|
18 ژانویه 2011 |
موریانه ها به جان عالی قاپو افتاده اند
براثر بی توجهی مسئولین میراث فرهنگی
بنای زیبای دوران صفویه در حال تخریب است
هشدار سال گذشته کمیته نجات در همین مورد
از: دریا قدرتی پور
غربت صدا و لحن اندوهناک ترانه پیرمرد چنان سوزی دارد که نام عالیقاپو سخت در حافظه ریشه میدواند. عالیقاپو اما بیش از این حرف و حدیثها پرهیبت و هیمنه است. نمایش شکوه خاموشش درحاشیه بازار و محل گذر نقش جهان هر عابر کمذوق یا بیدل و دماغی را به مکث کردن و اندیشیدن دعوت میکند.
اما با همه اینها حالا پرغرور و سرافراز در دامان اصفهان بزرگ آرام گرفته و با دلربایی خاص خود، عظمت یک حکومت از دست رفته را به تصویر کشیده و رهگذران را به دامن پرمهر و عطوفت خود فرا میخواند.
عالیقاپو سایه دست حکومت مقتدرانه صفوی در اصفهان است و مثل آفتاب روشن است که وقتی جلوتر برویم و با موضوع درگیر شویم این تعابیر میتوانند چهره عوض کنند و معنای دیگری بیابند. بنابراین نباید حیرتآور به نظر بیاید که به یاد داستانهای پیرمرد بیفتیم، وقتی با خوردگیها در طبقههای بالایی عالیقاپو که در غبار نشسته روبهرو میشویم.
ردپای سلسله صفوی
خیلی یکه نخوردیم، پیش از آن یک سرباز بدون اینکه بخواهد ما را آماده کرده بود. او اصلا نمیدانست عالیقاپو چی هست، از کرمان آمده بود. برایش اینهمه تاریخ یکجا که مورد هجمه یادگاریها و موریانهها باشد جالب بود و پیش از آن هم چند نمونه دیگر، همین تلنگرها برای بیدار شدن ذهن کافی است.
ردپای سلسله صفوی وقتی روی پلههای عالیقاپو گام میگذاری پیداست، خاطره بنیانگذار این بنا، شاه عباس صفوی در ذهن زنده میشود. محوطه وسیع با ساختمانهایی متعدد که ستونهای چوبی و ضربی پهلو به پهلو در سینه دیوارها نشسته است. وارد که میشوی، تمام دغدغهها و نابهنجاریهای شهر، از صدای گوشخراش بوق ماشینها، بوی لنت ترمزهایی که جیغ میکشند و روغن سوخته اتومبیلها پشت در میماند چرا که وارد کاخ نمیشوند. اینجا به معنای واقعی مدرنیسم پشت درهای سنت معماری میخکوب میشود و راهی به درون ندارد.
فضایی آرام و دنج در نقطهای در مرکز شهر، آرامشی بیبدیل به ضمیر آدمی میبخشد. شاه عمارتی میخواست برای دیدن اسبها و چوگانبازی تا چشمانداز شاه باشد. دوست داشت بالاتر از دیگران بنشیند و پس از حصول اطمینان از برقراری نظم، بر کرسی پادشاهیاش تکیه بزند و آرامش پیدا کند.
عالیقاپو از تولد تا امروز، دستخوش تغییراتی کوچک و بزرگ شده است، تا امروز که سایههای پهن عمارت خود را روی تن آفتاب پاییزی برسنگفرش جلوی عمارت ولو کردهاند؛ حالا اما عالیقاپو خاموش خرامیده تا شمارش معکوسش را مترو یا هر پدیده مدرن دیگری تمام کند.
حالا با آنکه امیدواریم تیرآهنهای کمکی فروریختن ستونها را به تعویق بیندازد و تلاش موریانهها با تعویض بخشهای چوبی متوقف شود، باز هم دلمان میگیرد، شاید به خاطر آن همه یادگاری که روی سینه ساختمان چسبیده است.
اینها حکایت ساختمانی است که حالا چگونگی بنا گذاشتن خشتهای اولش را دریافتهایم، ولی با این روند بازدید و پاسداشت و نگهداری در واپسین لحظههای حیاتش در نصف جهان به آخرین روزهای این ساختمان میاندیشیم که چگونه ورق خواهد خورد.
عالیقاپو، پناهگاه پرندگان مهاجر!
گویا اصفهانی که در هر خم کوچه پسکوچهاش نشانهای از سنتها و آداب و رسوم گذشته است عمارت عالیقاپو را غریبتر از دیگر آثار باستانی در دلش نگه داشته ولی عالیقاپو همچنان در قلب نقش جهان خودنمایی میکند و معلوم نیست که تا کی خواهد توانست زیر بار غربت و بیتوجهی دوام بیاورد؟ این عمارت که در قرن یازدهم هجری در ششطبقه ساخته شده است حاصل دسترنج هنرمندانی است که در هر طبقه تزئیناتی را بهوجود آوردهاند. از قسمتهای مهم آن کاخ ایوان طبقه سوم با حوضی مسی در آن و تالار پذیرایی همین طبقه است که با زیباترین نوع نقاشی و ستونهای چوبی بینظیری است که اغلب کارهای هنری است که به وسیله رضا عباسی هنرمند مشهور آن دوره انجام شده است، اما با بیوفایی برخی مسؤولان روبهرو شده و موریانهها آن را از قالب تهی کردهاند. این را میتوانی به راحتی با یک نگاه ببینی؛ از سوراخها و حفرههایی که بر چهره این بنا است.
به گفته یکی از مسؤولان حفاظت عمارت عالیقاپو شکاف و حفرههای ایجادشده در دیوارهها هر روز گستردهتر میشود به نحوی که بسیاری از حفرههای ایجادشده در جرز دیوارها محل امنی شده تا پرندگان مهاجر از سرمای موذی در امان باشند. در ستونها نیز سوراخها و خرابیهای ایجاد شده توسط حشرات کاملا با چشم غیرمسلح قابل مشاهده است.
وی میافزاید: «عمده علت این مسائل نبود پوششی مناسب روی جداره ستونها و روغن نزدن سطح آنهاست که متاسفانه در نمونههایی که چوب در سازه بنا استفاده شده است، این مشکل آشکارا به چشم میخورد؛ مثلا در کاخ عالیقاپو برای جلوگیری از موریانهخوردگی ستونهای چوبی، مادهای در آنها تزریق شده است، اما طی سالها باز این چوبها آسیبپذیر شدهاند.«
علاوه بر آن نقاشیهای روی دیوارههای طبقات سوم نیز بر اثر تماس دست و رعایت نکردن قوانین توسط بازدیدکنندگان در آستانه از بین رفتن و محو شدن قرار گرفته است و تنها با پوشش مناسب این نقاشیها به وسیله قاب شیشهای است که این مشکل قابل حل است.
یکی از کارشناسان که نخست از دادن اطلاعات به دلیل پایان نگرفتن تحقیقات اجتناب میکرد، در نهایت حاضر شد به چند سوال پاسخ دهد.
وی در پاسخ به این سوال که کدام قسمتهای عالیقاپو بیشتر آسیب دیده است، گفت: «سقف بنا به دلیل چوبی بودن آن تخریب شده است. موریانهها حمله کردهاند و اگر باران شدیدی در اصفهان ببارد احتمال تخریب آن دوچندان خواهد شد.»
درحالحاضر گروهی از کارشناسان میراث فرهنگی اصفهان در حال تعمیر بنا هستند، اما او مدعی است که این افراد چندان آشنا به کار خود نیستند.
آخرین مرحله بازسازی عالیقاپو پیش از انقلاب اسلامی بوده که به لحاظ چوبی بودن سقف آن مرمت هر چه سریعتر آن را الزامی میکند.
تازه اینها در حالی است که محافظان کم هستند، نگهبانی هم در کار نیست. این را وقتی میفهمی که فرهنگ بازدید آثار تاریخی هم اینقدر پایین باشد که مجبور شوی بر مرگ تدریجی این بنا افسوس بخوری.
چرا عکاسی ممنوع؟
به گفته یکی از دوستداران میراث فرهنگی، فرهنگ بازدید از آثار تاریخی در کشور ما ناقص است و بعضی از افراد با اینکه در بسیاری از محلها تاکید شده که از دوربین عکاسی یا فیلمبرداری استفاده نکنند ولی باز این اتفاق میافتد. در واقع این اشعهها مثل مایع سفیدکننده، خاصیت پاککنندگی و محوکنندگی دارد که باعث میشود کیفیت آثار تاریخی اعم از ابزار یا نقاشیها را پایین آورده و رنگ آن را از پررنگی، شفافی و براقی خارج کند و در حقیقت باعث تجزیه رنگها در درازمدت شود. اما متاسفانه مسؤولان میراث هنوز برای این مورد فکری نکرده و امری که میتوان با یک حفاظ شیشهای از آن جلوگیری کرد را در بروکراسیهای عریض و طویل اداری نگه داشتهاند.
سلیمی میافزاید: «همچنین بر اثر ریزش باران و هدایت نکردن آب آن توسط ناودانهای نصبشده، لبه دیوارهها و ایوانهای عالیقاپو تخریب و قسمتهایی از لبههای ایوانهای اصلی دچار فرسایش شده است.»
عالی قاپو کوتاه می شود؟
به موازات و در تایید این اظهارات علیرضا مساح کارشناس آثار باستانی نیز با اشاره به تعمیر برخی از ستونهای اصلی ایوان عالیقاپو اظهار داشت: «تعدادی از ستونهای ایوان در سالهای گذشته تعمیر شده اما در صورت عدم تسریع در تعمیر دو ستون باقیمانده، شاهد سرعت تخریب در ایوان اصلی خواهیم بود.»
وی افزود: «فرسودگی دیوارنگارهها و نقاشیهای ساختمان بر اثر تماس دست و تحمل نداشتن پلهها هنگام افزایش بازدیدکنندگان بهخصوص در ایام نوروز، از دیگر مشکلات عالیقاپو به شمار میرود.»
مساح تصریح کرد: «بنای عالیقاپو بهعنوان یکی از آثار بهثبترسیده در فهرست آثار تاریخی یونسکو است اما فاقد راهنما و بروشوری جهت معرفی آن به بازدیدکنندگان است و متاسفانه بسیاری از مسؤولان با بیتوجهی تنها مراقب این هستند که ارتفاع ساختمانهای اطراف بیشتر از عالیقاپو نشود و این در حالی است که در صورت ادامه روند کنونی، شاهد تخریب و کاسته شدن ارتفاع ساختمان عالیقاپو خواهیم بود.»
این گفتهها را با یکبار دیدن این بنای تاریخی که خود سر به آسمان ساییده و شکوهش از پایین خیلی بیشتر نمایان است، بهتر میتوان درک کرد؛ نه وقتی که تنها با سیاه کردن چند صفحه و سطر این کاخ توصیف شده است.
و حالا عمارت عالیقاپو، پیر و فرتوت، بر پهنای آسمان نقش جهان خودنمایی میکند، انگار میخواهد نفسهای آخرین را هم شکوهمندانه تجربه کند.
این ناملایمات نسبت به یکی از آثار مهم تاریخی اتفاق غریبی است که نمیتوان از آن چشم پوشید چون این آثار از سرمایههای ملی ماست و نباید اینگونه با سازههای عظیم بیضابطه بتونی و سربهفلککشیده که با بافت قدیمی اصفهان هیچ سنخیتی با آنها ندارد و یا تصمیمات عجولانه و تفاسیری که از طرحهای جامع و تفصیلی که از سوی سازمانهای ذینفع یا ذیربط در بخش معماری و شهرسازی در اصفهان انجام میگیرد سیمای آن را مخدوش کرد.
دلیل این مساله هم واضح است چه اصفهان نه تطابق و همجنسی با شهرهای صنعتی دارد و نه همنفسی با شهرهایی که بر پایه موازین ارزشی خود نگهداری میشوند، پس اگر در سمینارها و همایشهای فرهنگی اصفهان را ستایش میکنیم چطور حاضر نیستیم خصایص مردمی و طبیعی آن را بشناسیم و بر پایه ارزشهای بنیادی تاریخیاش برنامهریزی کنیم.
تکذیب میکنیم
ترمیم این بنا درحالحاضر در دست اجرا است و این درحالی است که حیدریپور رئیس سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری اصفهان نظری غیر از این موارد دارد. او وجود موریانه را تکذیب میکند و میگوید: «اینها همه مال گذشته بوده و عالیقاپو حالا از سوسک چوبخوار و موریانه بری است و این موارد کنترل شده است.» به گفته او «هر جا موریانه زده مورد مرمت قرار گرفته و به زودی داربستهای 160 متری که این بنای باشکوه را سالهاست در هم پیچیده برداشته میشود.»
حیدریپور نهایت زمان اسارت عالیقاپو در دست اسکلتهای تمامفلزی را تا آخر امسال میداند و میگوید: «گزارشهایی از وضعیت این بنا تهیه شده و گروههای کارشناسی نیز اقداماتی در زمینه چگونگی ترمیم و هزینههای آن انجام دادهاند که به زودی برای تمام قسمتهای بنا قابل اجرا است.»
تاریخچه
اما اعتبارات کم برای بنایی که در جهان شهرتی بینظیر دارد نمیتواند دلیلی برای عدم حفظ و نگهداری آن باشد. عمارت عالیقاپو یکی از منحصربهفردترین بناهای تاریخی اصفهان است که در زمان شاه عباس اول در میدان نقش جهان بنا شد. این بنای تاریخی همراه با دیگر بناهای میدان نقش جهان در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده است ولی مرمت ستونها و سقف عالیقاپو پیش از انقلاب توسط گروهی از مرمتگران ایتالیایی آغاز شد که اکنون با وقفهای بیش از 15 ساله از سر گرفته شده است.
مرمت عمارت عالیقاپو، بهخصوص در بخش ایوان و استحکامبخشی ستونهای این عمارت صفوی از حدود سال 1340 تا 1342 انجام شده است و تا امروز ادامه دارد.
یکی از کارشناسان مرمت سازهای عمارت عالیقاپو با بیان این مطلب ادامه میدهد: «در سالهای پیش، مرمتهایی در عمارت عالیقاپو انجام شده بود، بهخصوص در سال 1340 تا 1342 که بهدلیل نبود استحکام کافی در ستونها و نداشتن تحمل بار سقف عمارت، طرحی برای استحکامبخشی ستونها آماده شد تا بار اصلی ایوان را روی ستونها منتقل کند. طی طرحی برای مرمت این بنای تاریخی وسط هر ستون یک ستون آهنی کار گذاشته شد و سپس قسمت چوبی آن بهعنوان ظاهر کار روی ستون آهنی قرار گرفت تا از نظر جلوه بیرونی، طرح نخستین حفظ شود؛ ولی با این کار، بار اصلی روی ستونهای آهنی منتقل میشود.»
به گفته صبری، با ورود گروه ایزمئو از ایتالیا به اصفهان، این روش برای مرمت دنبال شد و حدود 11 ستون از 18 ستون در ایوان این عمارت در مدت 40 سال به این نحو مرمت شدند.
او درباره ادامه مرمتها در عمارت صفوی عالیقاپو طی چند ساله اخیر، ادامه میدهد: «با تشخیص ضرورت ادامه مرمت ستونها، کارشناسان، مدیران و مسؤولان همراه یک گروه فنی در تهران در این زمینه به تبادل نظر پرداختند و طرحی تهیه شد تا همان روش مرمت در قسمت پایین ستونها ادامه یابد و علاوه بر کارهایی که قبلا برای این استحکامبخشی انجام میشدند، به استحکامبخشی لازم در زیرستونها و حتی در سرستونها مصمم شدند.»
صبری زمان آغاز ادامه مرمت ستونها را اوایل سال 1384 دانست و افزود: «از زمان آغاز کار، حدود یک سال بهدلیل انجام بررسیها و مطالعات مورد نیاز برای تهیه طرح، زمان صرف شد و یک کار مرمتی مقدماتی نیز در این زمینه انجام شد که دراین میان، فقط یکسری کارهای استحکامبخشی انجام میشدند.»
وی درباره دیگر کارهای در حال انجام در عمارت صفوی عالیقاپو، اظهار داشت: «کف ایوان مرمت و بازبینی و آجرفرشهای آن تعویض شدند و فاصله میان دو طبقه از خاکها و مصالح فرسوده خالی و سبکسازی شده. مهاربندی توسط آهنکشی نیز به جای چوبهایی که استحکام خود را از دست داده و قابل استفاده نبودند، نصب شده است. همچنین سقف تزئینی ایوان که بهصورت دوپوش بوده است از باد، باران، آفتاب، سرما و گرما در برابر سقف زیرین محافظت میکند که در بعضی قسمتها به فاصله نیممتر و در بعضی دیگر به فاصله سهونیم متر قرار گرفته است.»
صبری یکی از معدود مردان دلسوز ابنیه تاریخی اصفهان در ادامه میگوید: «روی سقف زیرین هنرهای چوبی وجود دارد که روی آنها، نقاشیهایی انجام شده و در قسمت سقف رویی نیز یک سقف با پیلوت گالوانیزه ساخته شده است.»
وی ادامه داد: «برخی قسمتهای سقف حدود 70 یا 80 سال پیش بهصورت کلی ریخته و سوراخ شدهاند که بعدها بهخاطر یکسری برنامههای تشریفاتی تختهکوبی شده و روی تختهها مانند طرح و فرم آلت و لقط، نقوش تزئینی و هندسی روی تختهها اجرا شدهاند. در کنار این عملیات، همزمان مرحله تمیزکاری سطوح چوبی انجام میشود. همچنین با توجه به امکان حمله موریانهها، بخشهای مرمتشده موریانهزدایی وتلهگذاری میشوند تا از حمله حشرهها و مواد بیولوژیکی و موریانه در سالهای آینده جلوگیری شود«
http://www.persigulf.com/home/news.php?NewsID=190111101034