|
20 ژانویه 2011 |
بهانه ای برای تخریب بافت تاریخی گرگان
از: احسان ارشاد
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت و برنامه ریزی شهری
بر اساس نظر متخصصین معماری و شهرسازی، بافت تاریخی گرگان که دارای وسعتی بیش از ۱۶۰ هکتار می
باشد یکی از ارزشمندترین بافتهای تاریخی ایران و شاخص ترین بافت تاریخی در شمال کشور است که در سال ۱۳۱۰ پیش از بافت تاریخی بسیاری از شهرهای ایران مانند یزد یا کاشان ثبت و تعیین حریم ساخت و ساز شده است. بافت قدیم گرگان بر اساس مطالعات صورت گرفته دارای مصوبه کمیسیون ماده پنج نیز می باشد و شامل محلات میخچه گران، سرپیر، نعلبندان، سرچشمه، سبز مشهد، درب نو، دوشنبه ای، میر کریم، میدان عباسعلی، باغ پلنگ، ملل و شیرکش است. تاریخ احداث بسیاری از ابنیه موجود در داخل این بافت تاریخی مربوط به قبل از سال ۱۳۰۰ بوده و از دوره های گوناگون تاریخی چون قاجار، زندیه، افشاریه و حتی سلجوقیان آثار و بناهای ارزشمندی به جا مانده است.
انتشار خبر مربوط به طرح بازنگری نوسازی و بهسازی بافت فرسوده گرگان! ! ! در هفته های اخیر، موج وسیعی از اعتراضات را از جانب محققین، مورخین، کارشناسان، اساتید و متخصصین معماری و شهرسازی به همراه داشت. ظاهراً محدوده پیش بینی شده طرح نوسازی ۲۶۰ هکتار است که کل محدوده ۱۶۰ هکتاری بافت تاریخی گرگان به اضافه ی مناطقی چون امام رضا(ع)، کوی سجادیه و فردوسی را دربر می گیرد. اجرای طرح نوسازی در محدوده هایی چون سجادیه، فردوسی، و امام رضا به لحاظ علمی توجیه پذیر است اما متأسفانه در این طرح که تحت نظر شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری تهیه گردیده برای آثار و ابنیه تاریخی ارزشمند و قابل ثبت در فهرست آثار ملی، کاربری مسکونی و تجاری و خدماتی و . . . و یا طرح تجمیع و نوسازی و بعضاً تخریب لحاظ شده است و دیدگاه غالب در این طرح صرفاً تخریب و نوسازی است در حالی که بافت قدیم گرگان به شدت نیازمند مرمت، بهسازی و باز زنده سازی می باشد.
یقیناً قراردادن محدوده تاریخی شهر در طرح نوسازی و معرفی بافت تاریخی به عنوان بافت فرسوده و سپس تصویب و اجرای طرح، تعریضهای آنچنانی در سطح معابر بافت تاریخی و انجام ساخت و سازهای بلندمرتبه و افزایش طبقات و انبوه سازی و سایر جراحی های کالبدی چون ایجاد معابر شطرنجی و بر هم زدن ساختار ارگانیک و استخوان بندی بافت تاریخی و باز کردن بسیاری از بن بست های اصیل بافت، منجر خواهد شد که ضمن برهم خوردن روابط عملکردی و بروز معضلات ترافیکی و از بین رفتن ترکیب فضایی- کالبدی بافت، حریم آثار ارزشمند تاریخی و ثبتی نیز از بین رفته و به مرور هویت تاریخی چند هزار ساله استرآباد در این محدوده مخدوش گردد و نهایتاً بافت تاریخی گرگان متحمل خساراتی جبران ناپذیر خواهد شد. به عبارت ساده تر عملیات نوسازی و نهادن تیغ ساخت و ساز بر پیکره ی بافت تاریخی چون تیر خلاصی خواهد بود بر هویت تاریخی و معماری کم نظیر گرگان تاریخی. هر چند که پیش از نیز زیر پا گذاردن حریم آثار تاریخی را در گرگان شاهد بوده ایم که احداث پارکینگ طبقاتی نعلبندان مابین ۳ اثر ثبتی تاریخی یعنی مسجد جامع گرگان(با قدمت ۱۲۰۰ ساله)، خانه امیر لطیفی(موزه صنایع دستی) و بقعه ی میرکتولی نمونه ای از اهمال کاری مجموعه مدیریت شهری در قبال بافت تاریخی گرگان است.
تاکنون طرحهای گوناگونی جهت ساماندهی بافت قدیم گرگان تهیه گردیده که از آن جمله می توان به طرح روانبخشی محدوده امامزاده نور(۱۳۶۴ – ۱۳۶۱)، طرح بهسازی بافت شهری گرگان(۱۳۶۹ – ۱۳۶۴)، طرح بازسازی(تجمیع) گرگان(۱۳۷۳ – ۱۳۷۱) که در اصطلاح علمی به آن «شهرسازی تعویضی» می گویند، اشاره نمود. اما در هیچ یک از این طرحها کل محدوده بافت قدیم و یا تاریخی گرگان، فرسوده تلقی نگردیده بود و در واقع باید گفت این نخستین باری است که این بافت ارزشمند تاریخی این چنین مورد بی مهری قرار می گیرد.
به راستی مراد از بافت فرسوده چیست؟ چه بافتی را می توان دارای ارزش تاریخی دانست؟ و چه بافتی را می توان بافت کهن نامید؟
منظور از فرسودگی، ناکارآمدی و کاهش کارایی یک بافت نسبت به کارآمدی سایر بافتهای شهری است. فرسودگی بافت و عناصر درونی آن یا به سبب قدمت و یا به سبب فقدان برنامه توسعه و نظارت فنی بر شکل گیری آن بافت بوجود می آید، پیامد فرسودگی بافت که در نهایت به از بین رفتن منزلت آن در اذهان شهروندان منجر می شود، در اشکال گوناگون از جمله کاهش و یا فقدان شرایط زیست پذیری و ایمنی و نیز نابسامانی های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و تأسیساتی قابل دریافت و شناسایی است.
بافتهای کهن: بخشهایی از بافتهای شهری را شامل میشود که حاصل ساخت و سازهای قبل از سال هزار و سیصد هجری شمسی بوده و عمدتاً خود سازمان یافته هستند. این بافتها علیرغم فرسودگیهای کالبدی، نشاندهنده هویت تاریخی شهرها و دارای ارزشهای مکانی، فضایی، تاریخی و اجتماعی هستند.
بافتهای فرسوده: بخشهایی از بافتهای شهری که کیفیتهای کالبدی و کارکردی آنها کاهش یافته و مختل گردیده است. فرسودگی بر دو نوع است فرسودگی کالبدی و فرسودگی عملکردی هرگاه فعالیتها وکاربریها پاسخگوی نیازها باشند ولی کالبد آسیب دیده باشد و یا نظام فعالیتها بهم ریخته و کاربریها مختل گردد ولی کالبد حفظ شده باشد فرسودگی نسبی است و اگر هر دو نوع فرسودگی حادث شود کامل است.
بافت ارزشمند تاریخی: «این بخش محدودهای بافت تاریخی را در بر میگیرد که ساختار و قسمت عمدهی اجزا و عناصر تشکیلدهندهی آن اعم از ابنیه فضاها و گذرها دستنخورده باقی مانده و دارای ارزش تاریخی شهرسازی و معماریاند. در اینگونه بافتها ابنیه فضاها و عناصر واجد ارزش به صورت مجموعهی به هم پیوستهاند و ساختار واحدی دارند. بازارها در اکثر بافتهای تاریخی یا میدان نقش جهان اصفهان و مجموعه پیرامون آن از این جملهاند»
بافت ناکارآمد: گسترههایی با کاربری ناهمگن و بخشهایی از شهر هستند که کاربری موجود آنها با کارکرد شهری مغایرت دارد و سطح نسبتاً وسیعی را در گسترههای شهری به خود اختصاص دادهاند. از قبیل کارخانهها و صنایع مزاحم، پادگانها، زندانها، کارگاههای بزرگ، اراضی بایر، ساختمانهای متروک، گسترههای طبیعی موجود مانند تپهها، باغات، مسیلها، رودخانهها.
بافتهای نابسامان و مسئلهدار: بخشهایی از بافتهای شهری را در بر میگیرد که بعد از هزار و سیصد هجری شمسی توسعه یافته و بدون برنامه قبلی یا با کیفیت نازل و بدون رعایت حداقل موازین معماری و شهرسازی ایجاد شدهاند. این بافتها به لحاظ اجتماعی هویتی، زیستی، منظری، کالبدی، اقتصای و تأسیساتی دچار معضل هستند.
اما معیارهای فرسودگی چیست؟
براساس معیارهای تعیین شده توسط شورایعالی شهرسازی، قدمت بنا(ابنیه ای که قدمت چندانی ندارند و غالباً ناپایدار هستند) و معیار دسترسی، که کوچه کمتر از ۶متر در آن محکوم است و همچنین معیار سوم که به فرسوده شناخته شدن یک محله کمک میکند کوچکبودن زمینها و قطعاتی است که ساختمانها روی آنها ساخته شده اند که مساحت ۱۰۰ تا ۲۰۰ مترمربع به عنوان حداقل مساحت مدنظر است. حال سئوال اینجاست که با توجه به شناخت موجود از بافت تاریخی گرگان و تعاریف و معیارهای فوق آیا باز هم می توان بافت تاریخی گرگان را فرسوده نامید؟ واضح است بین یک بافت فرسوده و یک محله تاریخی، باید تفاوت گذاشت! وقتی میگوییم: بافت فرسوده، معنای کلی آن یعنی از کار افتاده و بیارزش! یعنی قابل مداخله شدید به لحاظ کالبدی، در حالی که نمی توان به بافت تاریخی گرگان انگ فرسودگی زد.
چه باید کرد؟
گرگان آثار تاریخی متعددی از قرنهای متمادی را در خود جای داده اما اکنون تحت فشار افزایش بیرویه جمعیت و به تبع آن توسعه بی ضابطه شهری و نیز دگرگونی بافت اجتماعی که خود برخاسته از هجوم مهاجران از مناطق دور و نزدیک است، هویت اصیلش به شدت به خطر افتاده، بیآن که چیز درخوری عایدش شده باشد. قطعاً در این میان، شکسته شدن حریم و تخریب به بهانه نوسازی در معدود بناهایی که در این میان از گزند ناملایمات در امان مانده، نشانههای خوبی برای یک مرکز استان تاریخی بهنظر نمیرسد.
تعیین درجه بندی عملکردی گذرهای بافتهای تاریخی، اعمال تعریضهای احتمالی منطبق بر گذرهای قدیمی، جلوگیری از شکلگیری لبههای غیرقابل نفوذ و متراکم در بدنه گذرها، اعمال ضوابط ویژه بهمنظور جلوگیری از اغتشاش بصری در بافت و پیکره اصلی و خط آسمان، شناسایی، حفظ و حراست از مجموعه عناصری که بهنحوی دارای ارزشهای تاریخی و فرهنگی هستند و به حفظ هویت معنوی بافت کمک میکنند را باید از مهمترین اصولی دانست که رعایت آنها به ماندگاری بافتهای تاریخی بهعنوان سرمایههای مادی و معنوی شهر گرگان کمک میکند.
موضوعی که در این میان بیش از هر چیز اهمیت می یابد انتخاب شهردار برای بافت تاریخی است. لزوم یکپارچگی مدیریت شهری با توان اجرایی قوی و ازسوی دیگر توجه به قانون و برنامههای سوم و چهارم دولت در زمینه پیشبینی یک حریم مصوب برای حفاظت از بخش تاریخی شهر، دو رابطه مورد توجه و قابل اعتماد در زمینه انتخاب شهردار بافت تاریخیاند که باید به آنها توجه شود. نقش شهردار بافت تاریخی نه ایفای یک مسئولیت فردی که ایفای مجموعهای از ظرفیتهای مدیریتی برای حفاظت و احیای زندگی در نواحی تاریخی گرگان خواهد بود.
اگر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، مانند بسیاری از شهرسازان نگران گرگان قدیم، عقیده دارد که بافت قدیم گرگان ارزش تاریخی دارد و باید به آن بها داد، باید برقوانین خود نسبت به رعایت حریم ارتفاعی در اطراف اینگونه ساختمانهای تاریخی و بافت ارزشمند پافشاری کند و با بحثهای منطقی و تبلیغ بجا، نگذارد تا در فاصله کمی از آن، مثلاً برپایی ساختمانهای چند طبقه و . . . ، جذابیت آن را تحتالشعاع قرار دهد. اگر گذرها و کوچههای قدیمی گرگان و نماهای زیبای آنها میتواند با اندکی توجه حفظ و احیا شود و شهروندان و گردشگران به سادگی میتوانند از قدمزدن و خرید و تفریح در آنها لذت ببرند، باید با تبلیغ و فرهنگسازی، جلوی تعریض و صاف شدن همین تعداد قلیل کوچه باریک و پر پیچ وخم تاریخی را گرفت و گرگان را از هسته با هویت خود تهی و محروم نکرد زیرا بدون شک، برای تأمین مغازهها و کاربریهای مسکونی و خدماتی جدید و کارا و . . . در طرحهای جامع و تفصیلی پیشبینی شده است.
و سخن آخر آنکه حال که با پیگیریهای به عمل آمده، این طرح نوسازی نه چندان کارشناسانه فعلاً در کمیسیون ماده ۵ متوقف شده و اکنون فرصت خوبی است که مسئولین محترم در صدد چاره جویی اساسی در این رابطه برآیند و اصلاحات لازم در طرح نوسازی با اولویت صیانت از بافت قدیم گرگان تاریخی انجام پذیرد. امیدواریم که این تعلیق موقت به تعبیر برخی دوستان، سیاست " وعده توقف طرح تا رفع اعتراضها " نباشد.
از سویی هفته گذشته جشنواره سراسری اقوام ایران زمین پس از چهار روز در محل دائمی نمایشگاههای بین المللی گرگان به کار خود پایان داد. یکی از بخشهای فوق العاده جذاب این جشنواره اختصاص بخشی از نمایشگاه به بافت تاریخی گرگان بود. مجموعه ای شبیه سازی شده از بافت قدیم گرگان تحت عنوان پنجره ای رو به استرآباد که با مساحت حدود ۱۵۰ متر و با هنرمندی هرچه تمام دانشجویان معماری دانشگاههای گرگان ساخته شده بود که شامل بخشهایی از حیاط خانه، مرکز محله و تکیه محلات بافت تاریخی گرگان بود.
احداث این بنا بر اساس طرحی از سرکار خانم مهندس میرحسینی صورت گرفت و در ساخت آن جمعی از دوستداران بافت تاریخی گرگان مشارکت داشتهاند و نکته جالب توجه آنکه اکثر بازدیدکنندگان از این اثر زیبا که در این چند روز تعدادشان به بیش از ۴۰۰۰ نفر رسید با انتقاد از ارایه طرح نوسازی در بافت تاریخی گرگان، خواستار توجه بیش از پیش به بافت باارزش تاریخی گرگان شدند.
http://www.shomalefarda.com/gilan-news/4426-1389-09-05-15-56-37