|
يبانيه ها | آرشيو پاسارگاد | آرشيو خبرها | مقالات | آرشيو هنر و ادبيات | آرشيو تاريخ زدايي | ديداري ـ شنيداري | | تماس | جستجو پيوند به صفحه اصلی
17 اسفند 1386 (2546 سال پاسارگارد) هفتم مارچ 2008************************* کميته نجات پاسارگاد هيچ گونه وابستگی مذهبی و سياسي ندارد
پرسش هايي از شخصيت های ادبي، فرهنگي، و اجتماعی درباره ميراث فرهنگی و طبيعی ايرانزمين
1ـ از نظر شما، کوشش برای حفظ و نگهداری میراث فرهنگی و تاریخی و میراث طبیعی یک سرزمین تا چه اندازه اهمیت دارد؟ 2ـ از آنجا که بخش بزرگی از میراث فرهنگی، تاریخی و طبیعی ما به شکلی عمدی و غیرعمدی در حال تخریب و ویرانی است، شما فکر می کنید چگونه باید با این فاجعه ی فرهنگی روبرو شد؟ 3ـ آیا خود مایل هستید که در کوشش برای حفظ این آثار ملی و بشری ایران زمین توان و همت خود را به کار گیرید؟ به نظر من می توان آنچه را که از گذشته به ما رسیده و اکنون بخش بزرگی از فرهنگ ما را تشکیل می دهد، در سه گروه رده بندی نمود، که من آن ها را خرافات، سنن و میراث نام می گذارم. گرچه در ارتباط با خرافات غالبا چنین تداعی می شود که تنها ادیان و مذاهب آورندگان آن ها هستند، لیکن واقعیت این است که برخی از باورهای سیاسی-اجتماعی نیز می توانند منشأ خرافاتی سرنوشت ساز باشند و کم نیستند روشنفکرانی در میان ما که در بند باورها و آرمان هائی دست و پا می زنند که دوری چندانی از خرافات مذهبی ندارند. برخی از سنن ما نیز که در برگیرنده آداب و رسوم دیرینه می باشند، آمیخته به خرافات و باورهای غیر معقول بوده و آن چنان تأثیری خوفناک و عمیق بر رفتار و کردار و روابط خانوادگی و اجتماعی ما نهاده اند که رهائی از آن چندان آسان به نظر نمی رسد. در کنار خرافات مذهبی و آن دسته از سنت های ناپسند، ارزش های والا و بی بدیلی در جامعه ما به چشم می خورند که نیاکانمان برایمان به میراث گذارده اند و امروزه زیربنا و بنمایه فرهنگ واقعی ما را تشکیل می دهند. از این جمله اند جشن های باستانی مانند نوروز و مهرگان و نیز آثار گرانبهای معماری وهنری. چقدر جای تأسف و اندوه است که می خوانیم و می شنویم و به چشم می بینیم که در طول تاریخ، فرمانروایان خودکامه و دولتمردان خودفروخته از یکسو همواره کوشیده اند تا به خرافات مذهبی و سنت های ناپسند ما دامن زده و آنها را بیش از پیش بین مردمان ترویج دهند و از سوی دیگر سرسختنانه با میراث گرانبهای ما به ستیز برخاسته و از هیچ کوششی در بی ارزش نشان دادن و از بین بردن آن ها فروگذار نکرده اند. اینکه اینان به آرزوی های شوم خود در این رهگذر دست نیافته و نتوانسته اند این میراث را یکسره نابود سازند، تنها و تنها ناشی از همت زنان و مردانی بوده است که به گونه ای خستگی ناپذیر در پاسداری از آن کوشیده و علی رغم دشواری ها تاکنون از این مبارزه بی امان پیروز بیرون آمده اند. کوشش و جهد در بی بها ساختن هر چه بیشتر خرافات و سنت های ناپسند از یکسو و نگاهداری از میراث تاریخی، معماری و هنری از سوی دیگر، نه تنها وظیفه میهنی و ملی کنونی ما است، بلکه دین گرانی است که در قبال فرزندان و نسل های آینده خود داریم. بر ما است که این وظیفه و دین تاریخی و فرهنگی را به بهترین و مؤثرترین وجهی به انجام رسانیم. من نیز آماده هستم تا آنچه را که در این راستا از عهده ام بر می آید، به کار اندازم
|
پروفسور ناصر کنعانی،برلين
پژوهشگر تاريخ علم و استاد فيزيک |