|
روز زمین و جشن اردیبهشت گان خجسته باد
اردی بهشت فصل بلوغ بهاری
از: دکترتورج پارسى
اول اردی بهشت روز سعدی
دوم اردی بهشت یا 22 اپریل روز زمین
سوم اردی بهشت جشن ارديبهشتگان
پانزدهم اردی بهشت روز شيراز
بیست و پنجم اردی بهشت روز فردوسی
بیست و هشتم اردی بهشت بزرگداشت خیام
و شادباشی هم به همه ى آنانكه در اردی بهشت چشم به جهان گشوده اند
روز زمین
دوم اردیبهشت، روز زمین، روزی است كه در آن بسياری از مردم دور نگر جهان به پاكسازی محيط زيست می پردازند ، به حفظ آن یاری می رسانند و پیمان می بندند که محیط زیست را خردمندانه نگبانی بکنند
***
اردیبهشت گان
اشه
Asha يا Ereta
واژه اوستايى است كه بچم راستى ، نظم كيهانى يا هنجار هستى است "در گات ها كم و بيش ۱۸۰ بار از اشا نام آورده شده است "
.Ereta درفارسى باستان
Arta درسانسكريت Rta
ودر پهلوى كهن Art
ودر پهلوى جديد و فارسى امروزى Ard
به زبان انگليسى right
به زبان سوئدى rätt
از يك ريشه درست شده اند .
arta
در بخش نخستين نام ارتخشتر يا اردشير كه چم فرمانروايي راستى است يا ارتيان (اردوان ) كه به چم نگهبان راستى است آمده است .
" ereta
به چم حركت مستقيم ( درست ) براى رسيدن و به دست آوردن است يا به عبارت ديگر : حركت درست ، در زمان ومكان درست و ابزار درست براى دسترسى به نتيجه ى درست است ، "
حركت جاودانه اى كه در زمان و مكان جارى است عام ترين قانون مندى جهانست كه ويژگيش تغيير و تازه شدن است.
به عبارتى حركت در راستاى رسايى و كمال است بطورى كه هر مرحله از كمال ، نردبانى مى گردد براى مرحله ى ديگر . سكون و آرامش صرفا جنبه ى نسبى دارد . در اين نظم جهانى تنها يك قانون است كه پيوست و پويايي هستى ها را هنجار مى دهد و آن اشا يا قانون " راستى " و"داد " است . از آنجاىى كه آدمى در اين دكترين از آزادى گزينش برخوردارست درنتيجه از "كشته " ى خود مى خورد به همين سبب اشا دركردار او دخالتى ندارد اما برآيند كارش با ترازوى اشا سنجيده مى شود. براصل اىن دكترين " هماهنگى بشر با اشا يا هماهنگ شدن او با نظم جهان هستى . برايش آرامش مي آورد "
اشاوهيشتاAsha vashishta
يا بهترين راستى يا اردى بهشت ،گوهر داد است دومين فروزه اهورايى است كه در جهان مادى نگهبان آتش است چرا كه آتش مظهر پاكى است .گل مرزنگوش
Origanum Vulgar يا
Origanum majorana اSweet marjoram
ويژه ى اشاوهيشتاست
اشاوهيشت يا اردي بهىشت نام سومين روز و دومين ماه سال است كه چون نام ماه و روز همانند بشود " ارديبهشتگان " خوا نده و انرا جشن گيرند . اردى بهشت جشن اخلاق و فضيلت آدمى است ، جشن نيكى و نيك كردارى است چرا كه راستى بهترين نيكى است . در نماز روزانه اشه وهيشت يانماز اشه زرتشتيان خوانند.
اشم وهو وهيشتم استى اوشتا استى اوشتا اهماىى هيت اشايى وهيشتايى اشم
ashem vohű
vahishtem astî
ushtâ
astî
ushtâ
ahmâi
hyat ashâi vahishtâi ashem.
Holiness (Asha) is the best of all good:
it is also happiness.
Happy
the man who is holy with perfect holiness!۱
راستى بهترين نيكى است ، خرسندى است . خرسندى براى كسى كه راستى را براى بهترىن راستى بخواهد.
اردي بهشت فصل بلوغ بهاري در استان پارس به ويژه درشيراز است ، شيراز اقليم رنگ و بو مي شود، يا به تعبير درستی " خلعت اردىبهشتى " مي پوشد به "راستي صولت برد مي آرامد و اوان دولت ورد مي رسد " "و جمال دختر رز نور چشم " همگان مي گردد ،
پيراهن برگ بر درختان
چون جامه ي عيد نيك بختان
اول اردي بهشت ماه جلالي
بلبل گوينده بر منابر قضبان
بر گل سرخ از نم اوفتاده لالي
همچون عرق بر عذار شاهد غضبان
اين حال وهوا ی اردی بهشتی است كه : چو آب مى رود اين پارسي به قوت طبع ،آنچنان كه در بهشت فصل ، طبع شاگردان مدرسه نيز به سرايش مي پردازد و گله و زاري مى كند بي گمان از قيل قال مدرسه دلش مي گيرد و فرياد مي زند :
اردي بهشت مردم اردي جهنم ماست
زيرا كه در دبستان غوغاي درس برپاست !
آيا حافظ در بهار توبه شكن ،در اردي بهشت ، ماه می ، ماهي كه خم ها به جوش مي آيند و هوا شراب خواره مي شود ازقيل قال مدرسه دلش مي گيرد و فرياد بر مي دارد كه ما پژواكش را مي شنويم :
حاشا كه من به موسم گل ترك مي كنم
من لاف عقل مي زنم اين كار كي كنم
مطرب كجاست تا همه محصول زهد و علم
در كار بانگ و بربت آواز ني كنم
از قيل قال مدرسه حالي دلم گرفت
يك چند نيز خدمت معشوق و مي كنم
كو پيك صبح تا گله هاى شب فراق
با آن خجسته طالع فرخنده پى كنم
چرا حافظ به ياد حكايت جم و كاووس كي مي افتد و بي ترس و بيم "نامه ي سياه " را به هيچ مي گيرد ؟
كي بود در زمانه وفا ؟ جام مى بيار
تا من حكايت جم و كاووس كى كنم
از نامه ي سياه نترسم كه روز حشر
با فیض لطف او سد ازين نامه طى كنم
اين جان عاريت كه به حافظ سپرد دوست
روزى رخش ببينم و تسليم وى كنم
آيا اين همان فتواي "عقل بر دانا " ست كه پورسينا نيز آنرا مطرح كرده است ؟
مي حلال گشت به فتوای عقل بر دانا
می حرام گشت به فتوای شرع بر احمق
در هواى بهارى پارس آنهم وقت گل ، چشم بستن بر جمال " دختر رز" كار ديوانگانست :
من كه عيب توبه كاران كرده باشم بارها
توبه از مى وقت گل ديوانه باشم گر كنم
شاعر ملی « ادیب برومند » نيز در وصف اردیبهشتِ بهشت گونه سپاهان سروده است :
خرّما شهر سپاهان ، خاصه در اردیبهشت
/ کز صفایش بازیابی جلوه خرم بهشت
بنگر از هر سو به هم پیوسته خرمن های گل
/ بنگر از هر جا به هم روییده سبزی های کشت
آتشین گل های صد برگش به باغ اکنون دمید
/ آنچنان که آذرگشسب افروخت نار زردهشت
بوی گل ها بشنو و رشد درختان بازبین
/ زان چه بستان بان نشاند و زان چه کشتاورز کشت ...۱
و اما شیراز '
شيراز شهر گل و بلبل شهر هزار رازست ،هر شهرى در ايران زمين داراى آب و هوايي است كه خواه ناخواه زيبايي مي آفريند اما آنچه كه شيراز را جلوه اى ديگر مي بخشد قرين بودن نامش با تخت جمشيد كه دروازه ى فرهنگى جهان باستان بوده و پاسارگاد،،حافظ ، سعدى و.... است . نام شيراز به عنوان مركزيت استان پارس يادآور ميراث هاى كهن سال و كهن يادى است كه از ديروز تاريخ مانده تا امروز ما را به فردايمان پيوند بدهد .شيراز بايد پايتخت فرهنگى نام بگيرده به پاس همين گنجينه هاي چندين و چند هزار ساله اى كه دور بر خود دارد .
روز ۱۵ اردي بهشت را به نام روز شيراز ثبت كرده اند كارى است ارزنده اما اين نام گذارى را در حالى انجام دادند كه با زدن سد سيوند يكى از بزرگترين سند تاريخى ايران زمين و جهان يعنى تخت جمشيد و پاسارگاد رابه تباهى کشیدند. نمی دانم چرا یک باره صدای داریوش هخامنشی در گوشم پیچید
:اي اهوره مزدا ! مارا از سه آفت دور نگهدار : دروغ ، دشمن و خشكسالي."
و اما : " بهار نارنج " شکوفه یا فاش نارنج است که در عطرسازی و تهیه مربا به کار برده می شود .مربای بهار نارنج شیراز خاطره می آفریند . از سویی شیراز در اردیبهشت ماه در بوی بهار نارنج غرق می شود و بی مناسبت نیست که شیراز را "شهر بهار نارنج " هم نامیده اند .
سرچشمه '
۱ -على اكبر جعفرى ، فصل نامه اشا
۲ - كيخسرو كشاورز، مزدا خدا نيست ،
۳ - - به نقل ازسايت ttp://drshahinsepanta.persianblog.com
کمیته بین المللی نجات پاسارگاد