International Committee to Save

the Archeological Sites of Pasargad

 

 

 

Link to English Section

 

      يبانيه ها  |   آرشيو  پاسارگاد  |  آرشيو خبرها  |  مقالات   |   آرشيو هنر و ادبيات   |   آرشيو تاريخ  زدايي   |   ديداري ـ  شنيداري  |   |  تماس  جستجو   پيوند به صفحه اصلی

   17 اسفند   1386 (2546 سال پاسارگارد)  هفتم  مارچ 2008*************************    کميته نجات پاسارگاد هيچ گونه وابستگی مذهبی و سياسي ندارد

 

از سلسله گزارش های کميته بين المللی درباره محيط زيست

پای صحبت متخصصين درباره محيط زيست ايران:

 

فقر فرهنگی

مهم ترین چالش محیط زیست ایران

 

مهندس محمد درویش

کارشناس محیط زیست و منابع طبیعی

و نخستین وبلاگ نویس محیط زیست ایران

مهم ترین مشکل محیط زیست ما فقر است ؛ فقر فرهنگی و فقر اقتصادی. ما در کشوری زندگی می کنیم که مطابق آمار رسمی دست کم 15 میلیون نفر زیر خط فقر مطلق اقتصادی زندگی می کنند و آمار غیر رسمی این رقم را تا 35 میلیون نفر اعلام می کند.

از این خطرناک تر و نگران کننده تر این است که ما در کشوری زندگی می کنیم که متوسط سواد جمعیت 70 میلیونی آن در حد کلاس دوم ابتدایی است. این آماری است که آقای دکتر نادر قلی قورچیان رئیس دانشنامه فارسی منتشر کرده است و ایشان کسی است که پیش نویس اولیه سند چشم انداز بیست ساله کشور را نوشته است .

به هر حال ما در کشوری زندگی می کنیم که مردمش برای چای خوردن و سیگار کشیدن ، نسبت به مسائل فرهنگی هم وقت بیشتری می گذارند و هم پول بیشتری خرج می کنند. محیط زیست هم از آن مقولاتی است که اگر قرار شود که از آن دفاع شود و برایش انرژی صرف شود، حداقلی از دانستن را مردم آن کشور نیاز دارند. به گمان من اگر مردم هر کشوری ، ضرورت دفاع و پاسداری از محیط زیست را درک کنند بی گمان باعث خواهند شد که دولتمردان به سمت حفاظت از این مواهب طبیعی سوق یابند. این تلقی که می گوییم دولت خیلی ضعیف عمل می کند یا دولت خوب عمل نمی کند یا دولت خودش طبیعت ستیز است ، به نظر من شرایط فرهنگی است که باعث می شود چنین دولتی سر کار بیاید. مثلا در فرانسه در انتخابات ریاست جمهوری بین ژاک شیراک و فرانسوا میتران ، همه نظر سنجی ها حکایت از این داشت که با توجه به این که اردوگاه سوسیالیست ها در جایگاه ضعف ایستاده ، این احتمال کم بود که سوسیالیست ها قدرت بگیرند ولی دیدیم که فرانسوا میتران در برابر  ژاک شیراک به پیروزی رسید و دلیل آن این بود که در آن یک ماه آخر رقابت های انتخاباتی سوسیالیست ها سندی را منتشر کردند که نشان می داد شیراک دستور قطع یک درخت را در محوطه شهرداری پاریس صادر کرده است و قطع این درخت باعث شد که مردم از او روی بگردانند ، چون فکر می کردند که او فردی است که به محیط زیست اهمیت نمی دهد. ولی شما می بینید که وقتی آقای احمدی نژاد شهردار تهران بود ، یکی از بدترین کارنامه ها را در زمان شهرداری خودش داشت و قبل از آن هم که استاندار اردبیل بود آن بلا را بر سر تالاب شورابیل آورد و آن را از بین برد ولی باز هم رئیس جمهور شد. پس مشکل اصلی محیط زیست ما ، فقر فرهنگی و کمبود دانش مردم است.

در کشور ما نامزد های نمایندگی مجلس ، هیچ وقت نمی گویند که به من رای بدهید تا من مشکل فرسایش خاک را حل کنم ، تا مشکل آلودگی هوا را حل کنم ، تا مشکل افت آب های زیرزمینی را حل کنم ، تا بحران بیابان زایی را حل کنم. اما می گویند به من رای بدهید تا مشکل اقتصاد را حل کنم ، تا مسکن را ارزان کنم ، تا گرانی را ریشه کن کنم.

ببینید ، دغدغه های زیست محیطی از وزن سیاسی در جامعه ما برخوردار نیست. وقتی وضعیت چنین است، دولتمردان به حمایت از مولفه های زیست محیطی توجه نمی کنند و به همیت ترتیب روزنامه های ما هم خودشان را مجاب نمی کنند که حتا یک صفحه ای را به مسائل محیط زیستی اختصاص دهند و همه این مسائل دست به دست هم داده تا وضعیت کشور ما با این جا که اکنون هست ، رسیده است.

به نظر من ، اگر قرار است در زمینه حفظ محیط زیست در کشور ما کار ریشه ای بشود باید از مهد کودک ها و مدارس شروع شود و وارد دانشگاه ها شود تا همان طور که بچه ها نسبت به شنیدن واژه هایی همچون « دوست » ، « مهربانی » و  « عشق » سمپاتی دارند در برابر واژه هایی مانند « درخت » ، « طبیعت » ، « سبزه » و ... هم سمپاتی داشته باشند.

به همین ترتیب لازم است یک کار دراز مدت فرهنگی انجام شود و در چنین کشوری یک عده آدم عاشق به عنوان مدرس ، به عنوان من پژوهش گر ، در عرصه محیط زیست باید از یک سری منافع کوتاه مدت خودشان بگذرند تا محیط زیست ما به آن جایگاه مناسب خود برسد.

 

کميته بين المللی نجات پاسارگاد

www.savepasargad.com