راز یک فرهنگ بینالمللی 4 هزارساله در خراسان
گزارش از حسن ظهوری
عکس ها: هیات باستان شناسی چلو؛ حسن ظهور
هیات باستانشناسی ایران و ایتالیا با کاوش در محوطهای به نام چلو واقع در سه کیلومتری شهر سنخواست، در شهرستان جاجرم (استان خراسان شمالی) موفق به کشف گورستانی از عصر مفرغ(چهار هزار سال قبل) شدند. آنها پس از بازگشایی این گورستان معتقدند با فرهنگ بزرگی به نام بی. ام. ای. سی که پیش از این در کشورهای همسایه شرقی و شمال شرقی ایران شناخته شده بود، مواجه شدهاند.
به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی طی یکماه گذشته هیات مشترک ایران و ایتالیا، کاوشهای باستانشناسی خود را در سنخواست آغاز کردهاند. این هیات در دومین فصل کاوش خود تعدادی گور باستانی پیدا کردند که تاریخ آنها به چهارهزار و دویست تا سه هزار و هفتصد تا سال قبل بازمیگردد.
گفته میشود کشف این گورستان سرآغاز مطالعات جدید در باستانشناسی و تاریخ ایران است؛ چراکه آثار بدست آمده از این گورستان با فرهنگی مشهور در میان همسایگان شرقی و شمال شرقی ایران، که به آن بی. ام. ای. سی یا باختر ـ مروی گفته می شود، مشابهت دارد.
علیاکبر وحدتی، باستانشناس و سرپرست ایرانی هیات کاوش ایران و ایتالیا در محوطه چلو درباره کشفیات باستانشناسی این هیات گفت: «این دومین فصل کاوش ما محسوب میشود. در فصل نخست ما اشیائی تجملاتی از فرهنگ باختری ـ مروی یا همان بی. ام. ای. سی را یافتیم که به دلیل فعالیت کشاورزی به روی سطح زمین آمده بودند. پیش از این تصور میشد دامنه و گستره این فرهنگ فقط در منطقه آسیای مرکزی، شمال افغانستان، جنوب ترکمنستان و بخشهایی از تاجیکستان است، اما یافتههای فصل اول نشان داد که محوطه باستانی چلو نیز بخشی از این فرهنگ بزرگ را تشکیل میدهد.
وی در ادامه گفت: «در سال 2011 پس از شناخت فرهنگ بی. ام. ای. سی در چلو، بنا بر علایق پژوهشی ما و موسسه باستانشناسی (ایچه وو) تفاهمنامهای پنج ساله میان پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و این موسسه جهت انجام مطالعات باستانشناسی در حوزه رود کالشور بسته شد. بر همین اساس اکنون “رافائل بیشونه”، پژوهشگر ارشد این موسسه به عنوان سرپرست ایتالیایی هیات کاوش به سنخواست آمده است.»
به گفته وی مطالعات اولیه نشان میدهد که محوطه باستانی چلو از توالی فرهنگی گستردهای برخوردار است. سکونت در این محوطه از اواخر دوره مس و سنگ (کلکلوتیک) آغاز میشود و تا 1700 پیش از میلاد (3700 سال قبل) ادامه داشتهاست.
هیات باستانشناسی ایران و ایتالیا پس از شناسایی محوطههای مسکونی، انبار و گورستان، برای آشنایی بیشتر با جزئیات فرهنگ ساکنان چلو، حفاری در گورستان را آغاز کردند. آنها حدود 14 ترانشه باستانشناسی باز کردند که منجر به کشف تعداد زیادی گور از دوره مفرغ شد.
وحدتی دراینباره گفت: «گورستان در محدوده غربی سایت کنونی چلو که 40 هکتار وسعت دارد، واقع شده است. در اکثر ترانشهها با قبرهایی مواجه شدیم که شواهد فرهنگی بی. ام. ای. سی را دارد، اما به دلایل شرایط محیطی با فرسایش زیادی مواجه شدهاند؛ دهانه قبرها دچار تخریب و فرسایش شدهاند و به همین علت گورها در فاصله کمی از سطح زمین پیدا میشوند.»
وی در ادامه افزود: «اشیاء بدست آمده از این حفاریها، همان استاندارهای شناخته شده فرهنگ بی. ام. ای. سی را که در آسیای مرکزی شناخته شده، دارند. علاوه بر آن برخی اشیاء سنگی پیدا شده در قبور نیز با آنچه باستانشناسان تولیدات بین فرهنگی میگویند مشابهت دارد. این اشیاء شامل ظروفی هستند که از یک تیپ، نقش و موتیف کلی تبعیت میکنند و در یک گستره جغرافیایی و فرهنگی وسیعی از فلات ایران پراکنده شدهاند.»
از جمله این ظروف میتوان به ظروف سنگی ساخته شده از سنگ نرم و سیاهی که در فارسی به آن سنگ صابون گفته میشود اشاره کرد. تیپ خاصی از اشیاء سنگی که پیش از این در آسیای مرکزی، جیرفت و شهر سوخته نیز کشف شده بود.
به گفته وحدتی استفاده از نقشهایی مثل اژدها یا مار، عقرب و یا دیگر حیوانات روی اشیاء تولیدات بینفرهنگی نشان از تبادل و گستره مفاهیم سمبلیک رایج شهری در جوامع دوران مفرغ دارد. این اشیاء نشان میدهد که چلو نیز در حدود 4 هزار سال قبل، در شبکه مبادلات اقتصادی ـ فرهنگی، در شمال شرق فلات ایران نقش مهمی ایفا میکردهاست.
منطقهای که چلو در آن واقع شده، یک کریدور رفت و آمد باستانی است. این منطقه از شمال با رشتههای کوههای البرز و از جنوب با کویر مرکزی محدود میشود. این کریدور یک دالان طبیعی برای شریانهای اقتصادی و فرهنگی از بیش از چهارهزار سال قبل تا دوره قاجار بودهاست. وجود منابع آبی و معدنی و همچنین موقعیت استراتژیک، سکونت را در این منطقه پدید آورده و از آنجایی که این کریدور تنها مسیر دسترسی در گذشته بود، چلو از یک روستای کوچک به شهری مهم در زمان خود بدل شده که اکنون با چهل هکتار وسعت، شناسایی شدهاست.
باستانشناسان بر همین اساس شواهدی از تاثیر فرهنگ حوزههای بزرگ فرهنگی منطقه از جمله حوزه فرهنگی گرگان، حوزه فرهنگی ترکمنستان، خراسان بزرگ و فرهنگ حصار دامغان را در منطقه چلو شناسایی کردهاند. شواهدی که از نیمه اول هزاره چهارم پیش از میلاد آغاز و تا 1700 پیش از میلاد ادامه دارد.
سرپرست ایرانی هیات باستانشناسی ایران و ایتالیا درباره یافتههای این هیات گفت: «هدف اصلی ما در دومین فصل کاوش، شناسایی ابعاد مختلف فرهنگ باختری ـ مروی از طریق کاوش در گورستان بود؛ از آنجایی که محل کاوش ما پیش از تبدیل شدن به گورستان مسکونی بود، فضاهایی به شکل انباری متعلق به 3700پیش از میلاد (5700سال قبل) نیز یافتیم. در این فضاهای انباری شکل، خمرههای بزرگی بود که در آن غلات و دیگر محصولات کشاورزی مورد نیاز یک خانواده نگهداری میشد.
وحدتی درباره آزمایشات انجام گرفته از محتویات این خمرهها گفت: «در حین انجام کاوش با استفاده از مطالعات باستان گیاهشناسی محتویات داخل این خمرهها را بررسی کردیم و علاوه بر دانههای گندم و جو، دانههای انگور هم پیدا کردیم. احتمالا از این محصول برای مصارفی چون تهیه سرکه و یا نوشیدنیهای مخصوصی استفاده میشدهاست.
شواهد باستانشناسی نشان میدهد بخش مربوط به دوره مس و سنگ پس از مدتها به واسطه رسوبات طبیعی در زیر خاک دفن شده و حدود 2200قبل از میلاد (4200سال قبل) تبدیل به گورستان شدهاست. در برخی از قبرها، اجساد در کنار خمرههای دوره قبل دفن شدهاند.
وحدتی دراینباره گفت: «در برخی موارد پس از کندن یک قبر با عمق یکمتر و بیست یا سی سانت، به خمرههایی برخوردند که متعلق به دورههای قبلتر بوده و اجساد را همانجا دفن کردهاند. این درحالیاست که بین جسد دفن شده و خمره فاصله زمانی حدود دو هزار ساله وجود دارد.»
وی در ادامه با اشاره به محتویات قبرها گفت: «در قبرها، بیشتر انواع ظروف سنگی، سفالی و یا زیورآلات سنگی و فلزی کشف شدهاست. در تمام قبرهای باز شده، به طور استاندارد، دست اجساد دستبند بوده و همه آنها حتما سنجاقهای مفرغی برای بستن لباس دارند. بیشتر آنها زیورآلاتی مانند گوشواره یا گردنبند دارند که از سنگ یا استخوان ساخته شدهاست.
به گفته وحدتی شیوه تدفین در این گورستان به یک روش بوده و تمام اجساد به پهلو راست خوابیدهاند و جهت آنها شرقی و غربی است.
این اولینباری است که جزئیات فرهنگ بی. ام. ای. سی در ایران بررسی میشود. پیش از این اشیاء گزیدهای از این سبک فرهنگی ماننده پیکرکی در نیشابور کشف شد که از حفاری غیر علمی بدست آمده بود. سرپرست ایرانی هیات کاوش ایران و ایتالیا معتقد است که چلو رازهایی از جزئیات فرهنگ بی. ام. ای. سی را در ایران فاش میکند و شاید بهتر است کمکم به آن فرهنگ خراسان بزرگ گفته شود؛ زیرا بخشهایی از مرو، سمرقند و بخارا که وابسته به حوزه فرهنگ خراسان بزرگ بودهاند، در بیش از چهار هزارسال قبل از این فرهنگ تبعیت میکردند.
وحدتی درباره برخی مطالعات انجام شده از این فرهنگ در کشورهای همسایه و روسیه گفت: «مطالعات نژادی دقیقی از آدمهای متعلق به این فرهنگ نشده اما بعضی باستانشناسان سرشناس که در منطقه روسیه، مزارشریف و یا در ترکمنستان و تاجیکستان، روی این فرهنگ مطالعه کردند، معتقدند که شواهدی پیشا زرتشتی یافتهاند. کشف بقایای مادهای به نام هوم که در آیین زرتشتی مقدس بوده و یا دفن سگ همراه انسان و یا سوزاندن خاک پیش از تدفین برای پاک نگهداشتن خاک از جمله نشانههایی است که به اعتقاد آنها، فرهنگ زرتشتی را تداعی میکند.
به گفته وی نشانههای یاد شده در چلو دیده نشدهاست اما یک نمونه از قبرهای فرهنگ بی. ام. ای. سی در بجنورد کشف شده که هم خاک را سوزانده بودند و هم در قبر اسکلت سگ کنار بقایای انسانی پیدا شدهاست.
در برخی متون، از فرهنگ بی. ام. ای. سی به نام تمدن جیحون یا آمودریا نیز یاد شدهاست. این از آن جهت است که قلب پیدایش این فرهنگ در اطراف رودخانه جیحون یا آمودریا بودهاست. این فرهنگ یک فرهنگ شهرنشینی با معماری خوشساخت است. شواهد باستانشناسی از مبادلات اقتصادی این فرهنگ، بیانگر رشد شهرنشینی و پدید آمدن قشر صنعتگر کاملا ماهر است که در ابعاد بسیار بزرگ، این روابط فرهنگی و مبادلاتی از بینالنهرین در غرب، تا دره رود سند و حتی آنسوتر خاور دور وسعت داشتهاست.
وحدتی در پایان یادآور میشود: «آثار این فرهنگ حتی در شوش هم دیده شده اما بیشتر اشیاء تجملاتی و یافتههای اندک بودهاست. این موضوع نشان از گستره مبادلاتی و اقتصادی این فرهنگ دارد. این درحالیاست که اکنون ما در چلو با جزئیات این فرهنگ مواجه شدهایم و ترجیح میدهیم بهجای نامهای بی. ام. ای. سی و یا تمدن جیحون (آمودریا) از نام فرهنگ خراسان بزرگ استفاده کنیم. چه بسا در کاوشهای آینده مشخص شود که بخشی از این فرهنگ در همین منطقه شکل گرفته و به جاهای دیگر رفتهاست.
منطقه چلو در نزدیکی شهر سنخواست واقع شدهاست. این محوطه تا جاجرم حدود پنجاه کیلومتر و بیش از یکساعت با بجنورد فاصله دارد.
کمیته بین المللی نجات پاسارگاد