International Committee to Save

the Archeological Sites of Pasargad

 

Link to English Section

       

1

 

پيوند به صفحه اصلی

 29  آگوست ششمین سالگشت کمیته بین المللی نجات پاسارگاد

29  آگوست ششمین سالگشت تاسیس

 

کوشندگان فرهنگی و اجتماعی  در گرامیداشت سالگرد کمیته بین المللی نجات پاسارگاد

 

 سیروس ملکوتی ـ انگلستان

موسیقدان ـ ژورنالیست

کمیته نجات: از چه زمانی با کمیته بین المللی نجات يا بنیاد میراث پاسارگاد آشنا شده اید و آیا خودتان هم با آن همکاری داشته اید؟

سیروس ملکوتی:  نابودی منابع و میراث فرهنگی در ایران از همان اغاز تولد نامیمون رژیم اسلامی در دستور کاراین رجل سیاسی جدید ضد فرهنگ می بود ، با مطرح شدن ابگیری سد سیوند که نشان از یک بیخردی و بی حرمتی به میراث فرهنگی و بشری می داد دلهره دیگری بر ما حاکم گشت. پدیداری و بنیاد کمیته بین المللی نجات قادر گردید نویدی به تک خوانی اعتراضی همه ما بدهد و یک فریاد اجتماعی را برون از هیجانات شعارگونه سازماندهی نماید. من نیز مانند بسیار دیگر از همکارانم در عرصه کار رسانه ای  در نلویزیون تیشک بارها به زوایای گوناگون از جنایت علیه بشریت در جوهر رفتاری و گمان بد اندیش رژیم اسلامی اشاره داشتم و بیشک در این راستا نمی توانستم از اسناد این کمیته خود را جدا نمایم. هر چند اندک اما قادر شدم چند گفتگو با خانم شکوه میرزادگی  و همکارانشان نیز در این زمینه داشته باشم

 

کمیته نجات:   در ششمین سالگشت تاسیس کمیته نجات پاسارگاد فکر می کنید که آیا اصولا این نوع فعالیت های فرهنگی در زمانه ما، یعنی در آغاز قرن بیست و يکم، ضروری است؟

سیروس ملکوتی:   بله، حتما امریست ضروری. این اقدام سهم و مشارکت دگرباره ما را در فرهنگ بشری نشانه می گیرد ، بار نخست اجدادمان به بنای فرهنگی برامدند که نشانه های اندک باقی و مانده از آن گواه روشنی بر قامت بلند و استوار یک فرهنگ را بیان میدارد و بیشک یکی از بنیاد های مهم بنای فرهنگ بشریت بشمار می رود و امروز با پاسداری از ان قادریم به بازخوانی ان تمدن بشری و ایرانی امداد نماییم. شاید انگیزه های غرور ملی در برخی برای تقابل سیاسی با رژیم اسلامی مهمترین عامل پیوند با چنین اندیشه ای  باشد اما بیشک این اقدام ما را به مشارکت جهانی و پیوند با میراث بشری می رساند. از چنین منظری حتی می توان به اندیشه همزیستی فرهنگی و صلح جهانی نیز توجه نمود. حفظ میراث بشری ما را با مفاهیمی همچون زیست محیطی ، و یگانگی بشریت در حرمت گذاشتن به گوناگونی های میراث انسانی  نزدیک می سازد. قرن ما قرن اگاهی بر احتمال تباهی کره زمین با همه دستاوردهای بشریست و این بنیاد  می تواند سرآغازی باشد بر مشارکت و مداخله ما  ایرانیان در این فرهنگ نوین و مدنی بشری برای ترمیم و باز سازی تمدن  و جهان پیرامونی انسان .

 

کمیته نجات: گذشته از ضرورت يا عدم آن، با توجه به این که کمیته نجات اولین کمیته بین المللی برای حفظ و پاسداشت میراث فرهنگی و طبیعی سرزمینمان است، به نظر شما چقدر توانسته است که در آگاه سازی  مردمان نسبت به  فرهنگ ایرانی، که میراث فرهنگی، تاریخی و طبیعی سرزمین مان بخشی از آن است، نقشی داشته باشد؟ 

 سیروس ملکوتی:  نسل جوان ایران امروز تفاوت های خود را با نسل پدران خود به وضوح نشان می دهد ، اگر نسل من جهانزیستی خود را در امانشهرهای ایدئولوژیک و شیوه های گوناگون مبارزه با تخریب جهان بشریت از سوی امپراتوری سرمایه می پنداشت و ترمیم و دخالت در نابسامانی های اجتماعی را به فردای واژگونی سیستم های سیاسی اقتصادی وعده می داد ، نسل معاصر با بنیاد نهاد های مدنی می خواهد در سامانه زندگیش دخالت مستقیم نموده و به ترمیم ویرانی ها بپردازد. بیشک کمیته نجات بیان خواسته چنین نسلی ست و قادر می گردد خرد را به چنین معرکه ای از حس و اگاهی ارائه نماید.   در تماس هایی که با نسل جوان ایران بدلیل کارم داشتم می توانم بدین ارزش سازمان یافته در بستر ذهنیت جامعه اشاره نمایم. تقابل با ابگیری سد سیوند نوعی بیداری را در چنین ذهنیتی بازخوانی نمود.

 

کمیته نجات: به نظر شما چرا این نوع فعالیت های فرهنگی، که در همه ی جای دنیا از سوی دولت ها تشویق می شود، در ایران اکنون مورد بی توجهی و گاه حتی خشم دستگاه های دولتی است.

سیروس ملکوتی:  رژیم اسلامی نظامی سیاسی مذهبیست که برای دفاع از موجودیت و جوهر جهانبینی خود نمی تواند در  برابر تمدنهای پیش از تولد خود تاب بیاورد. این رژیم از همان اغاز دعوی انرا داشت که فرهنگ ایرانی با برپایی اسلام در ایران بناگردید. این رژیم جهت استیلای فرهنگی خود  هم به انکار تمدن ایرانی می پردازد و هم به تخریب ان. تنها عامل بازدارنده ان همانا اگاهی و پاسداری مردم ایران نسبت به خویشتن فرهنگی خویش بوده و خواهد بود.

 

کمیته نجات: توجه به هویت فرهنگی و کلا  فرهنگ در يک جامعه تا چه اندازه می تواند به پیشبرد پیشرفت های اجتماعی در آن جامعه کمک کند؟

سیروس ملکوتی:  به نظرم می بایست میان مفهوم فرهنگ و هویت فرهنگی تفاوتی قائل شد. فرهنگ و افرینش های فرهنگی هرچند با ویژگیهای جغرافیایی و  ارزش های یک گروه خاص از سلیقه و بیان و لحن انسانی بیان شود باز می توان انرا در زنجموره فرهنگ بشری بازخوانی نمود. اما آنگاه که در کاوش و شناسایی عنصر هویت فرهنگی خود را قرار دهیم با مرزها و جدایی ها می بایست انرا به تصویر اوریم. فرهنگ  جوامع بشری از لایه های گوناگون تاریخی بنا گردیده اند، شناخت و بازیافت اگاهانه از هر لایه و مرتبه تاریخی هر فرهنگی عاملیست تعیین کننده در ورود به مرتبه ای فراتر از دوره پیشین خود . گمگشت های فرهنگی و  ناپدیداری فرهنگی می تواند اما عاملی به عکس در واپسگرایی گردد.

 

کمیته نجات: به نظر شما مهم ترين مشخصه ی هويت فرهنگی ايرانيان چيست؟

 سیروس ملکوتی:  من این هویت را چند گانه می پندارم نخست انچه به مثابه دانش مکتوب و شفاهی  و همچنین اثار برجای مانده از ایران باستان  دوم فرهنگ جاری اما انکشاف نیافته ساکنین ایرانزمین .

درک متعارف از فرهنگ ایرانی اما بر پایه یک زبان  و عناصر پیرامونی ان ،خود را تعریف می نماید که به نظرم با همه ارزش سترگ خود نمی تواند در تعریف امروزین خود  جامعیت داشته باشد.زیبایی و ارزش حقیقی فرهنگ ایرانی در گوناگونیهای گوهرمند  ان نهفته می باشد که هنوز این گنجینه عظیم  برای خود ما ایرانیان ناشناخته مانده است.

 

آيا برای فعاليت های آينده ی  کميته پيشنهاد مشخصی داريد؟

سیروس ملکوتی:  ایجاد کمیته هایی از اقوام گوناگون ایرانی در شناسایی و بازخوانی و اشنایی گوناگونیهای فرهنگ ایران زمین. تنها در سایه چنین شناخت و اعتباریست که می توان پاسداری و حرمت از پیشینه فرهنگی را با اینهمانی افرینش های فرهنگ معاصر زبانی اشتی پذیر بخشید.

 

کمیته نجات:  در این شش ساله چه خاطره ای، از کمیته بین المللی نجات دارید، يا چه اقدامی از آن دیده اید که برایتان مهم و اثرگذار  بوده باشد. 

سیروس ملکوتی:  کمپین سد سیوند سراغاز یک بیداری عمومی گردید.

 

کميته بين المللی نجات پاسارگاد

www.savepasargad.com