظره؛ كه معمولا ً هم از چارچوب تصویر بیرون می زند و در صفحه ادامه پیدا می كند؛ كه شاید علت آن تداعی مفهوم بلندبالایی این درخت در ذهن مخاطب باشد. البته تمركز و توجه به سرو خاص نقّاشان ایرانی نیست و تقریبا ًهمه ی نقاشان بزرگ دنیا با این مضمون طبعی آزموده اند. نام برخی از این نقاشان را لوییجی زان گری در مقاله ی خود كه به پیوست می آید ذكر كرده. اما نمونه ی مشهور آن نقش سروی است كه ونسان ونگوگ نقاش نامدار هلندی از این درخت كشیده. كشف باغستان های شكوفان پرووانس او را بر آن داشتند تا به سبك ژاپنی، درختان هلو و زردآلو را نقاشی كند. زیبایی سرو كه به نظرش مشخصه ی مناظر مدیترانه است، تا پایان عمر ذهنش را به خود مشغول می داشت. او در نقاشی هایش بر كیفیت خاص رنگ سبز سرو و كمال خطوط وتناسبش اصرار می ورزد و در نامه ای كه به تئو برادرش می نویسد با تاكید می گوید: " سرو زیباست. به سان تك ستون هرمی مصر" با این توصیف می توانیم مولفه های سرو را از منظر نقاشی بررسی كنیم. تناسب ، سركشی، بلند بالایی، كیفیت خاص رنگ های تیره ی آن، عدم حضور خطوط منحنی بسیار و سادگی و سهل و ممتنع بودن طرحش و .... كه در حیطه ی صلاحیت من به عنوان یك مترجم نیستند و ذهن هنرمندانه و نقادانه ی یك نقاش را می طلبند.
|