International Committee to Save

the Archeological Sites of Pasargad

 

 

Link to English Section

يبانيه ها  |  پاسارگاد  |   خبرها  |  مقالات   |   هنر و ادبيات |    تاريخ  زدايي  | ديداري ـ  شنيداري  | جشن های ايرانی | محيط زيست |  تماس |  جستجو

 

پيوند به صفحه اصل

 

گفت‌وگو با ناصر کرمی؛ برترین شخصیت فعال در حوزه‌ی محیط زیست

بیش از  نود درصد حیات‌وحش‌مان نابود شده است

از : مینو صابری

از سوی بنیاد میراث پاسارگاد دکتر ناصر کرمی به عنوان برترین شخصیت سال فعال در حوزه‌ی محیط زیست معرفی شده است

بنیاد میراث پاسارگاد درباره‌ی ناصر کرمی می‌نویسد:

ناصرکرمی، کارشناس و کوشنده‌ی حوزه‌ی ميراث طبيعی و محیط زيست، روزنامه‌نگار، و سردبير ایرن، خبرگزاری مستقل محیط زيست؛ در شرايطی که محیط زيست و ميراث طبيعی ايران در شرايط بسيار بدی قرار دارد، توانسته است با نگارش و انتشار خبرها و مطالب بهترين کارشناسان محیط زيست در ايران توجه مردمان و به ويژه جوانان را به مسائل مربوط به محیط زيست جلب کرده و در آگاه‌سازی و آموزش آن‌ها اثرات قابل توجهی داشته باشد».

دکتر ناصر کرمی، نویسنده، ليسانس خود را در رشته‌ی جغرافيای فيزيکی، فوق‌ليسانس خود را در رشته‌ی شناخت آب و محيط زيست و دکترای خود را در رشته‌ی شناخت محيط زيست دريافت داشته است.

به بهانه‌ی انتخاب ناصر کرمی به عنوان شخصیت برتر فعال محیط زیست با او گفت‌وگو کرده‌ام:

شما از سوی بنیاد میراث پاسارگاد به عنوان برترین شخصیت سال فعال در حوزه‌ی محیط زیست معرفی شده‌اید. سایت بنیاد در مورد شما نوشته ناصر کرمی بهترین و بیشترین کوشش‌های سال گذشته در زمینه‌ی محیط زیست را انجام داده است. خودتان از کدام یک از کارهایی که در این زمینه انجام داده‌اید بیشترین رضایت را دارید؟

این نظر لطف بنیاد میراث پاسارگاد نسبت به من بوده است. قطعآ آدم‌های زیادی در سال گذشته در زمینه‌ی محیط زیست فعالیت داشته‌اند. اگر قرار بود خود من کسی را انتخاب کنم شاید به افراد دیگری رای می‌دادم.


ناصر کرمی؛ برترین شخصیت فعال در حوزه‌ی محیط زیست

در محیط زیست ایران علی‌رغم مشکلات بسیاری که برای بحث حفاظت محیط زیست در ایران وجود دارد افرادی که در این حوزه دارند زحمت می‌کشند خیلی جمع پرشماری نیستند. شاید بشود گفت هزار نفر.

تعدادی مدرس این حوزه هستند. تعدادی علاقه‌مندند. یک تعداد روزنامه‌نگار هستند. زحماتی که همه‌ی این‌ها می‌کشند قابل توجه است. بنیاد پاسارگاد به هر حال باید یک نفر را انتخاب می‌کرد. شاید به قید قرعه به اسم من تمام شده است!

در مورد کارهایی که من در این زمینه کرده‌ام شاید قابل توجه‌ترین آن کاری است که به عنوان یک روزنامه‌نگار انجام می‌دهم. افزون بر ۲۰۰ مقاله و یادداشت در سالی که گذشت نوشته‌ام که در خبرگزاری محیط زیست ایران، در روزنامه‌ای که در آن کار می‌کنم و هم‌چنین در وبلاگ شخصی‌ام منتشر شده است.

به هر حال یک اطلاع‌رسانی گسترده داشته‌ام که سعی کرده‌ام به عنوان یک روزنامه‌نگار انجام دهم.

خبرگزاری محیط زیست ایران را با هم‌کاری دوستان‌ام در سال گذشته خیلی فعال کردیم.

این خبرگزاری از ۳سال پیش شروع به کار کرد. اما سال ۱۳۸۸ به صورت خیلی جدی سعی کردیم آن را در قالب یک خبرگزاری حرفه‌ای نزدیک کنیم.

می‌دانید که اداره‌ی یک خبرگزاری مستقل بدون بهره‌مندی از امکانات دولتی با این همه مشکلات مادی که وجود دارد کار سختی است ولی ما سعی کردیم کارمان را انجام دهیم. انشاالله سال نو یعنی از اوایل اردیبهشت ماه سایت «ایرن» دچار تغییراتی خواهد شد.

گروه‌های آن را تغییر خواهیم داد. از نظر گرافیکی تغییراتی داده خواهد شد. یک خبرگزاری مستقلی که تقریبآ هیچ‌گونه اتکایی به کمک‌های دولتی ندارد ولی به هر حال سعی می‌کند اطلاع‌رسانی در زمینه‌ی محیط زیست ایران انجام دهد.

در مورد نوشته‌های بسیاری که در سال گذشته داشته‌اید صحبت کردید. بین این نوشته‌ها کدام موضوع کاملآ شاخص بود و مورد توجه با مورد بحث قرار گرفت؟

یک ماجرایی که خیلی مهم بود که در اواخر سال موضوع داغی شد این بود که سال جاری میلادی به عنوان «سال جهانی تنوع زیستی» اعلام شده است. من در نیمه‌های سال آماری را منتشر کردم. این آمار کاملآ مستند هست که نشان می‌دهد ما در دهه‌های اخیر بیش از ۹۰ درصد جمعیت حیات‌وحش‌مان را از دست داده‌ایم!

این آمار را منتشر کردیم. بازتاب خیلی گسترده‌ای داشت؛ هم در رسانه‌های زیست محیطی و هم در وبلاگ‌های زیست محیطی. و مبنای این شد که دوستان دیگری که در حوزه‌ی محیط زیست می‌نویسند از دولت بخواهند واکنش جدی‌تری در قبال ماجرای سال جهانی تنوع زیستی داشته باشد.

حتی پیشنهاد شد که امسال را با توجه به آماری که منتشر شده «سال ملی سوگواری برای تنوع زیستی ایران» نام‌گذاری کنیم. چون به هر حال این یک فرصتی است که بازنگری کنیم که چرا ما باید ۹۰درصد جمعیت حیات‌وحش کشورمان را از دست بدهیم!؟

یعنی یک زیست‌بوم‌هایی که میلیون‌ها سال طول کشیده تا شکل بگیرد و به وضعیت فعلی دربیاید را ما در کمتر از نیم قرن کاملآ نابودشان کرده‌ایم!

این پیشنهاد بازتاب گسترده‌ای داشت. یک پبشنهاد دیگر بود که بازتاب گسترده‌ای پیدا کرد و هنوز هم ادامه دارد و آن هم بحث «آیش» طبیعت ایران بود. به زودی قرار است یک گروه از کارشناسان محیط زیست در این مورد یک بیانیه صادر کنند و کمپین تشکیل دهند.


جایزه‌ی نوروزی بنیاد پاسارگارد، که امسال به ناصر کرمی اهدا شد

ما درخواست کردیم به مناسبت سال جهانی تنوع زیستی به مدت ۵سال طبیعت ایران به آیش گذاشته شود. یعنی هرگونه بهره‌برداری اقتصادی، اجرای پروژه‌های عمرانی در مناطق حفاظت‌شده و پارک‌های ملی کشور با مقررات خیلی سخت‌گیرانه‌تری روبه‌رو شود و موقتآ مجوز شکار صادر نشود. این موضوع هم بازتاب گسترده‌ای داشت که تقریبآ به یک جریان تبدیل شده است.

اتفاقآ این طرح «آیش» شما را من پی‌گیر بودم و شاهد بودم که در وبلا گ‌های محیط‌زیست چطور بازتابی داشت. برخی خیلی استقبال کردند برخی نظرات مخالفی داشتند. با توجه به گسترده‌گی این بحث آیا از سوی مسئولین عکس‌العملی نشان داده شد؟

نه متاسفانه! جالب است بدانید این همه مطالبی که نوشته شد آن شخص اولی که در واقع موضوع مربوط به ایشان بود از این موضوعات اظهار بی‌اطلاعی کردند. این را طی گفت‌وگوی تلفنی که با ایشان داشتم فهمیدم. ایشان گفتند هیچ‌کدام از این مطالب را تا حالا نخوانده‌ام و ندیده‌ام!

حدود دو/سه سال است که سازمان محیط‌زیست به مطالبی که در موردش نوشته می‌شود جواب هم نمی‌دهد!

مثلآ در پرتیراژترین روزنامه‌ی کشور – روزنامه‌ی همشهری - مطالب انتقادی خیلی تندی منتشر می‌شود. گاه آمارها حتی اغراق‌آمیز هست که شاید ماجرا آن طور نباشد که مطرح می‌شود؛ سازمان محیط‌زیست به آن‌ها هم پاسخی نمی‌دهند و کار خودشان را می‌کنند! این طرف روزنامه‌نگاران کار خودشان را می‌کنند. آن سو کسانی که تخریب محیط زیست می‌کنند هم کار خودشان را می‌کنند.

یک جور اوضاع بغرنجی است. زیست‌گاه‌ها به حال خودشان رها شده‌اند.

بنیاد میراث پاسارگاد امسال را به نام سال «محیط زیست و میراث طبیعی ایران» اعلام کرده است. یکی از دلایل‌اش وضعیت بحرانی محیط زیست است که به فاجعه‌ی ملی تبدیل شده است. آیا شما هم با این موضوع هم‌عقیده هستید؟ و دیگر این که اصولآ این نام‌گذاری‌ها چقدر می‌تواند در اهدافی که مَدّ نظر است تاثیر بگذارد؟

من فکر می‌کنم حداقل این هست که توجه‌ی رسانه‌ها را به موضوع جلب می‌کند. شاید یکی از مشکلات محیط زیست در ایران این هست که حتی محیط زیست دل‌مشغولی جدی رسانه‌های ما هم نیست.

در جهان غرب - جهان متمدن - محیط زیست و توسعه‌ی پایدار ممکن است بُن‌مایه‌ی فکری یک روزنامه‌نگار هنری، اقتصادی و یا یک روزنامه‌نگار سیاسی باشد. یعنی یک روزنامه‌نگار اقتصادی می‌گوید مثلآ این طرح پروژه‌ی اقتصادی چقدر با موضوع محیط زیست ارتباط پیدا می‌کند.

این را فرد پذیرفته است که رابطه‌ای بین مولفه‌های موجود در یک فضای اکولوژیک وجود دارد؛ همه‌ی پدیده‌ها در تعامل با هم هستند و این که تعریف کنی هر چیز درست سر جای خودش قرار گرفته یا نه را و نسبت‌اش را با محیط زیست، با آن اقتضائات اکولوژیک، پیدا کنیم.

متاسفانه در ایران چنین ذهنیت و فضایی بین روزنامه‌نگاران، مسولین و کارشناسان نیست. یعنی این که محیط زیست عمدتآ یک موضوع فان تلقی می‌شود. یک موضوعی که دل‌مشغولی یک گروهی است. تفنن است دیگر! حالا یک عده‌ای اعتقاد و توجه دارند و یک عده هم ندارند.

این جور نام‌گذاری‌ها می‌تواند توجه افرادی را که کمتر علاقه‌مند به محیط زیست هستند را جلب کند. به هر حال جز این کار، کاری از دست ما برنمی‌آید! یک سری کار اطلاع‌رسانی و تبلیغ و داد و هیاهو! همین کارها را می‌توانیم انجام دهیم.

از شما به عنوان یک متخصص در امور محیط زیست سوال می‌کنم؛ فکر می‌کنید چه راه‌کارهایی می‌شود پیشنهاد داد تا کشور ما از این وضعیت بحرانی در مورد محیط زیست - بیرون بیاید؟

ماجرا خیلی پیچیده است! ما باید فقط این را در نظر بگیریم که اساسآ توسعه‌ی پایدار یعنی یک توسعه‌ی طبیعت‌محور. توسعه‌ای که بر مبنای اقتضائات اکولوژیک محیط و سرزمین طراحی و راه‌بری و هدایت می‌شود. من فکر می‌کنم این که ما به این ذهنیت برسیم خیلی کار دارد! شاید بیست/سی سال دیگر ما به این ذهنیت برسیم.

متاسفانه ما یک شرایط دشوار اقتصادی داریم. به‌شدت بحران اشتغال داریم. گفته می‌شود ما بیش از ۴میلیون نفر جویای کار داریم که هر سال حدود ۸۰۰هزار نفر به این‌ها اضافه می‌شود!

الآن در بحث روستایی و عشایری ما سالانه ۲۰۰هزار نیروی مازاد کار وجود دارد که تامین شغل و درآمد برای این‌ها در شرایط موجود جز درآویختن به طبیعت، از طبیعت کندن و به خورد این زندگی روزمره دادن اقتصاد ایران راهی را جز این بلد نیست.

من نمی‌خواهم فقط دولت را متهم کنم. من می‌گویم حتی کارشناسان ما، کارشناسان مستقل، اقتصاددانان مستقل ما نگاه‌شان به موضوع اقتصاد یک نگاه مربوط به 100 سال پیش است. نگاهی است که خیلی قدیمی است!

ذهنیت‌ها را درباره‌ی تمدن، توسعه، رفاه، پیش‌رفت که در نظر بگیریم؛ مثلآ یک سری ذهنیت‌هایی که خود روزنامه‌نگاران جا می‌اندازند این که ما خیلی کشور ثروتمندی هستیم و چنین و چنانیم! در صورتی که اصلآ این‌جور نیست! اتفاقآ کشور خیلی فقیری هستیم!

یک کشوری که متوسط دریافت بارش‌های جوّی‌اش، یک‌سوم متوسط جهانی است؛ کشوری که ۲۰در صد مساحت‌اش بیابان خالص است؛ یعنی هیچ‌گونه زادآوری زیستیحداقل زادآوری زیستی - در آن صورت می‌گیرد؛ این کجایش کشور ثروتمندی است!؟

ما به جای این که برای زندگی خودمان از طبیعت مصرف کنیم اتفاقآ راهی جز پایدارکردن طبیعت نداریم. ما دومین کشور دنیا در فرسایش خاک هستیم. ششمین کشور دنیا در جنگل‌زدایی هستیم. جزو ۵کشور اول دنیا در بیابان‌زایی هستیم. اولین کشور دنیا از نظر بیابان‌زایی با تاثیر مولفه‌های انسانی هستیم.

خاک ما هر سال دارد شسته می‌شود و می‌ریزد توی خلیج فارس و دریای خزر. کشاورزی ما روزبه‌روز دارد بی‌رونق‌تر می‌شود. آب‌های زیرزمینی ما دارند روزبه‌روز بیشتر دچار فرونشست می‌شوند.

این آینده‌ای که پیش روی ماست؛ آینده‌ی خیلی روشن و امیدبخشی نیست! ما برای برنامه‌ریزی توسعه چاره‌ای جز این نداریم که به مولفه‌های طبیعی، مولفه‌های اکولوژیک روی بیاوریم.

ما به یک توسعه‌ی طبیعت‌محور کیفیت‌گرا احتیاج داریم. نه یک توسعه‌ای کمیت‌گرای طبیعت‌سوز! آن چیزی که متاسفانه اکنون وجود دارد!

برگرفته از راديو زمانه

minoo.saberi@radiozamaneh.com