|
گفتگوی مينو صابری با دکتر شاهين سپنتا درباره يلدا
تاثير درخواست بنياد ميراث پاسارگاد از يونسکو برای ثبت يونسکو
توجه را بيشتر به اين مراسم و اهميت آن جلب کرد
جشن شب یلدا یا جشن شب چله در آخرین شب پاییز برابر با ۳۰ آذرماه برگزار میشود. چون گفته میشود بلندترین شب سال است.
علت آن هم این است که در چنین موقعیت زمانی یعنی در روز اول دیماه، زمین هر سال به نقطهی انقلابی خودش میرسد. در آن نقطه ساکنان نیمکرهی شمالی دارای کوتاهترین روز و بلندترین شب سال هستند.
به همین خاطر است که در این موقعیت، ایرانیانی که پیرو آیین مهر بودند این روز را گرامی میداشتند و جشنی برگزار میکردند به امید اینکه این شب بلند و طولانی به پایان برسد و سپیده بدمد و در حقیقت آنها پرتوهای مهر را ببینند.
به آن جشن یلدا میگویند چون آن لحظهای را که نخستین پرتوهای خورشید تابان را میدیدند به درستی به عنوان لحظهی زایش مهر تصور میکردند و آن را جشن یلدا که یک واژهی سریانی است (که بعدها این نام بر آن گذاشته شد) به معنای میلاد، تولد یا زایش نام نهادند.
البته نام دیگر این جشن همانطور که مصطلح است جشن شب چله است. از اول دیماه تا دهم بهمنماه یک دورهی چهل روزه است که اصطلاحاً چلهی بزرگ مینامند، به همین خاطر به آن جشن چله هم میگویند.
ریشههای مراسمی که الان انجام میشود به گذشته برمیگردد. جای آن دارد که اشاره کنیم که جشن شب یلدا یا جشن چله یک جشن کهن است. جشنی است که ریشه در آیین مهر دارد.
بسیاری از آن آداب و رسوم مهر برخلاف آنچه تصور میشود هنوز زنده است و بین پیروان ادیان مختلف و مردم کشورهای مختلف دنیا رایج است. اگر دقت کرده باشیم جشنهای شب یلدا یک جشن خانوادگی است.
علت این به همان گذشتههای دور برمیگردد چون آیین مهر یک آیین گروهی بود. یعنی گروههایی بودند که این آیینها را درون خودشان حفظ میکردند و این آداب را انجام میدادند.
آن آیین گروهی و جشن گروهی امروز به یک جشن خانوادگی تبدیل شده است. امروز میبینیم که در جشن یلدا، مردم خیلی از خوراکیهای متداول را مصرف میکنند که در بعضی از نقاط به آن شبچره میگویند که شامل آجیلها و میوههای مختلف میشود.
معمولاً آجیل هفتمغز مورد توجه است که البته بعضیها به شمارهاش توجه نمیکنند. میوههای مختلف که معروفترین آنها هندوانه و انار و انگور است.
وقتی دقت میکنیم میبینیم که گستردن سفرهای در این جشن، ریشه در مراسم کهنی دارد که در گذشته برگزار میشد. اسمش را بزم مهر یا مهمانی مهر میگذاشتند.
در چنین شب و چنین جشنی، سفره و بزمی فراهم میشد که پیروان مهر به نشانهی همسانی و برابری و مهمتر از آن استواری در پیمانشان با مهر، با هم همسفره و همپیاله میشدند.
در آنها غذاهایی میگذاشتند که بعدها مهمترینشان نان مقدس و آشامیدنی مقدس شد، هنوز این آیین در بین پیروان آیین زرتشتی زنده است و چنین سفرهای را میزد نام میگذارند و در آنها از انواع خوراکیها و آجیل و غیره استفاده میکنند.
در حقیقت میبینیم که این در آن آیین کهن ریشه دارد. وقتی بررسی میکنیم میبینیم که ریشه بردن هدیهی شب چله که در خانوادهها متداول است و خانوادهی داماد برای عروس میبرند و بعضی از نقاط، متقابلاً آن را باز میگردانند، در چنین شبی تقدیم مهر میشد.
یکی از چیزهایی که فراموش شده و دلمان میخواهد که خانوادههای ایرانی غیر از سفرهی شب چله یا خوانی که در شب چله گسترده میشود، بیشتر به آن توجه کنند آراستن و بر افراشتن درخت سرو است.
امروز میبینید در نقاط مختلف دنیا به خصوص در پیروان آیین مسیحی که در حقیقت دگرش یافتهی همین آیین مهر است، به صورت آراستن درخت کاج متداول شده است.
چه زیبا خواهد بود اگر در خانوادههای ایرانی درخت سرو را که نماد آیین مهر است بیارایند و آذینبندی بکنند و آن نمادها را که معمولاً در هر آیینی به آن توجه میشود در تزیین این درخت زیبا استفاده بکنند و این سبزی و خرمی را به خانههای خودشان بیاورند.
البته با رعایت اینکه این درختان را باید روز بعد به خاک بنشانند و به محیط زیست و محل طبیعی خودشان برگردانند. نشانههای مختلفی است که میتوانند از آنها استفاده بکنند مثل شیر و خورشید، ماه و ستاره که همه از نمادهای آیین مهر هستند.
یک نکته را هم میخواستم اضافه بکنم و آن این است که سال گذشته، بنیاد میراث پاسارگاد به یونسکو نامهای نوشت و درخواست کرد که جشن شب چله از طرف یونسکو به رسمیت شناخته و ثبت شود.
تأثیری که این کار داشت (حالا صرفنظر از اینکه این کار از طرف یونسکو صورت بگیرد یا نه) این بود که توجهها را بیشتر به این مراسم و سنت کهن جلب کرد.
بعد از آن، شاهد بودیم که تعداد زیادی از سازمانهای غیر دولتی از شورای فرهنگ عمومی خواستار شدند که این جشن را در تقویم ملی ایرانیان ثبت بکنند.
متأسفانه سالها بود که از تقویم ملی حذف شده بود. شنیدیم که ظاهراً شورای فرهنگ عمومی تصویب کرده است که این را در تقویم بگذارد.
امروز هم در خبرها آمده بود که سازمان میراث فرهنگی میخواهد بیش از گذشته این جشن را شناسایی بکند و به آن بپردازد و در حفظ و ثبت آن کوشا باشد. فکر میکنم این تأثیر حرکتی بود که بنیاد آغاز کرد و امروز بازتاب آن را به شکلهای مختلف مشاهده میکنیم
راديو زمانه.
http://zamaaneh.com/morenews/2008/12/post_1015.html