International Committee to Save

the Archeological Sites of Pasargad

 

Link to Persian Section

 
 
يپوند به صفحه اصلی  آگوست 2011

 

 

نابودی میر ملاس  نخستین رنگ نگاره های روی سنگ ایران

از: سليمان لطفي‌نيا

سنگ‌نگاره‌هاي غار دوازده هزار ساله‌ي «ميرملاس»  ديگر ديده نمي‌شوند.
پس از آن‌كه نام ميرملاس و نگاره‌هاي آن بر سر زبان‌ها افتاد، بسياري بر آن شدند تا از اين ميراث گرانبهاي بشري ديدن كنند. به شوند آن‌كه هيچ كاري براي نگهداري از اين غار نشده‌است، هركس كه به آنجا رفته‌است، تا جايي كه توانسته به اين نگاره‌ها آسيب زده‌است، آنجا كه ديگر چيزي از اين نگاره‌‌ها بر جاي نمانده‌است. هر كس با هر‌آن‌چه در دست داشته، از زغال  و رنگ‌هاي اسپري گرفته، تا تيشه، كلنگ، چاقو و سيغ، تلاش كرده تا يك يادگاري از خود بر روي نگاره‌ها بر جاي گذارد.از اين‌رو تنها چيزي كه بر جاي نمانده، همان نگاره‌هاي تازه‌كند هستند. در اين ميان طبيعت نيز بيكار ننشسته و گاهي آب، تابش خورشيد، و نيز شوره‌هاي آهكي آن‌چه را كه از دست مردم جان به‌در برده را نابود ساخته است. اين در حالي است كه يونسكو در‌باره‌ي سنگ‌نگاره‌ها چنين مي‌گويد:
١- هرگز آن‌ها را لمس يا خيس نكنيد.

٢- هرگز روي آن‌ها اثر نگذاريد و چيزي اضافه نكنيد.

٣- روي آن‌ها راه نرويد.

٤- همان‌گونه كه هستند بگذاريد تا بمانند. ٥- تنها از آن‌ها عكس بگيريد.
در پنجاه و سه كيلومتري شهرستان كوهدشت، و در جاده‌اي كه به سوي شمال خاوري(:شرقي) مي‌رود، بر بالاي كوه باستاني «سرسرخين»(به زبان بومي :سرسورين) غاري به نام ميرملاس بوده‌است كه امروزه بخش بيروني آن فرو ريخته و تنها سايباني از آن بر جاي است. بر روي ديواره‌هاي سنگي اين غار، براي نخستين‌بار در ايران رنگين‌نگاره‌هايي يافته شد كه پيشينه‌ي آن‌ها به دوازده هزار سال مي‌رسد. اين نگاره‌ها به رنگ‌هاي قرمز، صورتي، سياه و اندكي زرد هستند. اندازه هر كدام از آن ها ده تا سی سانتیمتر است‌. اين‌نگاره‌ها صحنه‌هايي از شكار، رزم، درگيري و كارهاي روزمره را به نمايش مي‌گذارند. نقش‌هاي جانوراني چون گوزن، بزكوهي، گاو، سگ، روباه و بويژه اسب بر روي سنگ‌هاي ميرملاس بسيار ديده مي‌شود. در يكي از نگاره‌ها سواري در هنگام شكار گوزن و در حالي كه دست خود را بالا برده‌است ديده مي‌شود. نگاره‌هاي ميرملاس نمايانگر زندگي مردم پيش از خشك شدن دره‌ها و هنگامي است كه هنوز جلگه‌ها و پستي‌ها براي پايين آمدن انسان‌ها از بلندي‌ها و كوه‌ها آماده نبوده‌اند. هرچند اين نگاره‌ها ساده هستند اما مي‌توان روح هنري نهفته در آن‌ها را به روشني دريافت. گرچه ارزش آن‌ها بيشتر به شوند پيام‌هايي است كه از گذشتگان به ما مي‌رسانند، نه هنري بودنشان.
بزرگي اين نگاره‌ها در اين است كه آن‌ها نخستين تراوشات هنري مردمان غارنشين اين سرزمين به شمار مي‌روند. پس از آن، هنر همين مردم آرام آرام پيشرفت كرده و به نسل‌هاي ديگر رسيده‌است. تا اين‌كه در هزاره‌ي نخست پيش از ميلاد خود را هرچه زيباتر در هنر و صنعت «برنز» نشان داد. تكنيك و صنعتي كه در جهان بي‌مانند است و داري شناسه‌ي ويژه خود، بنام مفرغ لرستان است.
بي‌گمان غار ميرملاس در كنار نگاره‌هاي «هوميان» كه آن‌ها نيز در همان نزديكي‌ها هستند، رمز و راز بسياري را در خود پنهان كرده و گوياي شادي و اندوه مردماني هستند كه در هزاره‌هاي پيش در‌آنجا مي‌زيسته‌اند و دسترنج سرپنجه‌ي هنرمندانه‌شان بر سنگ‌هاي سخت، پس از گذشت دوازده هزار سال همچنان پابرجا مانده‌است. غار ميرملاس پس از غار «لاسكو» و «كركس» سومين غاري است كه در جهان نگاره‌هايي رنگين بر روي ديواره‌هاي خود دارد. 
با ديدن آنچه بر سر نگاره‌هاي ميرملاس آمده است، انسان با خود مي‌انديشد كه چرا بايد نگهداري از اين ميراث دوازده  هزار ساله بشري به‌دست فراموشي سپرده شود تا امروزه ديگر چيزي از آن  بر جاي نماند؟ 

 


اين غار در طبيعت بكر و زيبايي قرار گرفته است

طبيعت پيرامون غار تاريخي ميرملاس


نمونه‌اي از رنگين‌نگاره‌هايي كه تا چند سال پيش به سادگي ديده مي‌شد ولي اين‌روزها با تلاش بسيار و چرخاندن سر به جهت‌هاي گوناگون بايد تلاش كرد تا فهميد كه اين نگاره چيست.

رنگين‌نگاره‌‌هاي سال های هزار و سیصد و هفتاد شش و هفت روي رنگين‌نگاره‌هاي دوازده هزارساله‌ي ميرملاس را پوشانده‌اند. تا به كي مي‌خواهيم چنين رفتار كنيم. راستي چه آموزشي براي پاسداري از تاريخ و آثار گذشتگان داريم كه توقع داريم مردم، آن را به كار بندند. در كدام كتاب درسي درباره‌ي چگونگي پاسداري از يادگارهاي تاريخي سخن گفته شده؟  







فرتورها از سليمان لطفي‌نيا  است.

از: سایت مرداد

www.savepasargad.com

کمیته بین المللی نجات پاسارگاد