|
مهمترين تالاب بينالمللي كشور مظلوم و بي دفاع در حال جان كندن است
خطر پالايشگاه را از ميانكاله دور كنيد
از: افشين ابوطالبی
دستاندازي به حريم حساس تالاب بين المللي ميانكاله و تلاش نابخردانه پروژه استقرار پالايشگاه نفت در منطقه مزبور، تخريب و تهديد تالاب بينالمللي ميانكاله را به ارمغان خواهد آورد.
در حال حاضر توقف كامل طرحهايي كه در تعارض شديد با اين منطقه حفاظت شده است، ضروري است! زيرا آلودگي ناشي از تاسيسات نفتي تماميت زيستبوم ميانكاله را به نابودي خواهد كشاند.
باتوجه به اينكه اين ذخيرهگاه زيستكره ميانكاله به نسل حاضر و نسلهاي آينده تعلق دارد، براي حفظ عدالت بايد بحث آمايش سرزمين اين منطقه داراي استرس زياد، با هوشياري مبتني بر دانش باشد و براساس آن از اجراي پروژههاي خطرناك جلوگيري به عمل آيد. اصرار بعضي از افراد سودجو براي كاربريهاي خطرناك و هولناك، يكي از نتايج بخشينگري در مديريت است كه از طبيعت ميخواهند هزينه كنند براي طرحهاي ناپايدار اقتصادي. تالابهاي ايران سرمايههايي هستند كه نبايد اين گونه به تاراج بروند و قرباني توسعه ناپايدار شوند. هم اكنون با فشارهايي كه به اين منطقه حساس اكولوژيكي وارد ميشود ميانكاله مهمترين تالاب بينالمللي كشور مظلوم و بيدفاع در حال جان كندن بهنظر ميرسد!
شبه جزيره ميانكاله بزرگترين فلش ساحلي (Fleches Littorals) در خزرجنوبي و كاملترين نمونه شاخص(تيپيك) در ايران است كه ميتواند از بعد آموزش و تحقيقات جغرافيايي و ژئومورفولوژي جذاب باشد. پوشش گياهي منحصر منطقه روي آبرفتهاي دلتايي نكارود به وجود آمده و حايز اهميت از نظر ژئومورفولوژي است و دستاندازي روي آن پيامدهاي تخريبي جبرانناپذير خواهد داشت.
پناهگاه حياتوحش ميانكاله با وسعت 66هزار و800 هكتار در شمال بهشهر يكي از نادرترين اكوسيستمهاي آبي – خاكي دنياست كه از سال 1354 به عنوان يكي از مهمترين ذخيرهگاههاي بيوسفري جهان ثبت شده است كه اين باريكه خشكي محصور در پهنهاي آبي، باقيمانده تيپ مشجر اراضي ساحلي خزر است كه روزگاري از آستارا تا آشوراده استمرار داشته و امروزه به عنوان باغي اكولوژيك از ژنهاي طبيعي حفاظت ميكند و چرخه زندگي را براي فون و فلور منطقه ممكن ساخته و همچنين به مانند فرودگاهي پرندگان مهاجر را به اين سرزمين هدايت ميكند و سالانه حدود يك ميليون قطعه پرنده به اين مكان ميآيند. اين تالاب به عنوان يكي از تالابهاي با اهميت بينالمللي در فهرست كنوانسيون تالابهاي جهان (كنوانسيون رامسر) قرار دارد. همچنين از سوي سازمان بينالمللي حيات پرندگان نيز زيستگاه مهمي براي پرندگان تشخيص داده شد.
از نظر زادآوري آبزبان درياي خزر هم كريدور تكثير و پرورش ماهيها محسوب ميشود. حال اگر وضعيت منطقه ميانكاله را با وضعيت روستاي اسماعيلآباد كه حاصل دستهگل به آب داده پالايشگاه تهران است مقايسه كنيم، هيچ عاقلي حاضر به احداث پالايشگاه نفت در كنار ميانكاله نيست زيرا طبق استانداردهاي بينالمللي مجتمعهاي پتروشيمي و پالايشگاه ميبايست در فاصلهاي بيش از 25- 15 كيلومتري نقاط مسكوني و شهرها احداث شوند تا آلودگي حاصل از اين نوع صنايع كه بسيار سمي است و هوا، آب و خاك را شديدا مسموم ميسازند از دسترس مناطق مسكوني و زيستي دور نگه داشته شوند.
گازهاي سمي گوگردي و هيدروكربنهايي كه در فضا پخش ميشوند «حتي اگر سوزانده شوند» وفاضلابها و پسماندهها «حتي اگردفن شوند» اثرات جبرانناپذيري بر محيطزيست منطقه ميگذارند. متاسفانه چرا مردم ما بايست شاهد توسعه بيقيد و شرط صنايع آلاينده باشند، به طوري كه زير پا گذاشتن حريم و استانداردهاي تاسيس پالايشگاه آن هم براي بخش خصوصي به امري عادي بدل شود!
تاسيس پالايشگاه نفت در منطقه ميانكاله يعني زير پا گذاشتن حريمهاي قانوني و عدم رعايت استانداردهاي بينالمللي فاصله با مناطق مسكوني با قطبيت كشاورزي و زيستمحيطي، عدمرعايت اصل پنجاهم قانون اساسي، پذيرش ريسك ناشي از آلودگي تركيدگي لولههاي بزرگ نفتي و فاجعه پايين دست آن در تالاب بينالمللي( در اين صورت آلودگي گوگردي به قدري بالا خواهد رفت كه بخشي از خاك را به شدت پوك خواهد كرد) و آلودگي شديد آب چاههايي كه سطح ايستابي آن حدود يك متر هم نيست. كشاورزي نيزتقريبا غير ممكن خواهد شد، چرا كه داغ نفتهاي كنار جويهاي آبرساني مزارع بر اثر نشت نفت و گاز به قدري بالا خواهد رفت كه حتي با زدن كبريت، آب، آتش ميگيرد.
آلودگيهاي ناشي از فرايند پالايشگاه، در صورت استقرار، انواع بيماريهاي پوستي، گوارشي، ريوي و ... را در بين بوميان دهستان ميانكاله رايج خواهد كرد.آيا شايسته است اين كار نابخردانه سايه شوم خود را بر پيكر حياتيترين و شكنندهترين اكوسيستم ساحلي ايران بگستراند كه نه پايين دست را ميبيند نه بالا دست را، نه اقليم را نه مردم منطقه را، نه ميراث طبيعي و فرهنگي اين نسل و نسلهاي آينده را و نه پيامدهاي مخرب ناشي از استقرار پالايشگاه در مكاني نابجا را؟
باتوجه به اينكه كميته ارزيابي سازمان حفاظت محيط زيست موقعيت مكانيابي مورد نظر را براي استقرار پالايشگاه منفي ارزيابي كرده و وزارت جهادكشاورزي نيز به صراحت آن را رد كرده و در دولت هم مصوب شدكه منطقه مورد نظر به پرورش ماهيان خاوياري اختصاص يابد چرا بعضيها از طرف بخش خصوصي اصرار به اين دارند كه نسخه غلط را درست تلقي كنند! طرحي كه در صورت اجرا تاوان آن را طبيعت و بوميان منطقه بايد بپردازند!
همشهری
فرستنده، احمد همراه کميته نجات، از تهران