بيانيه در مورد همايش نجات بخشی تنگه بلاغی

 

هم ميهنان گرامی

همايش نجات بخشی تنگه بلاغی با نتيجه ی بسيار مثبتی به پايان رسيد و نشان داد که کوشندگان عضو اين کميته و حاميان گرانقدرش، که جز عشق به ايران و ميراث بزرگ فرهنگی آن سودايي ندارند، از نخستين روز فعاليت خود سخنی را گفته اند که، عليرغم آن همه نيش و طعنه و طنز که در موردشان بکار رفت، اکنون شاه بيت سخن مسئولان شده است. شايد مهمترين دست آورد اين همايش آنجا بود که مسئولی از وزارت نيرو ـ دستگاهی که بمدت 14 سال وجود هر گونه اثر تاريخی در محوطه آبگيری سد را منکربود ـ در برابر اراده ی شما سر تعظيم فرود آورد و اين سخنان را بر زبان راند: «سد سيوند پيش تر از اين بايد آبگيري مي شد و اشکلات فني آبگيري آن را به بعد موكول كرد. امروز خدا را شکر مي کنيم که اين اشکالات فني به وجود آمد تا اين که باستان شناسان تنگه بلاغي را شناسايي کنند

نتيجه اين همايش، که در بند 4 قطعنامه اش منعکس است، به ما خبر می دهد که «پژوهشگران و ديگر شرکت کنندگان در اين همايش بر اين خواست  عمومي تاکيد مي نمايند که برنامه هاي پژوهشي جاري تا  حصول نتيجه غايي و کسب حداکثر اطلاعات از محوطه هاي  باستاني واقع در دره بلاغي ادامه يابد و آبگيري سد به تصميمي که پس از تکميل پژوهش ها اتخاذ خواهد شد، موکول گردد.»

معنای اين سخن آن است که اکنون ديگر تاريخ معينی برای آبگيری سد سيوند وجود ندارد و قرار است تنها زمانی به اين کار دست زده شود که برنامه هاي پژوهشي جاري «با حصول نتيجه غايي و کسب حداکثر اطلاعات از محوطه هاي باستاني واقع در دره بلاغي» بپايان رسيده باشد. اين سخن دو پهلو از يکسو از تعليق نامحدود آبگيری سد خبر می دهد و، از سوی ديگر، گزينه آبگيری را همچنان باز نگاه می دارد.

متأسفانه، در هيچ يک از اسناد مربوط به اين همايش حرف و سخنی از باستانشناسان بطور کلی، و باستانشناسان خارجی بويژه، وجود ندارد و نحوه انعکاس اخبار همايش آنگونه بوده که فقط سخنان مقامات ايرانی گزارش شده اند و هيچ نظری جز نظرات رسمی منعکس نگرديده است.

بدينسان، می توان نتيجه گرفت که کل مقصود اين همايش اعلام پذيرش تعليق نامحدود آبگيری سد از جانب مقامات دولتی است، در پوشش اين که اين پيشنهاد از جانب همايش شده است. اما مهم آن است که اکنون اين پيشنهاد شده و دست اندر کاران هم آن را بعنوان يک سياست قاطع پذيرفته اند. ما اين تن دادن عاقلانه مقامات به اراده ی مردم ايران و متوقف ساختن کار ناهنجار سد سازی در مهمترين منطقه باستانشناسی کشور را بفال نيک می گيريم.

باری، از آنجا که مقامات مربوطه در عين اعلام تعليق نامحدود آبگيری بطور قطعی از اين کار صرفنظر نکرده و انتظاری طولانی را بر ما و شما تحميل نموده اند، ما چاره ای نداريم جز آنکه (همراه با آن عده از اعضای کميته که از اين پس نيز مايلند به تلاششان ادامه دهند)  همچنان، بکار کميته ادامه و اهداف هر دم گسترنده آن را پی گيری کنيم. چرا که اين کميته اکنون بصورت يک موسسه ی کاملا ملی و مستقل  عمل می کند که کار آن نظارت مستمر بر ماجراهايی است که در حوزه ميراث فرهنگی ايران پيش می آيد. در کنار اين مراقبت، کميته نجات پاسارگاد اکنون بصورت پايگاهی برای اطلاع رسانی از جريان تخريب آثار باستانی، روش های حفظ و مرمت آنها و مبارزه با تخريب و غارت اين آثار در آمده است.

ما از اين پس خواهيم کوشيد از يکسو همچون وجدان بيدار يا چشم مراقب شما بکار خود ادامه دهيم و هر هنگام که لازم شد توجه همگان را به جريانی خاص جلب کنيم و از سوی ديگر، با توجه به اهميت آگاهی های عمومی در مورد ميراث فرهنگی معنوی کشورمان بعنوان ضامن نهايی محفوظ ماندن آثار مادی، بکوشيم تا مباحث مربوط به تاريخ، هويت ملی و شناخت آئين های نوآورانه و نوشونده ی گذشتگانمان را ادامه داده و پايگاه اينترنتی کميته را بصورت برخوردگاهی دموکراتيک برای عقايد و نظرات گوناگون در اين موارد در آوريم.

در پايان، اين پيروزی بزرگ ملی را به همه کسانی که، بخصوص در اين شش ماه اخير، در راه جلوگيری از آبگيری اين سد کوشيده اند و نيز به همه ی ملت بزرگ ايران تبريک می گوئيم و يکبار ديگر اين نکته را خاطر نشان می سازيم که: «پيروزی ما در همبستگی و هم صدايي ماست.» ما سرفرازيم که در اين پيروزی بزرگ سهمی اندک داشته ايم.

با احترام به ياد ارجمند کورش بزرگ، که بخاطر کردار و انديشه و گفتارش ما را در ميان ملل جهان سربلند کرده است

و با درود به زادگاه و آرامگاهش که کعبه واقعی و زيارتگاه فرهنگی ملت ماست

و درود به خاک پاک پارسه و پاسارگاد که مفهوم و معنای حقوق بشر، آسان گيری فرهنگی و احترام به گوناگونی راه ها و عقايد همه در آن پرورانده شده است.

کميته بين المللی نجات آثار دشت پاسارگاد

5 اسفند 1384