|
|
آلودگی های شديد بحرانی جدی برای دريای خزر است
قزاقستان و جمهوری آذربايجان بهدليل داشتن سكوهاي نفتي زياد و غيراستاندارد بيشترين سهم را در آلودگی دریای خزر دارند
آلودگی درياها كه همواره بهعنوان موضوعي جدي ، مورد توجه كارشناسان و دوستداران محيطزيست بوده است، اين روزها به مهمترين دغدغه و نگراني مسئولان استانهاي شمالي كشور تبديل شده است.
در حالي كه خبرها از بهرهبرداري بيرويه از منابع طبيعي درياي مازندران حكايت دارد، كارشناسان منطقه، آلودگيهاي شديد نفتي و غيرنفتي را بحراني جدي براي ساكنان و حاشيهنشينان اين دريا ميدانند و معتقدند ميزان آلودگيهاي خزر به حدي رسيده كه حتي شنا كردن در آن هم خطرناك شده است.
در شرايطي كه از نظر كمي، فاضلابهاي شهري بهعنوان نخستين عامل تهديدكننده درياي مازندران مطرح هستند و پسابهاي كشاورزي در جايگاههاي بعدي قرار دارند، اما از نظر كيفي، فاضلابهاي صنعتي رتبه نخست را در آلايندگي آن دارند. كارشناس مسئول محيطزيست دريايي استان مازندران با تاييد اين موضوع ميگويد: « وضعيت درياي مازندران از نظر آلودگي و سلامت آب تقريباً مناسب است، اما اگر روند آلودگي ادامه پيدا كند و اقدامي جدي براي آن صورت نگيرد، در آيندهاي نزديك با فاجعهاي جدي روبهرو خواهيم شد.»
به گفته محمدعلي ركني، به ازاي هر ليتر آبي كه آلوده ميشود، پنج تا شش ليتر آب سالم هدر ميرود. وي با تاكيد بر اينكه در شهرهاي ساحلي بهدليل نبود شبكه فاضلاب شهري، بخش زيادي از فاضلاب و آلودگيها به دريا ريخته ميشود ميگويد: «سامانه تصفيه فاضلاب در بعضي از شهرها نصب شده است، اما همچنان در بيشتر روستاها و شهرها شبكه دفع فاضلاب شهري و روستايي مناسبي وجود ندارد كه اين موضوع باعث افزايش نگراني كارشناسان محيطزيست شده است.»
آلودگيها و انقراض آبزيان
اهميت درياي مازندران و ارزشهاي آن بهعنوان ميراث مشترك بشريت، نمونهاي بيبديل از گنجينههاي زيستمحيطي و ذخاير ارزشمند شيلاتي است، لذا نميتواند خارج از ديد و اهميت باشد.ركني خاطرنشان ميكند: «بهدليل انتشار آلودگيها و صيد بيرويه ماهيها ميزان آبزيان در اين دريا كاهش يافته است و اگر زيستگاه اين آبزيان تجديد ساختار نشود، بعد از مدتي نسل بسياري از اينگونهها و نسل ماهيان خاوياري منقرض ميشود.»
وي با بيان اينكه آلودگيها از سوي هر پنج كشور حاشيه خزر صورت ميگيرد ابراز اميدواري كرد كه با برنامهاي جامع و مديريت اصولي و استفاده منطقي و همچنين عملياتي شدن رژيم حقوقي و كنوانسيون درياي مازندران بتوان بسياري از اين مشكلات را رفع كرد.
پديده كشند قرمز بلوم جلبكي و تغيير جغرافيايي آن از سواحل جنوبي كشور به شمال، زنگ خطري است كه گونههاي جانوري درياي مازندران را تهديد ميكند، اما ركني معتقد است كه بهدليل غيرسمي بودن جنس اينگونهها فعلا نگراني زيادي وجود ندارد. در حالي كه به اعتقاد كارشناسان درصورتي كه اينگونهها از نوع غيرسمي نيز باشند روند تجزيه آنها به كمك باكتريها، بخش مهمي از اكسيژن آب دريا را جذب ميكند و شوك شديد ناشي از اين كمبود اكسيژن باعث نابودي گونههاي جانوري ميشود.
ركني با انتقاد از كمبود اعتبارات پژوهشي ميگويد: «سازمان حفاظت محيطزيست براي فرهنگسازي و پژوهش بايد هزينههاي زيادي انجام دهد، اما با توجه به اينكه درياي مازندران يك موضوع ملي است، فقط يك سازمان خاص نبايد هزينه پرداخت كند، ضمن اينكه مسئولان و رسانهها بايد همكاريشان را با سازمان بيشتر كنند.»
آلودگيهاي نفتي خزر جدي نيست
بهجز آلودگيهاي ناشي از پسابهاي خانگي، كشاورزي و صنعتي، آلودگيهاي گسترده نفتي نيز سواحل شمالي ايران را تهديد ميكند. اين آلودگيها بيشتر بر اثر فعاليتهاي استخراج نفت كه از سوي ساير كشورها صورت ميگيرد ايجاد شده و اثرات آن به سواحل جنوبي نيز رسيده است.
نوروزبها، رئيس اداره ايمني و حفاظت دريايي بندر نوشهر با تاكيد بر اينكه در بحث آلودگيهاي هيدروكربني آلودگي درياي مازندران جدي نيست و ايران كمترين سهم را در ايجاد اين نوع آلودگيها دارد ميگويد: «كشورهاي حاشيه درياي مازندران منابع گسترده نفت در سواحل دريا دارند و به همين دليل در اثر اكتشاف، حفر و فعاليتهاي توليدي باعث ايجاد آلودگي در بخشهاي مختلف درياي مازندران شدهاند كه در اين بين قزاقستان و آذربايجان بهدليل داشتن سكوهاي نفتي زياد و غيراستاندارد بيشترين سهم را در اين زمينه دارند.»
وي در پاسخ به اين سؤال كه براي جلوگيري از آلودگي نفتي و كنترل آن در درياي مازندران چه بايد كرد؟ توضيح ميدهد: «كشورهاي حاشيه خزر در اين خصوص 2 وظيفه انفرادي و مشترك دارند و بايد راهكارهاي حقوقي و سياسي را در اولويت كار خود قرار دهند، چرا كه حفظ محيطزيست درياي مازندران يك وظيفه جهاني است و كشورهاي حاشيه خزر بهعنوان زيانديدگان اصلي آلودگي نفتي، بيشترين وظيفه را در اين خصوص دارند.
به همين خاطر نشستي مشترك در شهريور امسال در قزاقستان برگزار خواهد شد تا موافقتنامهاي كه در همين راستا در سال دو هزار و سه تدوين شده است، با امضاي وزيران كشورهاي حاشيه خزر عملياتي شود. طبق اين موافقتنامه همه كشورها بايد تجهيزات لازم را در اختيار داشته باشند و اگر آلودگي در دريا پيش آمد و يا كشوري درخواست كمك كرد به اين درخواست پاسخ مثبت داده شود و همه با هم در رفع آلودگي همكاري كنند.»
سخن آخر
آثار دراز مدت نشت نفت بر ما معلوم نيست، اما آثار كوتاهمدت آن ميتواند اختلال در فعاليتهاي شيلاتي، كاهش جهانگردي، تلفات پرندگان و پستانداران دريايي باشد.
بنابراين حفظ محيطزيست درياي مازندران عزم و اراده همه كشورهاي ساحلي را ميطلبد، با اين حال بسياري از اين كشورها بيشتر به منافع فوري خود توجه دارند، در حالي كه بهنظر كارشناسان آلودگي دريا، اين آلودگيها بايستي زنگ خطري براي رهبران كشورهاي حاشيه اين دريا باشد كه هر چه زودتر رژيم حقوقي خزر را تعيين کنند.
همشهری
فرستنده، احمد همراه کمیته نجات، تهران
کميته بين المللی نجات پاسارگاد