|
يبانيه ها | آرشيو پاسارگاد | آرشيو خبرها | مقالات | آرشيو هنر و ادبيات | آرشيو تاريخ زدايي | ديداري ـ شنيداري | | تماس | جستجو پيوند به صفحه اصلی
30 فروردين 1387 (2547 سال پاسارگارد) 18 آوريل 2008************************* کميته نجات پاسارگاد هيچ گونه وابستگی مذهبی و سياسي ندارد
بخشی نگری، آفت محيط زيست ايران
بر اثر راهسازيهاي بيمطالعه، بسياري از آبرگها و آبخوانهاي طبيعي كه منابع اصلي تأمينكننده آب چشمهها، قناتها و سفرههاي آب زيرزميني هستند، از بين ميروند2 و مراتع و ذخيرهگاههاي ارزشمند طبيعي و جنگلها بر اثر فعاليتهاي معدني عنان گسيخته دچار تغييرات زيانبار غيرقابل برگشت شدهاند
از:
اسماعيل عباسي
رويكردهاي آغاز قرن بيستم كه هرگونه بهرهبرداري لجامگسيخته از
طبيعت را روا ميدانست و به محيطزيست اهميت چنداني نميداد، دگرگون شده و امروزه
علاقه به طبيعت و سرنوشت محيطزيست به يك گرايش اساسي و همگاني تبديل شده
است.
تا سالهاي مياني قرن بيستم چنين پنداشته ميشد كه رشد اقتصادي و بهرهبرداري از منابع محيطزيست حد و مرزي ندارد و كره زمين از امكانات بيپاياني براي حفظ و بازسازي خود برخوردار است اما بهقول هلمز رولستون1 كوچك شمردن و تحقير كردن طبيعت و بيش از حد جلوه دادن ارزش آدمي، نوعي كار و كسب بيپشتوانه و ديدگاهي انحصارگرايانه است كه ساختار طبيعي جهان و محيطزيست را با بحران روبهرو ميكند.
زمين در واقع محدود است و جمعيت بشر با رشد تصاعدياش بهسرعت با كمبود زمين بارور روبرو شده است. پيامدهاي نگرانكننده همچون آلودگي محيطزيست، از ميان رفتن گونههاي زيستي و گياهي، نابود شدن بخشهاي وسيعي از زمينهاي كشاورزي و دگرگوني زيانبار آبوهوا [مفاهيم: گرمايش جهاني چيست؟] در جهان اين پندار را كه گويي طبيعت وحشي است و آدمي وظيفه آرام كردن آن را دارد، به فراموشي سپرده و همگان دريافتهاند كه بايد ميان انسان و محيطزيست تعامل برقرار شود و توسعة لجامگسيخته و زيانبار با روشهاي علمي و با بهرهگيري از دانش اجتماعي، اقتصادي، سياسي و مردمشناسي، جاي خود را به توسعه پايدار بسپارد.
بهرغم اين و برخلاف برخي ديدگاهها، بازگشت به گذشته راهحل نيست و مشكلات برآمده از توسعه ناپايدار را بهياري علم و فناوريهاي نوين و تغيير دادن شيوه هاي توليد و مصرف ميتوان برطرف كرد. محيطزيست در عينحال كه مجموعهاي بسيار عظيم و درهم پيچيده از عوامل گوناگون است كه بر اثر روند تكامل تدريجي موجودات زنده و اجزاي سازنده زمين بهوجود آمده است، نوعي فلسفه زندگي و پارادايم علمي براي تأمين بقاي جامعه بشري و بهبود كيفيت زندگي است.
ايران بهدليل تنوع اقليمي، گستردگي عرض جغرافيا، تغييرات فاحش ارتفاع از لحاظ آب و هوا و ذخاير و ميراثهاي طبيعي، داراي موقعيتي يگانه و بسيار با ارزش است.
بهعنوان مثال ويژگيهاي قارهاي، شامل كويرهاي وسيع و حتي عاري از رستنيها و موجودات زنده، در كنار پوشش و تنوع كمنظير گياهي و جانوري در كمتر نقطهاي از جهان ميتوان سراغ كرد، اما همين شرايط ويژه آب و هوايي و داراييها طبيعي، محيطزيست بسيار حساس و شكنندهاي را پديد آورده است كه جز با تعامل و برنامهريزيهاي دقيق بر مبناي توسعه پايدار نميتوان آن را از گزندهاي روزافزون محفوظ داشت.
تنوع آب و هوايي از گذشتههاي دور تمدنهاي بزرگي را در كنار رودخانههاي پرآب ايران و حوضههاي اصلي آبريز كشور ما، شكل داده است و اين تمدنها برآمده از چرخه تعامل فرهنگ و محيطزيست بوده و اين دو مقوله، همواره بر يكديگر اثرگذار بودهاند.
امروزه كه جامعه ما در حال گذار از دوران توسعه است، منابع طبيعي و محيط زيست ايران، بيش از هر زماني در معرض دگرگونيهاي زيانبار قرار دارد. و با از بين رفتن تعامل بين محيطزيست طبيعي و انسان ساخت در بسياري از مناطق، مشكلات جدي بهبار آمده است. كاهش سريع جنگلها و از ميان رفتن گونههاي بسيار كمياب درختي كه بازمانده جنگلها باستاني است، تبديل پهنه وسيعي از زمينهاي كشاورزي به اراضي شهري و از بين رفتن و يا محدود شدن زيستگاههاي حياتوحش بخشي از اين مشكلات است. در واقع بيشتر مشكلات زيستمحيطي كشور ما ناشي از بخشينگري در اجراي طرحهاي عمراني و توسعه بيبرنامه است. بهصورتي كه شهرها بهجاي آن كه در اكوسيستمهاي محلي خود ادغام شوند، بر آنها تحميل ميشوند.
سازمان حفاظت از محيطزيست ايران كه براساس قانون بهوجود آمده و در سلسله مراتب دولت، در مهمترين جايگاه قانوني و اجرايي (معاونت رياستجمهوري) قرار دارد، بهنوعي مسئوليت هماهنگي طرحهاي عمراني و بهطور كلي طرحهاي توسعه برمبناي حفظ محيط زيست و ذخاير طبيعي كشور را نيز برعهده دارد، اما چنين بهنظر ميرسد كه طي دهها سال كه از تأسيس اين سازمان سپري شده، بهدليل رواج بخشينگري و عدمتمكين بسياري از وزارتخانهها، ارگانها و سازمانها از قوانين محيطزيست، اين بخش از كارايي سازمان در سطح كلان ناكارآمد شده است و اين كاستي، ميراثي از گذشتههاي دورتر است.
با اين وجود، نميتوان انتظار داشت، سازمان حفاظت محيطزيست، توان برخورد قانوني با وزارتخانهها و سازمانهاي گوناگوني را داشته باشد كه مشكلاتي همچون، دوپارگي پارك ملي گلستان به علت راهسازي بدون مطالعه، خطر نابودي درياچه اروميه بهدليل احداث پل ميانگذر و احداث سدهاي متعدد در پيرامون آن، از ميان رفتن بخشهاي وسيعي از جنگلهاي بيمانند ابر (به فتح الف و ب) در شاهرود و... را رقم زدهاند. اين مشكلات بهدليل بخشينگري سازمانهاي دولتي و در غياب طرح مهم و استراتژيك آمايش سرزمين بهوقوع پيوسته است. آمايش سرزمين بهترين نوع توزيع جغرافيايي فعاليتهاي اقتصادي با توجه به منابع طبيعي و انساني است و در واقع آمايش سرزمين بازتاب سرزميني توسعه بلندمدت كشور بر مبناي اهداف پايدار است.
نخستين طرح آمايش سرزميني در ايران پيش از انقلاب با كمك كارشناسان فرانسوي و طبق سفارش سازمان برنامه و بودجه وقت تهيه شد و نتيجه نهايي مرحله دوم آن در سال 1356 انتشار يافت. در طول دهههاي بعد از انقلاب، تنها در آغاز برنامه سوم توسعه سازمان برنامه سابق به اين نتيجه رسيد كه بايد در برنامههاي توسعه، تغيير نگرش صورت گيرد و بخشي از سازمان مديريت با نام مركز ملي آمايش سرزمين راهاندازي شد و از جمله فعاليتهاي اين مركز تهيه سند ملي آمايش سرزمين براي برنامه پنجم توسعه است.
طرح آمايش سرزمين يك آرمان ملي است و با اجراي اين طرح بخش قابلتوجهي از طرحهاي بزرگ عمراني طبق قانون با رعايت ملاحظات زيستمحيطي به اجرا سپرده خواهند شد. اما آنچه اكنون جريان دارد، ادامه بخشينگري است و اغلب سازمانها با نگرشي يكسويه، ارزشهاي منابع و محيطزيست را به فراموشي سپردهاند. بهعنوان مثال بر اثر راهسازيهاي بيمطالعه، بسياري از آبرگها و آبخوانهاي طبيعي كه منابع اصلي تأمينكننده آب چشمهها، قناتها و سفرههاي آب زيرزميني هستند، از بين ميروند2 و مراتع و ذخيرهگاههاي ارزشمند طبيعي و جنگلها بر اثر فعاليتهاي معدني عنان گسيخته دچار تغييرات زيانبار غيرقابل برگشت شدهاند، در واقع بخشينگري آفت محيطزيست ايران است، مجريان طرحها تنها اهداف و منافع موقت و كوتاهمدت را ميبينند و به ارزشهاي پايدار طبيعت اين سرزمين بها نميدهند.
اين نگرش بايد تغيير كند و بهتر است اين واقعيت را دريابيم كه ارزشهاي پايدار طبيعت زيبا، گوناگون و بينظير ايران يك ثروت بزرگ ملي و متعلق به تمامي نسلهاست
====
1. استاد
فلسفه و رييس انجمن بينالمللي اخلاق زيست محيطي
2. آبخوان
طبيعي
شهميرزاد در
استان
سمنان 3
سال پيش بر اثر راهسازي
بيمطالعه تخريب شد و ذخيره عظيم آبي در اين آبخوان هدر رفت.
همشهری
فرستنده احمد، همراه کميته نجات، از تهران