Save Pasargad Committee
|
بی منطقی حذف ماهی قرمز از سفره هفت سین
حذف ماهی قرمز از تنگ بلور سفره هفت سين منطق اکولوژيکی و زيست محيطی ندارد
از: دکتر ناصر کرمی، کارشناس محیط زیست و میراث طبیعی
موضوع ماهي سفره هفتسين، يكي از مهمترين نمايههاي وجه سانتيمانتاليستي و رومانتيك طرفداران محيطزيست در ايران است
عمده اين گروه نگاهشان به مساله محيطزيست بهشدت احساساتي است. طرفداران ايراني محيطزيست هرگز حرف، نگاه و ايده تأثيرگذاري در حوزههاي جدي مثل سياست، اقتصاد و فرهنگ نداشتهاند، اما تا دلتان بخواهد سوز و گداز ميكنند براي هر بوتهاي كه جايي قطع شود يا جانوري كه به هر دليل كشته شود.
به اينگونه طرفداران محيطزيست در جهان «مخالفان خوردهشدن آهوها توسط شيرها» گفته ميشود. يعني آنها آنقدر قلب رقيقي دارند كه نميتوانند دريدهشدن يك آهو توسط يك شير قويپنجه را تحمل كنند و اگر شرايط لازم را داشته باشند، در صورت مشاهده چنين وضعيتي تلاش خواهند كرد آهو را از پنجه شير نجات دهند. آنها اما هرگز به اين نكته توجه نميكنند كه شير نميتواند براي ناهارش پيتزا سفارش بدهد! خوردن آهو حق طبيعي و منطقي جناب شير است.
اين نگاه را، همچنانكه گفته شد، ميتوان در ماجراي ماهي نوروز باز بست. چند سالي است كه يكي از مهمترين دلمشغوليهاي طرفداران محيطزيست در اسفند و فروردين، نجات اين ماهيها شدهاست. در اينباره به 2 راهكار رسيدهاند: نخست اينكه مردم عجالتا از داشتن ماهي در سفره هفتسين منصرف شده و عطاي اين يك سنت را از ميان دهها سنت نوروزي به لقايش ببخشند. ديگر اينكه، بعد از نو شدن سال، ماهيها را رها كنيم در حوضچههاي پاركها تا تنها نباشند و بيشتر عمر كنند.
در اينباره ميتوان پرسيد از نظر حق برخورداري از حيات آيا فرقي هست ميان ماهي قرمز و ماهي قزلآلا؟ چرا براي يكي دو ماهي سرخ كه هر خانواده ايراني فقط در نوروز خريداري ميكند، اينقدر حساسيت وجود دارد اما براي دهها قزلآلا يا ماهي ديگري كه در طول سال در تابههاي هر خانه سرخ ميشود، هيچكس دلسوزي نميكند؟ بعد، آيا تعهدي هست كه ماهي قرمز در حوضچه پارك بيشتر از تنگ بلور عمر كند؟ يا حتي به فرض رها كردن در رودخانه، اين ماهي آيا بيشتر از چند ساعت شانس بقا در برابر دهها دشمن طبيعي موجود در چنان محيط آبي را خواهد داشت؟
نگارنده البته چنان انسانهاي رقيقالقلبي را بسيار دوست دارد و مايل است در دلسوزي براي ماهي قرمز سفره هفتسين با آنها همراهي كند، اما واقعيت اين است كه اين دلسوزي (اگرچه وجه انساني آن قابل احترام است) منطق اكولوژيكي و زيستمحيطي ندارد
کمیته بین المللی نجات پاسارگاد