متن اعتراض کميته بين المللی

 نجات آثار باستانی دشت پاسارگاد

 نسبت به اين مصاحبه

 

بازگشت به صفحه اصلی

سال 84، سال نخستين هاي باستان شناسي کشور

گفتگو با مسعود آذرنوش، رئيس پژوهشکده باستان شناسي

http://www.chn.ir/News/?section=2&id=30325

اول فروردين 1385

سال 84 براي پژوهشکده باستان شناسي سال پر دردسري بود. مسعود آذرنوش، رئيس پژوهشکده باستان شناسي، وضعيت باستان‌شناسي را در سالي كه گذشت تشريح مي‌كند.

تهران _ ميراث خبر ميراث استان ها – حسن ظهوري: سال 84 براي پژوهشکده باستان شناسي سال پر دردسري بود. در اين سال نه تنها تعداد حفاري ها و کاوش هاي باستان شناسي نسبت به سال هاي قبل افزايش داشت که عمليات نجات بخشي تنگه بلاغي هم همچون يک وزنه بزرگ باستان شناسي روي شانه هاي پژوهشکده باستان شناسي سنگيني مي کرد. برگزاري دو همايش بزرگ باستان شناسي شمال و شمال شرق کشور و همايش نجات بخشي دره بلاغي نيز از جمله فعاليت هاي اين پژوهشکده محسوب مي شود. سال 84 سال پر ماجرايي براي سيستم باستان شناسي کشور بود که به گفته مسعود آذرنوش، رئيس پژوهشکده باستان شناسي سالي پر از تجربه هاي جديد و اتفاقاتي بود که براي نخستين بار در جهان رخ مي داد. آذرنوش از عمليات نجات بخشي تنگه بلاغي به عنوان بزرگترين تجربه جهاني پژوهشکده باستان شناسي ياد مي کند. همچنين در اين سال با تلاش باستان شناسان و سازمان ميراث فرهنگي، براي نخستين بار دستگاه قانون گذاري کشور نسبت به موضوع ميراث فرهنگي حساس شد و قوانين متعددي براي حفاظت از آثار باستاني ايجاد کرد. پژوهشکده باستان شناسي بيش از 120 پروژه علمي باستان شناسي را در سال 84 سازماندهي کرده است که عمليات نجات بخشي تنگه بلاغي جزو آن ها محسوب نمي شود. با آذر نوش در مورد فراز و فرود هاي باستان شناسي در سال84 گفت و گويي انجام داده ايم.

در کنار تمامي طرح هاي پژوهشي که هر ساله پژوهشکده باستان شناسي دنبال مي کند، سال جاري اين پژوهشکده با يکي از تازه ترين فعاليت هاي خود يعني عمليات نجات بخشي تنگه بلاغي مواجه بوده است. حاصل تلاش اين پژوهشکده و ديگر دست اندرکاران اين عمليات و باستان شناسان ايراني و خارجي به تعويق افتادن آبگيري سد سيوند شد که مي توان از آن به عنوان موفقيتي بزرگ براي سازمان ميراث فرهنگي ياد کرد. طرح عمليات نجات بخشي تنگه بلاغي بر اساس چه نيازي شکل گرفت و لزوم تشکيل هيات هاي مختلف باستان شناسي ايراني و خارجي در اين طرح براي چه بوده است. 

شما به خوبي آگاهيد که طرح هاي عمراني متعددي در کشور در دست اجراست. اين طرح ها از نظر معيارهاي مختلف به ويژه از نظر آمار کمي با پروژه هاي سال هاي گذشته قابل مقايسه نيستند و از سوي ديگر فقدان يک نقشه جامع و کامل باستان شناسي همواره ما را به عنوان مسئولان پژوهشکده باستان شناسي با بهران هاي متعددي از قبيل تهديد محوطه هاي باستاني توسط پروژه هاي عمراني مواجه کرده است. امروز طرح هاي عمراني در حالي به مرحله اجرا مي رسند که امکان بررسي پيش گيرانه هنگام آغاز مطالعات مربوط به طرح وجود ندارد. ما بايد قطعا اين توانايي را داشته باشيم که پيش از آغاز اجرايي شدن طرح هاي عمراني مسئولان را از محوطه هاي باستاني که در قلمرو جغرافياي آن طرح قرار گرفته اند مطلع کنيم. اما اين موضوع به دليل فقدان نقشه باستان شناسي تا امروز امکان پذير نبوده است. البته بايد در اين جا به اين نکته نيز اشاره داشته باشم که از چند سال پيش تلاش پيگيري براي تهيه نقشه باستان شناسي آغاز و تيم مجربي از سوي پژوهشکده باستان شناسي مسئول تهيه اين نقشه شده است. سد سيوند از جمله طرح هاي عمراني بود که تنها با آغاز مجدد عمليات ساختماني آن که حدود دو سال پيش از سر گرفته شد متوجه اين سد و محل قرار گرفتن آن در تنگه بلاغي شديم و به ضرورت مطالعات باستان شناسي براي شناسايي محوطه هاي باستاني در محدوده درياچه اين سد آغاز شد. طي اين مطالعات 130 اثر باستاني در تنگه بلاغي شناسايي شد که پژوهشکده باستان شناسي به دليل نزديک شدن زمان آبگيري سد سيوند و به منظور سرعت بخشيدن به عمليات نجات بخشي آثار موجود در تنگه بلاغي فراخوان ويژه اي را براي باستان شناسان داخلي و موسسات علمي خارج از کشور که تمايل کار کردن در ايران و به ويژه استان فارس را دارند فرستاد. اين فراخوان از يک سو فرصت مناسبي را براي پژوهشکده باستان شناسي فراهم مي کرد تا عمليات نجات بخشي تنگه بلاغي در اسرع وقت و با حضور کارشناسان متخصص انجام شود و از سوي ديگر براي موسسات خارجي نيز قابل توجه بود زيرا به آرزوي آن ها که کار کردن در ايران است جامه عمل مي پوشاند. اما آنچه اهميت فراخوان بين المللي ما را دو چندان مي کرد اين بود که براي نخستين بار در تاريخ باستان شناسي کشور، پژوهشکده باستان شناسي از موسسات خارجي خواسته بود براي تحقق نيازهاي علمي باستان شناسي ايران، آن گونه که پژوهشکده باستان شناسي مي خواهد به کار پژوهش در ايران بپردازند؛ نه در قالب طرح هاي پژوهشي خودشان. اين نخستين باري بود که در ايران اين اتفاق مي افتاد و ما مفتخريم که اين سازمان دهي دشوار بسيار موثر بوده و آخرين رويدادي که در اين زمينه از سوي پژوهشکده باستان شناسي به مرحله اجرا درآمد همايش باستان شناسي بود که با حضور جمع کثيري از علاقه مندان باستان شناسي، اصحاب رسانه ها، مسئولان سازمان ميراث فرهنگي و بسياري ديگر در شيراز برگزار شد که در چند کيلومتري تنگه بلاغي قرار مي گرفت. ما در اين همايش از اصاحب رسانه خواسته بوديم با حضورشان پاسخ گوي برخي نگراني هايي که در مورد آثار باستاني ويژه منطقه تنگه بلاغي و پاسارگاد وجود دارد، باشند.

غرق مجموعه پاسارگاد و آرامگاه کوروش به هنگام آبگيري سد سيوند از جمله نگراني هايي است که توسط برخي شبکه هاي فارسي زبان ماهواره اي به مردم انتقال داده شده و مجريان اين شبکه ها بدون آگاهي از شيوه آبگيري سد سيوند اقدام به خبر سازي در اين خصوص کرده اند. شما به عنوان رئيس پژوهشکده باستان شناسي اعلام کنيد که با آبگيري سد سيوند چه سرنوشتي در انتظار مجموعه ثبت جهاني پاسارگاد و آرامگاه کوروش است؟

من متاسفم براي افرادي که ناآگاهانه در اين خصوص سخن مي گويند. وظيفه پژوهشکده باستان شناسي کاملا روشن است. اين پژوهشکده موظف است با انجام کاوش هاي باستان شناسي و اجرايي کردن طرح هاي پژوهشي به توليد علم بپردازد. در اين ميان ما يک وظيفه علمي و يک وظيفه ملي داريم. بي شک اگر باستان شناسان اين مجموعه بيشتر از مردم نگران نباشند کمتر نگران نيستند. چگونه مي شود يک باستان شناس که مسئوليت دفاع از آثار باستاني را دارد نسبت به چنين موضوع با اهميتي بي تفاوت باشد. من بارها در مصاحبه هاي مختلف اعلام کرده ام خطري آرامگاه کوروش و به طبع مجموعه ثبت جهاني پاسارگاد را تهديد نمي کند. من بارها گفته ام و روي نقشه نشان داده ام که آرامگاه کوروش به عنوان نزديک ترين اثر از مجموعه باستاني پاسارگاد تا آخرين توان آبگيري سد سيوند به خط مستقيم حدود 5 کيلومتر فاصله دارد و فاصله بين اين دو را نيز 2 رشته کوه مرتفع از هم جدا کرده است. از سوي ديگر به اذعان بسياري از متخصصان سطح دشت پاسارگاد حدود 25 تا 30 متر بالاتر از آخرين حد آبگيري سد سيوند قرار گرفته است که اين موضوعات نشان مي دهد خطري اين مجموعه باستاني را تهديد نمي کند. اما پژوهشکده باستان شناسي در انديشه مطالعه روي عواقب آبگيري سد سيوند است که از آن جمله مي توان به بالا رفتن ميزان رطوبت منطقه پس از آبگيري و جاري شدن آب هاي زير زميني در اثر شکافي که درياچه ايجاد مي کند اشاره داشت. اما من به مردم عزيز ايران اين اطمينان را مي دهم که با توجه به ميزان ارتفاع مجموعه پاسارگاد تا درياچه سد سيوند و حائل شدن دو رشته کوه در ميان آن ها، احتمال بروز اين خطرات نيز بسيار اندک است.

توافق با مسئولان وزارت نيرو در سال جاري براي معرفي پروژه هاي عمراني اين وزارت خانه يکي ديگر از موفقيت هاي پژوهشکده باستان شناسي و سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري براي نجات محوطه هاي باستاني است که سد سيوند و حساسيتي که در خصوص آن به وجود آمد مسبب آن شد. اين توافقات تا کنون به چه مرحله اي رسيده است؟

ما باستان شناسان ايراني از يک سو مسئوليت دشوار برنامه هاي پژوهشي و حفاظت از ميراث کهن ايران را داريم و از سوي ديگر به اين واقعيت واقفيم که مردم امروز هم حق زندگي دارند و بايد توجه داشته باشيم که چگونه منصفانه اين نيازها را در مسير درستي قرار دهيم. در حالي رشد اجرايي شدن طرح هاي عمراني و توسعه را در کشور داريم که جاي جاي آن هنوز ناشناخته مانده است و اگر بخواهيم راحت تر بگوييم، توسعه در کشوري رو به پيشرفت است که در هر جاي آن اگر کلنگي به زمين بخورد به آثار باستاني ختم مي شود. در چنين شرايطي چه بايد کرد؟ خوشبختانه سد سيوند و برنامه اي که پژوهشکده باستان شناسي براي عمليات نجات بخشي اين سد داشته حلقه ارتباطي را ميان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ايجاد کرده که نتيجه آن نيز بسيار خوب بوده است. امروز ديگر وزارت نيرو آگاهانه در مسير خود گام بر مي دارد و به اين واقعيت رسيده است که ميراث فرهنگي ارزشي کمتر از پروژه هاي عمراني کشور ندارد و از همان اهميت ساخت سد هاي مهم برخوردار است. بر اساس اين واقعيت و پذيرش آن از سوي مسئولان وزارت نيرو تفاهمي ميان سازمان ميراث فرهنگي و اين وزارت خانه رخ داده است و آن ها قبول کرده اند پروژه هاي عمراني خود را به نحوي تعريف کنند که دست کم زيان و خسارت را براي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري کشور داشته باشد و آنجايي که لازم است تا اثري پيش از آغاز هر کاري مورد مطالعه قرار گيرد اين کار انجام شود. اين تفاهم ها و اهميت پاسداري از ميراث فرهنگي باعث شده است تا براي نخستين بار در تاريخ ايران هيات وزيران دستورالعمل هاي مختلفي را براي پاسداري از ميراث فرهنگي به نهادها و وزارت خانه هاي مختلف کشور ارسال کند که طي آن تمامي پروژه هاي عمراني موظف به استعلام از سازمان ميراث فرهنگي مي شوند.

پژوهشکده باستان شناسي يک سال ديگر را نيز با انجام برنامه هاي متعدد علمي پشت سر گذاشته است. شواهد و اخبار کشف آثار باستاني در اين يک سال حاصل برنامه هاي علمي اين پژوهشکده بوده است. سال 84 پژوهشکده باستان شناسي کشور ميزبان چند طرح و برنامه علمي بوده است؟

به طور کلي تعداد کاوش هاي باستان شناسي در سال 84 نسبت به سال هاي گذشته رشد چشمگيري داشته است. با توجه به آماري که در اختيار داريم تعداد 55 کاوش باستان شناسي در سطح کشور انجام گرفته که بسياري از اين کاوش ها با امکانات پژوهشکده باستان شناسي سازماندهي شده و برخي نيز با مجوز پژوهشکده و امکانات دانشگاهي انجام گرفته است. با توجه به رشد کاوش هاي علمي باستان شناسي در سال 84 همواره کيفيت در مقابل کميت مد نظر پژوهشکده باستان شناسي بوده است و مي توان اين اطمينان را داد که رشد کمي کاوش هاي باستان شناسي هم گام با رشد کيفي آن بوده است. همين رويداد در مورد پروژه هاي طرح هاي گمانه زني و تعيين حريم نيز رخ داده است. ما امسال 25 پروژه گمانه زني و تعيين حريم سازماندهي کرده ايم. اين گمانه زني ها به منظور لايه نگاري و شناسايي لايه هاي مختلف فرهنگي در سراسر کشور بوده است. در سال 84 پژوهشکده باستان شناسي 36 مورد عمليات بررسي و شناسايي به منظور شناسايي محوطه هاي باستاني داشته است که مي تواند به طبع در تهيه نقشه باستان شناسي کشور نيز موثر باشد. ما در اين سال رشد چشمگيري در برنامه هاي پژوهشي غير ميداني نيز داشته ايم و موفق شديم تا تعداد اين پژوهش را که به صورت کتابخانه اي انجام مي شود و از بيرون از پژوهشکده باستان شناسي تقاضا مي شود به 20 مورد برسانيم.

از رشد چشمگير برنامه هاي علمي و پژوهشي در سال 84 صحبت مي کنيد، مي توانيد دقيقا بگويد آمار و ارقام چگونه از اين رشد چشمگير مي گويند؟

اميدوارم حمل بر خودستايي نشود اما ارقام نشان مي دهد که ما موفق شديم تعداد حفاري هاي باستان شناسي را از سال 79 تا کنون از رقمي به 25 کاوش در سال به 55 مورد برسانيم. همچنين پروژه هاي گمانه زني و لايه نگاري يا تعيين حريم از 14 مورد در سال 79 به 25 مورد در سال 84 رسيده است. در سال 84 پژوهشکده باستان شناسي موفق شده است تعداد برنامه هاي علمي مربوط به بررسي و شناسايي را از صفر مورد در سال 79 و 15 مورد در سال 80 به 36 مورد در سال جاري برساند که تا کنون بي سابقه بوده است. همچنين اين ارقام در مورد پژوهش هاي باستان شناسي غير ميداني نيز از رشد چشمگيري خبر مي دهد که از دو مورد در سال 79 به 20 مورد در سال 84 رسيده است. در مجموع بيش از 120 برنامه علمي و پژوهشي باستان شناسي حاصل يک سال تلاش پژوهشکده باستان شناسي در سال 84 بوده است. مفتخريم اعلام کنيم اين رشد علمي بخشي از سهم رشد علمي کشور را تشکيل مي دهد که از سال 1364 تا 1382 به 30 برابر رسيده است.

با توجه به اين موضوع که شما رياست پژوهشکده باستان شناسي را به عهده داريد و نمي توانيد ميان باستان شناسان اين مجموعه فرق قائل شويد، به اين سئوال پاسخ دهيد که از ميان کاوش هاي باستان شناسي انجام گرفته در سال 84، کداميک را شاخص تر و با اهيمت تر قلمداد مي کنيد؟

فکر نکنيد که مي خواهم از زير بار پاسخ به اين سئوال شانه خالي کنم. فقط از ديد يک باستان شناسان خدمتتان عرض مي کنم. امکان اين که بتوانم بگويم کدام حفاري يا آثار بدست آمده از حفاري هاي باستان شناسي طي يک سال سپري شده از باقي کاوش ها مهمتر است وجود ندارد. براي يک باستان شناس ابزار سنگي صد هزار ساله همان اندازه اهميت دارد که يک آتشکده بسيار زيبا يا يک جام زرين از دوره هخامنشي يا ظرفي سفالي از دوره اسلامي اهميت دارد. بنابراين خواهش مي کنم اين سئوال را از من پس بگيريد زيرا براي من پاسخ گفتن به آن بسيار دشوار است. امکان دارد براي ما باستان شناسان يک مشت خاک بيش از يک جام زرين اطلاعات بدهد. آنچه که براي پژوهشگر ايراني اهيمت زيادي دارد کسب اطلاعات است و از اين منظر تمام کاوش هاي باستان شناسي ارزشمند هستند.

حالا فارق از موقعيت رياست پژوهشکده باستان شناسي و يک باستان شناس به اين سئوال پاسخ دهيد. از ديد عامه مردم بگوييد که کدام کاوش از اهيمت بيشتري برخوردار بوده است؟

ما باستان شناسان کشور ايران هستيم، يعني از بسطام در شمال غرب کشور تا بم پور در جنوب شرق کشور و از بنديان درگز از شمال شرق کشور تا تازه ترين يافته هاي باستان شناسي در مرز ميان ايران و عراق به صورت يکسان عشق مي ورزيم و باز هم خواهش مي کنم که من را از دادن پاسخ به اين سئوال معذور بداريد.

به عنوان آخرين سئوال، شايعاتي مبني بر کاهش بودجه پژوهشکده باستان شناسي در سال 85 شنيده مي شود. آيا اين شايعات صحت دارد؟

من به عنوان رئيس پژوهشکده باستان شناسي به شما اطمينان مي دهم تا اين لحظه هيچ اطلاعي از اين موضوع ندارم و فکر مي کنم در صورتي که قرار باشد بودجه پژوهشکده باستان شناسي کاهش داشته باشد، اين موضوع به تمام سازمان مربوط مي شود و به طور قطع در چنين شرايطي بودجه بخش هاي ديگر نيز با کاهش روبرو مي شود.

متن اعتراض کميته بين المللی

 نجات آثار باستانی دشت پاسارگاد

 نسبت به اين مصاحبه

 

بازگشت به صفحه اصلی