International Committee to Save

the Archeological Sites of Pasargad

 

 

 

Link to English Section

 

يبانيه ها  |  پاسارگاد  |   خبرها  |  مقالات   |   هنر و ادبيات |    تاريخ  زدايي  | ديداري ـ  شنيداري  | جشن های ايرانی | محيط زيست |  تماس |  جستجو

18 ارديبهشت 1387    (2547 سال پاسارگارد)    7  مه  2008**************************    کميته نجات پاسارگاد هيچ گونه وابستگی مذهبی و سياسي ندارد

 

 

 

آيا خزر می ميرد؟

يکی از غني‌ترين منابع آبى جهان. دريا چه ی زيبای مان, خزر, که بخاطرعظمت و ابهتی که دارد دريايش می ناميم, سخت بيمار است. هجوم انگلها بيمارش کرد, انگلهای بس کريه, بيرحم و جان سختی چون چپاولگران و سوداگران زمين, چوب , خاويار, نفت ومواد شيميايی بيمارش کردند. آيا ساحل زيبايش که زمانی جولانگاه رزمجويان وپيشتازان استقلال ميهن مان چون مازيار و مردآويج و اسپهبدان مازندران و ديلميان گيلان بود به صحرايی خشک بدل خواهد شد؟

ميليونها سال پيش دو قاره بزرگ بود. يکی قاره گواندوانا که شامل آمريکای جنوبی, استراليا, آفريقا و هندوستان ميشد و ديگری قاره اوراسيا شامل آمريکای شمالی, اروپا و آسيا. بين اين دو قاره دريای عظيم تتيس قرار داشت. پس از تغيير و تحولات در کره زمين و تشکيل اقيانوسها و قاره های جديد دريای تتيس هم از بين رفت. دريای سياه و آرال و خزر از بقايای آن دريای عطيم می باشند.
دريای خزر در دورانهای گوناگون به اسامی کرانه نشينان آن و يا اقوام و قبايلی که گهگاه در مجاورت آن مسکن گزيده بودند ناميده می شده و تمام يا بخشی از آن به نامی موسوم بود, مانند: دريای خزران, دريای کاسپيان, دريای جرجان, دريای گيلان(يا بحرالجيل), دريای ديلم, دريای طبرستان, دريای مازندران. اعراب نخست اين دريا را بحر جرجان و سپس بحر خزر ناميدند. ارسطو و بطلميوس دريای هيرکانيه(گرگان) و ابن خلدون آن را بحر طبرستان می ناميدند.
سطح دريای خزر 28 متر پايين تر از سطح دريای آزاد قرار دارد, يعنی اگر روزی به دريای آزاد وصل شود بخش جلگه ای استانهای گيلان و مازندران تماما زير آب می روند, حداکثر عمق آن 980 متر و مساحت آن 737 هزار کيلومتر مربع می باشد, طول خطوط ساحلی (محيط) خزر 6400 کيلومتر است که 992 کيلومتر آن شامل سواحل شمال ايران می شود.

مجموعا 130 رودخانه بزرگ و كوچك به خزر مي‌ريزند که 11 رودخانه و بيش از 100 نهر ايرانى هم جزو آنها می باشد, 75 د رصد آب درياى خزر از طريق رودخانه ولگا, 5درصد آن توسط رودخانه كورا در آذربايجان و 3درصد از طريق رودخانه اورال و 15درصد نيز از رودخانه‌هاى بزرگ و كوچك ايران تامين مي‌شود.
تنوع زيستى درياى خزر شامل 854 گونه جانورى و بيش از 500 گونه گياهى است و زيستگاه گونه‌هاى جانورى و گياهى ويژه‌اى است كه در نوع خود بي‌نظيرند. نمونه بارز آن ماهيان خاويارى است كه 6 گونه آن در اين دريا يافت مي‌شوند و از نظر جمعيت بالغ بر 85 درصد ذخاير اقيانوس‌ها را شامل مي‌شود, و 95 درصد مصرف جهانى خاويار را تامين می کند. درياى خزر از نظر تنوع زيستى داراى 114 گونه, 63 زيرگونه و 140 نژاد از كمياب‌ترين‌ ماهيان جهان است. لازم به تذکر است که 57 درصد صادرات خاويار متعلق به ايران بوده و خاويار مثل نفت و فرش از شاخص های ايرانيت در دنيا محسوب می گردد
براساس تحقيقات سازمانهای محيط زيستی به علت آلودگی دريای خزر نسل 400 نوع موجود زنده بيولوژيک در خطر است, همچنين در سمپوزيوم بين المللی ماهيان خاوری که در رامسر تشکيل شد وجود فلزات مسموم کننده بر روی بدن, جگر, طحال و گوشت ماهيان خزر تائيد گرديد.

برخی از عوامل بيماری خزر عبارتند از :

يکم: اكتشافات, چاه زدن ها و لوله کشی ها و بهره‌بردارى از نفت و گاز و تخليه مواد نفتي‌ كشتي‌ها و نفتكش‌هاى كشورهای نفت‌خيز حاشيه خزر بعنوان عامل تعيين کننده
بعد از فروپاشی شوروی گويا قرار بود در جمهوری های تازه تاسيس شده, رژيم های دمکرات حالا نه مثل اروپای غربی بلکه نسبتا آزادی مستقر شود, اما هيهات که نيمچه پادشاهان ديکتاتوری به نام رئيس جمهور بر سر کار آمدند که کشورشان و دريای خزر را به نفع منافع خود و خانواده و نزديکان خود به باد تاراج و حراج گذاشته, و مقولاتی چون محيط زيست اصلا در ذهن, تفکر و انديشه شان نمی گنجد . و به شيوه ای راهزنانه در رقابت با يکديگر در مسابقه ی تاراجگری به جان خزر افتاده اند . به نوشته روزنامه آلمانی عصر ما: "سلطه و غارت ثروت های مردم جمهوری آذربايجان توسط خانواده علی اف، خبر می دهد و اينکه جمهوری آذربايجان و دريای خزر به مركز بزرگترين پروژه های نظامی ـ نفتی و گازی كارتل ها وكنسرن های آمريكائی در منطقه تبديل شده." خزر تحت هجوم سازمان يافته و برنامه ريزی شده شرکت های نفتی جهان خوار انرون، يونيکال، شورون، بی پي، اکسون قرار گرفت که شرکت های کوچک تر اروپايی از جمله استات اويل نروژ و انی ايتاليا را هم شريک کردند. رهبری ارکستر را البته دولت آمريکا و شرکت های بزرگ نفتی آن بر عهده دارند. آمريکايی ها با عامليت شرکت يونيکال تحت اداره ديک چنی خط لوله 1000 مايلی از خزر به جيحان کشيده که در مسير خود از 1500 رودخانه می گذرد.حفر چاه ها، نقل و انتقال وريختن مواد زايد کارخانه های پتروشيمی آب ها را آلوده می کند، زمين های کشاورزی را می سوزاند، ميليون ها نفر را بيکار می کند، ادامه حيات گونه هايی از ماهی ها، پرندگان و گياهان را در خطر می اندازد، در مسير خود از جمله در گرجستان آب های معدنی معروف را نابود می کند. کشيدن اين خط لوله از درون يک آب نسبتا بسته و کم عمق در همه جای جهان توسط نيروهای مستقل و فعالان محيط زيست يک بمب اکولوژيک خوانده شد

دوم: نابودی جنگل و تالاب ها و زيستگاههای دائمی يا موقت انواع پرندگان آبزی و ديگر حيوانات. فرسايش خاک براثر جنگل تراشی و غارت جنگل هم به منظور فروش چوب و هم ساختن جاده , هتل و مجتمع های مسکونی , که منجر به رسوب گذاريهاى ناشى از سرازير شدن پى در پى و بدون کنترل سيلاب ها و بالا آمدن سطح آب دريا ميگردد. غارت جنگل با وجود ماده 34 قانون حفاطت از جنگلها تقريبا قانونی بوده و اين ماده شاه کليد قانونی تجاوز به جنگل می باشد. واگذارى , فروش و بخشش جنگل ها توسط مسئولين منابع طبيعى امری است روزانه. بطور مثال بهره برداری از معدن ذغال سنگ در دل جنگل هاى بکر و يگانه شمال از طرف سازمان منابع طبيعى و محيط زيست به شرکت البرز درست چند ماه پس از طرح " صيانت از جنگلها " .به روايتی دست صنايع چوب و کاغد برای انهدام آخرين بقايای درختان کهن و کمياب باز گذاشته شده است . مساحت جنگل هاى مخروبه شمال کشور 623 هزار هکتار است که اين رقم نزديک به سه برابر عرصه های جنگلکاری شده است. بد نيست بدانيم که جنگل تراشى و فروش چوب ساليانه تنها 1000 ميليارد ريال درآمد نصيب دولت مى کند.
درباره سرنوشت غم انگيز تالاب انزلی سالهاست که گفته و نوشته می شود , اما گويا ما ملت بيعاری شده ايم و برای کسب پول و ثروت و زندگی کوفتی مان حاضريم محيط زندگی خود و آيندگان اين آب و خاک را به تباهی کشيده و از حق نسل های آينده, يعنی فرزندانمان بدزديم. تالاب انزلی از پاک تراشی های سودجويانه جنگل های اطراف و رسوبات گل و لای و نزولات صنعتی و مواد سمی و کودهای شيميايی مضر کم ديده بود که اخيرا کوته فکران جهت افزايش صيد کپور اقدام به کشت گياهی وارداتی از ژاپن کردند که تمام سطح تالاب را پوشانده و باعث تاريکی گشته است. به گفته مهندس سعيد فرج‌پور كارشناس محيط زيست، نبود نور باعث مي‌شود كه گياهان غوطه‌ور در تالاب به‌جاى انجام عمل فتوسنتز، اكسيژن را تبديل به دي‌اكسيد كربن كنند و باعث از بين رفتن ماهيان، پلانگتون‌ها و كف‌زيان اين تالاب ‌شوند. در آخر اضافه شود که عمق تالاب که قرار بود ده متر باشد به يك متر كاهش يافته است

شبه جزيره ميانكاله که در زمره پناهگاه‌هاى حيات وحش كشور است و جزء 18 تالاب بين‌المللى است كه به عنوان ذخيره گاز زيست كره در جهان به ثبت رسيده, و همه ساله ده ها هزار از انواع پرندگان مهاجر آبزى و كنار آبزى در آن جا اتراق کرده و همچنين پرندگان خشكى زي‌ چون قرقاول، دراج و پرندگان شكارى و ديگر گونه‌هاى جانورى مثل شغال، روباه، خرگوش و سمور نيز در منطقه يافت مي‌شوند, نيز در امان نمانده و 18 هزار هکتار زمين از طرف وزير وقت جهاد کشاورزی به شرکت توسعه و عمران اراضی واگدار گرديده است, در حالی که 11 هزار هکتار از اين زمينها پناهگاه حيات وحش می باشد و منع "قانونی" دارد. و همچنين در سال 73 بر اساس طرح استانداری 5 تا 10 درصد از اراضی به عنوان فعاليتهای توليدی و توريستی به افراد و شرکتهای خدماتی, تفريحی, توريستی واگذار و فروخته شد. از جمله است فروش زمين به شرکت "آبادگران" که اقدام به ساخت و ساز کرده و قرار است 100 هکتار از اين زمينها را تبديل به هتل کند. قسمت‌هاى ديگر اين زمين به شركت‌هاى اقمارى ديگر و كانون وكلاى دادگسترى فروخته شد

به دليل نيمه كاره ماندن ساخت اسكله صيادی آستارا و همچنين برداشت غيرمجاز شن و ماسه از ساحل و پيشروى آب درياى خزر و دخالت‌هاى انسانی تاكنون ۹۰درصد از تالاب بين‌المللى "آق" كه در دهه‌های اخير محل اصلی فرود پرندگان مهاجر در حوزه شمالی گيلا‌ن بود و هر سال حدود صد هزار قطعه پرنده مهاجر در آن فرود مي‌آمدند از بين رفته است, و از 30 هکتار مساحت کل اين تالا‌ب تنها 3 هکتار که در حد يک برکه معمولی مي‌باشد, باقی مانده است.

سوم: ورود فاضلاب‌هاى حاوی مواد سمی شيميايی به رودخانه ها
به دليل عدم وجود سيستم تصفيه در کارخانجات صنعتی و همچنين عدم کنترل اين کارخانجات از طرف ارگانهای محيط زيست, برای پيشگيری و منع استفاده از مواد شيميايی غير مجاز و خطرناک, مواد آلوده کننده روانه رودخانه ها می شوند. نشر سموم دفع آفات نباتى و کودهای شيميايی به رودخانه ها . عدم کنترل و در نتيجه امکان وجود مواد خطرناک و غير مجاز در انواع شوينده هايی که در مصرف خانگی استفاده می شوند. و همچنين نبود سيستم فاضلاب و يا تصفيه که مانع از ريختن مواد آلوده کننده به رودخانه ها شود.
سفيد رود با تخليه سالانه سه و نيم تن از بقايای حشره کش ها آلوده ترين رودخانه ايران است. محيط زيست گيلان خبر از کاهش 50 درصدی ورود ماهيان از سفيد رود به دريا می دهد. از سفيد رود ساليانه 1840 تن نيترات و فسفات به دريای خزر می ريزد . تنها از كارخانه چوكا ده هزار متر مكعب فاضلاب به درياى خزر می ريزد .از بخت بد درياچه ی زيبای مان, در رده های بعدی آلوده ترين رودها هم رودخانه هايی که به آن ميريزند قرار دارند, مثل رودخانه های آستارا, چالوس و بابل
براساس نمونه برداری و آزمايشی که حدود 10 سال پيش از رودخانه بابل به عمل آمد ميزان آلودگی آب به حشره کش هپتا کلر 202 ميکرو گرم در ليتر بود که 240 برابر معيار پيشنهادى سازمان بهداشت جهانى در خصوص آب آشاميدنى است. كارخانه چوب و كاغذ مازندران روزانه ده هزار متر مكعب آب آلوده و فاضلاب انسانى و صنعتى را به رودخانه نوكنده و سپس درياى خزر وارد مى كند

براساس برآوردهای انجام شده توسط سازمانهای محيط زيست روسيه و جمهوری آذربايجان 66 درصد و ايران 11 درصد از مواد آلوده کننده را به خزر می ريزند

چهارم: صيد بی رويه _ کارشناسان می گويند 90 درصد ماهيان استورژنی خزر که خاويار مرغوب جهان را توليد می کنند نابود شده اند. ماهيان خاوياری يکی از با ارزش ترين گونه های آبزيان بشمار می روند که از قدمت بسيار طولانی برخوردارند و به علت اين سابقه تاريخی فسيل زنده نام گرفته اند .به گفته بی بی سی کنوانسيون سازمان ملل در مورد تجارت گونه های در حال انقراض، ايران را کشوری معرفی کرده که بيش از ديگر کشورهای کرانه خزر برای حفاظت از ماهی های خاويار تلاش کرده است و فعالان محيط زيست عامل اصلی در خطر قرار گرفتن اين گونه آبزی را صيد قاچاق و بی رويه آن می دانند که از هنگام فروپاشی اتحاد شوروی آغاز شده است. اما با توجه به اينکه 57 درصد صادرات رسمی خاويار به بازار جهانی متعلق به ايران است و با توجه به اينکه در هتلهای دوبی خاوياری که بصورت قاچاق وارد می شود هر 100 گرم فقط 40 دلار (قيمت رسمی در آمريکا, اروپا و ديگر جاها 250 دلار می باشد) به فروش می رسد, می توان ردپای قاچاقچيان وطنی را هم ديد. اگرچه آمار دقيقی از قاچاق خاويار در ايران در دست نيست اما رقمی برابر 15 تا 20 درصد کل توليد را تخمين ميزنند
همچنين می توان از عوامل آلودگی ديگری را هم نام برد, از جمله حمل و نقل و سوانح دريايی و نشر و ريختن مواد آلوده کننده از کشتيها به دريا. وحتی صحبت از ريختن پس مانده های اتمی توسط روسيه و قزاقستان و آدربايجان (در رابطه با حضور ارتش آمريکا در آنجا)نيز می شود

 چاره چيست؟
از آنجايی که بيماری و آلودگی خزر نه تنها جان هزاران موجود جانوری و نباتی, بلکه همچنين جان ميليونها انسان, حتی جان آنهايی را که در مناطق ساحلی زندگی نمی کنند به مخاطره انداخته, و ارگانهای دولتی ممکن است نتوانند و يا بهتر بگويم نخواهند بخاطر ملاحظات اقتصادی و يا احتمالا خود بعنوان شريک جرم بودن در آلودگی محيط زيست, کاری انجام دهند, بايد دست به ايجاد يک جنبش سراسری محيط زيست زده و ضمن آگاهی دادن به مردم از طريق سخنرانی, نشست, انتشار وسيع مقالات آگاه کننده در نشريات و اينترنت, ارسال دادخواست به سازمانهای جهانی محيط زيست و امثالهم خواست های زير را (که ميتوان با همکاری آنها را تکميل نمود) به خواست ميليونها انسان تبديل کرد تا با پشتوانه حمايت وسيع مردمی بتوان به آنها دست يافت:
_ اختصاص درصد معينی از درآمدهای حاصل از خزر مثل نفت, خاويار و ماهی جهت بهبود سازی آن
_ اختصاص درصد معينی از درآمدهای حاصل از فروش چوب برای بهبودسازی جنگلهای ساحلی و همچنين ملزم کردن صنايع چوب و کاغذ و يا فروشندگان جنگل, به جنگلکاری به همان اندازه که جنگل تراشی می شود
_ عدم فروش يا واگذاری زمين, جنگل, تالاب و آبگيرهايی که در موقعيت زيست محيطی حساس قرار داشته و بهره برداری از آنها موجب صدمه به جانوران مهاجر يا بومی و نباتات ميگردد
_ کنترل برصيد ماهی خاويار و شناسايی و مجازات قاچاقچيان عمده خاويار
_ منع توليد و فروش مواد شوينده , دفع سموم آفات و کودهای شيميايی که با استانداردهای بين المللی همخوانی نداشته و موجب آلودگی محيط زيست ميگردند
_ ملزم کردن کارخانجات به ايجاد سيستم تصفيه فاضلاب
_ ايجاد سيستم جمع آورى مواد زايد شهري، خانگي، خدماتى ساختمانى بيمارستانها، صنعتى و کشاورزى
_ در نظر گرفتن شرايط زيست محيطی در مواقع ساختن پل, تونل, جاده و ساختمان
_ بستن خط لوله خزر جيحان
 

------------------------------------
 حدود يک سال پيش تيتر مقاله خانم ميترا اسدنيا در رابطه با آلودگی خزر بود " ده سال ديگر خزر بی خزر". اميدوارم اينطور نباشد. اما اگر نجنبيم يا دير بجنبيم شايد 9 سال ديگر خزر بی خزر


از: ماکان

http://www.shomaliha.com/khazar.html