International Committee to Save

the Archeological Sites of Pasargad

 

 

 

Link to English Section

 

      يبانيه ها  |   آرشيو  پاسارگاد  |  آرشيو خبرها  |  مقالات   |   آرشيو هنر و ادبيات   |   آرشيو تاريخ  زدايي   |   ديداري ـ  شنيداري  |   |  تماس  جستجو   پيوند به صفحه اصلی

 

متن انگليسی اين نامه در روز اول فستيوال به مسئولان فستيوال قونيه تحويل داده خواهد شد

شما نيز، اگر با متن اين نامه موافق هستيد،  در هر کجايي هستيد آن را برای اين فستيوال بفرستيد

پيوند به متن انگليسی

دهم دسامبر 2007

نامه سرگشاده به فستيوال  مولانا  در قونيه

 

انسان های بزرگ، آن ها که رفتارها و کردارها و آثارشان در زمينه ی مسايل فرهنگی و اجتماعی نتايجی به نفع فرهنگ يا زندگی انسان ها داشته است، حتی اگر در روستايي کوچک در گوشه ای از جهان به دنيا آمده باشند متعلق به بشريت و کل جهان اند، چرا که دهش های آن ها راه ها و رسم های نوينی را برای همه ی جهانيان بوجود آورده است.

يکی از اين انسان ها مولانا است. او در بلخ، واقع در شمال شرقی بخشی از سرزمين ايران، به دنيا آمده، در مهاجرت خود به طرف غرب، در شهرهای مختلف ايران و ترکيه زندگی کرده، و در قونيه ساکن شده است. و اگرچه او چندين قرن پيش در اين نقطه چشم از جهان فرو بسته است اما زندگی ادبی و فرهنگی او تا به امروز ادامه داشته است.  دهش های فکری او، که در قالب زبان پارسی به ما به ارث رسيده، اکنون ميراثی بشری بشمار می آيد.

متاسفانه مدتی است که کشور ترکيه مولانا را به عنوان شخصيتی ترکيه ای اعلام کرده  و در فستيوالی  که چند سال است برای بزرگداشت او در قونيه برگزار می شود ترجمه هايي را که از شعرهای او به زبان های مختلف دنيا منتشر کرده اند «ترجمه از اصل ترکی» معرفی کرده اند. حتی شنيده شده که در اين فستيوال زبان مادری او و يا زبان شعری اين شخصيت بزرگ پنهان می شود. و اين در حالی است که بر همه ی فرهنگ دوستان و اهل ادب روشن است که شعرهای مولانا به پارسی بوده و جزو گنجينه های ادبی اين زبان شناخته می شود و منکر شدن آن و يا پنهان کردن آن شايسته کسانی نيست که می خواهند مولانا را قدر بدانند و تفکر او را ارج گذارند.

اگرچه اين وظيفه ی سازمان ميراث فرهنگی ايران است که در ارتباط با اين مسايل اقدامی انجام دهد اما ما نه تنها شاهد هيچ اقدامی در اين مورد نبوده ايم  بلکه ديده شده که عده ای متعصب در حکومت ايران مولانا را کافر دانسته و گفتن و نوشتن از او را کفر به حساب می آورند. به اين دليل ما، دوستداران فرهنگ ايران و جهان، وظيفه ی خود می دانيم که به اين وسيله نسبت به رفتار مسئولين فستيوال ترکيه اعتراض کرده و اعلام کنيم که پنهان کردن بخشی از زندگی  يک فيلسوف و شاعر و اديب جهانی، به خاطر تعصبات قومی يا مذهبی يا ملی، و يا هر دليل ديگری، به طور قطع زيان هايي جدی برای فرهنگ جهانی خواهد داشت.

در آغاز قرن بيست و يکم انتظار می رود که لااقل در زمينه های فرهنگی، پايه و اساس هر کاری  بر شفافيت و عرضه ی اطلاعات درست باشد.

با مهر و احترام

بنياد ميراث پاسارگاد