محمد سهرابي ـ كارشناس گلسنگشناسي ـ با بيان
اين مطلب، اظهار داشت: رشد بيش از شصت و پنج گونه گلسنگ در
محوطه، فرسايش روزافزون و تدريجي، اما مخرب نقش و نگارها و
كتيبههاي سنگي تخت جمشيد (پارسه) را موجب شده است.
اين قضيه ريشه علمي دارد؛ اما عامل آسيبرسان فرهنگي است و
ميتواند به فرهنگ و ميراث فرهنگي ما آسيب برساند. اين قضيه
نيازمند توجه ازسوي مسؤولان است.
وي افزود: عكسهاي مقايسهيي بين بناهايي كه تازه از زير خاك
بيرون آمدهاند و قسمتهايي كه از اول در معرض رطوبت و باد
بودهاند، بيانگر اين مطلب است. نقش و نگارها و خطوط ميخي
موجود كه در معرض رشد گلسنگها نبودهاند، خيلي سالم و
شفافتر از لحاظ ظاهري هستند؛ اما بقيه، همانند گلهاي
لوتوس، در حال فرسايشند. نميگويم تمام تخت جمشيد (پارسه)
از بين ميرود؛ بلكه اين عظمت بزرگ در حال از دست دادن نقش و
نگارها و هنرهاي اصيل خود است.
سهرابي تاكيد كرد: درواقع اگر دست طبيعت را از اين قضيه
كوتاه نكنيم، بالطبع همه نقش و نگارهاي ما را در تخت جمشيد
(پارسه) و ميراث فرهنگي ما را از ما خواهد گرفت. درواقع بايد
كاري كرد كه حداقل ميزان رشد گلسنگهايي را كه بهصورت
طبيعي در حال رشد در اين بخش هستند، كم كنيم. نميتوانيم
بگوييم كه به طور كامل قادر به از بين بردن اين مشكل هستيم؛
چراكه تمام دنيا اين مشكل را دارند و با آن مواجهند. برخي
كشورها مثل ايتاليا و ژاپن شديدا به اين قضيه اهميت ميدهند
و اين مشكلي است جهاني.
اما مهم اين است كه در كشوري به آن اهميت داده ميشود، يا
خير؟ در ايتاليا، بر سر اين موضوع، متخصصان بيولوژيك آثار
باستاني تربيت كردهاند. متاسفانه اين قضيه را در ايران جدي
نميگيريم و متخصص لازم را در ايران نداريم. وقتي متخصصان
اروپايي خود ابراز علاقه و همكاري براي اجراي پروژه
داشتهاند، بالطبع دست ما براي همكاري با آنها بازتر است.
وي در ادامه با ابراز گلهمندي از نبود همكاري سازمان
ميراث فرهنگي و گردشگري گفت: به كدام ارگان و سازمان بايد
گفت اين مشكل نيازمند همكاريهاي تنگاتنگ با متخصصان اروپايي
است؟ من امروز پس از هفت، هشت سال كار وظيفه خود ميبينم كه
از وجود چنين مشكلي سخن بگويم و متاسفانه علاوه بر سازمان
ميراث فرهنگي، هيچ يك از استادان داخلي بهدليل نداشتن تخصص
لازم، حامي من در اين مساله نبودهاند.اين گلسنگشناس در
ادامه اظهار داشت: كل بناهاي سنگي ايران از قره كليساي ماكو
تا كتيبههاي سنگي در كرمان و كتيبههاي آذربايجان و فارس و
كرمانشاه دچار چنين مشكلي هستند. اينها همه به كارشناس متخصص
احتياج دارند تا به حفظ ميراث فرهنگي ما با نگاهي علمي
بپردازد. اين مشكل در يك نگاه كلي از آغاز بناي تخت جمشيد
(پارسه) وجود داشته و كم كم به اين قضيه دامن زده است.
امروز بعد از گذشت 2500 سال آسيبهاي وارده را به
جد ميبينيم. اين سير و روال عادي طبيعي است و گلسنگها
هميشه وجود داشتهاند؛ اما امروز كه مدعي حفاظت از تخت
جمشيد (پارسه) هستيم، بايد اين حفاظت، همه جانبه باشد. وجود
گلسنگها براي ضربه زدن به كل تخت جمشيد (پارسه) كافي است
و اين كافي است تا خط ميخي ما را به تلي از خاك تبديل كند.
اين كارشناس گلسنگشناسي در ادامه گفت: به هر حال بهتر
است سعي كنيم روندي را در پيش بگيريم كه از اين به بعد افراد
پس از ما هم با مشكلات گلسنگها آشنا باشند. طي دو هزار و
پانصد سال به اين مشكل توجه نشده؛ اما از امروز سعي داريم به
نوعي بر آن غلبه كنيم و صاحب واقعي تخت جمشيد (پارسه)
باشيم. حفاظت از يك بنا يا محوطهاي تاريخي، نگهباني از چهار
سنگ با چند نگهبان نيست. خيلي دردناك است كه با آگاهي كامل و
به دليل بيتوجهيها، ميراث فرهنگيمان را جلو چشمانمان از
دست بدهيم. تمام تلاش ما اين است كه به حل مشكل كل بناهاي
سنگي ايران بپردازيم.
سهرابي همچنين افزود: عاجزانه از تمام مسؤولان بيتعصب به
مسائل جانبي ميخواهم براي حل اين مشكل تصميم گرفته شود.
تنها بايد مسؤولان رغبت كافي داشته و هزينه لازم را براي
تحقيقات ما در اين مكان اختصاص دهند. در اين صورت، ما هم
بيدرنگ آمادهايم. اگر امروز اهميت نميدهيم و همچنان
ميخواهيم زمان بر روي دوهزار و پانصد سال اضافه شود،
ميراث از دست رفته را هم بايد پيشاپيش ببينيم. تخت جمشيد
(پارسه) ضربالعجل دارد و اگر اين مشكلها نبود ديگر
كشورها به پرورش متخصصان زبده نميپرداختند.
وي در پايان
گفت: مشكل فعلي ما اين است كه محققان بايد به دنبال
سازمانها باشند؛ در حاليكه قضيه در صورت درست آن، دقيقا
عكس اين حالت است
از:
خبرگزاری ایسنا