بختگان سه سال پس از آبگيری سد سیوند کاملا خشک شد

و به زودي توفان شن و نمک اراضي کشاورزي اطراف اين تالاب را نيز نابود مي کند

از: شمیم، خبرنگار کمیته نجات ـ شیراز

همانگونه که کارشناسان کميته بين المللی نجات پاسارگاد از يک سال قبل از آبگیری سد سیوند اعلام کرده بودند که: «اگر سد سیوند آبگیری شود،  سوختن و خشک شدن دریاچه بختگان قطعی است» اکنون درياچه بختگان دومين درياچه بزرگ ايران سه سال پس از آبگيری سد سيوند به کلی خشک شد. بختگان درياچه ای  بود که تا همين چند سال پيش پرآب و زنده و سرشار می درخشید و از پوشش گياهی زیبایی برخوردار بود و همیشه هزاران هزار پرنده بر فرازش می چرخیدند.  این دریاچه که از رودخانه ی سیوند سیراب می شد، پس از آبگیری تشنگی اش شروع شد. رودخانه سیوند به جای رفتن به رود کر و ریختن آن به بختگان به سوی تنگه بلاغی سرازير شد تا علاوه بر ويرانی آثار باستانی و فرهنگی ما، بختگان را نیز نابود کند.

اکنون کارشناسان دولتی سازمان محیط زيست اعلام کرده اند که علاوه بر سوختن بختگان: «در صورت ادامه وضعيت فعلي به زودي توفان شن و نمک اراضي کشاورزي اطراف اين تالاب را نيز نابود مي کند.» آن ها همچنين فاجعه ای زيست محیطی را هشدار می دهند. سد های بی رویه ای که تنها بر اساس سودجويي ها و زد و بندهای دولتی با پيمان کاران وابسته ساخته می شود، علاوه بر بختگان تالاب های منطقه را چون بیضا، لپوئی، آهوچر و زرقان به نابودی کشانده اند. گزارش ها همچنان حاکی است که درياچه  تشک، رودخانه کر، تالاب های جنوبی حوضه نیریز، و مانداب های مهمی چون لاپويه، کمجان نيز در خطر خشک شدن هستند.

پس از آن همه تلاش ها که برای جلوگيری از ساختن و آبگيری سدهايي که ظرف چهار پنج سال گذشته عجولانه آبگيری شدند و انواع تهمت ها را به حافظين محیط زيست و ميراث فرهنگی زدن اکنون خود دولتی ها اعتراف می کنند که دست به چه فجايع فرهنگی و محیط زيستی زده بودند.
روز پيش کارشناس پارکداري معاونت طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به احداث سد سيوند به خبرنگار ايسنا گفته است که: متاسفانه با گذشت چند سال از آبگيري، هنوز پشت اين سد به طور کامل پرنشده که اين امر نشان مي دهد محاسبات وزارت نيرو در اين خصوص آنقدرها هم درست نبوده است و بجز کمک به نابودي تلاب بختگان نتيجه اي نداشته است!» او همچنين به وضعيت بد آبیاری کشاورزی در اين منطقه اشاره کرد و اعتراف کرد که آبیاری اين منطقه از سی در صد هم کمتر است. »

متاسفانه يک بار ديگر بی توجهی عمدی، و بی خردی دولتمردان جمهوری اسلامی در ارتباط با میراث فرهنگی و محیط زيست که ربط مستقیم با سلامت و زندگی مردمان دارد بر همگان روشن شد.  اما آن ها را چه باک چرا که هنوز و همچنان گوششان بسته به حرف کوشندگان محیط زيست است و فکر و ذهنشان به دنبال برنامه هایی که هر کدام برای فرهنگ و محیط زيست مردمان فاجعه آفرين اند.

کميته بين المللی نجات پاسارگاد

www.savepasargad.com