|
يبانيه ها | آرشيو پاسارگاد | آرشيو خبرها | مقالات | آرشيو هنر و ادبيات | آرشيو تاريخ زدايي | ديداري ـ شنيداري | | تماس | جستجو پيوند به صفحه اصلی
30 فروردين 1387 (2547 سال پاسارگارد) 18 آوريل 2008************************* کميته نجات پاسارگاد هيچ گونه وابستگی مذهبی و سياسي ندارد
سالروز امضای پيمان جهانی مقابله با بيابان زايي و خشکسالی
درآستانه چهاردهمين سالروز هفدهم ژوئن (۲۸ خرداد) قرار داريم...
از: محمد درويش، پژوهشگر محيط زيست
روزي كه سرانجام نمايندگان نخبه كشورهاي عضو سازمان ملل متحد بر آن شدند تا بهمنظور جلب توجه بيشتر مردم و دولتهاي متبوعشان از خطرات روزافزون بيابانزايي، پاي پيماني را امضا كنند كه هدفش، مهار فشارهاي انساني در مناطق خشك جهان بود؛ پيماني كه به «كنوانسيون جهاني مقابله با بيابانزايي و خشكسالي» شهرت يافت و ايران در شمار نخستين كشورهايي بود كه در همان آغازين سالهاي انتشار اين پيمان، به عضويت رسمياش درآمد.
در حقيقت ۱۴ سال پيش، بسياري از دانشمندان در گرايشهاي مختلف مربوط به علوم خاك، آب، زمينشناسي، اقليم، گياهشناسي، محيط زيست و... گردهم آمدند تا با تبيين ميثاقنامهاي جهاني به دولتسالاران كره زمين هشدار دهند كه دست كم ۵۱۶۹.۲ ميليون هکتار يا ۳۹.۷ درصد از مجموع ۱۳۰۱۲.۶ ميليون هکتار خشکيهای کره زمين تحت اثرِ جريان ويرانگرِ بيابانزايی قرار دارد؛ جرياني كه بيش از ۴۰ ميليارد دلار تنها زير بخش كشاورزي به امنيت غذايي شهروندان دهكده جهاني آسيب ميرساند و اينك پس از ۱۴ سال، در خوشبينانهترين برآوردها بايد اعلام كنيم كه شوربختانه خسارت بيابيانزايي را نهتنها نتوانستيم كاهش دهيم كه آن را به بيش از ۶۰ تا ۷۰ ميليارد دلار – بدون در نظر گرفتن خسارتهاي ديگر آن در ساير بخشهاي خدماتي و صنعتي - افزايش داديم.
اما دليل اين ناتواني چيست؟! در حقيقت - ظاهراً - براي دولتمردان جهاني و سردمداران نظم نوين كره خاك، سالي ۱۵۰۰ ميليارد دلار هزينه جنگافزارسازي و جنگافروزي در اولويت بالاتري قرار دارد تا مهار بيابانزايي و گرمايش جهاني؛ اولويتي كه برايش بيش از يك ميليون دانشمند در آزمايشگاههاي جنگ به كار گمارده شدهاند؛ اما دولتي پيدا نميشود تا هزينه ۱۰ ميليارد دلاري اقدامهاي مقابله با بيابانزايي را بپردازد و اين درد بزرگ جامعه امروز ماست.
جامعهاي كه هنوز ياد نگرفته دشمني واحد و بسيار خطرناك به نام تهديدات اقليمي، جهانگرمايي و بيابانزايي دارد كه ميتواند امنيت غذايي همه مردم جهان را به مخاطره اندازد؛ چه در شمال و چه در جنوب و همه بايد در پشت يك خاكريز و روبه اين دشمن مهلك متحد شوند.
كافي است به ياد آوريم كه بيشترين سهم تخريب خاک در جهان، بهعنوان يکی از آشناترين شناسههای بيابانزايی، نه در آفريقا يا آسيا که در اروپا رخ میدهد و اين قاره به گزارش برنامه محيطزيست سازمان ملل متحد، بيش از ۲۳ درصد از خاکش را تا پايان قرن بيستم از دست داد.
در سال ۱۹۸۷ ميلادی، گزارشی با عنوان «آيندهمشترک ما » از سوی دانشگاه آکسفورد منتشر شد؛ در آن گزارش میخوانيم: «زمين يکی است، ولی جهان يکی نيست؛ همه ما برای ادامه حيات خويش به يک بومسپهر متکی هستيم، با اين همه هر جامعه و هر کشور در تلاش برای بقا و سعادت خويش است، بدون آنکه به تأثير تلاش خود بر ديگران چندان توجهی داشته باشد.»
و اگر ادعا شود، روند کماکان شتابناک جريان بيابانزايی، در آغازين سالها از هزاره سوّم ميلادی، شاهدی است بر درستی گزارش آکسفورد، بهنظر نمیرسد که سخنی به گزاف گفته شده باشد.
ميليونها انسان آشکارا در معرض نيستی قرار گرفتهاند، مالاريا هنوز بيش از يک ميليون نفر را در سال از پا درمیآورد؛ يک ميليون نفری که اغلب در آسيبپذيرترين سرزمينهای متأثر از بيابانزايی در آفريقا زيست میکنند.
چنين است که بيابانزايی در ميان ۳۷ چالش مهم جهانی، بهعنوان يکی از ۳ چالش اصلی فراروی بشر در قرن ۲۱ انتخاب میشود. بيگمان، هنگامی که موضوعی واجد چنين درجه اهميتی طبقهبندي شده و مقابله با آن از جايگاهی ممتاز در ميان اولويتهای مشترک شهروندان زمينی برخوردار باشد شناخت، ارزيابی و پايش مستمر نشانزدهای آن تا چه اندازه میتواند حياتی و تأثيرگذار قلمداد شود
همشهری
فرستنده احمد، همراه کميته نجات، از تهران