بازگشت به صفحه اصلی

پيوند به قسمت اول

 

شمارش معکوس تا 15 خرداد ماه سال پاسارگاد،

برای غرق شدن تنگه بلاغی

داود داروغه

عضو کميته نجات پاسارگاد در اهواز

 

قسمت دوم

 

 

"پی افکندم به پارس بندی ز گند

کزبرف و زباران آیدش گزند"(*)

 

"آغاز دهه مبارك فجر را انتخاب كرديم كه زمان مناسبي براي انجام اين كار است. 12 بهمن ماه از يك سو روز فرخنده اي است و از سوي ديگر بارش برف و باران زمستاني كمك مي كند تا اواخر اسفند آب درياچه سد سيوند تا حد مطلوب كه حدود 30 ميليون متر مكعب است پر شود."

این جمله را ماه ها پیش جلال جامعی،نماینده و مجری طرح احداث سد سیوند به خبرگزاری میراث فرهنگی گفته بود.

استاد گران قدر،دکتر تورج پارسی درمقدمه ای بر یکی از نوشته هایش می نویسد:

"یکی از  دوستان و همكاران آلماني  ايران شناسم چند سال پيش، در پي  كارهاي پژوهشي اش، به ايران سفر كرد و از تهران، سپاهان، يزد، كرمان و شيراز ديدن نمود. او، در بازگشت، باحالتي پر از اندوه از آنچه ديده بود تعريف مي كرد: در تخت جمشيد كسي كه نگهبان بود، چون فهميد خارجي هستم نزديكم آمد و در حالي كه به نگاره هاي روي
ديوار هاي سنگي اشاره مي كرد گفت :  « مسيو، اين ها، شاه ها، ديوث بودند، ديوث!» و با تيشه اي كه در دست داشت شروع كرد  به خراب كردن نگاره ها. تيشه را از دستش گرفتم و گفتم  «تو ديوث هست.» جوابي نداد و رفت
."

به باور من مشکل آن نگهبان،کم سویی و مهم تر از آن عدم تسلط به ضمایر پارسی بوده و دانشمند ایران شناس نیز این مشکل را داشته است!

 اکنون به یادداشتی از یک هم میهن گرامی توجه کنید .

"چهارشنبه 9 شهریور ماه سال 1384

سد سیوند

 بهار سال ۱۳۷۵ در سفری که به شیراز داشتم به همراه یکی از کارشناسان سد به سد سیوند سری زدیم . در کارگاه آزمایش خاک همه مشغول حفاری و نمونه گیری بودند . و تزریق آزمایشی و نفوذپذیری و آزمایشات  لفوران و لوژون را انجام میدادند .

شرکت پیمانکار پارس گرما بود که گویا وابسته به وزارت دفاع بود.در مورد آبرفت توضیحاتی دادند و اینکه وقتی آب می رود آنچه از گل و لای باقی می ماند را آبرفت گویند که در طی سالیان این ها فشرده شده و زمینهایی را که تشکیل می دهد که آنرا زمین های آبرفتی می گویند . اگر شما آبرفت را رد کنید تازه به زمین سفت و محکم و قابل اعتماد
می رسید.

بهر حال آن طور که پرسیدیم  استاندارد ساخت سد بر روی آبرفت ۱۰ الی ۱۵ متربود . یعنی شما در این مقدار می توانید سد را آب بندی کنید . و الا سد از زیر آب رد می کند . و در این ارتفاع از نظر اقتصادی سد مقرون به صرفه نیز هست .

در مورد سد سیوند در گوشی گفتند ارتفاع آبرفت منطقه چیزی حدود ۱۵۰ متر است.همان کارشناس زمین و سد می گفت در چنین آبرفتی آنقدر باید سیمان تزریق کنند تا سد آب بندی گردد ، همچنین گفت اگر تمام سیمان های دنیا را جمع کنند نمی توانند این سد را آب بندی کنند . از نظر او این سد توجیه فنی و اقتصادی نداشت.چند شرکت خارجی طرف مناقصه آمده بودند و گفته بودند امکان آب بندی بخاطر ارتفاع آبرفت وجود ندارد . و گویا یک شرکت چینی تعهد کرده بود این کار را انجام دهد . همین کارشناس محترم
 می گفت ما همه انگشت به دهان مانده ایم چگونه می خواهد روی همچین ارتفاعی این کار را انجام دهد .

چند سالی کار بخاطر اعتبارات خوابیده بود ولی باز راه افتاد.حالا بعد از گذشت ۹ سال از آن روزها این سد می خواهد آب گیری شود و بخش مهمی از تاریخ این کشور را با خود به زیر آب برده نابود کند.با آن صحبت ها و تعاریف نمی دانم اصلاْ چه پیش خواهد آمد .

سدی که از ابتدا با حرف و حدیث بنا شده و بخاطر سو ء مدیریت و برنامه ریزی اینگونه پیش رفته و اینک در آستانه نابود سازی میراث عظیمی از فرهنگ این کشور است . و چه بسا که همانند خیلی از سد های دیگر سوراخ باشد و آب بندی نگردد .

این نمادی از مدیریت این کشور است . توهمی که فکر می کند مدیر است و سخت مخرب و ویرانگر"

 *****

شرق آنلاين : پاسارگاد زير آب نمى رود، اما اين يك جمله براى رفع همه نگرانى ها نسبت به تخريب آرامگاه كوروش و آثار باستانى پاسارگاد كافى نيست

رطوبت حاصل از درياچه سد سيوند پس از آبگيرى قطعاً آرامگاه كوروش و ساير آثار سنگى پاسارگاد را از بين خواهد برد. يك استاد باستان شناسى دانشگاه آزاد شيراز در گفت وگو با «شرق» مى گويد: تغيير اقليم و آب و هوا و ايجاد درياچه سد سيوند آثار پاسارگاد را از بين مى برد. وى ادامه مى دهد: رطوبت اثر مستقيمى بر اين آثار داشته و مسائلى چون رويش گياهان در لابه لاى سنگ ها را به دنبال دارد.

وى مى گويد: آثار پاسارگاد فرسوده تر از تخت جمشيد هستند و ارتفاعى نسبت به دشت ندارند به همين دليل آسيب پذيرى آنها بسيار بالا است .

به گفته وى آبگيرى سد سيوند در درازمدت قطعاً آثار سنگى پاسارگاد را از بين خواهد برد.

وى كه دكتراى دوران تاريخى دارد در ادامه از كسانى كه بدون بررسى كارشناسى مدعى هستند آبگيرى سد آرامگاه كوروش و ساير آثار سنگى را تهديد نمى كند مى گويد: آنها بايد پاسخ بدهند كه كدام هيات كارشناسى و علمى بررسى كرده است كه آبگيرى سد اين آثار را تهديد نمى كند، كسانى كه تخصصى در اين زمينه ندارند نمى توانند به راحتى نگرانى ها درباره تهديد اين آثار ارزشمند تاريخى را رفع كنند.

اين مدرس دانشگاه در ادامه اهميت «تنگه بلاغى» را يادآور مى شود و تاكيد مى كند: البته تنگه بلاغى خود جزء هويت پاسارگاد و آثار تاريخى اين منطقه است و آنقدر اهميت دارد كه همانند آثار سنگى پاسارگاد نگران آن باشيم .

جعفرى زند مى گويد: ده ها و صدها محوطه تاريخى در منطقه وجود دارد كه هنوز شناسايى و معرفى نشده اند. اين بافت هاى كهن نيازمند كاوش هاى دقيق است و آبگيرى سد اينها را نابود مى كند.

وى در پاسخ به سئوالى در اين خصوص كه گفته مى شود مقبره مادر كوروش نيز در اين منطقه است مى گويد: پايگاه هايى مربوط به دوره هخامنشيان در اين تنگه وجود دارد كه احتمال دارد محل سكونت موقت خاندان شاهى باشد و احتمال اينكه آثار ارزشمندى همانند آثار سنگى پاسارگاد را در خود جاى داده باشد وجود دارد.

وى اهميت راه شاهى را يادآور مى شود و تاكيد مى كند كه باوركردنى نيست اين راه باستانى از بين برود.

عليرضا عسكرى عضو هيأت علمى پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگى و گردشگرى نيز در گفت وگو با «شرق» بر ضرورت رعايت زمان لازم براى انجام كاوش هاى باستان شناسى و ضرورت دقت و حوصله براى تفحص در محوطه هاى باستانى مى گويد:اگرچه كاوش هاى تنگه بلاغى را كاوش نجات بخشى مى دانيم اما اين به معنى استفاده نكردن از ضوابط علمى نيست .

عسكرى در ادامه اهميت تنگه بلاغى را يادآور مى شود و مى گويد: تنگ بلاغى به عنوان مهمترين گذرگاه باستانى فارس مطرح است كه حداقل اين موضوع براى هخامنشيان مصداق عينى دارد. اين گذرگاه باستانى يادآور خاطره هاى بسيارى از تاريخ ايران است.

وى ادامه مى دهد: تنگه بلاغى دره عريضى است كه رودخانه پلوار در آن جارى است. اين تنگه در حدفاصل پاسارگاد و تخت جمشيد واقع شده است. بسيارى از سفرنامه نويسان اين مسير را ديده و همچنين در متون جغرافياى تاريخى فارس بر اهميت آن به ويژه در دوره هاى كهن ياد شده است. برخى از پژوهشگران بر وجود راه شاهى در اين قسمت تأكيد دارند و دليل آنها همين سنگفرش ها و كنده كارى ها در تنگه بلاغى است. بدون ترديد، موقعيت جغرافيايى مناسب اين محل از ديدگاه هاى مختلف نظير: نزديكى به پاسارگاد، گذر رودخانه پلوار از اين قسمت، تسهيل دسترسى از اين محل به جلگه مرودشت و تخت جمشيد، پوشش گياهى مناسب و زمين هاى كشاورزى از جمله مهمترين دلايل اهميت اين تنگه است .

يك عضو انجمن سرپاد كه يك تشكل غيردولتى ميراث فرهنگى در استان فارس است هم به خبرنگار ما مى گويد: حداقل دوسال فرصت براى انجام بررسى هاى دقيق علمى و كارشناسى تنگه بلاغى و اطراف آن نياز است.

به گفته رسولى براى بررسى آثار احتمالى آبگيرى سد بر آثار سنگى پاسارگاد نياز به بررسى علمى احساس مى شود.

وى گفت: مهرماه از سوى اين انجمن و فعالان ميراث فرهنگى فارس تجمعى اعتراضى نسبت به سد سيوند در پاسارگاد برگزار خواهد شد.

به هر حال هر روز كه مى گذرد ماجراى سد سيوند و آثار تاريخى استان فارس جدى تر مى شود و به عنوان اولين چالش جدى رئيس جديد سازمان ميراث فرهنگى و گردشگرى ظاهر مى شود.

وى اخيراً از مسئولان سابق سازمان به دليل بى توجهى نسبت به احداث سد سيوند و اثر منفى آن بر ميراث فرهنگى ابراز تاسف كرد و تأكيد كرد: اين موضوع را شخصاً پيگيرى خواهم كرد .

 

سد سیوند و اثر آن بر محیط زیست

دکتر علی حصوری

چهارشنبه 9 شهریور 1384

سیوند نام روستای بزرگ و خوش اب وهوائی در هشتاد کیلو متری شمال شیراز ، پانزده کیلو متری شمال تخت جمشید و بر سر راه اصفهان به شیراز است . رود کوچکی در دره ی سیوند جریان دارد که سیلاب های آن به رود کر می پیوند و به دریاچه ی بختگان در شمال شرقی شیراز و جنوب غربی تخت جمشید می ریزد.  

.آب دریاچه ی بختگان شیرین نیست ، اما در مجاورت آن چاه می زنند و از اب آن چاه ها که قابل تحمل تر است برای کشاورزی استفاده می کنند این دریاچه در روزگاری به دریاچه ی تشک  شمال بختگان و جنوب ابر قو        ( جنوب غربی مروست و هرات )   

 و جنوب شرقی ارسنجان راه داشته اما به علت کم آبی استفاده ی بیشتر از آب رود کر و انتقال مقداری از آن به شهر شیراز این پیوستگی از میان رفته و دریاچه ی تشک هم مانند بختگان در خطر خشکی است در سالهائی مثلا 1382  هر دو دریاچه خشک شد اما از وضعیت کنونی آن ها آگاهی ندارم.

دریاچه های شور هنگامی که خشک شوند برای ساکنان اطرافشان بیمارهای خطرناک به بار می آورند دست کم تجربه دریاچه ی آرال در این زمینه پیش چشم ما است که هنوز بخش بزرگی از آن دارد اینک با ساخت سد سیوند بخش کوچک دیگری از ابی که به دریاچه ها ی تشک و بختگان می ریخت از میان خواهد رفت و این دریاچه را با خطر خشکی بیشتر مواجه خواهد ساخت آب رود سیوند راه فرار به خارج از ایران با جلای نامناسبی ندارد در واقع این سد آبی را را که دردریاچه یبختگان گرد می آمد و درکشاورزی به کار می رفت به پشت سد سیوند منتقل خواهد کرد و به کشاورزان  یا مردم دیگر خواهد داد این کار چه معنی دارد ؟ گذشته از این که با گرفتن نمک از دریاچه ی بختگان هم مقداری نمک به دست می آمد؟ که حالا روی زمین خواهد ماند و برای مردم مزاحمت و بیماری  خواهد آورد.

 سد سازی و زدن چاه عمیق بویژه در کشور زلزله خیز ما و پس از ویران کردن قنات ها ، جنگل ها و آبخیز ، آسان ترین و برای مجریان مفیدترین راه تامین آب است زیرا برای ساخت هر سد مخارج هنگفتی صورت می گیرد که بی گمان منافع آن به مردم بومی نمی رسد عده ای از بومیان تنها مدت کوتاهی به زیان محیط زیست به آب دسترسی می یابند سدی که درزمان ریاست جمهوری اقای رفسنجانی برروی سرباز در بلوچستان زده شد ظاهراً گم شده و به یابنده ی آن می توان جایزه داد در همان زمان سدهای کوچک دیگری هم در جاهای دیگری زده شد که یک سد خاکی آن در نزدیکی بیجار تا تاریخی که من خبر دارم(هزار و سیصد و هفتاد و نه) آب پیدا نکرد ایشان کلنگ بسیار بزرگی و سنگین سد دیگری را هم درجنوب اردیبل بر زمین زدند که من به همراه یک دو تن از مسولان امر در استان هر چه کوشیدم به زیارت جای کلنگ خوردگی نائل نشدیم تا چه رسد خود سد. برای آن کلنگ تنها ، چندین میلیون تومان خرج شده بود ودست کم یک هواپیما ایشان وهمراهمانش را از تهران به اردبیل آورده بود .

. . نمونه هایی را می توان یاد آور شد که نشان از زیان مندی سدها دارد برای مثال در زلزله رودبار سد سفید رود آسیب دید ، گرچه به این دلیل خطر ویرانی ندارد اما زلزله تکرار شود معلوم نیست که بر سر گیلان چه بیاید.  

اینک سد سیوند در جایی ساخته می شود که گذشته از بیفایدگیش چنان که می گویند به چندین بنا و منطقه مهم باستانی ایران صدمه خواهد زد و بخش یاز آنها را به زیر اب خواهد برد گذشته از اینکه آن هم خطرات سدها یدیگر به همراه خواهد داشت. مسول پیشین سازمان میراث فرهنگی حکیمانه گفته است که آینده ایران مهم تر از گذشته آن است؛ گویی در این سد سازی ها غیر جیبهای ویژه ای ، برای آینده ایران هم فکر می شود.مجموع سودی که از این سد به دست خواهد آمد با در آمدی از راه فروش بلیط برای دیدار از این مناطق  می توان به دست آورد برابری نمی کند. از سود آن سد باید زیان بیماریهایی را که مردم اطراف بختگان و تشک را به خطر خواهد انداخت کم کرد 

مهم تر اینکه بخشهای مهمی از آثار باستانی که به زیر اب خواهد رفت تا کنون حفاری و شناسایی نشده است و با از میان رفتن آنها بخشی از تاریخ و فرهنگ ما_که امکان بررسیش وجود دارد_ محو خواهد شد واگر در میان آنها اشیاء آسیب پذیر(فلز ، استخوان وعاج ، چوب ،بافته و مخصوصاً رنگ) وجود داشته باشد،به کلی از بین خواهد رفت.

 باید دید که اگر درمیان این اثار یک مسجد قدیمی هم وجود داشت، آیا رئیس پیشین سازمان میراث فرهنگی جرأت داشت که آینده ایران را مهم تر از گذشته اش بداند ؟ گرچه که بسیاری  از مسولان کنونی کارها در کشور اساساً به این چیزها توجه ندارند و نمونه آن میدان نقش جهان در اصفهان است.

آیا درمیان حکومت گران ایران کسی نیست که به این مسال ساده وپیش پا افتاده فکر و از این کارها  جلو گیری کند ؟ من مطمئن هستم که اگر آبخیز ها ی منطقه زنده وترمیم شود آب بیشتری در منطقه خواهد ماند و به صورت سیلاب روان نخواهد شد.

این کار اگر درهمه کشور ما صورت گیرد که کاری است ناگزیر و خردمندترانی، شاید، روزگاری دیگر به آن خواهند پرداخت ، منافع آن به مراتب بیش از سد سازی در ایران خواهد بود که به زلزله های پی در پی از میان خواهد رفت. با  تشویق آبخیز داری برای عده ای از  جوانان کشور ما کارهای مفید پیدا خواهد شد.

گاهی در ایران زلزله ها پشت سر هم تکرار می شوند. به دنبال زلزله بم و در طول تقریباً یکسال برابر یادادشت هایی که من از اخبار برداشتم،بیش از صد و پنجاه زلزله کوچک در ایران رخ داد.اینها محال است که روی ساخت و ساز ها اثر نکند

.. . خردی که لازمه حفظ میهنمان از گزند روزگار است هر چه زودتر بیابیم دلسوزی برای مردم به معنای دلسوزی برای محیط زیست آنها هم هست

 

سعدی، از دست دوستان فریاد

 

پس از نوشتن این یادادشت  نامه ای از دوست  جوانی که درآب منطقه سیوند کار و پژوهش کرده به دستم رسید که درآن خبر میدهد که متاسفانه تحصیل کرده ها و استادان ایران در کمک به این گونه طرحها پیش قدم هستند . البته من اینگونه کارها را در طرحهای دیگری دیده ام. وقتی دانشگاه ها هم به تا سی از سازمانهای دیگر شرکت تشکیل بدند و دستی در غارت کشور داشته باشند ، تکلیف تحصیلکردگان هم روشن است . بی گمان وقتی بدبختی دامن خودشان هم را بگیرد، آنگاه  باز هم از ملت مظلوم ایران گله خواهند کرد و از ایشان طلبکار خواهند شد ، چنانکه هم اکنون هم درواقع مشغول پس گرفتن طلب خود از ملت ایران هستند.

 

سد سیوند و اثرات زیست محیطی آن بر دریاچه "نی ریز"

دکتر حسن علی پیشآهنگ

(متن مفصل این مقاله در روزنامه عصر نی ریز منتشر شده است)

نی ریز شهر باستانی است در شرق استان فارس که از نظر وسعت دومین شهر این استان محسوب  می شود ونام آن در سنگ نبشته های تخت جمشید نیز آمده است.دریاچه نی ریز در ضلع جنوبی این شهرستان واقع بوده و  همچون حفاظی از غرب به شرق آن کشیده شده است.

دریاچه نی ریز از اتصال دو دریاچه ی کوچکتر به نام های تشک و بختگان تشکیل شده است.پیوستگی میان این دو دریاچه در زمانهای خشکسالی از میان می رود.آب هر دو دریاچه شور می باشد و میزان شوری بختگان بیشتر از دیگری است.آب دریاچه نی ریز ، به علت شوری مصرف کشاورزی ندارد اما بخار آب برخاسته از آن باعث افزایش رطوبت هوا می شود و ، به علت بلند بودن ارتفاع کوههای پیرامون نی ریز ، رطوبت حاصله درهوای همان منطقه باقی مانده و باعث ثمر دهی درختان انجیر ، بادام ، رز وزیتون در کوهها می شود (که می توان به نوعی آن را آبیاری مصنوعی کوهها نامید)(1).دریاچه نی ریز زیست گاه زمستانه پرندگانی است که از روسیه و صحرای سیبری به ایران مهاجرت می کنند (مانند فللامینکو ، درنا ، کبوتر دریایی ، آنجلیک ، مرغابی ، غاز و...) و همگی در حفظ بوم ساختار (اکو سیستم) (2) و محیط زیست نقش بسیار ارزنده ای دارند.

رودخانه کوچک پلوار در دره ای بنام سیوند(تنگه بلاغی) جریان دارد. سیوند نام روستایی بزرگ وخوش آب و هوا در مسیر شیراز به اصفهان (در میانه راه تخت جمشید به پاسارگاد) می باشد. سیلاب رود پلوار در انتهای مسیر خود به رود کر پیوسته واز آنجا به دریاچه نی ریز می ریزد.

 هم اکنون میزان ورودی آب رودخانه کر به دریاچه بختگان بسیار اندک و حتی گاهی به صفر می رسد.مقداری از آب کر درگذشته به دلیل ساختن سد درود رن کم شده است. در نتیجه ورودی آب دریاچه تنها محدود به سیلاب های منطقه (نی ریز ، خیز، آباده ، تشک ، خرامه وارسنجان) است.

در این میان از سال هفتاد و دو، ساخنن سدی بر روی رود پلوار(تنگه بلاغی) آغز شده که امسال به پایان می رسدو احتمالا آبگیری آن در سال جاری یا آینده شروع می شود(3)  

 پس از آبگیری سد سیوند ، دیگر سیلاب های رودخانه پلوار هم به رود کر نرسیده و درنتیجه به دریاچه نی ریز نیز نخواهد ریخت.

به دنبال این رویداد ، پیوستگی میان دو دریاچه تشک وبختگان برای همیشه از بین خواهد رفت ونتیجه آن خشک شدن دریاچه بختگان خواهد بود.اندکی پس از آن دریاچه تشک هم به خاموشی خواهد رفت؛چرا که هم اکنون شوری دریاچه تشک به هزار و دویست واحد رسیده است که حدود چهار برابر سال های پرآب گذشته می باشد.

و آن گاه است که فاجعه ای زیست محیطی برای نی ریز رخ خواهد داد(4) چاه های پیرامون دریاچه نخست شور(همان گونه که هم اکنون برخی از آن ها شده اند) و پس از آن تلخ خواهند شد (یعنی زه دریاچه را خواهند کشید).

بدین ترتیب آب موجود نه تنها دیگر کوچک ترین سودی برای کشلاورزی نخواهد داشت بلکه در آینده باعث نا باوری زمینهای کشاورزی هم خواهد شد که گاهی برای باز یافت آنها چندین ده سال لازم است.

از سوی دیگر با خشکی دریاچه،دیگر بخار آبی از دریاچه برنخواهد خواست و در نتیجه محصولات کوهی نی ریز(به ویژه انجیر و بادام) به شدت کاهش خواهد یافت(5).

روی دیگر فاجعه ، زمینهای شور زار کف دریاچه خواهد بود که با وزرش هر نسیمی ، نمکهای آن همچون  پرده ای برروی زمینهای کشاورزی کشیده خواهند شد و حتی اگر ابی از چشمه سارها برای زمین باقی مانده باشد دیگر زمینهای شور زار استعداد چندانی برای شکوفائی نخواهند داشت.

گذشته از این ، نمک های باد آورده برای تندرستی انسانها ی ساکن در شهر ستان و جانواران اهلی و وحشی هم زیان آور خواهد بود و بیماریهای پوستی ، ریوی و چشمی افزایش خواهد یافت.

با خشک شدن دریاچه نی ریز ، پرندگان مهاجر وکوچ کننده هم دیگر به سوی نی ریز نیامده و درنتیجه بوم ساختار به هم خورده وکویر ، به عنوان مهمان ناخوانده ، به معنای حقیقی آن واقعیت تلخ منطقه خواهد شد(6).

پس سد سیوند چه معنی خواهد داشت؟ آب رود پلوار(سیوند) به بیرون از ایران یا شن زارهای بی حاصل کویر لوت نمی رود که به هدر رفته باشد. در واقع این سد آبی را که در دریاچه نی ریز گرد می آمد و در کشاورزی و دیم کاری و دامپروری به کار می رفت به پشت سد سیوند منتقل خواهد کرد و به کشاورزان و مردم دیگری خواهد داد؛ یعنی،تقریبا کاری عبث و بیهوده.

در کشور زلزله خیز ما ، در پی ویران قنات ها و کاریزها ، جنگل ها و مراتع ، آبخیزها و آبخوان ها ، سد سازی و زدن چاه عمیق آسان ترین راه برای مسولان جهت تامین آب می باشد وازاین راه عده ای بومیان منطقه ، تنها مدت کوتاهی و آن هم به زیان محیط زیست به آب دسترسی پیدا می کنند.گذشته از این زمین لرزه های پی درپی باعث سست شدن و کاهش طول عمر مفیذ سدها خواهد شد.

در پایان باید بدانیم که همه مردم ایران با هم برابرند ودلسوزی برای  مردم به معنای دلسوزی برای محیط زیست  آنها هم می باشد

همه جای ایران سرای من است/که خوب وبدش از برای من است.

 

******************************************************]***

با وجود این،وزير نيرو پیوسته اعلام می کند مشكلي براي ادامه عمليات اجرايي سد سيوند، البرز و... وجود ندارد.

یک هم وطن به نام نیکا می نویسد : "من نمي دانم به خاطر چنين خطاهایی نسل هاي آينده چه خواهند گفت يا نوشت. اما چشمان من غرق اشك است."

 

******************************************************]***

 

آن چه در زیر آمده، برخی از گزارش ها و همچنین اعتراض ها به دولت و وزارت خانه است.

 

تشکیل کمیته بین المللی برای نجات آثار باستانی دشت پاسارگاد

نهم شهریور ماه 1384،برابر با31 اگوست 2005

به همت بانو شکوه میرزادگی و دکتر اسماعیل نوری علا و گروهي از دوستداران ميراث فرهنگي شامل هنرمندان و دانشمندان در زمینه های مختلف نویسندگی، روزنامه نگاری و...کمیته بین المللی نجات تشکیل شد.

کمیته_که کارشناسان معتبر بانی و حامی آن هستند_  از ابتدا به دلایل فراوان و بسیار روشن با آبگیری سیوند مخالف بوده است.

به گزارش محرمانه یاران کمیته در پارس، آثار کشف شده بسیار بیش تر و بزرگ تر از چیزی است که رسما اعلام شده است.

هم اکنون با راه اندازي وب سايت امكان تاييد و امضاء گسترده تر آن برای عموم فراهم است. [البته در حال حاضر اين وب سايت توسط قوه قضاییه مسدود شده است.] 

--------------------------------------------------------------------

تهران _ ميراث خبر

گروه فرهنگ: گروهي از انجمن هاي دوستدار ميراث فرهنگي در نامه اي به رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري خواستار تاخير 4 ساله در آبگيري سد سيوند شدند

در اين نامه خطاب به رئيس سازمان آمده :" همان طور كه آگاه هستيد آخرين خبر پيرامون موضوع آب‌گيري سد سيوند حكايت از آن دارد كه «تا زماني كه مسئولان ميراث فرهنگي مطمئن شوند سد سيوند به منطقه پاسارگاد آسيبي وارد نمي‌كند، اين سد آبگيري نخواهد شد.»"

نويسندگان درخواست كردند "پايگاه اطلاع‌رساني براي نجات يادمان‌هاي باستاني (دشت پاسارگاد) كه بازتاب دهنده نظر نمايندگان گروهي از انجمن‌هاي غيردولتي است، با توجه به دل‌نگراني شما براي ميراث فرهنگي، از شما خواهشمند است رسما از وزير محترم نيرو خواستار به عقب انداختن چهار ساله آبگيري سد سيوند شويد

در اين نامه آمده :

"كمترين زمان عنوان شده براي مستندسازي آثار تنگه بلاغي از سوي كارشناسان و باستانشناسان، 4 سال است. به گمان ما اين مدت زمان مناسبي است تا امكان وجود آثار در محدوده آبگيري مقدماتي بررسي شود و آنچه نيز تاكنون يافت شده دقيقا مورد بررسي قرار گيرد چون اگر ما آبگيري را تنها براي 1 يا 2 سال به عقب بيندازيم باز اين حس شتابزدگي را به باستانشناسان و كارشناسان منتقل خواهيم كرد. كما اينكه موضوع رطوبت ناشي از شكلگيري درياچه سد و تلاش براي به حداقل رساندن آسيبهاي ناشي از آن نيز، به قوت خود باقي است. پس نبايد با به عقب انداختن چند ماهه يا حداكثر يكي دو ساله آبگيري از كيفيت كار كارشناسان كاست.

اين نامه به امضاي 28 تشكل غير دولتي نیز رسيده است

---------------------------------------------------------------------

مهندس مشاور خواستار تعلیق ساختمان سد

يکشنبه 14 آبان ماه 1384                                                                     

آنچه می خوانيد اصل متن و سپس ترجمه فارسی بخشی از نامه دوستی مطلع در داخل کشور است که از نخستين روزهای بوجود آمدن تارنمای "کمیته نجات پاسارگاد" با ما همکاری داشته و اطلاعات فراوانی را در اختيارمان گذاشته است.

در زير اطلاعات مربوط به مهندس مشاور اصلی طرح سيوند می آيد .

دکتر اسماعيل س. نوبری ـ رئيس

شرکت مهندسان مشاور « ساکو»

شماه 4 خيابان شهدا، خيابان ميرزای شيرازی

تهران، ايران، 15867

تلفن

ای ميل

دکتر نوبری دارای درجه دکترا از دانشگاه کاليفرنيا است و هنگامی که پیش از انقلاب به ایران بازگشت شرکت مهندسی « تهران ـ برکلی» را تأسيس کرد.

او بخاطر بی توجهی به اهميت تاريخی محل اجرای طرح و تأثير آن بر محوطه پاسارگاد درخور سرزنش بسيار است. او اخيراً به مشتری خود (وزارت نيرو) توصيه کرده است که تعليق عمليات ساختن سد را اعلام دارد. با این همه، هنوز تغييری در زمان آبگيری درياچه سد بوجود نيامده است.

----------------------------------------------------------------

نامه خانم کريستينا وايس، وزير فرهنگ آلمان،به مسئوول کميته نجات پاسارگاد در آن کشور

سئول امور فرهنگی و رسانه های دولت فدرال آلمان

15 نوامبر 2005، برلین

آقای محمد عارف محترم،

از نامۀ مورخ 21 اکتبر 2005 شما به خانم وایس، وزیر فرهنگ، که بضميمه آن فراخوان کمیتۀ بین المللی برای نجات آثار باستانی دشت پاسارگاد را برایشان فرستاده بوديد بسیار متشکریم. خانم وایس از من خواسته اند که به شما پاسخ بدهم. ایشان به اهمیت و ،متأسفانه، خطری که میراث ِ فرهنگی ِ جهانی ِ یونسکو را تهدید می کند، آگاهند و از شما به خاطر تلاشتان در این زمینه تشکر می کنند .

از آنجایی که در اين مورد پای یک میراث جهانی فرهنگی در ایران در میان است، من نامۀ شما را به بخش مربوطه در وزارت خارجه ارجاع خواهم کرد همچنين، نسخه ای از نامۀ شما را، با اجازه، به « شورای بین المللی نگاهبانی از میراث های فرهنگی» خواهم فرستاد که در گزارش جهانی خود پيرامون « آثار و اماکن در خطر در سال 2004 و 2005دربارۀ در مخاطره قرار داشتن پاسارگاد نيز توضيح داده اند.

با سلام های دوستانه

به نمایندگی از وزير فرهنگ آلمان

آنتیه بارتمن

 

درخواست براي عقب انداختن آبگيري سد سيوند

جمعه 20 آبان 1384  

شرق آنلاين: گروهي از انجمنهاي فعال در زمينه تاريخ و فرهنگ ايرانزمين خواهان به عقب انداختن آبگيري سد سيوند شدند.

اين گروهها در هفته گذشته با حضور در محوطه تاريخي پاسارگاد گردهم آمدند تا با صدور و امضاي بيانيهاي خواستار به عقب انداختن آبگيري سد سيوند شوند.

در اين بيانيه كه به امضا نمايندگان اين تشكلها رسيده است پس از ذكر دلايلي براي عدم آبيگري، از سازمان ميراث فرهنگي درخواست شده است تا از شرايط و دلنگرانيهاي پيش آمده بهره جسته و با همكاري وزارت نيرو آبگيري سد را به تاخير بيندازد.

در اين بيانيه همچنين با اشاره به كار يونسكو در فرستادن بيش از 70 هيات باستانشناسي براي مستندسازي محوطه «نوبيه» در مصر كه باعث آمادهسازي آن محوطه براي ساختن سد آسوان شد، آمده است كه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري شايسته است با تخصيص اعتبارهاي مالي لازم و با ياري همه كارشناسان و علاقهمندان داخلي و خارجي كار مستندسازي و حفاري منطقه تنگه بلاغي را كه اكنون نيز انجام ميگيرد با دقت، گستردگي و امكانات بيشتري به اتمام رساند.

اين بيانيه پس از شنيدن نظرهاي كارشناسي نماينده گروه كه به همراه تني چند از مهندسان نظام مهندسي كه روز جمعه را در تنگه بلاغي و سد سيوند گذرانده بود در بيرون از محوطه پاسارگاد صادر شد و به امضاي نمايندگان اين تشكلها رسيد.                               

-----------------------------------------------------------------------

شكايت از وزارت نفت و نيرو

كانون مدافعان حقوق بشر از وزارت نفت و نيرو بهخاطر چغازنبيل و پاسارگاد شكايت ميكند.

ايسنا: كانون مدافعان حقوق بشر در حمايت از آثار تاريخي پاسارگاد و چغازنبيل از وزارتخانههاي نفت و نيرو شكايت ميكند .

محمدعلي دادخواه، عضو اين كانون به خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) گفت: اين شكايت به دليل اين است كه چغازنبيل از مهمترين و برترين آثار تاريخي ايران است و نه تنها از نظر ايرانيها، بلكه از نظر تمام كساني كه به آثار بشريت علاقه دارند قابل توجه است و توسط يونسكو هم به ثبت رسيده است .

معبد چغازنبيل (دوراونتاش) بزرگ مهم ترین اثر معماري بر جاي مانده از تمدن ايلامي است كه تاكنون شناخته شده است كه در سال 1979 ميلادي از طرف يونسكـو در ليسـت ميراث جهاني قرار گرفت .

در يكي از جلسات كارشناسان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و نمايندگان شركت نفت مشخص شد كه محور عمليات لرزهنگاري براي اكتشاف نفت از هفتتپه آغاز و پس از عبور از چغازنبيل به شوشتر ختم ميشود .

به گفتهي محمدي، رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان خوزستان، نزديكترين حفرهاي كه شركت ملي نفت براي كار گذاشتن ديناميت و انجام عمليات لرزهنگاري براي اكتشاف نفت ايجاد كرده است1360 متر باچغازنبيل فاصله دارد .

رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان فارس نيز پيش از اين دربارهي آخرين وضعيت آرامگاه كوروش در صورت آبگيري سد سيوند گفت: در آخرين بررسيهايي كه توسط بنياد پژوهشي پارسه ـ پاسارگاد صورت گرفته و توافقاتي كه با وزارت نيرو و سازمان آب منطقهيي فارس شده است، مجموعه باقيماندههاي كاخهاي پاسارگاد در تهديد زير آب رفتن نيستند، گرچه وقتي سد آبگيري شد، بقايايي كه در مسير هاي دسترسي به اين مجموعه مي باشد (مثل تنگه بلاغي) زير آب مي روند .

 

***********************

محمدعلى دادخواه: عدم صلاحيت وزارت نفت در خصوص ميزان آسيبپذير بودن معبد چغازنبيل، صدای آلمان

مصاحبه گر: بهنام باوندپور

DW دویچه وله

 براین مبادی «کانون مدافعان حقوق بشر»که در زمرهی اولین تکالیف مدیریت کشور این میداند که به این میراث اعتبار شایسته بدهند،وظیفهی خودش میداند که درجهت حفظ حقوق فطری و حفظ حقوق بنیادین مردمان این سرزمین به مراجع قضایی مراجعه بکند، همانگونه که در خصوص برج قانون شکن «جهان نما» اقدام کردیم و انشااله سد سیوند را هم به گونهای اقدام بکنیم که به دره بلاغی و قبر کورش کبیر هیچ لطمه و صدمهای نزد و هم جدا از اقدامات وزارت نفت در حفاری در تعیین «چغازنبیل» بطور جدی و فوری جلوگیری بعمل بیاید .

 باید اعلام بکنم، با توجه به تحقیقاتی که مهندسین کشاورزی و کسانی که به موقعیت جغرافیایی منطقه اطلاعات کافی داشتهاند، اعلام کردهاند، ضررهای جبران ناپذیری بهمراه خواهد داشت. مضافا به اینکه درهی بلاغی تنها از نظر مربوط بودن به پاسارگاد برای ما اهمیت ندارد، جایی که نخستین غاری که هخامنشیها ايجاد کردند در آنجاست. نخستین کورهی ذوب فلزات که در زمان هخامنشیها استفاده شده در همین دره است. محل گذر اسبان و پرورش سواره نظام در همین دره بوده است. لذا هر اقدامی که بخواهد اقتصاد را موجه بر فرهنگها قلمداد بکند،مجبور است اقتصاد را از راههای متعدد دیگری تامین کرد. اما ما فقط یک درهی بلاغی داریم، فقط یک قبر کورش داریم، و فقط یک چغازنبیل در سراسر پهنهی گیتی وجود دارد .

 اظهارنظر بدویاش این بود که لطمهای به اینجا نمیزند. اما نه اینها صلاحیت ندارند،نه توانایی تشخیص. براین مبادی باید کسانی که در این خصوص مجرب هستند اظهار عقیده بکنند.

*******************************

تکلیف وزیر نيرو است که نسبت به جلوگیری از آبگيرى سد سیوند اقدام کند

دویچه وله(دی و) :

 « کانون مدافعان حقوق بشر» يكى از آن نهادهايىست كه با آبگيرى سد سيوند مخالف است و حتا اعلام كرده كه به اين خاطر از وزارت نيرو شكايت خواهد كرد. در همين زمينه محمدعلى دادخواه از بنيانگذاران «كانون مدافعان حقوق بشر» به پرسشهاى مصاحبه گر،بهنام باوندپور، از صداى آلمان پاسخ داده است که خلاصه ای از آن را می خوانید .

محمدعلی دادخواه: به نظر من، با عنایت به اینکه تکلیف همهی دولتهاست که در جهت حفظ منافع و تامین حقوق ملتها گام بردارند و میراث فرهنگی یکی از مواردی ست که صراحتا حقوق بشر بر روی آن پای فشرده است، تکلیف وزیر است که بلافاصله با توجه به حساسیت موقعیتی که قبر کورش کبیر از یکسو، و اهمیت درهی بلاغی از سوی دیگر دارد نسبت به جلوگیری از آب اندازی سد سیوند اقدام بکند. کانون مدافعان حقوق بشر قبلا در این زمینه خطرات و اشکالاتی را که ببار داشت اعلام داشته است. مضافا به اینکه کسانی که به اکولوژی منطقه واقفند اعلام کردهاند که آبگیری آن سد ضررهاى متعددی دارد، حتا برای کشاورزی که باید از این اقدام جلوگیری بعمل بیاید.

 ما میگوییم تا زمانیکه تصمیم شایسته در جهت حفظ آثار گرفته نشده، و بخصوص تغییر اکولوژی که سنگهای مقبرهی کورش را تهدید میکند، زیرا این سنگها همه از نوع سنگهای آهکی هستند، نه سنگهای آذری، و سنگهای آهکی در معرض رطوبت هوا دچار خلل میشوند و نهایتا فرو میریزد. امری که، یکبار دیگر هم گفتیم، اسکندر با ضدیت تمدن ایرانی نتوانست انجام بدهد، ولی ما امانتداران ناآگاه در آن زمینه گام برمیداریم.

من اعتقاد دارم اصولا کارشناسان سازمان آب صلاحیت اظهارنظر دراین زمینه را ندارند. باید کارشناسان یونسکو و کسانی که تبحر و تخصص در خصوص آثار باستانی و حفظ میراث فرهنگی و توجه به ارزشهای معنوی این مسایل دارند در این زمینه اقدام بکنند. سازمان آب سازوکار، وظیفه و تکالیفاش را قانون تعیین کرده است و هرگز در زمرهی آن ما رعایت و عنایت به میراث فرهنگی را مشاهده نمیکنیم .

 کل پاسارگاد مورد ثبت یونسکو واقع شده است و در زمره آثاری ست که در زمرهی میراث فرهنگ جهانی بحساب میآید. لذا، از این حیث باید بگویم که تنگهی بلاغی که یکی از این قسمتهای کل پاسارگاد است، در کل مورد توجه واقع شده است. اما بطور مجزا متاسفانه یونسکو اینجا را به ثبت نرسانده است، امری که مدیریت ارشد میراث فرهنگی کشور به آن توجه روا نداشته است.

دویچه وله: در همین ارتباط جالب توجه اینست که هیاتهای کاوش باستان شناسی تنگه بلاغی ـ پاسارگاد طی بیانیهای پیشنهاد لزوم تعریف تنگه بلاغی بعنوان محدودهای مرتبط با پاسارگاد را مطرح کردهاند. در مورد این پیشنهاد چه نظری دارید؟

محمدعلی دادخواه: به نظر من با عنایت به اینکه اولین کورهی ذوب فلزات در همین تنگه بلاغی، هنگامی که هخامنشیها به این منطقه آمدند مبادرت به کوچ در این دره کردند و سپاه شاهی از همین دره عبور میکرده، هرکدام از اینها به تنهایی در زمرهی میراث ایران زمین از یکسو، و میراث بشری از سوی دیگر تلقی میشود. لذا، حفظ آنها تکلیف و وظیفهی مدیریت ارشد میراث فرهنگی کشور است .

----------------------------------------------------------------------------

توسط انجمن اسلامي دانشجويان تهيه شد؛طومار جمعي از دانشجويان در اعتراض آبگيري سد سيوند

سرويس: سياسي

1384/12/09

02-28-2006

18:19:24

8412-06362: کد خبر

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران

سرويس: سياسي

جمعي از دانشجويان دانشكدهي امور اقتصادي و دارايي در اعتراض به آبگيري سد سيوند طوماري امضاء كردند

به گزارش خبرنگار ايسنا، در اين طومار كه از سوي انجمن اسلامي دانشجويان اين دانشكده تهيه شده، آمده است: ما دانشجويان دانشكدهي امور اقتصادي ضمن محكوم كردن هرگونهپروژهاي به ظاهر عمراني كه منجر به تهديد و بعضا تخريب برخي اماكن تاريخي و حلقهي ارتباطي ما با گذشتگان ماست، اعتراض خود را نسبت به برنامهي آبگيري سد سيوند فارس كه باعث به زير آب رفتن تنگهي باستاني بلاغي و به خطر افتادن بناي تخت جمشيد و آرامگاه كورش ميشود اعلام كرده و جدا خواستار توقف و عدم آبگيري آن هستيم .

انتهاي پيام

-------------------------------------------------------------------------

سفر به شیراز برای اعتراض به آبگیری سد سیوند

۸۴/۸/۱۰ - ۱:۳۱ - پندار

پندار میراث و گردشگری : سفر به شیراز ، چهارشنبه شب از تهران آغاز می شود. علیرضا افشاری از مسئولین انجمن فرهنگی افراز به پندار گفت که این سفر از ساعت 8 و نیم شب از تهران آغاز شده و مسافران صبح پنج شنبه در کنار تخت جمشید خواهند بود. این گروه را پژوهشگران ایران شناسی همچون مرتضی ثاقب فر همراهی می کنند. سپس این گروه به سمت منطقه ی پاسارگاد رفته و در آن جا با گروه های ایران شناسی و هوادار میراث فرهنگی دیدار خواهند کرد. خبرنگار پندار احتمال می دهد درخواستی گروهی از مسئولین در زمینه ی جلوگیری از آب گیری سد سیوند صورت خواهد گرفت.

علیرضا افشاری در پایان به پندار گفت که سپس این گروه شب را در کنار تخت جمشید چادر خواهند زد و مراسم شاهنامه خوانی برپا خواهد شد. گزارش خبری و تصویری اختصاصی پندار، در آینده ی نزدیک بر روی پندار منتشر خواهد شد.

-----------------------------------------------------------------------------

تار نمای گویا، هنگامه شهیدی

يكشنبه 8 آبان 1384

آيا تاريخ محكوم به فنا در دل سد سيوند است؟

نامه اي سرگشاده به رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري،

کار این سد زمانی شروع شد که ما پندارمان را انکار کردیم! باور كنيد اندام نحيف ارثيه پدران اين مرز و بوم طاقت اين همه تحقير و ناديده گرفته شدن را ندارند و ميراث مرز و بوم ما به داشته هاي هزاره اخير محدود نمي شود. پس لطفا مواظب باشيد تا گردشگران و محققان را محصور در تاريخ كوچك شده ذهن اصول گرايان نكنيد.

گردشگران و محققان را محصور در تاريخ كوچك شده ذهن اصول گرايان نكنيد

هنگامه شهيدي - جناب آقاي مشاعي رياست محترم سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري چندي پيش جنابعالي به عنوان پيش قراول و اولين سفير" دولت مهرورزي" براي افتتاح نمايشگاه هخامنشيان به لندن تشريف آورده بوديد وعلي رغم وقت از پيش هماهنگ شده از سوي سفارت جمهوري اسلامي ايران در زمان تعيين شده مصاحبه با اينجانب را لغو كرده و وعده داديد كه به محض رسيدن به تهران پاسخ سوالات را ارسال خواهيد كرد. اكنون قريب دو ماه از آن روز مي گذرد و نه تنها هيچ پاسخي به سوالات اينجانب داده نشد بلكه اكنون بر تعداد سوالات اينجانب نيز افزوده گرديده است. در همان روزها ليستي اعتراضي از سوي "كميته نجات آثار باستاني دشت پاسارگاد" در حال تهيه بود و اين روزها كه بيست و پنج هزار نفر آن ليست را امضا كرده اند در كمال خونسردي و بي اعتنايي به اين همه اعتراض دلسوزان آثار باستاني اين مرز و بوم اعلام مي شود كه 12 بهمن ماه آبگيري" سد سيوند" آغاز مي شود و شما نيك مي دانيد كه آبگيري" سد سيوند" 130 اثر باستاني و تاريخي اين ت!نگه را با خود زير آب مي برد و در همين روزها كه با همكاري و تعامل ميان مسئولان پروژه "سد سيوند" و نجات بخشي" تنگه بلاغي"، تيم هاي ايران و هشت كشور هر يك به طور جداگانه يا مشترك در اين تنگه مشغول كاوش هاي باستان شناسي هستند تا پيش از آبگيري "سد سيوند"، بخشي از آثار موجود در اين تنگه را نجات دهند در كما!ل ناباوري ديديم كه طي دومين فصل كاووش آنها نخستين دهكده هخامنشي باستان در اين محوطه تاريخي كشف شده است .

آقاي مشاعي! نام "پاسارگاد" هميشه در ذهن با نام کوروش همراه است. شخصی که به جز ايرانيان بسياری ديگر از مردم جهان به او احترام میگذارند و خود را مديون او میدانند. جهان متمدن روز بيست و نهم اکتبر، مصادف با هفتم آبان ماه، روز کورش کبیر و سالگرد صدور اولين اعلاميه حقوق بشر در 2544 سال پیش را گرامی میدارد. این بالاترین افتخاری است که ملتی می تواند در گنجینه ی تاریخ خویش ذخیره کرده باشد. 539 سال پيش از ميلاد مسیح، کوروش پس از فتح و ورود به بابل فرمانی صادر کرد که مفادش هنوز مورد تاييد و احترام همه ی انسان دوستان جهان و بیانگر آرزوهای مردمان سرزمين اوست: آزادی دين و مذهب - الغای تبعيضات نژادی و ملی - آزادی انتخاب محل اقامت - حق انتخاب و عزل رهبران از سوی مردم الغای برده داری و تلاش برای صلح پایدار میان ملل؛ این ها همه هديه های گرانبهايی بشمار می روند که مردمان ايران زمين از زبان کوروش بزرگ خود به مردمان جهان ارزانی داشته اند. درست در چنین روزی است که اهمیت نجات زادگاه، پایتخت و آرامگاه این انسان بزرگ بیشتر از همیشه محسوس می شود. اگر گذر شما به" تنگه بلاغي" در "پاسارگاد" افتاده باشد، هنوز هم ميتوانيد پس از گذشت 2500 سال جاي چرخهاي ارابه شاهي را كه بر دل اين جاده به يادگار مانده، ببينيد. اكنون جادهاي كه به فرمان داريوش هخامنشي ساخته شد و بارها و بارها او براي اداره امور كشوري برگزاري جشنهاي بهاره در تخت جمشيد با ارابه مخصوص خود از اين جاده گذر كرد و قرنهاست در زير خروارها خاك مدفون شده به تازگي سر از غبار زمان برآورده كه با ما از رازها گويد. تاريخ اين سرزمين نشان مي دهد كه مجموعه كاخهاي ساخته شده بر روي صحنه تخت جمشيد بوسيله اسكندر به آتش كشيده شده و اسكندر و سربازانش باز از همين راه به طرف شوش حركت كرده و آنجا را نيز ويران كرده اند. اين راه تمامي اين رازها را در دل خود نگاه داشته كه اكنون همه را فاش كند اما هنوز سر از خاك برنياورده، اين بار ناچار است براي هميشه به زير آب رفته و غرق شود، براي هميشه خاموش بماند. تاريخ پس از چندين قرن سكوت و خاموشي اراده كردهاست كه با ما سخن گويد و از فرهنگ و هنر و آداب و رسوم و اعتقادات خود كه به نوعي اجداد ما هستند، پرده بردارد اما اكنون محكوم است به فنا، فنا در دل سد سيوند. گويا امروز آرامشي كه 2500 سال بر اين سرزمين حاكم بود دستخوش طوفان حوادث شده و به دليل ندانم كاري هاي عده اي همه چيز در حال بر باد رفتن است .

جناب آقاي مشاعي! از سويي از دو ماه پيش به اين سو كه دريكي از بزرگترين شهرهاي دنيا در "بريتيش ميوزيوم لندن" نمايشگاهي از آثار" پاسارگاد" و مجسمه هاي هخامنشي برپا گرديد گردن برافراشته و به آثار باستاني و كهن مملكت خويش مي باليم و از سوي ديگر بي اعتنا به همه اعتراضات سدي در پاسارگاد در شرف آب گيري است كه آثار باستاني حفاري شده و نشده را در معرض انهدام و نابودي قرار داده است. به ياد مي آورم زماني را كه در موزه بزرگ لندن به آثار باستاني ايران كه از ساير كشورها دراين موزه گرد آوري شده بود چشم دوخته بودم به عنوان يك ايراني خشمگين از غارت تمدن كشورم بودم اما اينك به اين حقيقت دست يافته ا!م كه اگر همين ميراث گذشته نيز از سوي بيگانگان خريداري نشده بود يا از سوي شاهان گذشته ايران بذل و بخشش نشده بود كدام دانش ما مي توانست اين آثار را با اين همه دقت حفظ كند و امروز تمدن ما را براي جهانيان به نمايش بگذارد

سد سیوند می تازد و می تازد. فریاد ها را هیچ انگاشته و هویتها را پوچ و من بغض قرنها را در گلو دارم. می گویند 10 و یا 12 سال است که کار این سد شروع شده، ولی من خوب می دانم که چنین نیست. کار این سد زمانی شروع شد که ما پندارمان را انکار کردیم! باور كنيد اندام نحيف ارثيه پدران اين مرز و بوم طاقت اين همه تحقير و ناديده گرفته شدن را ندارند و ميراث مرز و بوم ما به داشته هاي هزاره اخير محدود نمي شود. فرزندان کوروش، تنگه بلاغی، مرغاب، پایتخت هخامنشی، راه شاهی در خطر است. پس لطفا مواظب باشيد تا گردشگران و محققان را محصور در تاريخ كوچك شده ذهن اصول گرايان نكنيد .

---------------------------------------------------------------------------------------

اطلاعيه كانون نويسندگان ايران در باره ی مشكلات اخير جامعه

"حلقههای فشار تنگتر شده است"

مدتی است حلقههای فشار تنگتر شده است. و همچنين با ناديده انگاشتن تعمدی ويرانیها ، حمله به ارزشهای فرهنگی و ميراث ملی و دستگيری شهروندان فعال، ابعاد گسترده و نگران كنندهتری يافته است... مسئولان مربوطه از زائد و غيرلازم بودن مطبوعات سخن میگويند. حقوق زنان در تصميمهای جديد همچنان ناديده انگاشته شده است. سايتهای اينترنتی همچنان فيلتر میشوند. شورای عالی انتقلاب فرهنگی در برابر هنر و انديشه از جمله سينما و پژوهشها و آفرينشهای آزاد و خلاقانه علنا موضعگيری رسمی میكند.

مردم شريف و آزادهی ايران

چنان كه میدانيد مدتی است حلقههای فشار تنگتر شده است. و همچنين با ناديده انگاشتن تعمدی ويرانیها ، حمله به ارزشهای فرهنگی و ميراث ملی و دستگيری شهروندان فعال، ابعاد گسترده و نگران كنندهتری يافته است .

به نظر میرسد همهی اين اقدامها با تصميمهای مشخص و هدايت شده صورت میگيرد، دادگاههای مطبوعات برای توقيف چند نشريهی باقی مانده فعال شدهاند. نشريههای موجود به بيشترين حد تهديد كشانده شدهاند. مسئولان مربوطه از زائد و غيرلازم بودن مطبوعات سخن میگويند. حقوق زنان در تصميمهای جديد همچنان ناديده انگاشته شده است. سايتهای اينترنتی همچنان فيلتر میشوند. شورای عالی انقلاب فرهنگی در برابر هنر و انديشه از جمله سينما و پژوهشها و آفرينشهای آزاد و خلاقانه علنا موضعگيری رسمی میكند. سانسور و مميزی كتابها تشديد شده است ، وضعيت زندانیهای سياسی از جمله ناصر زرافشان ، عبدالفتاح سلطانی ، اكبر گنجی ، مسعود باستانی و... همچنان در ابهام است. هر روز گزارشهای تازه تری از دستگيری آزادی خواهان منتشر میشود، و خبر صاف سازی گورستان خاوران و قطعه ٣٣ بهشت زهرا نيز در رسانهها درج شده است .

ناامنیهايی كه جريانهای مشكوك در پی تنشهای سياسی پديد میآورند، امنيت جامعه را به خطر انداخته است.

حمله به روزنامهنگاران ، از جمله معصومه باباپور (خبرنگار اهل تبريز كه با چاقو به شدت مجروح و بستری شده است) ادامه دارد. در چنين شرايطی از وعدههای امنيت و عدالت و مهرورزی و تامين نيازهای مادی و فرهنگی هيچ خبری نيست. و میشنويم كه ميراثهای ملی كه در واقع به تمدن بشری تعلق دارند در معرض نابودی است و مردم از خود میپرسند غارتگران ميراث ملی و حمله كنندكان به ارزشهای فرهنگی و عاملان دستگيری اهل قلم و سركوب آزادی انديشه، چه كسانی هستند كه مسئولان از شناسايی و معرفی آنها شانه خالی میكنند .

ما اعضای كانون نويسندگان ايران وظيفه داريم در راستای منشور خود هرگونه برخورد ضد فرهنگی را همچنان افشا كنيم.

كانون نويسندگان ايران

١١ / ٨ / ١٣٨٤

------------------------------------------------------------------

هجوم باستانشناسان به ايران

جاده پادشاهي هخامنش تا حدود قرن 18 هم مورد استفاده قرار ميگرفته است.یکی از مهم ترین یافته های باستانشناسان، كشف يك كانال غيرمعمول آب است كه آنان اميدوارند، اطلاعات جديدي را در مورد سيستم آبياري امپراتوري پارسيان، فاش كند.

بيش از 6 مايل از اين كانال، به صورت عمودي در دل صخرهها حفر شده و ديگر بخشهاي كانال هم كه حدود 10 مايل است، بر يك بستر سنگي بنا شدهاند. بعضي بخشها هم ناتمام است كه احتمال ميرود، هيچگاه مورد استفاده قرار نگرفتهاند .

باستانشناسان متعددي از سراسر دنيا براي كشف نقاط باستاني جديدي از جنوب ايران، پيش از آنكه اين منطقه به زير آب برود، به ايران هجوم آوردهاند.

سایت محسن رضایی (بازتاب) هم، در این باره به نقل از روزنامه معتبر نیویورک تایمز نوشت:

ايران، حدود يك دهه است كه در حال برنامهريزي براي ساخت سد « سيوند» در استان فارس و در ميان خرابه هاي شهر باستاني « پرسپوليس» و «پاسارگاد» است، سازمان ميراث فرهنگي ايران تا سه سال پيش، اطلاعات زيادي را در مورد اين منطقه نداشت؛ اما در اين زمان، باستانشناسان، 129 نقطه مهم باستاني ديگر را در اين منطقه شناسايي كردند.

سال گذشته، سازمان ملل با انتشار بيانيهاي از همه باستانشناسان خواست تا با حفاري و كاوش در اين منطقه، پيش از به زير آب رفتنش، اين مكانها را كاملا ثبت كنند. به همين خاطر تيمهايي از آمريكا، لهستان، آلمان، فرانسه، ايتاليا و ژاپن در «دره تنگ بلاغي» به همكاري گستردهاي مشغولند تا در مورد پرسپوليس و پاسارگاد؛ دو شهري كه زماني پايتختهاي پارسيان باستان بودهاند، اطلاعاتي به دست آورند .

احداث اين سد براي آبادسازي زمينهاي باير اين منطقه، با موافقت وزارت نيروي ايران و با هدف كشف نقاط جديد تا سال 2006 به تأخير افتاده است.

رئيس تيم باستانشناسي فرانسه در ايران، ميگويد: « احداث اين سد، واقعا تأسفبار است، اما به هر حال موقعيت نادري را براي همكاري گسترده در كنار ديگر تيمها در فاصله زماني كمي به ما داده است .

پاسارگاد، نخستين پايتخت ايران باستان، به دست كوروش كبير ساخته شد و به خاطر معماري خاصش در جهان معروف است .

پرسپوليس هم توسط داريوش كبير حدود 518 سال پيش از ميلاد بنا شد. باستانشناسان تاكنون يك جاده باريك 9 مايلي را كشف كردهاند كه احتمال ميرود، جاده پادشاهي هخامنشيها بوده و رابط بين اين دو شهر باشد كه تا حدود قرن 18 هم مورد استفاده قرار ميگرفته است.

در ادامه این گزارش آمده:

"تمدن، هميشه در مناطقي كه آب بوده، پيشرفت كرده است. براي مثال؛ استان خوزستان در جنوب ايران كه سرشار از منابع نفتي است، محل چندين نقطه باستاني است، اما وجود سدها و عملياتهاي نفتي در اين مناطق باعث شده است تا بيشتر اين نقاط، كشف نشود و به صورت و راز باقي بمانند"

---------------------------------------------------------------

در پایان گزارش بالا،نظرهای خوانندگان تارنمای بازتاب نیز خواندنی ست

*واقعا کشور عجیبی است ایران ، اروپایی ها پل 3 متری را با این عنوان که روزی نرون از روی آن عبور کرده محصور کرده اند و کارت پستالش را چاپ کرده اند ما با این رفتارهای بسیار غیرمنصفانه اصرار داریم که یکی از مهم ترین مناطقی که بخشی از تاریخ ما و برگی از سند تمدن درخشان ایرانیان است را با اصرار بر ندانم کاریهامان به زیر آب فرو ببریم .

برادران سایت بازتاب خواهش داریم در این خصوص کمی تلاش مضاعف داشته باشید چون ما سد را می توانیم جای دیگری هم بسازیم اما نمی توانیم هخامنشیان را برای بنای شهر و ابنیه دیگربار از جهان دیگر فرا بخوانیم .

از سوی دیگر انسان به عنوان شهروندی ایرانی واقعاً از این همه اصرار بر لاقیدانه نگریستن بر این موضوع احساس اهانت به تاریخ و هویت و ایرانیت و . . . میکند

ابوعلی سینا می فرماید : اگر برای یک کار غلط هزار دلیل درست بیاورند می شود هزار و یک غلط

*  به خاطر عظمت ايران كبير خواهش ميكنم اين غمنامه را خاتمه دهيد

* آيا كسي پيدا نمي شود كه بگويد اين بزرگترين نشانه تمدن بشري بايد حفظ شود.و چه ثروت عظيمي ميشود از طريق آن عايد كشور كرد.امروز كه اين خبر را خواندم قلبم به درد آمد.آقايان دانشجو كاش اينقدر كه نگران تغيير رئيس دانشگاه هستند قدري هم نگران اين مسئله بودند.كه بنظر بنده اهميت آن هزار چندان است.

* ملتي كه كمر به نابودي پرسپوليس و پاسارگاد و ... بسته صلاحيت زندگي كردن ندارد. واي بر ما واي بر ما اگر ذرهاي از اين مناطق به زير اب برود و صدايمان در نيايد محكوم به مرگيم ....فقط مرگ

* من بعنوان يگ ايراني واقعا متاسف هستم ازين حماقت.من خارح از ايران هستم .دستم به حايي نمي رسه. از مسعولان سايت بازتاب عاحزانه مي خواهم نگرارند ميراث مارا نابود کنند . اي دريغ از اين همه بي مسئوليتي مسئولين من نمي دانم اگر ما به جاي سد بخواهيم پيشينه عظيممان را حفظ كنيم بايد كه را ببينيم . آخر كسي نيست به اينها بگويد پدر آمرزيده ها از جان اين آثار ملي چه مي خواهيد كه هر دم در پي نابودي يكي از انها هستيد چه بگويم جز غصه خوردن كاري از دستم بر نمي آيد .

 

 

 

مهندس زعيم: غرق شدن پاسارگاد شايعه نيست

لازم به ذکر است گروهی دیگر از کارشناسان خطر غرق شدن پاسارگاد را شایعه ندانسته اند.مهندس کورش زعیم طی یک سخنرانی مفصل با توضیح از روی نقشه و تصاویر به خبرگزاری جبهه ملی ایران در خارج از کشور گفته که وجود کوه در مسیر آب افسانه است و سد سیوند یکی دیگر از شاهکارهای جمهوری اسلامی است که اگر آبگیری شود؛آرامگاه کورش کبیر هفت تا پانزده متر به زیر آب خواهد رفت.

علاوه بر اینها در گزارش ها و مقالات بسیار دیگری نیز در این باره در نشریات گوناگون داخل و خارج به این موضوع پرداخت شده که  از جمله آن می توان به گزارشی از در روزنامه معتبر گاردین[آنلیمیتد] و نوشته های مریم کاشانی و طنز سید ابراهیم نبوی و کاریکاتورهای نیک آهنگ کوثر در  وب سایت محبوب و فیلتر شده روز آنلاین اشاره کرد .

مهمترین نکته در پایان این گزارش مسدود شدن تارنمای کمیته نجات آثار باستانی دشت پاسارگاد،در داخل ایران است .

طنزی که از رمی بوشارلا، رییس گروه باستان شناسی فرانسه درپایان گزارش نیویورک تایمز،د رباره شبکه باستانی آب رسانی یافت شده آمده، جای درنگ دارد.اما او نیز می داند که هیچ شباهتی بین سازندگان آن بنا با احداث کنندگان این بند وجود ندارد. «اين، سيستم واقعا عظيمي است كه گمان مي كنيم، براي تأمين آب مردم پاسارگاد درست شده بوده است. احتمالا آنان نيز قصد ساختن يك سد را داشته اند كه ميتوانسته منطقه هاي مشابه با منطقه كنوني را به زير آب ببرد.»

 

 

 

در پایان به گزیده ای از یک بیانیه از شکوه میرزادگی،مسؤل امور بین المللی کمیته و پیشنهاد او برای سد سیوند توجه کنید:

 

 "من به عنوان يکی از اعضای خانواده بشری، و به عنوان يکی از مردمانی که عاشق آن تکه از سياره ی زمين هستم که زادگاه و پرورشگاه من بوده، همزمان با تاکيد چندباره ی پيشنهاد انصراف هميشگی از آبگيری سد سيوند، به راه حلی رسيده ام که می خواهم آن را با همگان در ميان بگذارم؛ راه حلی که ـ  در نگاه من ـ هم پاسارگاد را، با همه ی آنچه که در آن و در دل دشت آن خفته، سالم نگاه می دارد و هم جلوی زيانی را می گيرد که به دليل متوقف کردن و غيرقابل استفاده شدن سد نصيب مردمان ما خواهد شد؛ زيانی که در اصل بر اثر سهل انگاری و بی توجهی گروهی آفريده شده است. اين راه حل بسيار ساده است؛ به آن توجه کنيد و اگر قبولش می کنيد برای انجامش تلاش کنيد سيوند

الف: ساختن سد سيوند در همين مرحله که هست متوقف شده و پول ديگری برای تکميل آن خرج نشود

ب: به طور رسمی اعلام شود که هيچ گاه از آن به عنوان سد استفاده نخواهد شد

پ:  بر پيشانی آن و به همه ی زبان های دنيا نوشته شود "اين سد نيمه تمام ماند تا آثار فرهنگی، ملی و بشری پاسارگاد محفوظ بماند." و آنگاه، از همين فردا، سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری اين سد نيمه تمام را برای تماشای مردمان بگذارد و برای بازديد اين اثر ِ (که از لحظه توقف ارزشی تاريخی خواهد يافت) مثل آثار باستانی ديگر که در موزه ها هست بليت بفروشد

مطمئن هستم که تا پاسارگاد هست، و ايران هست (که آرزوی همه ی ما جاودانگی آن است)، هر توريستی که از آن محل می گذرد با عشق به ديدار اين سد نيمه تمام خواهد رفت. به خصوص آن هايي که به عشق ديدار آثار باستانی تخت جمشيد و پاسارگاد از سراسر جهان به آنجا می روند به راحتی حاضرند برای تماشای سدی که به پاس احترام به ارزش های معنوی بشری ناتمام مانده است چند دلاری خرج کنند.

 ما، با اين ترفند، به چند نتيجه خواهيم رسيد

 پاسارگاد را، با همه ی آنچه که در آن و در زير آن است حفظ کرده ايم _1

2_چندين و چند برابر (و در سال های آتی صدها برابر) هزينه سد را به دست خواهيم آورد

3_به مردم جهان خواهيم گفت که ما ايرانی ها، همچون اجداد در پاساردگاد خفته خود، مردمانی متمدن هستيم و سدی بزرگ را برای حفظ آثار فرهنگی مان نيمه تمام می گذاريم. ما آن  را هم خراب نمی کنيم، چرا که کار ما نيز چون آنان آبادانی است نه ويرانگری"

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(*) حاکم ابوالجاسم جنتی

 

davoodhelper@gmail.com

davoodhelper@yahoo.co.uk

www.savepasargad.com

 

 

بازگشت به صفحه اصلی