|
کورش سربازی نمونه
از: سروش جاودان
ایران
کلمان یوار درکتاب محققانه خودبنام " ایران قدیم وتمدن ایرانی " می گوید:" بطورمسلم کوروش یکی از بزرگترین شخصیت های تاریخ بوده است ودراین نکته هیچگونه شک وتردید وجود ندارد." متاسفانه فقدان مدارک واسناد کافی مربوط به دوران کهن مانع از آنست که ماهیت تاریخی کوروش بطور شایسته آشکار و روشن گردد.مورخان قدیمی مانند هرودوت وکتزیاس کوروش راازجهت نیروی سیاست وکثرت تهوروشهامت وجوانمردی ودرستی ومردانگی وآزادمنشی بگونه ای جلوه گرساخته اند که اگر محققان جدید وی را با اعتبار این خصائل با شاکارنی وسرداران بزرگ رومی قرون وسطی مقایسه می کنند ،سخنی نابجا بر زبان نیاورده وراه بیهوده ای را نپیموده اند. بیگمان کوروش درسیاست کشورداری و حس نظامیگری ولشکرکشی از چنان نیروی شگرفی برخوردار بود که توانست درکمترین مدت از سلطنت کشور کوچک آنزان یا آنشان به مقام شاهنشاهی ایران وتشکیل سلسله پرعظمت هخامنشی برسد، سه امپراتوری ماد ولیدی وبابل را در هم شکند ومملکتی بوجود آورد که آنزمان از حیث بزرگی وپهناوری در تاریخ سابقه نداشت. در اواخر سلطنت این پادشاه حدود ایران از مغرب، بغاز داردانل(هلسپونت) ومدیترانه واز مشرق ، رود سند واز شمال، قفقاز ودریای خزر ورود سیحون واز جنوب ، بحر عمان وخلیج فارس وشبه جزیره عربستان بود. مورخی بنام اسکاریگو درباره کوروش چنین می گوید :" پیش از کوروش هیچگاه چنین دولت با عظمتی بوجود نیامد . شخصیت بنیان گذار چنین دولتی را تنها می توانیم از سایه ای که وی بر تاریخ افکنده است درک کنیم ، زیرا ما از جزئیات کارها و حوادث دوران زندگی اوآگاه نیستیم. مسلم است که کوروش نه تنها در بند کشورگشائی ، که در اندیشه اداره ممالک نیز بود. کوروش و جانشینان وی معتقد بودند که اداره متصرفاتی بدان پهناوری از جانب خداوند بایشان واگذار شده است. درست است که در آن زمان ها وجود سرداران باتدبیر وهنرمند موجب ترقی مملکت وتوسعه وگسترش متصرفات کشور می شد، ولی به هر حال نباید انکار کرد که عامل اصلی این امر پیشرفت فن نظامیگری وتربیت سربازان کار آزموده بود .کوروش از اهمیت این عامل ونقش آن در اعتلای کشور بخوبی آگاه بود وبه همین جهت در رفاه حال سربازان می کوشید وپیوسته برآن بود تا ایشانرا به بهترین نحو تربیت وروحیه شان را تقویت کند . کوروش می دانست که تا سربازاز وضع خویش خرسند نباشد ، تن به نبردی موفقیت آمیز نخواهد داد وشاهد پیروزی را در آغوش نخواهد کشید ،پس با تکیه بر این نکته ووقوف بر این ویژگی ، با سربازان خویش رفتاری برادرانه داشت و برای جلب رضایت آنان اولویت خاصی قائل بود.
برخی از مورخان جدید بخت بلند و تصادف روزگار را از جمله عوامل پیشرفت کار کوروش به شمار می آورند. جای تاسف است که اینان بدینوسیله سرداری را که دوست و دشمن به بزرگی ،عظمت ، شوکت و تدبیرش اعتراف دارند،چنین خوارمایه پنداشته اعتلای کشوری را که تنها به یمن همت والا و سیاست و خرد بی همتایش بدست آمده است،به پای بخت و اقبال و تصادف و اتفاق میگذارند. حقیقت این است که کوروش هم سرداری بی همتا بود و هم پادشاهی لایق و کاردان. در پهنه نبرد همدوش و همراه با سربازان میجنگید. و همیشه چون پیشاهنگ سپاه، در نخستین صفوف جنگ قرار داشت. بهترین، و روشن ترین و گویاترین دلیل این گفته ، کشته شدن وی در نبرد با ماساژت هاست .
از گفته ی تاریخ نگاران چنین برمی آید که کورش بسیار بی آلایش وپاک طینت بود. همه مردم را با یک چشم مینگریست. در رفتار آزاده مرد بود و با القاب و عناوین شدیدا مخالفت میورزید. توجه کوروش به بل مردوک خدای بابلیان ، فرستادنبسیاری از یهودیان ساکن بابل به اورشلیم و امر به تعمیر و آبادانی معبد آنها و کمکهای مادی و معنوی به آنان ، بازگرداندن اشیاء مقدس و پر بهای معتقدان مذاهب به جاهای اصلی آنها همه و همه از عطوفت ، مهربانی و پاکدلی شاهنشاه ایران سرچشمه میگرفت.
گرچه سرزمینهای متصرفی با نیروی قهر و از طریق نبرد و هجوم به چنگ می آمد و مردم آن نقاط از طریق همین عامل به تبعیت و فرمانبرداری کوروش گردن مینهادند . ولی رفتار کوروش وسپاهیانش که از او الهام میگرفتند، سبب میشد که مورد احترام و ستایش این پیروان و فرمانبرداران تازه قرار گیرند.
ایرانیان کوروش را پدر، و یونانیان که وی کشورهایشان را تسخیر کرده بود ، او را سرور و قانون گذار مینامیدند .و یهودیان وی را به منزله ممسوح پروردگار محسوب میداشتند.
با آنکه هرگز و حتی پس از سالها جنگ و به دست آوردن پیروزیهای فراوان روح جنگجوی او سیری پذیر نبود .همواره نسبت به دشمن مغلوب بلند نظری به خرج میداد و دست دوستی به سوی او دراز میکرد . کوروش خود در متن تاریخی که در بابل نوشته شده است ، چنین میگوید: " مردوک همه سرزمینها را بازدید کرد تا کسی را بیابد که میبایستی پادشاهی دادگر شود . او پادشاه دلخواه خویش را یافت ، دستش را گرفت، کوروش آنشانیش خواند و پادشاهی همه جهان به نامش کرد"
کمیته بین المللی نجات پاسارگاد