|
22فوریه 2011 |
نام شركت: «تعاونی حامیان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایرانیان» است. اعصای هیات مدیره آن سوابق جالبی دارند! چه كسانی در هیأت مدیره آن عضویت دارند و عملا كارها را در دست گرفتند؟ همان كسانی كه پیشتر در كانون مسئولیت داشتند.
حامیان میراث فرهنگی و ملی این آب و خاك به چه میاندیشند و برخی افراد در بدنه سازمان میراث فرهنگی به چه كار مشغولند؟ در حالی كه در سالهای گذشته، ریختن دیوارها و سرنوشت وحشتناك ساختمان دارالفنون، وضعیت ابنیه و آثار به جای مانده در شوش، وضعیت و شرایط بنای یادبود كوروش و... همگی، ذهن دلسوزان آثار فرهنگی كشور را مشوش ساخته و از سوی دیگر، برخی مناسبات مالی، متأسفانه از چشم ناظران پنهان مانده است.
به گزارش تابناك، البته این موضوع جدیدی نیست، ظاهرا موضوعات حاشیهای با سازمان «میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری»، پیوندی ناگسستنی خورده است، به گونه ای كه مسئولان آن، از نظر دادن درباره برقراری ارتباط با دولت ـ ملتهای جهان گرفته، تا سخنرانی درباره فلسفه در همه حوزهها صاحب نظرند، جز مسأله میراث فرهنگی؛ آنجا هم كه درباره موضوعی سخن به میان می آورند، كه تقریبا ربطی به نام سازمان داشت، به ساختن توالت و سرویس بهداشتی توسط ایتالیاییها در ایران میپرداختند.
حال بشنوید از جریان جالبتری كه همچون سنتی در بدنه سازمان مزبور در حال رخ دادن است.
سال 88: از میراث به كانون
حدود همان وقتها هم بود، سال 1388، بنیاد مستضعفان
كه اسنادی مبنی بر مالكیت برخی از
مجموعههای تاریخی تهران ـ به ویژه كاخ موزه سعدآباد ـ
داشت، ادعاهایی را درباره مالكیت خود مطرح كرد و بین بنیاد و سازمان میراث
فرهنگی كمی شكرآب شد و البته پیشتر هم كه از سال 87، حاشیههای
اظهارات رئیس سازمان وجهه خاصی به سازمان میراث فرهنگی
بخشیده بود.در
چنین شرایطی، میراث تصمیم جالبی گرفت و اختیار عقد قراردادها و واگذاری
فرصتهای سرمایه گذاری و تجاری و فرهنگی بیشتر مجموعهها را به
كانونی با نام «كانون جهانگردی و اتومبیلرانی جمهوری
اسلامی ایران» منتقل كرد.
حال این كانون كجا بود و چطور یكباره نامش این گونه
سبز شد، خود حدیث مفصلتری داشت. با
این كار، بسیاری از نامه نگاریها و امور مالی، عملا به
كانون انتقال یافت و از سازمان میراث فرهنگی جدا شد!
بهره برداران پیش از كانون هم بودند، ولی از این به
بعد، باید دیگر با كانون قرارداد میبستند.
تا اینجای كار، به بهره برداران زیاد ربطی نداشت و
اگر هم مسألهای هست، در سطح كلان است
و بهره بردار تنها طرف معامله خود را عوض كرده؛ یعنی به جای
سازمان میراث فرهنگی، دیگر با كانون طرف است.
حاشیهها میرسند
این نقل و انتقالات بی حاشیه هم نبود؛ برای نمونه،
ماجرای پرداختهای نقدی به مدیر اسبق
مجموعه سعدآباد ـ كه یك روزنامه آن را افشا كرد و سرانجام
منجر به شكایت «ع.ش» از آن روزنامه شد ـ
از جمله این حاشیهها بود.
از سوی دیگر، شایعه برخی مناسبات غیر رسمی برای یكی
از بهره برداران هم برای كانون حاشیههایی درست كرد.
اجاره برخی اماكن پر درآمد شخصی به یكی از نزدیكان
و گرفتن اجاره بسیار پایین تر از دیگر
متقاضیان از این فرد و... همگی منجر به ایجاد شبهاتی شد. (در
صورت نیاز، «تابناك» آمادگی دارد، نام و تاریخ عقد قراردادها و نام
مكان مذكور را به مراجع ذیصلاح اعلام نماید).
مطبوعات شروع به واكنش نشان دادن به این حاشیهها و
مسائل كردند و سرانجام، نام «كانون
جهانگردی و اتومبیلرانی جمهوری اسلامی ایران» بر سر زبانها
افتاد.
همین شهرت ـ مثبت یا منفی ـ موجب شد تا اواسط سال
جاری، گفته شود كه قرار است كانون
مزایدهای برقرار كند و همه اماكن تجاری ـ فرهنگی را به متقاضیان
واگذار كند.
بهره برداران مطمئن باشند
حقیقت این است، با همه تبلیغاتی كه انجام میشود،
سرمایه گذار نمیتواند نسبت به آینده
فعالیت تجاری خود زیاد اطمینان داشته باشد. این رخداد در هر
سازمانی روی دهد، زیاد محل بحث نیست، ولی هنگامی كه سرمایه گذار
طرف با سازمان میراث فرهنگی ـ كه روسای آن از جمله مشایی
و بقایی، مدام شعار تكریم سرمایه گذاران در بخشهای
فرهنگی، جذب سرمایههای خارجی و... را سر میدهند ـ احساس
امنیت نكند، باید فاتحه بسیاری از امیدها را خواند.
در حالی از سرمایه گذاران ایرانی مقیم خارج از كشور
با سرمایههای میلیاردی برای سرمایه
گذاری در ایران دعوت و مدام تحلیلهایی منتشر میشوند كه چرا
سرمایه گذار به ایران نمیآید، می بینیم كه سازمان مزبور در چند
سال، مدام در حال تعویض سرمایه گذاران خرده پاست.
بنابراین، وقتی سازمانی عریض و طویل، به اندازه
میراث فرهنگی نتواند اعتماد سرمایه
گذار خرد با ماهی چهار یا پنج میلیون تومان اجاره را جلب
كند، چطور انتظار میرود كه سرمایه گذارای خصوصی كلانی در كشور وجود داشته
باشد؟
پس از اینكه كانون جهانگردی تصمیم گرفت، فرصتهای
تجاری را با برگزاری مزایده به شركت
دیگری واگذار كند، نشستی با حضور علیرضا مقیمی، مدیر سابق
مجموعه سعدآباد و از مدیران كنونی منطقه آزاد ارس، در محل سعدآباد و با
شركت بیش از سی بهره بردار مجموعههای فرهنگی ـ تاریخی برگزار شد.
مقیمی شفاهی قول داد كه برنده مزایده، قرارداد
همكاری با بهره برداران كنونی ببندد؛ اما آیا این اتفاق افتاد؟
سال 89: از كانون به حامیان
در پاییز سال جاری، كانون جهانگردی و اتومبیلرانی،
مزایده ای برگزار كرد و آگهی كوچك آن
در روزنامه ها منتشر و اسناد مزایده توزیع شد.
حال چه كسی برنده شد؟ یادتان هست كه پیشتر گفته
بودیم، كانون جهانگردی و اتوموبیلرانی
به سازمان میراث فرهنگی وابسته بود؟ هم اكنون شركتی كه پیشتر
وظیفه سامان دادن به فضاهای سبز كاخ موزههای تهران را داشت،
برنده مزایده كانون شده است.
نام شركت: «تعاونی
حامیان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایرانیان» است. چه
كسانی در هیأت مدیره آن عضویت دارند و عملا كارها را در
دست گرفتند؟ همان كسانی كه پیشتر در كانون مسئولیت
داشتند.
به اعضای هیأت مدیره و سوابق كاری آنها در زیر توجه كنید:
1ـ رئیس
هیأت مدیره: فریبرز انصافی
سابقه: مدیر عامل كانون جهانگردی و اتومبیلرانی
جمهوری اسلامی ایران
2ـ نایب
رئیس هیأت مدیره: غلامرضا ذبیحی
سابقه: مدیر اداری مالی كانون جهانگردی و
اتومبیلرانی جمهوری اسلامی ایران و
مدیر مالی شركت سرمایه گذاری میراث فرهنگی و گردشگری ایران (سمگا)
3ـ عضو
هیأت مدیره: غلامحسین مصاحبی
سابقه: رئیس هیأت تصویه سازمان ایرانگردی و
جهانگردی
عضو هیأت مدیره و مدیر عامل: قادر دهدشت آذر
سابقه: مدیر عامل شركت سرمایه گذاری سیاحتی زاگرس
4ـ عضو
و منشی هیأت مدیره: غلامحسین گندمكار
سابقه: معاون اداری و مالی شركت فن آوری اطلاعات
میراث آریا
5ـ بازرس
اصلی: علی رضا بزرگ زاد
سابقه: عضو هیأت مدیره و معاون اداری و مالی كانون
جهانگردی و اتومبیلرانی جمهوری اسلامی ایران.
حامیان می تازد، بهره بردار فرار میكند
تا اینجای كار، طبیعتا یكی از آن شیوههای خاصی بود
كه متأسفانه بعضا اعمال میشود، ولی چه اتفاقی برای بهره برداران خرد افتاد؟
حامیان میراث، بلافاصله پس از برنده شدن در مزایده،
تصمیم گرفت كه با بهره برداران
قرارداد ببندد؛ در مهمترین كاخ موزههای تهران، یعنی كاخ نیاوران و
كاخ سعدآباد و باغ ملی و نگارستان و... .
حامیان اعلام كرد، در سال جدید، باید هر بهره
برداری كه مایل به سرمایه گذاری در
مجموعه هاست، 30 درصد بالاتر از سال گذشته اجاره پرداخت كند.
در این میان، عرفی هست كه عموما برای تمدید چنین
قراردادهایی، بین 10 تا 20 درصد،
سالانه روی اجاره كشیده میشود، طبیعی هم هست، بسته به افزایش تورم.
اما چه اتفاقی افتاده كه
حامیان
اعلام كرده است، سرمایه گذاران باید تا30 درصد روی اجارهها بكشند، آیا
قرار است تورمی 30 درصدی در كشور اتفاق بیفتد؟
از طرفی، تعطیلیهای پی در پی مجموعه (برای نمونه،
تعطیلات نوروزی كاخ برای انجام مراسم
تشریفات ریاست جمهوری و...) عملا كسب و كار بهره برداران را
تعطیل میكند و صرفه اقتصادی كار در مجموعه را برای آنها غیر
جذاب مینماید و همین باعث شده كه برخی از بهره برداران
كنونی، از بستن قرارداد جدید با مجموعه صرف نظر كنند و
البته حامیان هم خم به ابرو نمیآورند؛ آنها میگویند اگر
راضی نیستید میتوانید از این مجموعه بروید.
در مجموعههای تفریحی پیرامون این كاخ موزه ها،
برخی از بهره برداران سرمایههای
سنگینی گذاشتند. برخی از آنها برای دكوراسیون رستوران ها،
هزینههای هنگفتی كردند، برخی دیگر برای كافه ها، سالنهای اجتماعات،
كلاسهای و... گاه تا چند ده میلیون تومان سرمایه گذاری كرده و
موجب اشتغال برای چند ده نفر شدند.در
واقع، این كاخ موزهها هرچند در نگاه اول زیاد جدی به نظر نرسند، هر
كدام گاه برای صدها نفر به واسطه همین بهره برداران خرد اشتغال
زایی كردند.
اما حامیان تصمیم عجیب خود را اعلام كرد! باید
اجارهها افزایش پیدا كند، هر كسی می
خواهد بماند، هر كسی هم نمی خواهد میتواند برود! سرمایه گذاران
از دكوراسیونی كه هزینه اماكن خود كرده بودند، اشتغال برای
كارگرانی كه با آنها كار میكردند و... گفتند، اما حرف
حامیان همان بود؛ اگر نمی خواهید میتوانید بروید.
در واقع، این قول مقیمی بود كه برنده مزایده با
بهره برداران قدیمی قرارداد خواهد
بست، اما با چه مبلغی؟ حامیان با در نظر گرفتن اجارههای سنگین تا
چند برابر قیمت كارشناسی شده، عملا ادامه فعالیت برای بهره
برداران خرد را ناممكن كرد.
حال به كجا میشود شكایت كرد؟ با این حال باز هم
عدهای ماندند.
قیمتهای كارشناسی
در فرم شماره دو آگهی مزایده عمومی شماره
1066/1/13/892 كه برای مجموعههای
سعدآباد و نیاوران پخش شده بود و شركت حامیان میراث برنده آن شد، قیمت
ظرفیتهای تجاری توسط كارشناسان سازمان میراث فرهنگی كارشناسی
شده و جالب است بدانید برخی از ظرفیتهای تجاری همچون
رستوانها و كافهها و امكانات حمل و نقل در درون كاخ
موزه ها، گاه تا نزدیك دو برابر قیمت كارشناسی شده واگذار
میشوند.
این به آن معناست كه قیمت كارشناسی در بسیاری از
موارد، نصف قیمت واقعی بوده است كه
این موضوع نیز طبیعتا به برنده مزایده كمك شایانی كرده است.
حال پرسش اینجاست، این درصد فوق العاده سود آیا منطقی است؟
به این قیمت ها توجه کنید:
ردیف قید شده در فرم شماره 2 |
نوع مكان تجاری |
قیمت كارشناسی مورخ آذر 89 حدودا 3 روز قبل از مزایده |
قیمت اجاره ماهانه بر اساس قرارداد سال قبل(سال 88) |
12 |
رستوران داخل كاخ |
6 و نیم میلیون |
10 ونیم میلیون |
13 |
كافی شاپ زعفرانیه |
یك میلیون و 200 هزار |
2 میلیون |
16 |
بولینگ و بیلیارد |
یك میلیون و 200 هزار |
2 میلیون و 600 هزار |
23 |
رستوران كترینگ |
3 میلیون |
5 میلیون |
24 |
بوفه |
750 هزار |
یك و نیم میلیون |
34 |
عكاسی فوری |
320هزار |
یك و نیم میلیون |
- |
رستوران دربند |
7 میلیون |
14 میلیون |
خصوصی سازی یا درونی سازی به سود چه كسانی؟
در حالی
كه آقای رحیم مشایی از آغاز مسئولیت به عنوان رئیس سازمان میراث
فرهنگی
در دولت نهم و آقای بقایی به عنوان رئیس این سازمان پس از رحیم
مشایی،
مدام از لزوم بستر سازی برای سرمایه گذاری در حوزه میراث فرهنگی داد
سخن سر میدهند، واقعیت موجود خبر از چیز دیگری میدهد و شاید
مدیران ارشد
نیز از
این ماجرا با خبر نباشند!
به گزارش
«تابناك»، پس از آنكه در سطح كلان تصمیم گرفته شد، پای سرمایه
گذاران به موضوع گردشگری باز شود و با توجه به جایگاه خاص
مشایی نزد احمدی
نژاد،
بودجههای خوبی برای گسترش و ارتقای گردشگری در كشور تصویب شد ـ كه
خود جای
تقدیر دارد ـ این پرسش مطرح است كه این بودجهها چگونه هزینه شدند و
آیا به مصرف توسعه و ارتقای گردشگری رسیدند؟
البته
درباره وامهای كلان میلیاردی گردشگری، طرحهای نیمه كاره و... در
اینجا سخنی گفته نمیشود؛ بنابراین، اجازه بدهید به گوشه كوچكی
از آنچه در
مزایدههای تهران این سازمان بزرگ
میگذرد
بپردازیم.
http://ayandenews.com/news/25865/