جشن خردادگان، همداد شگفتِ باشندگان
از: هرمز مهررام
"خرداد امشاسپند،
دروغ و دروج را که در هر کاری آشکار و نهان باشد، از خانمان های
ایرانی بیرون راند."
(خرداد یشت، بند
پنج)
بهار به کودکی می
ماند که مام طبیعت، او را در کشاکش سردی و بی رمقی زمستان می
زاید؛ چه زود باشد که این کودک زیبا، هنوز نزاده و نرسیده، رشد
می کند و می بالد، به پختگی می رسد و عروس طبیعت نام می گیرد و
همه ی این دیگرگشت ها در درون خود بهار و در اندک زمان بودنش روی
می دهد.
تا چشم بر هم می
زنیم، جان جوانه از دل یخ زده ی زمین سر بیرون می آورد؛ دار و
درخت و گل و سنبل، از دم مسیحایی بهاران، جان و جنب می گیرند و
شاخه های تکیده ی آنها، رنگین گل و شکوفه می شود. اندکی پس از آن
است که به فرمان طبیعت، گل های بشکفته، به بر و بار و میوه
دیگرگون می شوند. تا از همه چیز و همه کس، دلبری و عشق ببارد:
چشم بگشا که جلوه ی
دلدار
به تجلی است از در
و دیوار
زمانی که از روزهای
نه گرم-نه سرد و خنکای فروردین و اردیبهشت می گذریم و به خرداد
می رسیم. پختگی، بالش و افزایش همه ی گیاهان و جانوران به اوج
خود می رسد.
همسو با همین ویژگی
و کار و ساز جهان است که پنجمین گون و صفت برقرارکننده ی خردمند،
روی می نماید؛ رسایی و کمال. اوست که هر پویش و بالش و میرشی
تنها به فرمانش روی می دهد و برای همین است که همگام شدن این
ویژگی طبیعت با آن ویژگی اهورامزدا در این زمان را، جشن می گیرند
و به شادیش، زمین و زمان را می ستایند.
خرداد و خردادگان
واژه ی خرداد در
اوستا "هَوروتَات" و در پهلوی "خُردات" یا "هُرداد" به چم "رسایی
و کمال"، در گاتاها، یکی از گون ها (صفات) اهورا مزدا و در یسنا،
نام یکی از امشاسپندان و نماد کمال و رسایی پروردگار است که با
"سپندارمذ" و "امرداد" گروه سه گانه ی امشاسپند بانوان را می
سازند؛ گروهی که نمایشگر جنبه ی مادر-خدایی اهورامزدا به شمار می
آیند. نام این امشاسپند بانو، همواره با نام امشاسپندبانو امرداد
همراه می آید و نگاهبانی آب در جهان استومند، خویشکاری بزرگ
اوست. چهارمین یشت از یشت های بیست و یک گانه ی اوستا ویژه ی
نیایش و ستایش خرداد و سومین ماه سال و ششمین روز ماه به نام
اوست.
ایزدان تیشتر،
فروردین و باد از همکاران و یاوران خردادند و دیو "تَوری" (در
پهلوی تاریچ یا تریز) یکی از کَماله دیوان (دستیاران و کارگزاران
بزرگ اهریمن) همیستار می است. گل سوسن را ویژه ی امشاسپند بانو
خرداد شمرده اند:
در بندهشن، درباره
ی این امشاسپند بانو می خوانیم: "ششم مینویان، خرداد است. او از
آفرینش گیتی، آب را به خود پذیرفت. به یاری وی، تیر و باد و
فروردین داده شدند که تیر، تیشتر است که در دوران اهریمنی، آن آب
را به یاری فروردین که فروهر پرهیزگاران است، ستاند، به مینویی
به باد بسپارد. باد آن آب را به نیکویی به کشورها راهبر شود،
بگذارند، به افزار ابر با همکاران بباراند."
از آنجا که رسایی و
جاودانگی ویژگی بارز خرداد امشاسپند است، در خرداد یشت (بندهای 2
و 3 و 8) می خوانیم که چون نام خردادامشاسپند را بر زبان آرند،
"نَسو" یا دیو لاشه و مردار از پای درآید.
خردادگان
روز خرداد که ششمین
روز هر ماه در گاهنمای کهن (و با اندک دگرگونی در سالنامه ی
اکنون، چهارمین روز ماه می شود) روز سپنتا و ورجاوندی است؛ به
ویژه بنابر آیین زرتشتیان، زرتشت، در خردادروز از ماه فروردین،
زاده و در چنین روزی به آموزگاری و رهنمایی مردم برگزیده شد.
گشتاسب در چنین روزی خستو (پیرو) به این آیین می شود و بنابر
نوشته های کهن، رستاخیز در چنین روزی روی خواهد داد. این روز در
باورهای بهدینان، "نوروز بزرگ" یا "نوروز خردادی" خوانده شده و
جایگاه ویژه ای داشته است.
و زمانی که جشن
خوردادگان نیز از راه می رسد، ایرانیان –و اکنون بیشتر زرتشتیان-
به سرچشمه ها یا کنار رودها و دریا می روند و پس از ستایش، روز
را با شادی و سرور و رامش با خانواده و دوستان می گذرانند.
همچنین، پس از جشن
خردادگان، در روزهای ویژه، زرتشتیان برای نیایش، به نیاشگاه های
کهن خود که اینک در نزدیکی یزد و کرمان هستند، می روند. و ماه
خرداد، آغاز این جشن ها و آیین هاست.
خردادگان؛ جشن
کمال زیبایی های طبیعت در آمیزش کمال آفریدگار خجسته باد.
www.savepasargad.com
کمیته بین المللی نجات پاسارگاد
|