|
يبانيه ها | آرشيو پاسارگاد | آرشيو خبرها | مقالات | آرشيو هنر و ادبيات | آرشيو تاريخ زدايي | ديداري ـ شنيداري | | تماس | جستجو پيوند به صفحه اصلی
23 مرداد 1387 (2547 سال پاسارگارد) 13 آگوست 2008 ============ کميته نجات پاسارگاد هيچ گونه وابستگی مذهبی و سياسي ندارد
گاهی حيات هم مسدود می شود
بانک جهانی: هشتاد در صد سدهايي که تاسيس شده نبايد ساخته می شدند،
زيرا ضررهای زيست محيطی آن ها بيش از منافع آن بوده است
دکتر
اسماعیل کهرم:
در
كشور خشكي مثل ايران، هر سد انگار نويدي است براي ارائه
فرصت
زادآوري به پهنه ديگري از سرزمين.
به همين خاطر در همه 5 سال گذشته يكي از شاخصترين فعاليتهاي عمراني در كشور سدسازي بوده است. اما آيا هر سد فقط آثار عمراني دارد؟ بسياري از جغرافيدانان و اكولوژيستها در اينباره نظر منفي دارند.
آنها ميگويند برخي از پيامدهاي محيطي سدها غيرقابل كنترل و نگرانكننده است و از اين نظر احداث يك سد جديد بايد همراه با اما و اگرهاي بسيار باشد و براي مهار منابع آب بهتر آن است كه سراغ روشهاي ديگر مثل آبخيزداري و آبخوانداري برويم يا دستكم اينكه سدها را هرچه كوچكتر بسازيم.
من متعلق به زماني هستم كه احداث سدها، بزرگترين نشانه پيشرفتهاي فني و اقتصادي محسوب ميشد. هر وقت از طرف دانشگاه به ديدار يك سد در حال احداث و يا يك سد تكميل شده در حال بهرهبرداري ميرفتيم با غرور به اين سازه «سيمان-سنگ» مينگريستيم.
به راستي كه سدها به نحوي ساخته شدهاند كه كوچكي انسان و عظمت كارهايي كه ميتواند انجام دهد، هر دو را نمايش ميدهند. سد دز در زمان احداث، هفتمين سد مرتفع عالم بود و از پايين كه بدان ديواره عمودي نگاه ميكني آن دو احساس را به طور همزمان درك ميكني. چندي قبل به ديدار سد كرخه رفتيم. اين بار احساس غرور مشاهده دسترنج مهندسين هموطنم با رگههايي از نگرانيها خط خطيشده بود. اين بار علاوه بر احساس غرور با نگراني از خود پرسيدم كه آيا ملاحظاتي كه بايد، هنگام احداث سدكرخه رعايت شدهاند؟
ظاهراً بانكجهاني هم تغيير عقيده داده و در مورد احداث سدها موضع متعادلتري را اتخاذ كرده است. اين سازمان جهاني در پنجاهمين سالگرد تاسيس خود اعلام كرد:80درصد سدهايي كه توسط اين سازمان در جهان تاسيس شده نبايد ساخته ميشدند، زيرا ضررهاي زيستمحيطي آنها بيش از منافع آن بودهاند. حقيقت آن است كه اين بانك طي 50سال نسخه احداث سدهاي هرچه بزرگتر و معظمتر را براي كشورهاي جهان سوم ميپيچيد ولي زمان نشان داد كه اين بانك براي احداث سدها تنها امكانات مالي و تواناييهاي تكنيكي را مدنظر قرار ميداد و عامل تاثيرات زيستمحيطي سد را ناديده ميگرفت، ولي چه تاثيراتي؟
به
راستي احداث يك سد چه تاثيراتي برمحيط دارد؟ و اگر در نقطه نامناسب ساخته
شوند؟
اجازه
دهيد از اينجا شروع شود كه هر سازهاي و هر ساختماني ولو هرقدر كوچك
بر
محيطزيست تاثيرات منفي و احتمالا مثبت ميگذارد، حتي اگر يك درخت در منطقهاي
غرس
كنيم به طور قطع بر محيط اثر فراواني دارد، مثلا بافت خاك را تغيير ميدهد و
موجب
ميشود كه خاك، آب را بهتر در خود نگهدارد. آبوهواي اطراف خود را تلطيف
ميكند و آب را از اعماق ميمكد و توسط برگها به صورت بخار به هوا ميفرستد، سايه
ايجاد
ميكند و مأمن موجودات سايه دوست روي زمين ميشود. انواع حشرات روي تنه و
شاخه
و برگها ساكن ميشوند و پرندگان به شاخههاي آن جلب ميشوند.
در يك بررسي بيش از 8هزار موجود (اغلب حشرات و نرم تنان) در خاك و روي جسم درخت يافت شده بودند. يعني يكاكوسيستم! اين تنها تاثير يك درخت است بر طبيعت. حال تصور كنيد كه ا حداث يك سد چه تاثيراتي بر محيط دارد؟ تاثير سدها برمحيط را در دو مرحله بررسي ميكنيم؛ مرحله نخست ساختن سد است و مرحله بعدي تاثير سد در حال فعاليت است بر محيط.
اثرات سد بر زيست بومها
نقطه دورافتادهاي را در نظر بگيريد كه رودخانه زيبايي آرام از آن ميگذرد. اينجا از آن نقاطي است كه پر از زيبايي و آرامش و صفا و مناظر چشمنواز است و آن وقت ناگهان با اجرايي شدن ساختمان سد سرو كله ماشينهاي سنگين، بولدوزر ها و انواع ماشينهاي حفار در اين فضاي طبيعي زيبا پيدا ميشود و براي مدت چهار يا پنج سال انواع آلودگيهاي صوتي، خاكي، آبي و هوايي به منطقه روي ميآورد. تنها تصور كنيد كه چندهزار نفر كه در آن حوالي ساكن ميشوندچه تاثيراتي بر محيط ميگذارند. در محل احداث يك سد اضافههاي آشپزخانه كه به رودخانه سرازير ميشد موجب جلب چندين هزار كلاغ زاغي ، كلاغ سياه و ... شده بود؛ يعني بافت اكوسيستم عوض شده بود. در نظر داشته باشيم كه اين موجودات از تخم و جوجه ساير جانداران استفاده ميكنند؛ يعني حيات وحش به نفع اينان ميچرخد يعني تاثيرات كوچك ولي متعدد و مهم.
با
شروع آب گيري سد نوع تاثيرات متفاوت ميشوند. آن رودخانه آرام به مرور تبديل
به
درياچه و حوضچه عميقي ميشود كه موجودات آن به كل متفاوت از رودخانه جاري
ميباشند. آب رودخانه از اكسيژن سرشار و براي تخمگذاري ماهيان مناسب است، چون
تخمماهيها نياز به جريان آب اكسيژندار دارند. با تبديل رودخانه به درياچه و
افزايش عمق آب، موجوداتي كه در ديواره رودخانه،در كف آن و در ساحل رود ساكن هستند
جاي
خود را به موجوداتي ديگر ميدهند ولي نه با آن تنوع و تعداد. درياچهاي كه پشت
سد
تشكيل ميشود گاه بهترين نمونههاي جنگل، مرتع، تالابها، زمينهاي كويري،
درختزارها و خلاصه انواع اكوسيستمها را غرق ميكند. در يكي از درههايي كه پشت
سد
كرخه
غرق آب شد حدود 11هزار اصله درخت را آب گرفت و هزينه نجات اين
درختها
تامين
نشده بود. گاه خساراتي كه به ميراث فرهنگي يك مملكت وارد ميشود عمق فاجعه را
دوچندان ميكند.
سد اسوان
سد اسوان در مصر از نظر ارزش دست آوردهاي تكنيكي همطراز رفتن به كره ماه ارزيابي ميشد. مجسمههاي چند صدتني دره فراعنه جابهجا شدند تا زير آب غرق نشوند. پس از مدتي اطراف زمينهاي حواشي درياچه پشت سد باتلاقي شد و بعد از مدتها پشه مالاريا به ناحيه بازگشت. آبگير شدن و يا خيس شدن زمينهاي اطراف از جديترين مسائل مربوط به احداث سد است. آب درياچه به خاك نفوذ كرده به زمين فرو ميرود و موجب بالا آمدن سطح آب زيرزميني ميشود. اين امر ميتواند به صورت بلاي عظيم جلوه كند.
در صورت بروز سيل،خاك اشباع شده از آب به جريان سيل شدت ميبخشد. اكنون كه طوفان دريايي «كاترينا» در «نيواورلئان» مصيبتبار شده بايد دانست كه بالا بودن سفره آب زيرزميني، فرو نشستن آب را طولانيتر ميكند، اگر درياچه پشت سد تالابي را غرق كرده باشد خاصيت جلوگيري از سيلاب كه در وجود تالابهاست از بين ميرود. درياچه پشت سد،محل تجمع ميلياردها متر مكعب آب است. اين حجم آب بسيار سنگين است و اگر لايههاي زيرين زمين تحمل چنين وزني را نداشته باشند جابهجا شده و در نتيجه زمين لرزه اتفاق ميافتد.
سدسازي و حيات وحش
قسمت آخر را به حيات وحش اختصاص دهيم. جانوران در زيستگاههاي اختصاصي خود زندگي ميكنند. آهو در دشت و صحرا است و كل و بز و قوچ و ميش در كوهستان، گوزن محل زندگي خود را در جنگل انتخاب ميكند و پرندگان آبزي تالابها را ترجيح ميدهند. فكر ميكنيد با غرق آب شدن جنگل و مرتع و كوير و تالاب چه برسر ساكنين آنها خواهد آمد؟ آنها كه بتوانند فرار ميكنند و به نقاط مجاور ميگريزند و آنان كه نتوانند غرق مي شوند. نكته ديگر اينكه اگر نقطه احداث سد رسوبگير باشد آن وقت عمر سد كوتاه ميشود؛ سد سفيد رود نمونهاي از اين دست است.
بازديد از كرخه را در يك غروب دل انگيز خاتمه ميدهيم. آب درياچه آرام و بدون موج است و خورشيد در حال غروب، قايقران از اين همه زيبايي به وجد آمده قدرت قايقش را ميآزمايد. به طرف انبوهي پرنده ميتازد. با نزديك شدن موتور، آنها از روي آب به پرواز در ميآيند. عجيب است هنوز يكسال از آبگيري درياچه نگذشته،حدود 6هزار قطعه آنقوت (محليها به آن غاز كانادايي ميگويند) و 13هزار قره غاز(كور مورانت) به درياچه روي آوردهاند.
اين معجزه طبيعت است. وقتي اكوسيستم را تغيير ميدهيم و از خشكي، يك درياچه ايجاد ميكنيم، حيات وحش، خود را وفق ميدهد. اگرچه درياچه پشت سد مراحل ابتدايي را ميگذراند و اطراف آن هنوز گياهان جاگير نشدهاند سروكله پرندگان آبزي پيدا شده. وقتي قايق به اسكله رسيد چراغ قوه را به آب انداختيم. پر از بچه ماهي بود؛ هزارها هزار!! فكر كردم: جمله عيبش تو بگفتي هنرش نيز بگوي، سدها پهنههاي آبي ايجاد ميكنند كه براي آبزيان سفرهاي است از مائدههاي آسماني..
همشهری
فرستنده، احمد همراه کميته نجات، تهران