International Committee to Save

the Archeological Sites of Pasargad

 

Link to English Section

يبانيه ها  |  پاسارگاد  |   خبرها  |  مقالات   |   هنر و ادبيات |    تاريخ  زدايي  | ديداري ـ  شنيداري  | جشن های ايرانی | محيط زيست |  تماس |  جستجو

5  دی  1387    (2547 سال پاسارگارد)  5 2 دسامبر 2008        ============      کميته نجات پاسارگاد هيچ گونه وابستگی مذهبی و سياسي ندارد

پيوند به صفحه اصلی

 مکان آتشکده آذربرزین مهر

تهران آبستن فاجعه اي بزرگ

آلودگي هواي تهران روزانه جان 27 شهروند را مي گيرد

 

بانک جهانی:

خسارات ناشي از آلودگي هوا در كشور ايران را يك هزار و 810ميليون دلار

معادل 14هزار و 420 ميليارد ريال است.

 

از: عباس ثابتي راد

انگار اين يك وظيفه شهروندي است كه هر ساله در تهران حدود 10 هزار نفر بر اثر آلودگي هوا جان بسپارند. اين يك فاجعه واقعي است، اما هيچ گاه مورد توجه نبوده است. در سال گذشته در هر روز 27 نفر بر اثر آلودگي هوا در تهران جان باختند، آيا اين خبر تكان دهنده تر از حادثه شهر دونورا نيست؟
چگونه مي توان حادثه 5دسامبر سال 1952 شهر لندن را فراموش كرد. هنگامي كه در آن روز هواي لندن از حركت ايستاد و ناگهان مه-دود غليظي به تدريج شهر را فرا گرفت و به مدت چهار روز شگفت انگيز ترين حادثه را آفريد. وارونگي دما، در چهار روزي كه شهر لندن را فرا گرفته بود، مرگ بيش از 4هزار نفر را موجب شد. شايد اين اتفاق چنان رعب آور بود كه تا سالها حتي امروز نيز از آن به عنوان، اتفاقي بسيار ناگوار ياد مي كنند. اگرچه نمونه هاي ديگر اين حادثه كه در اثر آلودگي هوا رخ داد، در نقاط مختلف جهان تا پيش از آن رخ داده بود.
به عنوان مثال مي توان به حادثه دره ميوز بلژيك اشاره كرد. در دسامبر 1930 حدود 60 نفر انسان و تعداد زيادي گاو و گوسفند به علت وجود وارونگي دما و تراكم آلاينده هاي خروجي از صنايع سازنده اسيد سولفوريك، شيشه سازي و كارخانه تهيه روي تلف شدند. حالت وارونگي دما حدود 5 روز طول كشيد و بيشتر مرگ و ميرها در روزهاي چهارم و پنجم دسامبر اتفاق افتاد.
از سويي در شهر دونورا ايالت پنسيلوانيا ايالات متحده اتفاق مشابه ديگري افتاد. ناگهان وارونگي دما رخ داد و آلاينده هايي كه از صنايع فولادي شهر را احاطه كرده بودند، باعث بيماري نيمي از جمعيت شهر شدند.
بسياري از ساكنان شهر دونورا بستري شدند و پس از چندي، هواي شهر تميز شد، اما ديگر هيچ شهروندي حاضر نبود تا كارخانه هاي ساخت قطعات فولادي در آن شهر به فعاليت بپردازند.
هيچ كس اين حوادث ناگوار را فراموش نمي كند. تأثير اين اتفاقات شايد بر زندگي كساني كه از آن اطلاع يافتند، بسيار زياد بود و گاه حتي موجب شد كه بسياري از آلاينده ها از حاشيه شهرها نيز برچيده شود و اين همه با تلاش مردم اتفاق افتاد. چرا كه آنان اولين قربانيان اين پديده جهان مدرنند.
تلنگري كوچك
خبر ناگوار است. ناگوار و بسيار تكان دهنده. اگر بشود آن را با وسواس بيشتري مرور كرد، شايد تمام آن اتفاقات نادر جهاني را كه افتاده به گوشه اي براند، اما از آنجا كه هر روز از زبان كسي به هزار شكل و شمايل گفته مي شود، شايد چندان جلب توجه نكند. درست است كه تعداد 4 هزار كشته بر اثر آلودگي هوا در شهر لندن آن هم در طول چهار روز به يك فاجعه جهاني تبديل شد و كشته شدن 60 نفر طي چند روز در دره ميوز در بلژيك در حافظه جهان مثل ميخي كوبيده شد، اما آنچه كه فاجعه مي نامند، هر روز در همين شهر تهران اتفاق مي افتد و هيچ كس هم حتي تعجب نمي كند. انگار اين يك وظيفه
شهروندي است كه هر ساله در تهران حدود 10 هزار نفر بر اثر آلودگي هوا جان بسپارند. اين يك فاجعه واقعي است، اما هيچ گاه مورد توجه نبوده است. در سال گذشته در هر روز 27 نفر بر اثر آلودگي هوا در تهران جان باختند، آيا اين خبر تكان دهنده تر از حادثه شهر دونورا نيست؟! آيا مرگ سالانه حدود 10 هزار نفر در شهر تهران بر اثر آلودگي هوا، يك فاجعه بزرگ نيست؟!
ما در حالي تمام اين اخبار را مرور مي كنيم و براي همديگر بيان مي كنيم كه انگار از اين اتفاق دوريم و تنها جاذبه اين خبر است كه ما را به مرور آن مي كشاند. اما دانستن اين نكته كه بيش از 8 ميليون نفر در معرض اين آلودگي هستند و بيش از يك دهم جمعيت كشور در معرض اين خطر قرار دارند، اندكي موجب نگراني مان مي شود. ما در واقع به آلودگي تهران عادت كرده ايم؛ درست مثل ترافيك يا بسياري از كارهاي روزمره آن. تهران و آلودگي هاي آن برايمان معمولي است و ما چنان با آن انس گرفته ايم كه اگر يك روز آسمان اين شهر خاكستري را به رنگ آبي ببينيم، متعجب مي شويم و دنبال دليلي براي آن مي گرديم.
كاسه اي به نام تهران
تهران چگونه تهران شد؟! چه شد كه اين شهر قديمي، ناگهان به هيأت هيولايي برآمد و بر تمام ابعاد زندگي شهروندان و ساكنانش چيرگي يافت و ديگر نشاني از يك سرزمين دوست داشتني نداشت. تهران بزرگ با مساحت 707 كيلومتر مربعي در ارتفاع حدود يك هزار و 200 متري سطح دريا قرار دارد. قله دماوند با ارتفاع 5هزار و 628 متر در شمال و قله توچال با ارتفاع 3 هزارو 933 متر در شمال غربي آن جاي دارد. از سويي كوه هاي جنوب و جنوب شرقي اين شهر با ارتفاعي در حدود 2هزار متر حصار جنوبي آن را شكل داده است.
ارتفاع بخش مركزي تهران در حدود هزار و 200 متر و بخش شميرانات كه در شمال اين شهر جاي گرفته هزار و 600 متر از سطح دريا قرار دارد. از اين رو و به واسطه كوه هاي جنوب و جنوب شرقي، جنوب تهران نسبت به مركز آن مرتفع تر است و اين ارتفاع با دور شدن به سمت جنوب افزايش مي يابد. شرق و غرب تهران نيز نسبت به مركز آن مرتفع تر است و با توجه به اين موارد اين شهر را مي توان به صورت كاسه اي نامنظم مجسم كرد كه از نظر جغرافيايي و اقليمي مكان مناسبي براي يك شهر گسترده و بزرگ نبوده است. به لحاظ جغرافيايي و با توجه به ارتفاعات حاشيه اي شهر تهران در شمال، شمال غرب، جنوب و جنوب شرق، اين شهر استعداد بسياري در بروز يك پديده طبيعي دارد؛ وارونگي  دما . در واقع در اين شهر، تقريباً  دو سوم از روزهاي سال وارونگي دما رخ مي دهد و ارتفاع آن در حدود 250 تا 400 متر از سطح زمين است. وارونگي دما، موجب جمع شدن مواد آلاينده  در نزديكي سطح زمين و تشديد آلودگي هواي تهران مي شود.
اما وارونگي دما چيست؟! مهم ترين و خطرناكترين فرآيند جوي در آلودگي هواي يك ناحيه، پديده اينورژن يا وارونگي دماست. زيرا در حالت عادي كه درجه حرارت جوي مجاور زمين بر حسب ارتفاع كاهش مي يابد، وجود حرارت بيشتر و هواي سبكتر در ارتفاع پايين و حرارت كمتر و هواي سنگين تر در طبقات بالا باعث مي  شود كه هواي سبك از طبقات پايين به طرف بالا صعود كرده، عوامل آلوده كننده را با خود به طبقات فوقاني ببرد. به اين ترتيب عوامل آلوده كننده در فضا پراكنده شده و يك تهويه طبيعي انجام مي پذيرد. اما پديده وارونگي دما موجب پايداري هوا شده و توده هاي هوا همراه با ناخالصي ها و عوامل آلوده كننده آن در زير سطح وارونگي دما محبوس مي شود. در اين شرايط ميزان اكسيژن هوا به علت مصرف تدريجي آن كاهش مي يابد و ميزان آلاينده ها به دليل توليد تدريجي آنها زياد مي شود.
شهري با هواي ساكن
تهران در هر روز با 5/2 ميليون خودرو پرتراكم ترين شهر ايران به لحاظ حجم وسايل نقليه است. از سويي با افزايش توليد كارخانه هاي خودروسازي و واردات خودرو از خارج از كشور، اين تعداد در حال افزايش است. براساس آمار منتشر شده از مجري طرح جامع كاهش آلودگي هوا، روزانه 1200 خودرو به تعداد خودروهاي پايتخت افزوده مي شود. اين در حالي است كه علاوه بر وضعيت ترافيكي پايتخت كه به يك مشكل لاينحل تبديل شده، هواي شهر روز به روز وضعيتي بحراني تر مي يابد. تصور اينكه در طول هر سال در حدود 14روز به علت آلودگي هوا، شهر تهران از فعاليت باز مي ماند و تمامي مراكز آن تعطيل مي شود، چندان دور از ذهن نيست.
تهران به دليل شرايط اقليمي و جغرافيايي داراي هوايي تقريباً  ساكن است. در طول يك سال تنها به مدت 11 روز در اين شهر، باد جريان مي يابد و 354 روز شهر تهران هوايي ساكن دارد. از سويي وجود ساختمان هاي بلند و مرتفع، موجب تغيير در زيست بوم اين شهر شده است.بسياري از بادهايي كه در زمان محدود در شهر تهران وزيدن مي گيرد، بادهايي ضعيف هستند و قدرت جابه جايي هواي آلوده شهر را ندارند. از سويي اين شهر، به دليل حجم زياد خودروها كه بيش از 75درصد آلودگي هواي اين شهر را فراهم مي آورند، روند رو به رشد آلودگي را تشديد مي كند و براساس پژوهش هاي انجام شده، مي توان انتظار داشت كه تهران در سالهاي آينده، شاهد مرگ و مير تعداد بسياري از شهروندان باشد. در واقع جمع شدن دو عامل مهم در اين شهر مي تواند ميزان تلفات جاني در اين شهر را افزايش دهد؛ آلودگي هوا و وارونگي دما.
۲۳۹
روز وارونگي دما
مي توان چشم ها را بست و به آرامي روزهاي آينده را تصور كرد. مي توان جايي در آينده و به آرامي در گوشه اي نوشت: خبر ناگوار است. و به دنبال آن از فاجعه اي خبر داد كه امروز از آن خبري نيست.
بلافاصله و بي  ترديد، مي توان در ادامه اين خبر آورد كه: روزي از روزها، هواي تهران ايستاد. و در ادامه كلمات متقاطعي آورد با اين شكل و شمايل: وارونگي... دما ... مي توان راهي به آينده جست و تهراني را تصور كرد بدون اكسيژن. به تهراني فكر كرد كه ديگر هوايي براي نفس كشيدن در آن نيست. راستي اين شهر 8 ميليوني اگر روزي شاهد ايستايي هوا باشد، چه اتفاقي خواهد افتاد؟!
براساس تحقيقات انجام شده، تهران بيش از دو سوم روزهاي سال با پديده وارونگي دما رو به روست و اين حالت بيشتر در پاييز و زمستان اتفاق مي افتد. اين پديده موجب تراكم هواي آلوده در محدوده معيني مي شود و هر اندازه ارتفاع وارونگي دما كوتاهتر باشد و مدت آن نيز بيشتر، خطر ناشي از آن نيز افزايش مي يابد.
بنابر نتايج آماري از ايستگاه هواشناسي مستقر در مهرآباد تهران كه در طول 5سال به دست آمده، بيشترين ميزان ارتفاع وارونگي دما در فصل پاييز 419 متر و در فصل زمستان 404 متر و در بهار 354 متر و در تابستان 384 متر بوده است. همچنين ميانگين مدت زمان وارونگي دما 239 روز بوده است كه در بهار 57 روز، در تابستان 61 روز و در پاييز 58 روز و در زمستان 63 روز اعلام شده است. به عبارتي در حدود 239 روز تهران هوايي ساكن و آرام دارد و هيچ گونه تغيير جوي در آن روي نمي دهد.
خودكشي
خبر ناگوار است. ناگوار و نگران كننده. بانك جهاني در جديدترين گزارش خود از خسارات آلودگي هوا در تهران اعلام كرده است كه خسارات مرگ و مير ناشي از آلودگي هواي شهر، سالانه 640 ميليون دلار معادل 5هزار و يك صد ميليارد ريال است. از سويي نشانه هاي بيماري ناشي از آلودگي هواي شهر 520 ميليون دلار معادل 4هزار و يكصد ميليارد ريال برآورد شده است. همچنين بانك جهاني در اين گزارش از خسارات بيماري هايي كه از آلودگي هواي تهران ناشي مي شود، خبر داده است. به گزارش اين سازمان، بيماري  هاي ناشي از آلودگي هواي شهر تهران سالانه 260ميليون دلار معادل 2 هزار و 100 ميليارد ريال به اقتصاد ايران آسيب مي رساند.
اين سازمان مجموع خسارات ناشي از آلودگي هوا در كشور ايران را يك هزار و 810ميليون دلار معادل 14هزار و 420 ميليارد ريال مي داند.
شايد تكيه بر اين ارقام و آمار بيانگر ميزان خسارت وارده به اقتصاد كشور باشد. شايد ديگر لازم نباشد از رتبه 117 ايران از مجموع 133 كشور ارزيابي شده در جدول آلودگي هوا خبر دهيم. آلودگي هواي تهران، در سالهاي اخير، به يكي از چالش هاي اساسي پيش روي مديران شهر تبديل شده است.
از سويي شركت كنترل كيفيت هواي تهران، اعلام كرده كه وضعيت هواي پايتخت رو به وخامت دارد، به نحوي كه در صورت عدم گسترش سيستم حمل و نقل عمومي، تا پنج سال ديگر هيچ منطقه اي در تهران از هواي پاك بهره مند نيست و اين شهر 707كيلومتر مربعي در زير سايه سنگين و كشنده هوايي مسموم قرار مي گيرد كه هر لحظه امكان ثبات آن وجود دارد. در واقع تهران تا پنج سال ديگر به شهري تبديل مي شود كه هر لحظه انتظار مي رود هواي آن ساكن شود و انبوهي از شهروندان آن در حالي كه در زير ابرهاي سنگين و كشنده زندگي مي كنند، رفته رفته، به مرگي زودرس دچار شوند.
خبر ناگوار است: تهران آبستن فاجعه اي بزرگ . شايد اين گفتار مبين وضعيت اين شهر فراموش شده در انبوه دودهاي كشنده باشد. به راستي، اگر روزي هواي تهران ساكن شود، چه اتفاقي خواهد افتاد. شايد سالها بعد، در روزنامه ها، از فاجعه اين شهر خاكستري، اخبار بسياري خوانده شود.
تهران بسيار مشتاقانه به سمت فاجعه اي پيش مي رود كه شايد هر كدام از شهروندان در بروز آن، نقش بسزايي دارند. انگار ما به دست خود، خويشتن را به سمت نابودي پيش مي بريم.

دسامبر 2008

همشهری

فرستنده، احمد همراه کميته نجات، تهران