|
يبانيه ها | آرشيو پاسارگاد | آرشيو خبرها | مقالات | آرشيو هنر و ادبيات | آرشيو تاريخ زدايي | ديداري ـ شنيداري | | تماس | جستجو پيوند به صفحه اصلی
12 بهمن 1386 (2546 سال پاسارگارد) اول فوريه 2007 +++++ کميته نجات پاسارگاد هيچ گونه وابستگی سياسی و مذهبی ندارد
پيشنهاد بنياد نيشابور: سال 88 را سال فردوسی بناميم
بنياد نيشابور دلايل تاكيد اين نهاد بر نامگذاري سال 1388 را به نام فردوسي منتشر كرد و خواستار همكاري مسولان اين حوزه شد.
"فريدون جنيدي" ، مدير بنياد نيشابور در گفت و گو با ميراث خبر گفت:«گروهي از ايرانيان شتاب دارند تا سال آينده 1387 را براي بزرگداشت فردوسي و شاهنامه ويژه کنند. در همين راستا بنياد نيشابور از دو ديده، سال 1388 را براي چنين کار پيشنهاد ميکند.»
وي تصريح كرد:« نخست آنكه سال 1387 خورشيدي خيام -کمابيش برابر با سال 2008 ميلادي- از سوي تاجيکستان براي بزرگداشت رودکي سراينده بزرگ پارسيگوي پيشنهاد شده و سازمان جهاني يونسکو نيز آنرا پذيرفته و در برنامهء خويش گنجانده و از دو سال پيش براي برگزاري جشنهاي ويژهء آن در تاجيکستان - دوشنبه و رودک زادگاه رودکي برنامه فراهم شده است و دور نيست که فرهنگيان ايران را نيز آرزوي هموندي در آن جشنها باشد، پس بهم آميختن دو بزرگداشت براي دو پايهگذار سرود و زبان و فرهنگ و آوازه ايران درست نمينمايد.»
وي در ادامه توضيحات خود براي ناميدن سال 1388 به نامه فردوسي افزود:« فردوسي خود،
سال چهارسد هجري (ماهشمار) را سال پايان يافتن شاهنامه خوانده است:
سرآمد کنون قصهء يزدگرد / بماه سپندارمذ، روزِ اِرد
ز هجرت شده پنج هشتادبار / که پيوستم اين نامهء نامدار
پيدا است که در ايران باستان هر روز را نامي بوده است، چنانکه نام روز نخست هر ماه اهورامزدا = اورمزد و نام روز دويم بهمن، سه و روز شانزدهم مهر، و اينچنين نام روز روز بيستوپنجم ماه روز «اِرد» ناميده ميشد که در زبان پهلوي «اَرت» غنت ، و در زبان اوستايي اَشي وَنگوهي ihuMaW iCa خوانده ميشد.»
به گفته جنيدي، ماهها در گاهشماري ايران باستان همه سي روزه بودهاند، دوازده سي
روز برابر با سيسدوشست روز، که پنج روز گهنبار فروهران را در پايان سال بدان
ميافزودند.چون بر بنياد آمار و شمار، در اخترماري خيام شش ماه نخستِ سال، هر يک را
برابر سيويک روز گرفتند، روز بيستوپنجم اسفندماه باستاني، برابر با روز نوزدهم
اسفندماه خيامي است.
اما سالِ ماهشمار، در هر سال، يازده روز کمتر از سال خورشيدي است که در 400 سال برابر با 4400 روز ميشود.
اگر اين شمار روز را بر 365 بخش کنيم، برابر ميشود با 12 سال و 20 روز خورشيدي، و چون 12 سال را از 400 کم کنيم برابر است با سال 388 خورشيدي و بر اين بنياد، شاهنامهء فردوسي در سال 388 خورشيدي بپايان رسيده است، و سال 1388 هزارمين سال پايان يافتن شاهنامه است؛ بسال خورشيدي! و چنين سال شايستهترين سال است براي بزرگداشت پهلوان ميدان خرد و فرهنگ، روان بيدار و جان تبدارِ کشور آريايي «فردوسي» و شايستهترين زمان است، براي بزرگداشت درفش همواره برافراشتهء دانش و فرهنگ و جهانبيني ايرانيان، شاهنامهء فردوسي..
جنيدي همچنين در نامه خود به مسولان فرهنگي كشور براي توجه به اين موضوع تاكيد كرده است:« اما بر رهروان خردمند ميدان فرهنگ ايران پوشيده نيست که نگارندهء اين نامه از سال 1355 خيامي تا سال 1385 خيامي بر سرِ ويرايش شاهنامهء فردوسي جان و نيرو نهاده است، و از آغاز سال 1386 نيز پيشگفتاري بزرگ فراهم شده است، که اميدواريم بتوانيم آنرا در سال 1387 بچاپ رسانده به ايرانيان فرهيختهء جان و روان بر پاي ايران ريخته پيشکش نماييم.»
به گفته وي، خواندن آن پيشگفتار و نيز گزارش رجبرج شاهنامه که سخنان فردوسي را از گفتارهاي نادرخور افزايندگان ميپيرايد، راهي است براي شناسايي هرچه بيشتر اين يادگار باشکوه که رهاورد انديشه و فرهنگ و خرد هزاران سالهء نياکان بزرگوار ما است، تا با شناختي که از مغز گفتارهاي نغز فردوسي دست ميدهد، به زندگي شگفت و جهانبيني و جهانباني آن نياکان ارجمند ره بريم، تا چسان، هزاران سال، کشور خويش را چون تخت جهان پايتخت جهان آراستند، و روان و انديشه و اندريافت را از هر کژي و بدي بپيراستند،... درفش همواره سرافراز فرهنگ خويش را بر بلنداي دماوند و سبلان و پامير برافراشتند چنانکه هر سپيدهدمان، پرتو مهرِ بامدادين، بر آن درخش ميافکند، و نيروي اندرواي زبَردست؛ چينبرچينِ آن ميافزايد، تا همواره سرافراز؛ جان و نيرو و خرد و بينش به جهانيان بخشد، و راه رسيدن به مهر و راستي و پيمان را به رهروان اين راه درازآهنگ بنماياند.