|
سه پرسش در ا رتباط با سال «محیط زيست و ميراث طبيعی ايران»: دکتر اسماعيل نوری علا جامعه شناس و نويسنده
1ـ امسال بنياد ميراث پاسارگاد، در جهت جلب کمکی ملی و جهانی به حل بحران هراس انگيزی که سرزمين مان را از نظر محیط زيست در خود گرفته، سال 1389 را «سال محیط زيست و ميراث طبيعی ایران» نام گذاشته است. شما با اين حرکت موافقيد؟ اسماعيل نوری علا :حتماً. داستان رابطهء انسان با محيط زيست اش همان حکايت «يکی بر سر شاخ و بن می بريد» است؛ کدام عاقلی تن به نابودی طبيعتی می دهد که در آن بدنيا می آيد، از آن می خورد و در آن می گردد و به آن بر می گردد؟ با اين تفاوت که فاصلهء بين بن شاخه را بريدن با سقوط کردن و سرشکسته شدن کوتاه است و فاصله نابود ساختن محيط زيست، و در اثر آن حيات را به خطر انداختن، می تواند بلند باشد و ـ پس ـ تنها انسان بی آينده يا فاقد آينده نگری است که دو قدمی جلوی پايش را نمی بيند، به فرزندان و نوادگان و آيندگان خود و ديگر انسان ها فکر نمی کند، و هنوز از محيط وحش برون نيامده است. چنين انسانی ويرانگر و تجاوز کار است، همچون آشوربانيپال می کشد و خراب می کند و می سوزاند و با توانائی هائی که تکنولوژی امروزی در اختيارش می گذارد اين تخريب را در مقياسی بسيار وسيع انجام می دهد. به همين دليل، اعتقاد دارم که ـ مثلاً ـ تنها در يک جامعهء آگاه و درک کنندهء اهميت سلامت محيط زيست است که می توان به اين شعار «انرژی هسته ای، حق مسلم ما است» انديشيد و به ياد آورد ماجرای چرنوويل روس ها را که موجب شده تا هنوز در آسيای غربی ـ که وطن ما هم در آن قرار دارد ـ کودکان ناقص بدنيا آيند. يک جامعهء آگاه چگونه ممکن است به خامنه ای ها و احمدی نژادها اجازه دهد که چرنوويل ديگری در کنارهء خليج فارس برپا کنند و تخم زندگی را در حساس ترين منطقهء جهان بسوزانند؟
2 ـ چه کارهایی حاضريد در جهت جلوگیری از آلودگی محیط زيست و ميراث طبيعی سرزمين مان بکنيد؟ اسماعيل نوری علا :کار مستقيم چندانی از من بر نمی آيد، بخصوص که در زمينهء مسائل محيط زيستی تخصصی ندارم. اما اعتقادم بر اين است که تا اين حکومت جاهل بر سر کار است ما با فاجعه پشت فاجعه روبرو خواهيم شد و به ناچار، آب اگر در دست داريم بايد زمين بگذاريم و بکوشيم تا سايهء نحس اين ويرانگران زندگی ستيز را از سر ملت خود کوتاه کنيم. من به اين سودا نه تنها قلم می زنم و سخن می گويم، که حتی نفس می کشم.
3 ـ چه سفارشی برای مردم و کوشندگان محیط زيست داريد؟ اسماعيل نوری علا :من شنيده ام که اغلب سفارش می شود که مسائل غير سياسی را سياسی نکنيد. من اين سخن را نمی پذيرم و قبول ندارم. در يک حکومت استبدادی و رانت خوار و بی وجوب پاسخگوئی، تنفس هم سياسی است، چرا که اين دود و سرب و زهر کارخانه های بی رويهء سياست کاران و اعوانشان است که ريه ها را می سوزاند و سرطان را در پيکر آدميان پرورش می دهد و محیط زيست را به «ميهمانخانه مهمان کش روزش تاريک» مبدل می سازد. اين سياست کاران بی عرضه و نادان و مغرض اند که رودخانه ها و درياچه ها می خشکانند، مرغان را هلاک می کنند و ساکنان ستر و عفاف حرم ملکوتی جنگل ها را به ضربهء تبرهاشان آواره می سازند. پس راه حل من در مرحلهء نخست سياسی است و آنگاه، البته، اجتماعی و فرهنگی و آموزشی. براستی که اين راه حل های دگر همه ممکن اند اگر اراده ای درستکار و سنجنده پشت شان بکار مشغول باشد. پس، فکر می کنم که خواست پاکسازی و پاک نگاهداری محيط زيست را همه بايد جزو همهء ديگر مطالبات حقوق بشری ملت ايران قرار داد و در خيابان و تريبون های بين المللی به فرياد مطرح نمود و فراموش نکرد و به ياد همگان نيز آورد که محيط زيست آدمی بی اهميت تر از آزادی و اختيار او نيست.
کميته بين المللی نجات پاسارگاد
|