|
شخصيت های هنری، ادبی و اجتماعی به پرسش کميته ی بين االمللی نجات پاسارگاد پاسخ می گويند: چه پیوندی بین اندیشه کورش بزرگ، در منشور حقوق بشر او، و اندیشه ایرانیان امروز می بینید؟ |
دکتر کاوه فرخ
استاد باستانشناسی و تاريخ
برگرفته از متن انگلیسی
ايرانيان ميراث بران کورش بزرگ اند. کسی که يکی از بنيادگزاران ايران باستان و از پيشاهنگان احترام گزاری به حقوق مردمان گوناگون در زمينه ی مذهب و فرهنگ و زبان بشمار می رود. شايد پروفسور ويل دوران بهتر از هرکس گوهر کاری را که کورش بزرگ انجام داده بدينگونه خلاصه کرده باشد: «نخستين اصل سياست او اين بود که مردمان گوناگون امپراتوری او در امر نيايش های مذهبی و باورهاشان آزاد گذاشته شوند؛ چرا که او نخستين اصل رهبری وحکومت را می دانست و آن اينکه مذهب از دولت قوی تر است. او بجای شخم زدن به شهرها و ويران کردن نيايشگاه ها، به خدايان سرزمين های فتح شده احترام گذاشت و نيايشگاه ها را تعمير و حفاظت کرد...» (1942، صفحه ی 353). اکنون هم ،همچون زمان کورش، ايرانيان تنها به فارسی تکلم نمی کنند بلکه دارای تنوعی غنی از زبان ها و سنت هایی هستند که در طول هزاره ها زنده مانده اند. اين تنوع، همراه با پيوند عمومی زبان فارسی، ايران را به سرزمينی يگانه تبديل کرده و به آن اين ويژگی را بخشيده است که بتواند گذر قرون را متحمل شده و ماندگار بماند. احتمال دارد که اين جهان بينی، حداقل تا حدودی، برخاسته از دين باستانی و يکتاپرست زرتشتی باشد. همانگونه که چهار نويسنده به نام های گراف، هرش، گليسون و کرفتر در سال 1988 متذکر شده اند: «باور به وجود جهانی بهشتی برای مردمان نيک، و عذاب و تعب برای بدکاران، در دوران پس از مرگ احتمالاً يکی سرچشمه های رفتار اخلاقی شاهان هخامنشی با مردمان تحت فرمانشان بوده است.»
کميته بين المللی نجات پاسارگاد