International Committee to Save

the Archeological Sites of Pasargad

 

 

 

Link to English Section

 

      يبانيه ها  |   آرشيو  پاسارگاد  |  آرشيو خبرها  |  مقالات   |   آرشيو هنر و ادبيات   |   آرشيو تاريخ  زدايي   |   ديداري ـ  شنيداري  |   |  تماس  جستجو   پيوند به صفحه اصلی

   17 اسفند   1386 (2546 سال پاسارگارد)  هفتم  مارچ 2008*************************    کميته نجات پاسارگاد هيچ گونه وابستگی مذهبی و سياسي ندارد

 

 

از سلسله گزارش های کميته بين المللی درباره محيط زيست

پای صحبت متخصصين درباره محيط زيست ايران:

 

فقر اقتصادی

مهم ترین چالش محیط زیست ایران

 

از: سپهر سليمي

کوشنده محيط زيست

و دبير انجمن حمايت از حيوانات استان اصفهان

مهم ترین چالشی که محیط زیست ایران با آن مواجه است "شرایط بد اقتصادی" و یا به عبارتی فقر اقتصادی مردم است .

این مسئله در ابعاد مختلفی خودش را نشان می دهد و تاثیرات عمیقی بر وضعیت اسفناک محیط زیست ما گذاشته است. تا وقتی که مردم به یک شرایط رفاه نسبی نرسند و به عبارت ساده تر نتوانند شکم خود را سیر کنند ، نمی توان انتظار داشت که به فکر نسل های آینده و محیط زیست باشند .

اگر روزی چند دقیقه صفحه حوادث روزنامه ها را مرور کنیم متوجه می شویم که بسیاری از جرم ها ریشه در فقر اقتصادی مجرمان دارد و در شرایطی که فرد و افرادی برای چند ده هزار تومان آدم می کشند بسیار سخت است که از آن ها بخواهیم که منافع امروز خود را فدای فردا نکنند.

ضمن این که فقر اقتصادی باعث شده که مردم برای فرار از بیکاری و بی پولی از دولتمردان بخواهند که تحت هر شرایطی صنایع ، کارخانه های مخرب و جاده های ارتباطی را به منطقه زندگی آنها ببرند . ردپای فقر و وضعیت بد اقتصادی را در بسیاری از اتفاقات و بلاهایی که بر سر محیط زیست ما می آید می توان جستجو کرد ؛ از  شکارچی ای که توان خرید گوشت کیلویی 20000  تومان را ندارد و روستانشینی که در زمستان گاز و برق ندارد و با چوب درختان جنگلی خانه اش را گرم می کند تا آن کارشناسی که  رشوه  می گیرد و با احداث طرحی غیر زیست محیطی موافقت می کند ، همه و همه به خاطر وضعیت بد معیشتی است.

همچنین متاسفانه در بسیاری از موارد فقر اقتصادی مادر فقر فرهنگی نیز هست . وقتی جامعه ای از نظر مالی تامین نباشد سرانه مطالعه در آن کاهش می یابد ، رسانه ها بجای توجه به محیط زیست به اقتصاد و صنعت می پردازند و اعضای جوامع مدنی آن قدر مشغول کار و فعالیت های اقتصادی می شوند که جایی برای فرهنگ و محیط زیست نمی ماند و از این رو در این جوامع وقتی کسی صحبت از محیط زیست می کند متهم به بی دردی و شکم سیری می شود.

در خصوص این بحث نمونه های فراوانی را می توان بر شمرد ، اگر نگاهی مقایسه ای بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه داشته باشیم متوجه می شویم که در کشورهای توسعه یافته کاندیداهای مجلس و ریاست جمهوری اساس برنامه های اقتصادی و توسعه ای خود را بر پایه توسعه پایدار و حفظ محیط زیست می گذارند و توجه آنها به محیط زیست تاثر زیادی در محبوبیت آنها دارد ولی متاسفانه در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم اصلاً و ابداً این گونه نیست و منافع زودگذر قربانی توسعه پایدار می شود .

باید تلاش کرد که این دوران گذار هر چه سریع تر و با کم ترین هزینه های ممکن طی شود ؛ ضمن این که نهادهای مدنی و رسانه ها باید بکوشند دانش زیست محیطی جامعه افزایش یابد تا ذره ای از فقر فرهنگی موجود جبران شود.

کميته بين المللی نجات پاسارگاد

www.savepasargad.com