|
ایران دوستی پادزهرآفات ضد
میراث ملی است
محمد جلالی چیمه (م. سحر) شاعر و نویسنده
همانطور که می دانید بنیاد میراث پاسارگاد سال 1392 را
«سال مبارزه با تبعیض در میراث فرهنگی» نام نهاده است. این نام گذاری به دنبال گزارش هایی بوده که نشان می دهد میراث فرهنگی و تاریخی ایران روز به روز بیشتر گرفتار تبعیض های مذهبی و سیاسی شده است. و ما برای توجه دادن به علاقمندان و نگاهبانان میراث فرهنگی و تاریخی ایران و به امید متوقف کردن این روند غیر اصولی و غیر قانونی در سال جاری بخشی از کارمان را به انتشار گفتگوها، مطالب، و آمارهایی در این مورد اختصاص داده ایم.«یک پرسش در ارتباط با تبعیض در میراث فرهنگی» از سری این مطالب است:
کمیته نجات: به نظر شما چگونه می شود با تبعیض های مذهبی و سیاسی که در ارتباط با نگاهداشت میراث فرهنگی و تاریخی و طبیعی در ایران گسترش پیدا کرده مبارزه کرد؟
ایران دوستی پادزهرآفات ضد میراث ملی است
کمیته نجات: به نظر شما چگونه می شود با تبعیض های مذهبی و سیاسی که در ارتباط با نگاهداشت میراث فرهنگی و تاریخی و طبیعی در ایران گسترش پیدا کرده مبارزه کرد
محمد جلالی چیمه :
حقیقت
آن
است که
این
پرسش همان پرسش اصلی ملت ایران است که 34 سال
است از
زبان آگاه ترینان و دلسوخته ترینان مطرح می شود؟ و آن این است که چگونه
ایرانیان می توانند از زیر سیطرهء حکومت تنگ نظر و ایدئولوژیک ملاهای شیعی
خلاص بشوند. زیرا چنان که خودتان می دانید روش این حکومت دربرابر میراث ملی
و آثار باستانی همان روشی ست که در برابر ملیت ایرانی و
هویت ایرانی و
تاریخ ایران طی 34 سال اعمال کرده
است. آنها اعتقادی به گذشته تاریخی
ایران ندارند و برای آنان آنچه که قدمت ایران و ایرانیت را به آن سوی حمله
اعراب و ورود اسلام برساند نه تنها مفید شناخته نمی شود بلکه دست و پاگیر و
مشکل ساز برای حکومت ملاهاست و ریشه نفرت و کینه ای که
اینها با آثار
باستانی ایران دارند را در همین
واقعیت تلخ می باید جستجو کرد. این نکته هم با
اطمینان می گویم که برای شما مثل روز روشن است. بنا بر این ایرانیان
قادر به هیچ تغییری در نگاه و روش حکومت ملایان در برابر میراث تاریخی و
فرهنگی به ویژه آثار تاریخی مربوط به پیش از اسلام نیستند ، زیرا یک
تضاد و تقابل تمام عیار ایدئولوژیک و فکری
میان ملت ایران (به مفهوم
مدرن) و حکومتی که به امت اسلامی و
امامت معتقد است در جریان است و تعادل
قوا هم متأسفانه فعلا به نفع حکومت است زیرا دستگاه دولتی و بودجه
مملکتی که می باید به مسائل میراث فرهنگی برسد در اختیار حکومت امت مدار
قشری ست که بالذات با ایرانیت دشمن است علاوه بر آن که
اصولا اینها به هویت
و فرهنگ عقیده ای ندارند . مسئله
آنها تحمیل اعتقادات خرافی خودشان به
مردم است که بودجه مملکتی و امکانات مادی و انسانی ایران را به پای آن می
ریزند . خودشان برای خودشان شغل نان و آبدار هم درست کرده اند و به اقدامات
خودشان «کار فرهنگی می گویند» در
واقع هرکدام دکانی دارند و ثروت ملی را
اینگونه میان خودشان تقسیم می کنند. اینها را هم شما بهتر از من می دانید
به هرحال فکر می کنم برای ایرانیان دردمند و دلسوز و آگاه راهی جز آن که
مردم را نسبت به ارشهای ملی و نسبت به تاریخ و تمدن مشترک آگاه کنند و
ضرورت حفظ میراث را به آنها یاد آوری کنند راه دیگری نیست.
به نظر می رسد که به ویژه جوانان می باید در این زمینه ها فعالیت بیشتری
بکنند . کتاب و جزوه و سایت های خبری . ساختن و یدئو ها و کلیپ های هنری
و
با کیفیت از میراث ملی و جاذبه های
تاریخی و طبیعی ایران می تواند مؤثر
باشد
بر انگیختن غرور ملی در جوانان یک پادزهر بسیار مهمی در برابر تبلیغات
ایدئولوژیک 34 ساله است. ایراندوستی و ومیهن پرستی می باید در میان
ایرانیان تشویق شود و هنر و ذوق یکی از بهترین وسیله بر انگیختن ایراندوستی
ست. ترانه موسیقی نقاشی و سایر شاخه
های هنری می باید بیشتر در این
زمینه ها جهت داده شوند. میهن دوستی در دوران ما عین ترقی خواهی و آزادی
خواهی ست و مطلقا عنصر شوینیسم یا دیگر ستیزی در آن نیست تنها جنبه دفاعی
دارد و برای پایداری و تأیید و تأکید بر هویت ملی ست که از سوی یک حکومت
بنیادگرا با یک ایدئولوژی جهان وطن ضد ایرانی به
خرج ملت ایران مورد تهدید و ستم قرار دارد.
اگر ایرانیان ایران را
با آگاهی و به اندازه ای که باید و شایسته است دوست بدارند خودشان راه
مقابله با آفات حکومتی و برنامه ریزی شده بر ضد میراث
ملی را پیدا می کنند
وقتی در اکثریت مطلق ایران احساس ملی
و حس خطر در برابر دشمن تهدید گر ایجاد شد ،
راه مقابله با خطر هم پیدا خواهد شد.
به امید آن روز
به امید آزادی ایران
شاد و پایدار باشید
کمیته بین المللی نجات پاسارگاد