|
|||
|
دوازدهم خرداد 1387 (2547 سال پاسارگارد) اول جون 2008************************** کميته نجات پاسارگاد هيچ گونه وابستگی مذهبی و سياسي ندارد
محوطه های باستانی شوش در حال ويران شدن کامل هستند
گفتگوی پرستو فرهادي با شهرام زارع باستانشناس
مجموعهي باستاني و تاريخي «شوش» در استان خوزستان از نظر تداوم تاريخي كه در آن وجود دارد، يك محوطهي كمنظير در دنيا محسوب ميشود که در مقاطعي از تاريخ ما نقطهي عطف بوده و در متون و منابع كهن هم بسيار از آن ياد شده است. در واقع، وقتي تاريخچهي باستانشناسي را نگاه ميكنيم، يكي از مكانهايي كه باستانشناسي به مفهوم جديد از آن آغاز شده، بهجز مصر و بينالنهرين، جنوب غرب ايران است كه از حدود يكصد سال پيش، اروپاييها در آن مستقر شدند، آغاز به کاوش کردند و روشهاي علمي را با آزمون و خطا آموختند.
اما اكنون محوطهي باستاني و تاريخي شوش با وجود اينكه در فهرست آثار ملي کشور ثبت شده و در قالب پروژههاي بزرگ ملي تعريف شده است، وضعيت مناسبي ندارد. بلندمرتبهسازي، ساخت هتل، وجود انبوه زبالهها، درصد بالاي تخريب آثار، وضع نابهسامان كاخهاي آپادانا و شائور، مديريتهاي مقطعي و متعدد و ... گواهي بر اين ادعا هستند.
هر از چندي خبري دربارهي يكي از آثار يا وضعيت محوطهي شوش منتشر ميشود. از تغيير كاربري قلعهي شوش به مكاني اقامتي تا هتلسازي، برهم خوردن حريم منظري كاخ آپادانا و پوشاندن پايهستونهاي اين كاخ براي جلوگيري از تخريب بيشتر. در اين راستا، خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با يكي از باستانشناسان كه مدتي در اين محوطه فعال بوده است، گفتوگو كرد تا بهشكل اجمالي وضعيت کنوني محوطهي باستاني شوش شرح داده شود
هتلسازي روي محوطهاي باستاني
شهرام زارع با اشاره به اينكه محوطهي شوش با محوطهاي مانند «پارتنون» در يونان همتراز است (كه در تاريخ و فرهنگ يونان بسيار اهميت دارد) با نشان دادن عكسهايي، توضيح داد: اواخر سال گذشته، رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري کشور، هتلي را در شوش كلنگ زد كه درون مجموعه و در حريمي كه بهتازگي تعيين شده است، قرار دارد. براي ساخت اين هتل، خاكبرداري بهاندازهي 100 متر در 100 متر و با عمق حدود چهار متر انجام شد؛ اما در ديوارهي اين خاكبرداري، لايههاي معماري و تدفين باستاني کاملا آشکار بودند. همچنين علاوه بر كشف خمرههاي اژدري متعلق به دورهي اشكاني ـ ساساني در پي اين هتل، در نزديكي آن، چند كوره و محوطهي آغاز دورهي اسلامي قرار دارند که ديدن آنها کار دشواري نيست. با وجود اين، رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري خوزستان مجوز ساخت هتل را در مجموعهي باستاني شوش صادر كرده است.
وي ادامه داد: مراسم کلنگزني اين هتل با حضور رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري کشور ـ رحيممشايي ـ و شماري از مسؤولان استاني انجام شد و طبعا هيچيک از آنها از اينکه اين هتل در عرصهي تاريخي مجموعهي باستاني شوش قرار است ساخته شود، مطلع نبودند و مسؤوليت آن برعهدهي رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان خوزستان است.
اين باستانشناس بيان كرد: در جبههي غربي كاخ آپاداناي شوش و در 30 متري اين آثار و عرصهي مسلم اثر، مجوز ساخت هتل ديگري به بخش خصوصي داده شده است. از آنجا كه اين هتلها مسلما بيش چند طبقه خواهند داشت و به ايجاد تأسيسات جانبي نيز نياز خواهد بود، اگر بخواهيم شوش را به ثبت جهاني برسانيم، از لحاظ منظري، مشكلات عديدهاي بهوجود خواهد آمد.
كاخ شائور؛ محل تجمع معتادان
به گفتهي زارع، كاخ شائور در شوش كه احتمالا به اردشير دوم هخامنشي تعلق دارد، اثري منحصربهفرد است که در كاوشهاي هيأت فرانسوي بيرون آمده است. پس از آن، براي حفاظت بيشتر، دورتادور آن حصاري كشيده شد و تا مدتي اين مجموعه قابل بازديد بود؛ اما اکنون قريب يک دهه است که دروازهي ورودي آن گشوده نشده و بخشي از حصار پشتي آن براي عبور مرور شکسته و محل تجمع معتادان شده است.
وي توضيح داد: بدنهي معماري اين كاخ از خشت و آجر، پايهستونها از سنگ و كف آن هم آجري است که اكنون معماري آن بهدليل عدم حفاظت تا حد زيادي نابود شده و با مقايسهي تصاوير انتشاريافته توسط فرانسويها در هنگام کاوش با وضع کنوني، اين امر بهخوبي نمايان است.
او اظهار داشت: كاهگلهايي كه پس از بيرون آورده شدن كاخ، روي ديوارهاي آن كشيده شده بودند، بهدليل تجديد نشدن از بين رفتهاند. همچنين رويش پيدرپي گياهان خودرو آسيبهايي جدي را به آجرهاي کف کاخ وارد كرده است و بيشتر آنها از هم گسسته و خرد شدهاند. در برخي از روزها، بهويژه ايام تعطيل، درون مجموعه و در كنار پايهستونها توسط افراد آتش روشن ميشود كه سبب وارد شدن صدمههاي زيادي شده است.
زارع ادامه داد: مجموعهي اين عوامل سبب شدهاند كه وضعيت كاخ شائور رقتبار بهنظر آيد. يعني مجموعهاي با ارزشهاي بالاي تاريخي و فرهنگي و در مرکز شهر شوش، بهدليل نبود مديريت مناسب به محلي مفسدهخيز و جاي جمع شدن معتادان تبديل شده است. درحاليکه بهسادگي و با صرف بودجهاي اندک نهتنها از آن ميتوان حفاظت کرد، بلکه بهعنوان مکاني فرهنگي از آن ميتوان بهره برد و خيل گردشگران را بهسوي آن جذب کرد.
وي با بيان اينكه وضعيت كاخ آپادانا نيز به همين ترتيب است، گفت: بهطور مثال، ميلههايي را قرار دادهاند تا با كشيدن نخ، مسير بازديدكنندگان مشخص شود؛ اما اين ميلهها نخ ندارند. تابلوهايي را نصب کردهاند که به بازديدکنندگان ميگويند، روي ديوارها راه نرويد، اما آنچنان زنگار بستهاند که کسي رغبت نميکند، به آنها نگاه کند. كتيبههاي پايهستونهاي اين كاخ نيز پس از ضربههايي كه به آنها وارد شدند، براي جلوگيري از آسيب بيشتر با كاهگل پوشانده شدند. علاوه بر اين، محوطهاي در كنار كاخ آپادانا قرار دارد كه به اجراي تعزيه اختصاص داده شد و براي اين كار، چهارپاياني مانند اسب و شتر و ماشين روي محوطه آورده ميشوند. در صورتي كه شهرداري وظيفه دارد، مكاني را براي اجراي چنين برنامههايي آماده كند، نه اينكه اثري اينگونه تخريب شود. همهي اين اتفاقها در كاخ آپادانا درحالي رخ ميدهند كه براي مثال، يك اثر همدوره با آن مانند پارتنون در يونان چنين وضعيتي ندارد
رودخانهي شائور
اين باستانشناس در ادامه اظهار كرد: كمتر شهري است كه رودخانهاي از ميان آن عبور كند. اصفهان از شهرهايي است كه از چنين نعمتي برخوردار است و از اين مزيت بهخوبي استفاده كرده، ولي رودخانهي شائور وضعيت برعكسي را در شوش دارد. امروزه، اين رود بسيار كثيف، بد منظره و بدبو است، بهطوري كه مردم زبالههاي خود را در آن ميريزند و هيچ اهميتي به اين رودخانه داده نميشود. اين رودخانه علاوه بر اينکه يک عنصر طبيعي ارزشمند محسوب ميشود، با تاريخ شوش هم عجين است. چنانکه در دورهي هخامنشي كاربرد داشته است و از آن بهعنوان خندقي به دور شهر سود ميبردند. بنابراين رود شائور فقط يك رودخانهي طبيعي نيست، بلکه در ديدي جامع، جزيي از منظر تاريخي، فرهنگي و طبيعي شوش محسوب ميشود که بايد مورد توجه قرار گيرد.
قلعهي شوش و گمانهزني در طبقهي سوم آن!
زارع با بيان اينكه در 20 ـ 30 سال گذشته، شوش بسيار آسيب ديده است و در زمان جنگ تحميلي، متجاوزان عراقي تا ايوان كرخه هم پيش آمدند، به خبرنگار ايسنا گفت: در آن سالها، باستانشناسي در اولويت برنامههاي كشور نبود. از سال 1373 به پيشنهاد مرحوم شيرازي، سازمان ميراث فرهنگي تصميم به مرمت قلعه گرفت و مهدي رهبر اقدام به اين امر كرد. درپي آن، نخستين همايش باستانشناسي ايران پس از انقلاب اسلامي در سال 1373 در قلعهي شوش برگزار شد و اين قلعه بهطور رسمي از فرانسويها تحويل گرفته شد. از همان زمان نيز كاوشهاي باستانشناسان ايراني به سرپرستي ميرعابدين كابلي آغاز شدند و بهمدت 11 فصل تا سال 1385 ادامه داشتند. البته اکنون بهدليل فراهم نبودن زمينهي لازم متوقف ماندهاند.
وي ادامه داد: اسفندماه سال گذشته، در طبقهي سوم قلعه به بهانهي اينكه ببينند استحكام سقف چقدر است، گمانهزنيهايي كردند كه چون در آن زمان ازسوي پژوهشکدهي باستانشناسي مجوزي صادر نشده بود، مسؤوليت آنرا هم كسي برعهده نگرفته است. اين گمانهزني در محدودهاي تقريبا سه در سه متر به عمق متغير 20 سانتيمتر تا يك متر بود. اين درحالي است كه چون قلعه روي تپهي باستاني آكروپل ساخته شده است، خود يك مجموعهي باستاني محسوب ميشود و انجام هر نوع گمانهزني بايد با حضور باستانشناسان باشد.
او اضافه كرد: فعاليتهايي نيز با عنوان مرمت و استحکامبخشي اين قلعه انجام شده که بسيار محل اشکالاند. بيشک، قلعهي شوش نيازمند مرمت است، اما تدوين يک برنامهي جامع مرمتي با بزک کردن بنا تفاوتهاي بنيادي دارد. علاوه بر اينکه به دلايلي غيرقابل توجيه، بودجهي کلاني به اين امر اختصاص يافته است و کل اين برنامه نيز کارشناسانه نيست. شرکتي که مسؤول و مجري اجراي اين طرح بود، بدون نظارت باستانشناسان اقدام به خارج کردن آجرهاي کتيبهدار و مصالح باستاني بهکار رفته در قلعه كرده و در بسياري موارد آسيبهايي را به بخشهايي از بنا وارد آورده است.
ساختوساز و بلندمرتبهسازي
زارع بيان كرد: بزرگي محوطهي شوش از جهتهايي مشكلساز بوده و ساختوساز شهري در آن گسترش پيدا كرده كه اين خود به معضلي تبديل شده است و از آنجا که در سالهاي گذشته به اين مسأله توجه نشده، اکنون بهطور جديتري رخ نشان داده است.
وي با اشاره به کمبود نيروي نگهبان و يگان محافظ در محوطهي شوش، اظهار داشت: در گرداگرد آنچه اکنون بهعنوان تپههاي شوش شناخته ميشود، خانهسازي انجام ميشود و جسم تپهي تاريخي ذرهذره کنده و تسطيح ميشود.
او افزود: اين درحالي است که سازمان ميراث فرهنگي ميبايست با اختصاص بودجه، بهتدريج به خريد و آزادسازي ساختوسازهاي اطراف تپههاي شوش بپردازد. کاري که پيشتر با موفقيت در محوطههايي مانند هگمتانه و کنگاور يا بم انجام شد و جزو فعاليتهاي بسيار مثبت سازمان ميراث فرهنگي محسوب ميشود. اين کار اگر امروز انجام شود، طبعا آسانتر از آينده خواهد بود. همچنين در ساختوسازهاي داخل شهر هم اكنون براي هر خانهاي، زيرزمين ساخته ميشود و زيرزمينهاي حفرشده بيشتر به آثار فرهنگي برخورد ميكنند و ضروري است که شهرداري، فرمانداري و نهادهاي مسؤول در اين مورد و دربارهي بلندمرتبهسازيهاي بيرويه که منظر فرهنگي اين شهر تاريخي را مخدوش کردهاند و بدون ترديد براي ثبت جهاني شوش مشکلآفرين خواهند شد، تدابيري بينديشند.
به گزارش ايسنا، يكي از اين ساختوسازها به ساختمان آموزش و پرورش مربوط است كه در حريم منظري كاخ آپادانا قرار دارد. البته به گفتهي فرمانداري شوش، دربارهي تعرض ادارهي آموزش و پرورش اين شهرستان به حريم منظري كاخ آپادانا، مكاتبهاي با اين اداره نشده است. همچنين رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري خوزستان نيز گفته بود: ادارهي ميراث فرهنگي شوش اخطارهاي لازم را دربارهي احداث ساختمان آموزش و پرورش مقابل كاخ آپادانا داده است و فكر نميكنم، با توجه به ارتفاعي كه كاخ آپادانا و ساختمان آموزش و پرورش دارند، خيلي بر يكديگر تأثيرگذار باشند؛ اما اگر اين ساختمان تعرض به كاخ آپادانا وارد كند، موضوع را پيگيري ميكنيم.
مديريت
پايگاه ميراث فرهنگي شوش در طول يک دههي گذشته، مديران مختلفي داشته است كه برخي از آنها چندماه پس از انتصاب، با ديدن شرايط، استعفا دادهاند و شايد لازم است، دربارهي اين موضوع تحقيق شود که چرا شوش چنين وضعي داشته است.
به گفتهي زارع، در اين ميان، اتفاقهايي از سالهاي گذشته در سطح ميراث فرهنگي استان خوزستان افتادهاند که بر نبود مديريت پايدار و بلندمدت تأکيد دارند، مانند انتقال مكان ادارهي ميراث فرهنگي خوزستان از اهواز به شوش، آن هم در قلعهي شوش، قلعهاي كه يكصد سال از عمر آن ميگذرد و روي محوطهاي باستاني قرار دارد. در آن زمان، با وجود مخالفتهاي مدير وقت پايگاه شوش ـ مهدي رهبر ـ اين اقدام صورت گرفت و آسيبهايي را متوجه قلعه كرد و پس از مدتي، دوباره اين اداره به اهواز منتقل شد. متأسفانه هنوز هم رد و نشان سياستهاي گذشته در مديريت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري خوزستان ديده ميشود که نمونهاي از آن، صدور غيرکارشناسانه مجوز ساخت هتلهاي شرح دادهشده است.
وي اضافه كرد: با اين وصف، با توجه به اقدامات و توجههايي که بهتازگي ازسوي مديريت پايگاههاي پژوهشي ميراث فرهنگي و گردشگري سازمان نسبت به شوش شده، مديريت جديدي منصوب شده که اميد است با اتخاذ تدابير لازم، زمينهي ساماندهي، احيا و آغاز دوبارهي پژوهش در اين محوطهي مهم و در نهايت، ثبت آن در فهرست ميراث جهاني فراهم شود و به خواست مردم اين شهر که به ميراث فرهنگيشان عشق ميورزند، جامهي عمل پوشانده شود.