|
8 جون 2010 |
پاسارگاد رها شده و در خطر
مراکز گردشگری میراث کهن ایران بصورت متروک یا با بی اعتنایی رها شده اند و بسیاری از آنها به سوی تخریب رفته اند.
گفتگوی فاطمه علی اصغر با کورش زعیم
فاطمه علی اصغر: درحال حاضر امکانات گردشگری آرامگاه کورش را چطور ارزیابی می کنید؟
کورش زعیم: امکانان گردشگری در پاسارگاد و در رابطه با آرامگاه کورش صفر است. پاسارگاد به علت مخالفت رسمی اعلام نشده با موجودیت آرامگاه کورش، هیچ توجهی به آن نشده است. جاده چند کیلومتری منتهی به دشت پاسارگاد در حالت روستایی متروک خود مانده و هیچگونه امکانات رفاهی یا خدماتی در آن مسیر که بایستی مملو از جنب و جوش و انواع جاذبه های گردشگری باشد به چشم نمی خورد.
فاطمه علی اصغر : چرا در سال های اخیر و با توجه به برجسته شدن مسئله گردشگری در ایران، امکانات مجموعه پاسارگاد تغییر شگرفی پیدا نکرده است؟
کورش زعیم: سیاست گردشگری دولت نهم و دهم بیشتر گرد مراکز مذهبی و بقاع متبرکه برنامه ریزی می شده است. ما در هیچ جایگاه میراث کهن ایرانی و میراث جهانی کشورمان توجهی در این چند سال اخیر مشاهده نکرده ایم. تقریبا همه مراکز گردشگری میراث کهن ایران بصورت متروک یا با بی اعتنایی رها شده اند و بسیاری از آنها به سوی تخریب رفته اند. از سوی دیگر، شمار گردشگران خارجی در ایران بسیار ناچیز است. بیشتر گردشگران خارجی را زائران شیعه تشکیل می دهند که برای زیارت مشهد، قم یا جمکران به ایران می آیند و آنان معمولا با کمترین امکانات قانع هستند. گردشگران بین المللی به علت سیاستهای محدود کننده اجتماعی در جمهوری اسلامی و نیز به علت موقعیت و سیاستهای بین المللی کشور، از آمذن به ایران پرهیز می کنند.
فاطمه علی اصغر: چرا طرح های بزرگ گردشگری در مجموعه پاسارگاد اجرایی نشده و سرمایه گذارهای خارجی در این زمینه جذب نمی شوند؟
کورش زعیم: این غفلت دلایل بسیار دارد. نخست اینکه مجموعه پاسارگاد در طی سی سال گذشته پیوسته مورد بی مهری مقامات جمهوری اسلامی بوده و از پنج سال پیش این بی مهری بشدت افزایش یافته است. دوم اینکه سرمایه گذاران خارجی در این مدت بطور کلی از سرمایه گذاری در ایران گریزان بوده اند. درطی پنج سال گذشته، حتا آنها که اقدام به سرمایه گذاری کرده بودند، سرمایه خود را از ایران خارج کرده اند یا عزم خروج دارند. سوم اینکه صنعت گردشگری در ایران به علت سیاستهای محدود کننده اجتماعی هرگز پا نگرفته و ایران در فهرست گردشگری مردم جهان مرفه نیست، بنابراین، مسافران گردشگری در ایران بسیار اندک هستند. سرمایه گذاران هم در جایی سرمایه خود را به کار می گیرند که برایشان بازگشت و سود مناسب داشته باشد. در حال کنون، ایران چنین جاذبه ای ندارد. چهارم اینکه، جایگاههای تاریخی و میراث کهن و پیش از اسلام در ایران که بیشترین جاذبه گردشگری جهانی را دارا می باشند، در الویت توجه دولت جمهوری اسلامی نبوده و نیست. بنابراین، امکانات گردشگری هم در آن جایها بوجود نیامده و تبلیغ هم نمی شوند، بجز توسط برخی بنگاههای گردشگری خصوصی و دلسوخته که امکانات و برد آنها اندک است.
فاطمه علی اصغر: قابلیت ها و پتانسیل های گردشگری پاسارگاد را توضیح دهید؟
کورش زعیم: قابلیت گردشگری جایگاهای میراث کهن ایران، بویژه پاسارگاد و تخت جمشید، فوق العاده است. گردشگری جایگاههای تاریخی و میراث فرهنگی ایران زمین می تواند درآمدی بیشتر از فروش نفت برای کشور داشته باشد. کشور ما یکی از پنج کشور جهان با میراث تمدن کهن است و می تواند سالانه بیش از ده میلیون نفر گردشگر را جذب نماید که اگر هر کدام پنج هزار دلار خرج کنند، می شود پنجاه میلیارد دلار. البته بخشی از این هزینه را برای خرید یادگاری و کاردستی ایرانی صرف خواهند کرد که صنعت صنایع دستی را تکان خواهد داد و برای صدها هزار نفر شغل ایجاد خواهد نمود.
ویژگی پاسارگاد نزدیکی به تخت جمشید است و این دو جایگاه تاریخی جهانی می توانند یکی از جلب کننده ترین قطب های گردشگری جهان شوند. خیابان طویلی که جاده شیراز را به دشت پاسارگاه پیوند می زند، در طرحی که من برای آنجا پیش بیینی کرده ام، یکی از دلرباترین خیابانهای گردشگری جهان خواهد شد و خواهد توانست برای اقامت یک هفته ای بیش از ده هزار گردشگر و بازدید روزانه سی هزار گردشگر خدمات رسانی کند. همین برنامه برای تخت جمشید می تواند اجرا شود.
طرح دیگر من، بازسازی دشت مرغاب به همان شکلی است که در زمان کورش و مورد علاقه شدید او بوده است، بطوریکه وصییت کرده بود او را در آنجا به خاک بسپارند. من مطالعاتی در این زمینه کرده ام که امیدوارم در زمان مناسب مورد استفاده قرار گیرد.
فاطمه علی اصغر: در حال حاضر وضعیت سد سیوند و آرامگاه کورش به چه صورت است؟
کورش زعیم: در طرح اصلی سد سیوند که بلندای 54 متر پیش بینی شده بود و دریاچه ای به گستره سیصد کیلومتر مربع، آرامگاه کورش آسیبی جبران ناپذیر می خورد. هنوز دلیل اقدام به ساخت این سد برای من معماست، چون همانگونه که در مقاله ای در سال 1384، نوشتم و در سخنرانی ها و مصاحبه های خود گفته ام، سد در همه زمینه ها: زمین شناسی، مکان یابی، طراحی و مهندسی، ساخت و کاربرد پیش بینی شده غلط بوده است. حتا رودخانه پولار آب کافی برای پر کردن سد نداشت و آبی را هم که داشت متعلق به حقابه های کشاورزان آن منطقه و مسیر بود. اگر هم آبی جمع می شد، دیواره های سد نمی توانستند آن را نگه دارند، و آنچه هم در دریاچه نگه داشته می شد، یک سومش بخار می شد و این بخار نه تنها ذخیره آب را نابود می کرد، بلکه به آرامگاه کورش و سازه های دیگر تاریخی آن منطقه که همه از سنگهای آهگی ساخته اند آسیب می رساند.
خوشبختانه، به علت اقدامات اعتراضی گسترده در داخل و خارج کشور، مانند آگاهی رسانی مستمر و گسترده کمیته نجات پاسارگاد، ارتفاع سد فقط تا نیمه ساخته شد، ولی در هر حال تمامی دشت تاریخی سیوند و بخش عمده ای از تنگه تاریخی و گرانبهای بلاغی (یا تنگ چشمه) زیر آب رفت، ذخیره آب کاهش پیدا کرد، رودخانه به خشگی رفت، اکوسیستم منطقه، از دشت سیوند تا دریاچه بختگان، نابود شد، کشاورزی آسیب جبران ناپذیر خورد و خوردگی سازه های آهکی منطقه با افزایش رطوبت هوا و ایجاد گلسنگ ها سرعت یافت. ما هم اینها را به صراحت در آغاز پیش بینی کرده بودیم. هزینه سد که در طی پانزده سال از سه میلیارد به بیش از نود میلیارد افزایش یافته بود، در هر حال خرج شد، ولی ارجح بود این هزینه را می دادیم تا هرگز دست به ساخت این سد نزنند.
فاطمه علی اصغر: بررسی های کنونی نشان می دهد که در حال حاضر موقعیت آرامگاه کورش چگونه است؟
کورش زعیم: آرامگاه کورش، خوشبختانه به علت متوقف شدن ساخت سد سیوند زیر آب نرفته است، ولی سطح آبهای زیرزمینی به علت فشار آب دریاچه پشت سد تا نزدیکی سطح زمین بالا آمده است. افزایش بخار آب در منطقه به علت افزایش سطح آب ساکن دریاچه نسبت به سطح آب روان رودخانه، و نیز به علت بالا آمدن سطح آبهای زیرزمینی در دشت مرغاب (پاسارگاد) و افزایش رویش گیاهی، رطوبت هوا افزایش یافته و البته این افزایش آرامگاه را آسیب می رساند. من در همان سال 84، طرحی را برای پوشش آرامگاه ارائه کردم که اگر اجازه اجرای آن را می دادند، آرامگاه را مانند یک گوهر گرانبها در یک پوشش شیشه ای با یک سیستم کنترل هوا و دما و آلودگی قرار می داد. من هنوز در تلاشم تا این طرح برای محافظت آرامگاه کورش اجرا شود و همانگونه که در نامه ام به رییس سازمان میراث فرهنگی نوشته بودم، با همیاری ایرانیان دلسوز نیازی به بودجه دولت هم نخواهد داشت.
فاطمه علی اصغر: آیا در حال حاضر مطالعات دقیقی از طرف سازمان میراث فرهنگی در زمینه تاثیر رطوبت روی پاسارگاد انجام می شود؟
کورش زعیم: تا آنجا که من آگاهی دارم، فقط اعلام کرده بودند که به نصب رطوبت سنج در آنجا اقدام خواهند کرد! ولی کار از کار گذشته و اندازه گیری رطوبت پس از وقوع، چه فایده ای خواهد داشت؟ آیا سد را تخریب خواهند کرد؟ من حتا نامه ای به وزیر نیرو نوشتم و درخواست کردم دستکم دریچه های پایینی سد را برای همیشه باز بگذارند تا دریاچه در سطح پایین تری بماند. نیاکان ما در دوهزار و پانصد سال پیش از ما باسوادتر و باهوش تر بودند، زیرا آنها فقط شماری آب بند برای جلوگیری از تخریب سیل ها و برای تامین آب کشاورزان ساخته بودند که هنوز باقی است. آنان می دانستند که زمین آن منطقه آبرفتی است، آنها می دانستند که آب فقط برای کاربرد کشاورزان و مصرف انسانی کافی است، آنها می دانستند که آب رودخانه را نباید بند بیاورند تا اکوسیستم منطقه آسیب نبیند و آنها می دانستند که آب رودخانه باید دریاچه های پایین دست را تغذیه کند تا خشک و نمکزار نشوند و کشاورزی دشتهای پایین دست آسیب نبیند، و حتا طراحی و مهندسی آنها از آین کاری که ما کرده ایم بسیار پیشرفته تر بود.
(خرداد 1389)
کميته بين المللی نجات پاسارگاد