International Committee to Save

the Archeological Sites of Pasargad

 

Link to Persian Section

 

1

 

يوند به صفحه اصلی مارچ 2011
 

سال 1390 خورشیدی ـ 2550 پاسارگادی  خجسته باد
 

 

در ضرورت برپاداری آیین‌های ملی

از: مهدی جلیل خانی

«جریان تاریخ ما، حتا فرهنگ‌اش هیچ وقت تداوم نداشته، صد سال دویست سالی رشد و تحولی و حتا تکاملی دیده می‌شود، آن‌گاه ناگهان ضربه فرود می‌آید، انگار تبری تنه را از ریشه جدا کند، و ما دوباره برمی‌گردیم به دوره‌ی عشیره‌ای، به تمدن قبل از شهرنشینی و همه‌چیز را از نو شروع می‌کنیم.»1

هم‌دلی، هم‌داستانی و هم‌زبانی بی‌گمان بیش از دیگر عوامل، پایه‌ی هم‌بستگی افراد یک ملت است. زیرا اشتراک زبان و یک‌سانی آداب و رسوم و معتقدات و سنن ملی چیزی نیست که در مدتی کوتاه به وجود آید، بلکه باید قرن‌ها بگذرد تا بسان زنجیری استوار و بادوام، دل‌ها را به هم ربط و پیوند دهد.

زبان، مایه‌ی تفهیم و تفاهم است. تا زمانی که انسان میان هم‌زبانان خود به سر می‌برد، احساس تنهایی و غربت و رمیدگی و پژمردگی نمی‌کند. اما اشتراک تاریخ و آداب و رسوم و سنن‌ ملی، به تعبیری در استوار داشتن اساس قومیت و ملیت از زبان هم مؤثرتر و قوی‌تر است؛ زیرا این‌ها به گذشته‌های بسیار دور می‌پیوندند و بر اثر گذشت زمان، به کمال و استواری و باروری می‌رسند.

نگهبانی و گرامی داشتن این رسوم، آداب و معتقدات ملی که پس از سپری شدن روزگاران دراز و پشت سر نهادن نشیب‌ها و فرازها، هم‌چنان به اصالت و تازگی و زیبایی و تابناکیِ نخستین، به‌جا مانده، ما را به هم نزدیک‌تر و دم‌سازتر و یگانه‌تر می‌کند؛ و چون به دیده‌ی تأمل و اعتبار بنگریم، برای ما از تمدن و فرهنگِ بارور و خیره‌کننده‌ی باستانی‌مان حکایت‌ها و داستان‌های شوق‌انگیز می‌گویند؛ پس درمی‌یابیم که نژاد از پدران گرانمایه و شایسته‌ای داریم که پدیدآورنده‌ی این آیین‌ها و سنت‌های نیکو بوده‌اند.

وقتی جشن فرخنده‌ی نوروز جان‌افروز را برپا می‌داریم، تاریخ باستانی پُربرگ و با آفرین ما، پیش دیده‌ی دل‌مان گشوده می‌شود و آن‌گاه که در مراسم جشن نوروز، چهارشنبه‌سوری و سیزده‌به‌در شرکت می‌جوییم یا شرح آن را در دفترها می‌خوانیم، به یاد می‌آوریم که این آیین‌ها و آداب و رسوم و جشن‌ها، مایه‌ی همبستگی و هم‌پیوندیِ دل‌های ایرانیانِ پاک‌نژادی است که در سراسر ایران‌زمین می‌زیسته‌اند.

برپاداری جشن نوروز حتا در روزگار خلیفگی دودمان اموی، نزد ایرانیان رایج مانده است؛ هرچند نوروز برای ایرانیان در آن روزگار تیره مایه‌ی بلا و گزند شده بود، اما در زنده نگه‌داشتن آیین نوروز در آن روزگاران پُر ادباری که خلیفگان عرب و چاپلوسانی که عرب‌مآبی را مایه‌ی پیشرفت خود ساخته بودند و با سنت‌های ایرانی سخت دشمنی می‌نمودند و آن‌ها را نشان کفر و مجوسی‌گری وانمود می‌کردند، باز ایرانیان دست از سنت‌های ملی خود برنمی‌داشته‌اند.

نوروز باستانی، از سنت‌هایی است که از ابتدای حاکمیت آریایی‌ها در ایران‌زمین تا امروز به نحو بارزی در فرهنگ ایران پابرجا و محکم برقرار مانده، و تجلی و نمودار پرفروغ‌ترین یادگار تاریخی ملت ما در تمام اعصار و قرون تاریخ خود است.

جشن فروردین، یگانه جشن ایران قدیم است که تا به امروز پایدار مانده و بزرگ‌ترین عید ملی ایران شمرده می‌شود. اگر از دیگر عیدهای بزرگ ایران قدیم مانند مهرگان و سده و غیره جز نام و نشانی باقی نمانده است، آن‌چه از تاریخ و آثار غنی ادبی ایران بر‌می‌آید، نوروز در طول تاریخ از طرف بزرگان و مردم ایران باشکوه و جلال برپا شده است و همه‌ساله، همگان با بی‌صبری هرچه تمام‌تر، در انتظارش هستند و با انجام مراسمی خاص و پوشیدن جامه‌های نو و دید و بازدیدها و دادن و گرفتن عیدی، مقدم‌اش را گرامی می‌دارند.

خلفای عباسی مانند هارون‌الرشید و وزرای ایرانی آن‌ها، که از خاندان برمک بودند، به آداب و رسوم ایران پیش از اسلام توجه ویژه‌ای داشتند که از آن جمله آتش‌افروزی نوروزی بود که مردم در شب نوروز آتش‌هایی می‌افروختند و گرد آن شادی و جست‌و‌خیز می‌کردند. این رسم باقی ماند و در روزگار عباسی، در بغداد، متداول گردید و بعدها آتش‌افروزی چهارشنبه‌سوری از همین‌جا به یادگار ماند.

امید است که این رسم کهن نیز که از یادگارهای ایران‌باستان و نموداری از ذوق و خوش‌بینی و امید به زندگانی ایرانیان است، برای قرن‌ها باقی و پایدار بماند.

باری، از پس آن‌همه تاخت و تازها فقط همین زبان فارسی و آیین‌های کهن و باستانی برایمان مانده است. هر بار کسی آمده و این خاک را به خیش کشیده است؛ اما با همین چسب و بست زبان و آیین بوده که باز هم جمع شده‌ایم، مجموع‌مان کرده‌اند. 2

 

نوروز این سند هویت ایرانی و بهار در راه که امیدوارم بارآور آزادی باشد، بر همه‌ی ایرانیان مشتاق زندگی بهتر مبارک!

 

پانوشت:

   بره‌ی گمشده‌ی راعی (رمان)، هوشنگ گلشیری، تهران: کتاب زمان، 1356

نقل به مضمون گفتاری از زبان یکی از شخصیت‌های داستان آینه‌های دردار (داستان بلند)، هوشنگ گلشیری، تهران: انتشارات نیلوفر،

 

منبع مورد استفاده:

نخستین جلسات سخنرانی و بحث درباره‌ی جشن نوروز و چهارشنبه‌سوری و سیزده‌بدر، تهران:

وزارت فرهنگ و هنر، آبان‌ماه 2536/1356

 

www.savepasargad.com

کمیته بین المللی نجات پاسارگاد