|
||||
کاش بر سر عقل بیاییم
گفت و گویی با دکتر اسماعیل کهرم، درباره ی دیروز، امروز و فردای محیط زیست ایران
از: سپهر سلیمی، مسئول بخش محیط زیست بنیاد میراث پاسارگاد
www.savepasargad.com
در سالهای گذشته نام دکتر اسماعیل کهرم را بسیار در خبرها و گزارشات زیست محیطی خوانده ایم. مردی که با شهامت و فارغ از ملاحظات معمول، مشکلات و معضلات محیط زیست را بازگو می کند. اسماعیل کهرم با چهار دهه سابقه حضور و تلاش در عرصه محیط زیست شاگردان فراوانی را تحویل خانواده حامیان محیط زیست ایران داده است، شاگردانی که بسیاری از آنها عشق خود به محیط زیست را حاصل درس و مشق استاد می دانند.
به مناسبت اهدای جایزه نوروز بنیاد میراث پاسارگاد به دکتر کهرم، گفت و گویی با ایشان داشتم که برای رعایت اختصار، سوال ها را حذف کرده ام. آنچه که در پیش رو دارید نگاه اسماعیل کهرم است به دیروز، امروز و فردای محیط زیست ایران:
چهار دهه سیر نزولی در محیط زیست کشور
به عنوان کسی که چهار دهه در محیط زیست ایران کار کرده و حضور داشته ام معتقدم در چهار دهه گذشته نگاه و عملکرد کشور ما در خصوص محیط زیست سیر نزولی داشته است. دریاچه ها، مراتع، کوه ها، تالاب ها و حیات وحش مان را از دست داده ایم. تعداد پرندگان، خزندگان، پستانداران، حشرات و ماهی ها کاهش قابل توجهی داشته است. از همه بدتر اینکه با کمال تاسف زیستگاههایمان را از دست داده ایم. وقتی دریاچه ارومیه از بین برود یعنی 40 هزارفلامینگو و 20 هزار پلیکان که روی دریاچه زمستان گذرانی می کردند را از بین برده ایم، وقتی زیستگاه از بین برود مثل این است که تک تک حیوانات را از دم تیغ گذرانده ایم و کشته ایم.
سرزمین مان را در همه موارد از نعمت هایی که داشتیم تهی کرده ایم. کاهش حیات وحش به خاطر از بین رفتن زیستگاه و شکار بی رویه است و طی چهار دهه گذشته چنین بلایی بر سر محیط زیست آورده ایم. روزی روزگاری عمق آب دریاچه هامون 9 متر بود ولی الان خشک است. عمق آب دریاچه ارومیه 13 متر بود ولی الان خشک شده است.روزگاری وسعت تالاب انزلی 22 هزار هکتار بود و الان کمتر از 10 هزار هکتار است و این مساله در خصوص دیگر تالاب های ایران نیز صدق می کنم. آب تالاب انزلی را برای کشاورزی زهکش می کنیم، ماهی و پرندگان را صید می کنیم و خودش را برای زمین کشاورزی خشک می کنیم و این چنین است که نابود می شود.
مهمترین مشکل محیط زیست ما نابودی خاک است
بزودی با بحران جدی بی آبی در کشور مواجه خواهیم شد
مهمترین مشکلی که در حال حاضر گریبان محیط زیست ما را گرفته نابودی خاک است. خاک مهمترین منبع طبیعی است که در ایران از دست می دهیم. ما جنگل ها را از بین می بریم و در اثر جنگل زدایی، خاک فرسایش پیدا می کند و از بین می رود.
وقتی جنگل و خاک از بین برود در نتیجه آب هم از بین خواهد رفت زیرا وقتی خاک از بین برود، آب وارد سفره های زیر زمینی نمی شود. شهرهای بزرگ ما با بی آبی مواجه هستند و مثلاً در تهران در 10 سال آینده آب نخواهیم داشت چون نیمی از آب تهران از منابع و سفره های آب زیر زمینی تامین می شود و به مرور این منابع در حال نابودی است.
کشور ما سالانه 40 تن در هکتار خاک از دست می دهد. سالانه یک و نیم درصد جنگل های شمال نابود می شود و تنها 12 میلیون هکتار از جنگل های شمال باقی مانده است. جنگل های زاگرس نیز در حال نابودی است و آنها را نیز از دست می دهیم. جنگل های زاگرس به تنهایی یک سوم آب شبه قاره ایران را تامین می کند. وقتی جنگل های بلوط از بین برود، خاک فرسایش پیدا می کند و در نتیجه آب در اختیار سفره های زیر زمینی قرار نمی گیرد. ما بزودی با بحران جدی آب در شهرهای بزرگ کشور روبرو خواهیم شد. از بین رفتن آب، خاک و جنگل همراه با آلودگی محیط زیست در کنار افزایش جمعیت یعنی مرگ طبیعت و زندگی.
عده ای تصور می کنند توسعه و پیشرفت یعنی استفاده از گاز، نفت و قربانی کردن همه منابع کشور
دولت ها فقط می خواهند گلیم خود را از آب بیرون بکشند و به فکر آینده نیستند
علت مشکلات محیط زیست ما اینست که ما تابع توسعه نیم بند هستیم و به توسعه پایدار بی توجه هستیم. وقتی رئیس دولت می گوید محیط زیست مانع پیشرفت و ترقی است، دیگر چه انتظاری می توان داشت؟ عده ای در کشور تصور می کنند توسعه و پیشرفت یعنی استفاده از گاز، نفت و قربانی کردن همه منابع کشور.
ما در خلیج نای بند، اولین پارک دریایی ایران اجازه می دهیم نفت و گاز استخراج بشود. در پارک ملی کویر اجازه استخراج نفت می دهیم. در پارک ملی بمو در شیراز 100 هکتار از جنوب و 100 هکتار از شمال آنرا را برای صنعت نفت می بخشیم. 670 هکتار از پارک ملی کلاه قاضی را برای خانه سازی می بخشیم. در دل جنگل های زیبای ناهار خوران استان گرگان که سه میلیون سال قدمت دارد موزه جنگ احداث می کنیم. در یک کلام به منابع طبیعی ارزش نمی دهیم و دنبال روزمزگی هستیم. صنایع ما صنایع پایدار نیستند، روش های ما روش های پایدار نیستند. دولت ها فقط می خواهند گلیم خود را از آب بیرون بکشند و فقط جلوی بینی خود را می بینند و به فکر آینده نیستند و در نتیجه تصمیمات پایدار نیست. به حدی آب های زیر زمینی را استخراج کرده ایم که تمام دشت های ما از یک تا ده متر فرو نشسته اند.
وقتی به مردم آموزش نداده ایم نباید انتظار داشته باشیم به محیط زیست توجه کنند
برای حفظ محیط زیست باید به مردم باید آموزش بدهیم. حدود بیست شبکه تلویزونی داریم ولی هیچکدام به محیط زیست اهمیت نمی دهد. چقدر آموزش زیست محیطی در مورد هوا، خاک، آب و جنگل داده شده است؟ وقتی به مردم آموزش نداده ایم نمی توانیم انتظار داشته باشیم که در جهت حفظ محیط زیست عمل کنند.
نقطه پایان بی توجهی به محیط زیست فقر مفرط است
نقطه پایان بی توجهی به محیط زیست فقر روز افزون است. از بین رفتن خاک، آب، جنگل و آلودگی محیط زیست سرانجامی جز فقر برای کشور ندارد. اخیرا رئیس دولت گفته باید در شرایط تحریم فعلی رو بیاوریم به جنگل ها و دام ها را وارد جنگل ها کنیم! در حالیکه این حرف برخلاف همه موازین علمی و کارشناسی است. در حال حاضر بیش از 4 برابر ظرفیت مراتع در کشور دام داریم. اگر خاک از بین برود همه چیز از بین می رود. خاک را که دیگر نمی شود از خارج از کشور وارد کرد.
باید از تجربیات کشورهای توسعه یافته استفاده کنیم
کشورهای صنعتی برای رسیدن به توسعه صنعتی هزینه های گزافی پرداخته اند. برای مثال نسل کبوتر مسافر در امریکا منقرض شد. ولی آنها از آنچه بر سرشان آمدند پند گرفتند و در رفتارشان تجدید نظر کردند. ما باید از مشکلات آنها پند بگیریم و راه توسعه را بر اساس توسعه پایدار طی کنیم.
این استدلال غلطی است که بگوییم تذکرات کشورهای صنعتی به این خاطر است که می خواهند مانع پیشرفت ما شوند، با توسعه ناپایدار به جایی نخواهیم رسید. محیط زیست همچون یک قایق می ماند که هر کس اگر آنرا سوراخ کند باعث غرق شدن و نابودی همه سرنشینان قایق می شود.
کشور پاکستان از زمانی که از هندوستان جدا شد سطح جنگل های خود را دو برابر کرد یعنی جنگل های پاکستان از 5 میلیون هکتار به 11 میلیون هکتار رسید و این در حالیست که ما در همین زمان سطح جنگل هایمان را نصف کرده ایم.
در بسیاری کشورها سد ها را تخریب می کنند ولی ما هنوز به دنبال رکورد ارتفاع تاج هستیم
خشک شدن دریاچه ارومیه زندگی 7 تا 12 میلیون انسان را تحت شعاع قرار می دهد
در خصوص سد سازی مهم این است که سد کجا، چطور و با چه کیفیتی ساخته شود. در ارومیه پیش بینی شده بود 72 سد ساخته شود. از 72 سد، 40 سد ساخته شده است که در پشت 36 تای آنها آب هست. این سدها دریاچه را از 5/5 میلیارد متر مکعب آب محروم کرده اند. شوری ماجرا به حدی بود که وزارت نیرو مانع احداث 4 سد دیگر شده است. رودخانه های مشروب کننده دریاچه ارومیه ظرفیت احداث این 40 سد را نداشتتند و به همین خاطر دریاچه ارومیه خشک شد در صورتیکه وجود دریاچه از هزاران صد بهتر بود. در اثر این سد سازی ها مساحت زمین های کشاورزی از 350 هزار هکتار به 750 هزار هکتار افزایش پیدا کرد و تعداد چاه های عمیق و نیمه عمیق به 22 هزار رسید. از دیگر سو با خشک شدن دریاچه ارومیه آب این چاه ها شور و تلخ شد و در نتیجه برای کشاورزی هم دیگر آب کافی وجود ندارد. دریاچه ارومیه سالانه حدود 7 میلیارد متر مکعب آب دریافت می کرد که 5/1 میلیارد متر مربع آن از طریق بارش، حدود نیم میلیارد متر مکعب از طریق چشمه ساران و حدود 5 تا 5/5 میلیارد متر مکعب آن از طریق رودخانه ها بود. در اثر خشک شدن دریاچه ارومیه زندگی 7 تا 12 میلیون انسان تحت تاثیر قرار می گیرد و بزودی در اثر باد، دانه های نمک پراکنده خواهد شد و زندگی مردم، زمین های کشاورزی و دام ها از بین خواهند رفت.
در حال حاضر در بسیاری از کشورها سدها را نابود می کنند. امریکا و آلمان برخی سدهایشان را نابود کرده اند، چین از احداث سد روی یانگ تسه منصرف شد، ترکیه سد با ارتفاع بالای 10 متر نمی سازد ولی ما یکباره سد کرخه با ارتفاع تاج 180 متر را می سازیم، این نشان می دهد پند نگرفته ایم و هنوز به دنبال رکورد هستیم. سد سیوند باعث خشکی تالاب تشک و نهریز شد و بختگان را با 400 هزار هکتار وسعت نابود کرد ولی ما همچنان بدون مطالعه و ارزیابی زیست محیطی می خواهیم در دنیا رکورد شکن باشیم.
مخالف مسلح بودن محیط بانان هستم
12 محیط بان محکوم به اعدام داریم
در خصوص وضعیت محیط بانهای کشور باید عرض کنم شدیداً مخالف مسلح بودن محیط بانان هستم. پلیس انگلستان مسلح نیست چون تحقیقات نشان داده حمل سلاح می تواند تحریک آمیز باشد. ما محیط بان را مسلح می کنیم و حال اگر این محیط بان متخلفی را بکشد به اعدام محکوم می شود، اگر هم نکشد ممکن است توسط شکارچیان کشته شود یعنی محیط بان را در شرایط باخت باخت قرار داده ایم. تا وقتی چنین باشد بهتر است که محیط بانان مسلح نباشند.
در حال حاضر 12 محیط بان محکوم به اعدام در سراسر کشور داریم که مشخص نیست در نهایت چه سرنوشتی در انتظار آنهاست. باید قوانین را به شکلی اصلاح کنیم که محیط بانان مصونیت داشته باشند تا بخوبی بتوانند با متخلفان برخورد کنند، همانطوریکه پلیس می تواند با هر متخلفی برخورد کند.
طبیعت قابلیت بازسازی دارد به شرطی که بخواهیم و بر سر عقل بیاییم
طبیعت این پتانسیل را دارد که خود را ترمیم کند ولی در صورتیکه میزات تخریب محیط زیست از حد نگذرد و از طرفی کمک کنیم به طبیعت تا خود را احیاء کند. همان کاری که در اروپا و امریکا انجام دادند و طبیعت خود را بازسازی کردند.
اگر زاینده رود و گاوخونی را به حال خود رها کنیم هیچگاه برنخواهد گشت ولی باید کمک کنیم تا این طبیعت و زیبایی از دست رفته دوباره برگردد. کشور ما جزو 5 کشور اول دنیا از نظر اکوتوریسم است و با تکیه بر طبیعت چهار فصل ایران و بازسازی و کمک به طبیعت می توان درآمد بسیار خوبی را عاید کشور کرد و از شر بسیاری از صنایع ناپایدار و آلوده کننده راحت شویم. من جزو کسانی هستم که همچنان امیدوارم که بر سر عقل بیایم، دست از تخریب محیط زیست و توسعه ناپایدار برداریم، به طبیعت خود کمک کنیم و کاری کنیم که فرزندان ما در شرایط بهتری زندگی کنند.
کميته بين المللی نجات پاسارگاد