International Committee to Save

the Archeological Sites of Pasargad

 

 

 

Link to English Section

 

   يبانيه ها  |   آرشيو  پاسارگاد  |  آرشيو خبرها  |  مقالات   |   آرشيو هنر و ادبيات   |   آرشيو تاريخ  زدايي   |   ديداري ـ  شنيداري  |   |  تماس |  جستجو   پيوند به صفحه اصلی

 21 اسفند   1386 (2546 سال پاسارگارد)  11 مارچ 2008*************************    کميته نجات پاسارگاد هيچ گونه وابستگی مذهبی و سياسي ندارد

 

 

 

 

ارسباران هم خاطره مي شود

از: مژگان جمشيدي
 جنگلي كه خشايار شاه هخامنشي 2500 سال قبل ارزش وجودي آن را فهميده و با قراردادن گارد سلطنتي خود و ايجاد برج هاي ديده باني آن را به اولين منطقه حفاظت شده دنيا تبديل كرد تا جنگل اش همواره انبوه و حيات وحش اش پايدار بماند، اکنون نابود می شود

از: مژگان جمشيدي

    جنگل هاي باستاني ارسباران در آذربايجان شرقي بارديگر در محاصره صنايع قرار گرفت. منطقه حفاظت شده ارسباران بيش از 30 سال است كه به عنوان يكي از ذخاير بيوسفري ايران در شبكه ذخيره گاه هاي پنجاه گانه بيوسفري يونسكو به ثبت رسيده و پيش از اين تنها به دليل حضور ناميمون <معدن مس سونگون> تهديد مي شد اما امروز خبر مي رسد كه منطقه آزاد ارس در تصاحب بخش هاي زيادي از پناهگاه حيات وحش كيامكي و منطقه حفاظت شده ارسباران در آذربايجان شرقي است.
    
    
    نكته جالب توجه اينكه منطقه آزاد ارس هفته گذشته اعلام كرده كه محيط زيست مانع طرح هاي توسعه ما است و حتي ما را از انجام طرح هاي توسعه در اراضي حفاظت شده خودمان منع كرده است!!جالب است كه منطقه آزاد ارس بدون توجه به قوانين آشكار كشوري، مصوبات شوراي عالي محيط زيست كه در هر زماني به تاييد بالاترين مقام اجرايي كشور مي رسد و بدون توجه به هزار و يك قانون ديگر كه ارسباران و كيامكي را از سي و اندي سال قبل در زمره مناطق حفاظت شده به رسميت شناخته و اراضي آن را ملي اعلام كرده است ، اكنون مدعي است اين سازمان محيط زيست است كه مانع انجام اقدامات آنان در حوزه استحفاظي شان شده است!
    
    
    به هر ترتيب آنچه واضح و آشكار است اين است كه نه فقط ارسباران كه پناهگاه بي نظير كيامكي در زمره ميراث ملي كشورمان به ثبت رسيده و آگهي حفاظت شده بودن آن 30 سال قبل در روزنامه هاي رسمي به چاپ رسيده و حتي نامي آشنا براي جهانيان است. منطقه آزاد ارس در تمام اين سال ها كجا بود؟
    
    
    مجريان طرح توسعه ارس مدعي اند در صدد ايجاد پارك كوهستاني و ديگر تاسيسات فرهنگي در كنار شهرك هاي صنعتي خود در ارسباران هستند اما اكنون مسوولان سازمان محيط زيست كه به نمايندگي از ملت حفاظت از ميراث هاي طبيعي اين سرزمين را عهده دار شده است، بايد از مجريان توسعه بپرسد:< كه چگونه درصدد تخريب اكوسيستم كوهستاني، تخريب جنگل و تصرف اراضي حفاظت شده و زيستگاه حيات وحش هستند آن وقت مدعي هستيد كه پارك كوهستاني مي خواهيد ايجاد كنيد؟>
    
    
    ارسباران نيازي به پارك كوهستاني ندارد چون همه چيز را يكجا در خود جاي داده از كوهستان و جنگل و حيات وحش گرفته تا چشمه سار و آبشار و ابنيه تاريخي، ارسباران زيستگاه گوزن مرال، سياه خروس، پلنگ و خرس قهوه اي و ده ها پستاندار و پرنده و خزنده متنوع است كه تا به امروز به قدر كافي در نتيجه فعاليت هاي معدن مس سونگون آسيب ديده است. صدها هكتار از جنگل حفاظت شده ارسباران زير ميليون ها تن مواد باطله مس سونگون مدفون شده، جنگل را لخت كرده اند تا مس را از دل كوه بيرون كشيده و تبديل به دلار كنند.
    
    
    جنگلي كه خشايار شاه هخامنشي 2500 سال قبل ارزش وجودي آن را فهميده و با قراردادن گارد سلطنتي خود و ايجاد برج هاي ديده باني آن را به اولين منطقه حفاظت شده دنيا تبديل كرد تا جنگل اش همواره انبوه و حيات وحش اش پايدار بماند، اما ما اكنون بعد از 2500 سال تيشه به دست گرفته ايم و كمر همت به نابودي اين اكوسيستم بي همتا بسته ايم.
    
    
    به راستي چگونه جواب آيندگان را خواهيم داد؟ از چهارگوشه اين سرزمين هر روز خبر از تخريب طبيعت مي رسد بي آنكه روزي فرا برسد كه يك خبر خوب زيست محيطي بتواند اشك شوق را بر گونه هايمان جاري سازد اما در عوض همه روزه مي بايست اشك بريزيم و متاسف باشيم از اينكه مملكت در حال تبديل شدن به شهرك هاي صنعتي است، احداث صنايع آلاينده ديگر فقط مختص نواحي خاص نيست. وقتي خبر مي رسد پشت در پارك ملي گلستان كارخانه سيمان بزودي احداث مي شود، جنگل هاي علي آباد كتول در اثر احداث سد زير آب مي رود، سد اكباتان در همدان جنگل هاي كاج سياه دست كاشت را زير آب مي برد، سد سيوند رويشگاههاي ناب بنه و ارژن را در خود غرق خواهد كرد. احداث 270 صنعت جديد آلاينده در 3 استان شمالي علي رغم مصوبه هيات دولت در سال 1381 از سوي دولت و سازمان محيط زيست به رسميت شناخته مي شود ديگر چه اميدي مي توان به پايداري و بقاي طبيعت اين سرزمين داشت؟
    
    
    جاده هايي پي در پي در پارك هاي ملي و مناطق حفاظت شده احداث مي شود. ساخت و ساز واحدهاي مسكوني از سوي نهادهاي نظامي و غير نظامي در پارك هاي ملي پيوسته صورت مي گيرد. رزمايش و مانور نظامي در مناطق جنگلي حفاظت شده انجام مي شود چه كسي مجوز آن را صادر مي كند؟ مگر نه اينكه قرار بود طبق تفاهم نامه سازمان محيط زيست با نهادهاي نظامي ديگر مانور نظامي در مناطق حفاظت شده صورت نگيرد پس چگونه در منطقه حفاظت شده دنا در دل جنگل هاي بلوط صدها هكتار جنگل و مرتع زيرورو و شخم زده شد تا رزمايش نظامي انجام شود آن هم درست يكماه قبل؟
    
    
    سرزميني كه 90 درصد خاك آن در حال بياباني شدن است و 25 درصد وسعتش كوير لم يزرع است آيا ديگر جايي براي مانور نظامي ندارد كه مي بايست جنگلي را زيرورو كند؟ مگر سرانه جنگل ما چقدر است؟ مگر نه اينكه حتي 6 00متر مربع هم از استاندارد جهاني پايين تر هستيم؟
    
    
    دستگاه هاي متولي محيط زيست و منابع طبيعي چگونه سرزمين را مديريت مي كنند؟ با نام توسعه هر روز طبيعت بكر اين سرزمين ويران مي شود< چون مملكت نياز به توسعه دارد، مملكت نياز به درآمد نفت و گاز دارد ، مملكت نياز به جاده و سد دارد.> اما اگر هتل لوتوس در دل آبسنگ هاي مرجاني كيش و در دل دريا ساخته نمي شد آيا خسارتي به درآمد مملكت و دولت وارد مي شد؟ با ساخت يك هتل، دهها هكتار از گستره مرجاني سواحل كيش زيرورو شد تا چه چيزي عايد مملكت شود؟ سواحلي كه در كيش زيرو رو شد گوهر بي همتايي است كه در همه جاي دنيا روي چشمشان از آن نگهداري مي كنند. حتي بزرگ ترين شركت هاي نفتي دنيا براي عمليات اكتشافات نفتي حاضر نيستند كوچكترين خدشه اي به اين سواحل وارد كنند تا حيثيت حرفه ايشان زير سوال نرود به طوري كه در چابهار، شركت توتال از انجام ساخت اسكله به دليل مرجاني بودن سواحل منطقه خودداري و اين اقدام را يك اقدام مخرب عنوان كرد اما ما چه مي كنيم؟!

از روزنامه اعتماد ملی
فرستنده احمد، همراه کميته نجات، تهران