International Committee to Save

the Archeological Sites of Pasargad

 

 

 

Link to English Section

 

   يبانيه ها  |   آرشيو  پاسارگاد  |  آرشيو خبرها  |  مقالات   |   آرشيو هنر و ادبيات   |   آرشيو تاريخ  زدايي   |   ديداري ـ  شنيداري  |   |  تماس |  جستجو   پيوند به صفحه اصلی

 28 اسفند   1386 (2546 سال پاسارگارد)  18 مارچ 2008*************************    کميته نجات پاسارگاد هيچ گونه وابستگی مذهبی و سياسي ندارد

 

 

 

 

 

مرگ دوباره مورخ، حکایت فریدون آدمیت و آدمیت ما انسان ها

 

يادداشتی از پيام جهانگيری

 

 

 

یکی از اتفاق های دردآور ِ دیگرِ فرهنگی ِ ما، دو بار مردن انسان های بزرگ این سرزمین است. دومین مرگ، مرگ طبیعی است که سراغ هر فردی می آید و هرچند بسیار اتفاقی ناخوشایند است اما آن را به عنوان سرنوشت محتوم تمامی موجودات باور کرده ایم و با آن کنار آمده ایم؛ اما اولی، اتفاقی که ناخوشایندتر از مرگ طبیعیست، مرگیست که طبیعتِ ما انسان ها باعث ایجاد آن می شود و این مرگِ غیرطبیعی را برای   آدم های بزرگ رقم می زند.

 

دیروز وقتی خبر درگذشت دکتر فریدون آدمیت را به دوستان (که اغلب هم از اهالی فرهنگ و ادب هستند) تسلیت می گفتم، بعضی ها با تعجب از من می پرسیدند که خدایش بیامرزد ولی اصلاً مگر این آقا زنده بوده !؟

 

اعتراف می کنم که نمی دانستم چه پاسخی باید در جواب این سوال به ظاهر ساده داد. پرسش بسیار ساده بود، اما پاسخش بسیار دشوار. به سوال که کمی اندیشیدم، به عمق یک فاجعۀ فرهنگی پی بردم. خوب که بیاندیشیم به سوالات سادۀ از این دست که در زندگی ِ هر روزه مان برایمان امری روزمره شده است زیاد برمی خوریم و ساده از کنار آن ها می گذریم.

 

شب که سایت های خبری و فرهنگی داخل کشور را برای پیدا کردن جزئیات بیشتر از خبر درگذشت تأثربرانگیز دکتر آدمیت دنبال می نمودم، با کمال حیرت مشاهده نمودم که تقریباً هیچ سایت رسمی ِ خبری، (حتی خبرگزاری های دانشجویی و دانشگاهی)، این خبر دردآور را بازتاب نداده بودند. انگار خبر مرگ استادِ مسلم تاریخ معاصر ایران در هیاهوی گستردۀ نکوهش فیلم ساخته شدۀ نمایندۀ مجلس هلند در مورد پیامبر اسلام گم شده بود.

 

یادم آمد که استاد فریدون آدمیت را ما آدم های قدرناشناس، سال هاست که به خاک سپرده ایم. اصلاً ما آدمیت خویش را نیز سال هاست که از یاد برده و با آن وداع کرده ایم.

 

یادم آمد که 30 سال انتظار برای اجازۀ نشر کتاب های تاریخی ِ ارزشمند یک استاد، که به واقع هر سطر این کتب به مثابه یک سند گرانقدر تاریخیست، زمان کمی نیست. 30 سال خود یک تاریخ است. تاریخی که باید به آن پرداخت و نقش آن را در فراموشی ِ یک ملت از هویت، اصالت و آدمیت خویش، و از دوری جستن ِ از مردان و زنان بزرگ و نامی، به پژوهش نشست.

 

باری،

حکایت فریدون آدمیت و آدمیت ما انسان ها، حکایتی تلخ و پایان ناپذیر است. آدمیان در زندگی کوتاه خویش با نقشی که از خود در تاریخ می گذارند، بر صفحۀ تاریخ حک شده و جاودانه می مانند ...

و در این میان، سهم فریدون آدمیت بیش از یک مورخ است. او که پایه گذار نگاهی جدید به دانش تاریخنگاری و آن همانا استفاده از ابزار روش شناسانۀ علمی بود، خود جزئی از تاریخ معاصر ایران است که نقش شگرفی را از خود در این تاریخ بر جای گزارده است.

 

یادش گرامی باد،

11 فروردین ماه 2567

www.savepasargad.com