International Committee to Save

the Archeological Sites of Pasargad

 

 

Link to English Section

يبانيه ها  |  پاسارگاد  |   خبرها  |  مقالات   |   هنر و ادبيات |    تاريخ  زدايي  | ديداري ـ  شنيداري  | جشن های ايرانی | محيط زيست |  تماس |  جستجو

 

پيوند به صفحه اصل

 

21 مه 2010


 
 

گزارش مشروح از محوطه هاي تاريخي در معرض خطر استان همدان (1 )

گونسپان , تپه اي بر آب  و تاريخي بر باد

از: بابک مغازه ای

گزارشي از روند انجام کاوشهاي نجات بخشي در تپه گونسپان , کاستي ها و خطرات موجود و ارائه راهکار مطلوب به منظور جلوگيري از نابودي بخشي از تاريخ اين سرزمين کهن سال

 

گذشت زمان و تغييراتي که در زندگي روزمره ما صورت گرفته است در کنار عدم برنامه ريزي , محاسبات و مطالعات پيش از انجام کار در برخي از پروژه هاي عمراني باعث گرديده است تا در بسياري  موارد انجام طرح هايي همچون احداث سدها , بزرگراه ها , کارخانجات و شبکه سراسري راه آهن با موارد حساسي در زمينه ميراث فرهنگي و محيط زيست  که حفظ آنها يکي از مهمترين پايه هاي دست يابي به توسعه اي پايدار و هميشگي مي باشد در تضادي غير قابل چشم پوشي قرار گيرد

و به همين مناسبت گاه و بيگاه ما شاهد اين هستيم که بي برنامه گي ها و پرداختن به  ضرورتهاي زود گذر سبب مي گردد تا به راحتي بقاي اين يادگار هاي درخشان تمدن کهن سال سرزمينمان به دست نابودي سپرده شوند که مثالهاي متعددي همچون احداث سد سيوند را  مي توان براي آن  نام برد

با اين اوصاف ضروري است که کارشناسان کشور با نگاهي همه جانبه و ياري گرفتن از تمامي پيشرفتهاي انجام شده در ديگر کشورها و نظرخواهي از کارشناسان داخلي و خارجي راهکارهاي علمي و عملي حل اين مشکلات را به صورتي مشخص و قابل بحث بررسي و بيان نمايند تا شايد در روند اين تبادل افکار راهکار لازم براي برون رفت از اين شرايط و دستيابي به توسعه اي پايدار با حفظ ذخاير زيستي و بشري براي نسلهاي فرداي اين سرزمين فراهم گردد

لازم به ذکر است توجه به تجربه ديگر کشورها در زمينه کاوشهاي باستان شناسي نجات بخشي  به صورتي علمي تر,  همچون روسيه سابق , مصر , ترکيه و آسيانه ميانه که گاه داراي شرايطي مشابه با ما بودند ولي با انجام برنامه هايي گسترده و حتي هزينه هاي بسيار گزاف و انتقال کامل يک بناي تاريخي به نقطه اي ديگر از نابودي نمادهاي هويت ملي خويش تا سر حد امکان جلوگيري نمودند , مي تواند براي کشور ما بسيار راهگشا باشد

در طول سالهاي گذشته احداث سدهاي متعددي در کشور آغاز گرديده که در برخي موارد همچون سد سيوند و سد سلمان فارسي در فارس , سد خدا آفرين در آذربايجان شرقي , سد شيان در کرمانشاه , سد سيمره در ايلام , سدکلان ملاير و........نگرانيهاي را در خصوص جلوگيري از نابودي بخشهايي از ميراث فرهنگي و محيط زيست سرزمين مان که به سبب آبگيري اين سدها در معرض نابودي قرار مي گيرند ايجاد کرده است وبه علاوه آنچنان که برخي از اين تجربيات نشان مي دهد پژوهشها و توجيهات لازم در زمينه اقتصادي بودن و مکان يابي صحيح به منظور احداث اين سدها نيز ضعف هايي را آشکار مي سازد با اين اوصاف وزارت نيرو و ادارات آب و فاضلاب منطقه اي به منظور کاهش برخي از اثرات مخرب اين پروژه ها , بودجه هايي را با عنوان نجات بخشي براي انجام کاوشهاي لازم در اختيار سازمان ميراث فرهنگي قرار داده اند که با وجود اختصاص مبالغ گاه چند صد ميليوني و يا ميلياردي اغلب به دليل عدم مديريت و گردش مالي مناسب در سازمان ميراث فرهنگي نتيجه درخوري را به دنبال نداشته است

لذا ضروري است که هر چه سريعتر و با ياري تمامي دلسوزان اين آب وخاک به ويژه در بخشهاي تخصصي غيردولتي راهکار هاي عملي به منظور برون رفت از اين شرايط مطرح گرديده و مسئولين حفاظت از اين يادگارهاي غير قابل بازگشت نيز بنا بر مسئوليتي که در برابر آيندگان اين سرزمين خواهند داشت ضمن توجه به اين نظرات زمينه جلوگيري از نابودي اين آثار را فراهم سازند

 

تپه گونسپان , تاريخي محصور در دل آب

 

با احداث سد مخزني کلان از نوع سد خاکي همگن با ارتفاع تاج 46 متر و طول تاج 907 متر در 32 کيلومتري شمال غربي شهر ملاير در استان همدان حدود 310 هکتار از اراضي منطقه در محدوده آبگيري سد قرار خواهد گرفت و دو روستاي پاتپه و قلعه نو به همراه پانزده تا بيست محوطه تاريخي و يک پل تاريخي و هکتارها زمين زراعي به طور کامل يا ناقص به زير آب مي روند و با وجودي که طرح مطالعاتي ساخت اين سد مخزني روي رودخانه کلان ، توسط شرکت آب منطقه‌اي همدان در سال 79 آغاز گرديده اما همچنان فعاليت هاي باستان شناسي به نتايج لازم نرسيده است

که در اين ميان وضعيت تپه گونسپان ( پاتپه) با 24 تا 28 متر ارتفاع و محوطه گورستاني (شط غيله)  (شط=آبگير/غيله=گود بسيار عميق) و «قلعه نو»  که مربوط به پيش از تاريخ بوده و داراي يك دوره استقراري نيز بوده حساس تر از بقيه مي باشد هر چند که در حال حاضر ( ارديبهشت 89) دو روستاي ذکر شده به طور کامل تخليه گرديده و ساکنان آن با مهاجرت اجباري به شهر از شغل کشاورزي وتوليدکنندگي باز مانده اند و روستاي پاتپه به همراه پل تاريخي روستا متعلق به دوران پهلوي اول به طور کامل به زير آب رفته است و از همه مهم تر تپه تاريخي گونسپان نيز در شرف نابودي کامل است که در ادامه به جنبه هاي مختلف اهميت آن خواهيم پرداخت

اما پيش از اين لازم است تا به اين نکته نيز اشاره شود که در پايين دست اين سد حدود چهار يا پنج روستا واقع است که کشت آنان عموما گندم وجو ديم  بوده و در برخي بخشها نيز به باغداري مي پردازند و مهمترين محصول باغي آنان انگور مي باشد که به همراه باغات بادام به صورتي سنتي آبياري مي شده اند

اهميت تاريخي تپه گونسپان

تپه گونسپان به عنوان يک تپه کله قندي در مساحتي به طول 138 و عرض 95 متر واقع شده است و بر اساس اعلام کارشناسان بيش از شش هزار سال قدمت دارد و داراي آثاري از دوران پيش از تاريخ تا دوران قاجار مي باشدکه به اختصار عبارتند از:

 

 دوران پيش از تاريخ

کاوشهاي باستان شناسي درتپه هايي همچون گوراب  و پري دو روستا از شهرستان ملاير و تپه همکسي همدان نشان دهنده فرهنگ پيش از تاريخي غني به ويژه در دوران مفرق است که گاه ضخامت لايه دوره مفرغ در اين تپه ها بين به 5 تا 8 متر مي رسد و معرف فرهنگي خاص تحت عنوان ( فرهنگ يانيق ) است وبه گفته برخي کارشناسان با توجه به اين که اين فرهنگ نام خود را از تپه اي در آذربايجان که به همين نام مشهور است گرفته و ضخامت اين دوره تاريخي درتپه يانيق حدود يک متر و در حاشيه الوند و استان همدان بين 5 تا 8 متر مي باشد مي توان گفت منشا و مبدا اصلي يا به عبارتي خواستگاه فرهنگ يانيق مي بايست در حاشيه الوند و استان همدان باشد و بهتر است که آن را با اين نامها بشناسيم و احتمالا تپه يانيق يک تپه حاشيه اي از اين فرهنگ غني در همدان است بنابراين اهميت تپه گونسپان که آن هم داراي اين لايه مي باشد در شناخت اين دوره تاريخي به خوبي مشخص مي گردد   

 

وجود آثاري از دوران ماد

بناهاي شناخته شده از دوره ماد در کشور ما تعداد بسيار اندکي است که برخي از آنها عبارتند از:

نوشيجان تپه ملاير ( با مجموعه معماري دوره اي كوتاه و محل نيايش مهر)، گودين تپه كنگاور (مجموعه معماري متنوع و گسترده با دوره شكوفايي طولاني و گوناگون) ، باباجان تپه نورآباد (با ساختار معماري ويژه مسكوني) ، زيويه , موش تپه همدان , زار بلاغ قم , واسون کهک و پاتپه ملاير

بنابراين با توجه به دانسته هاي اندک باستان شناسي ما از اين دوره تاريخي به درستي معلوم نيست که فرهنگ باستان شناختي دوره ماد چگونه تكوين يافته است و با توجه به اين که امروزه ديگر چيز زيادي از اين سکونتگاه ها باقي نيست لذا ضروري است  با کشف بقاياي سازه هاي دوران ماد در تپه گونسپان بخشهاي ديگري از اين تمدن غني را بهتر شناسايي نماييم چرا که به گفته مهرداد ملک زاده با حفاري و مطالعه خوب گونسپان پاتپه در کنار نوشيجان و گودين تپه  مي توان نشانه هاي ديگري از فرهنگ اين دوره را به دست آورد تا تاريكي باستان شناختي دوره ماد كمرنگ تر شود

لازم به ذکر است بخشهاي دوران ماد تپه همچنان خارج از آب است و مي توان بسرعت نسبت به کاوش اين بخشها اقدام نمود

بررسي هاي انجام شده مربوط به دوران زند , اشکاني و ....

در جريان بررسي هاي قبلي باستان شناسان در اين تپه اطلاعات ارزشمندي از دوران اشکاني و زنديه به دست آمده است که اتفاقا اطلاعات ما در مورد اين دوره نيز اندک بوده و اين نيز دليل ديگري بر اهميت اين تپه تاريخي مي باشد زيرا از آنجا که محل تولد کريمخان زند در قلعه روستاي پري در حدود 20 کيلومتري اين تپه مي باشد لذا بررسي هاي انجام شده مربوط به دوران زند نيز مي بايد بسيار مورد توجه قرار گيرد

مطالعات باستان‌شناسي و يافته‌هاي روي تپه نشان مي‌دهد در سطح اين تپه روستايي از دوره قاجار و در زير آن روستايي متعلق به دوره صفويه قرار گرفته است همچنين در دوره هاي پايين تر اين تپه نيز روستاي سلجوقي، دژ ساساني، قلعه اشکاني و بافت معماري دوره عصر آهن قابل رويت است در نتيجه علاوه بر دوران بيش از تاريخ ، ماد ، ساساني و اشکاني از دوره سلجوقي تا قاجار نيز مورد استفاده بوده و پس از مرمت‌هاي متعدد، به ويژه در دوره ايلخاني، به کارگاه شيشه‌ گري و در دوره زنديه به يک مرکز صنعتي بدل شده است اين تپه تاکنون بلندترين تپه باستاني بوده که طي عمليات نجات بخشي مورد کاوش قرار گرفته است و توالي اين لايه ها نشان دهنده اهميت و موقعيت جغرافيايي ويژه اين نقطه مي باشد که در دوره هاي مختلف مورد استفاده قرار گرفته است

کاوش هاي باستان شناسي انجام شده و نتايج بدست آمده

شش سال پس از آغاز عمليات اجرايي (که با کمترين مقاومت از سوي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري وقت صورت گرفت) اين سازمان با امضاي تفاهم‌نامه‌‌اي با سازندگان سد تصميم گرفت عمليات نجات بخشي محوطه‌هاي باستاني را که با آبگيري اين سد در دل ميليونها متر مکعب آب فرو مي‌روند، آغاز نمايد بنابراين تفاهم‌نامه ، آبگيري سد کلان ملاير منوط به پرداخت هزينه‌هاي عمليات نجات‌بخشي محوطه باستاني پاتپه شد تا سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري نيز پس از پايان اين عمليات، مجوز آبگيري سد را صادر نمايد از سوي ديگر برخي مطلعين معتقدند امکان ساخت اين سد در محلي پايين تر از بخش فعلي نيز بوده است که اگر در ابتداي مطالعات سد توجه لازم صورت مي گرفت شايد امروز ديگر نيازي به اين دسته از فعاليتها با اين سرعت نبود

دراين راه پس از استعلام سازمان آب از سازمان ميراث فرهنگي همدان کارشناسان ميراث فرهنگي همدان به سرپرستي علي خاکسار ( رياست سابق ميراث ملاير) و به معاونت جواد باباپيري از سازمان ميراث فرهنگي همدان در اولين فصل کاوش در اين تپه با وجود بودجه اندکي که در اختيار داشتند کاوش مختصري را در اين تپه انجام دادند که در نتيجه به آثاري از دوران اسلامي از زنديه تا قاجاريه در فوقاني ترين بخش تپه دست يافتند و به علت کمبود امکانات کاوشها زود به پايان رسيد و پس از مدتي با تامين چند صد ميليون تومان بودجه از طرف سازمان آب ادامه کاوشها به پژوهشکده باستان شناسي سپرده شد

در فصل دوم حسن رضواني با معاونت کورش روستايي توانستند تمامي آثار دوران زند و قاجار را از دل خاک بيرون بياورند , بنا به گفته حسن رضواني پس از 20 روز عمليات بررسي و شناسايي پشت سد كلان14 محوطه باستاني شناسايي شد که دو محوطه مهم"پاتپه" و "شط غيله" در محدوده آبگيري سد كلان واقع شده‌بودند

دردور دوم كاوش ها در طي 8 ماه مطالات از بالاترين لايه ها که مربوط به دوران اسلامي مي باشد آغاز گرديد و با بيرون آمدن قلعه اسلامي پشت سد کلان شواهدي از 1000 سال تحولات معماري و شيوه‌هاي تغيير کاربري دوره اسلامي توسط باستان‌شناسان مورد مطالعه قرار گرفت به گفته رضواني در دوره اسلامي از بلندترين نقطه اين تپه براي ساخت قلعه استفاده شده است 

آنان در سومين ماه كاوش‌هاي نجات‌بخشي اين حوزه و در لايه‌ي مربوط به دوره‌ي اسلامي در پاتپه به يك سيستم زه‌كشي دست يافتند كه با كانال‌كشي و ايجاد تنبوشه استفاده مي‌شده است كانالي كه آب به آن سرازير مي‌شده ، آجرچيني شده و كف آن نيز با نوعي ملات آهك و ماسه براي انسجام پوشش داده شده بود ومعماران آن پس از ايجاد كانال‌هاي انتقال آب‌هاي هرز، شروع به ساخت اطاق‌هاي قلعه كردند به‌نظر مي‌رسد، اين سيستم راهي براي خروج آب‌هاي اضافي از سطح قلعه بوده و آب اضافي را از روي پشت بام‌ها عبور مي‌داده است تا با عبور از تنبوشه به كانالي كه در قسمت شرقي پاتپه قرار دارد، سرازير گردد آثار اين سيستم را كه با گذشتن از روي پشت بام‌ها با تنبوشه تا سطح زمين ادامه مي‌يابد، تا جلوي قلعه به‌دست آورده اند

در اين رابطه رضواني مي افزايد: اين سيستم تا شيب تپه ادامه مي‌يابد؛ ولي بعد از آن، آثار ديگري پيدا نشده‌اند او با بيان اين‌كه در كنار معماري يافت شده مصنوعات شيشه‌اي از قبيل النگوها و ظروف شيشه‌اي يافت شده است كه به 300 تا 400 سال پيش و دوره صفوي تعلق دارند مي گويد: در كنار اين كارگاه محلي يافت شده كه در ابتدا تصور شد سرويس بهداشتي كارگاه باشد اما با توجه به شيب اطاق و شكل چاه مياني آن كه با استفاده از سفال ساخته شده است، احتمال مي دهيم حمام كارگاه باشد

شواهد باستان شناسي نشان مي دهد كه اين مكان يك بار در آتش بزرگي سوخته است اين موضوع از طريق چوب هاي سوخته و آثار سوختگي روي ديوار بنا مورد مطالعه قرار گرفته است در اين بخش بقاياي بر جاي مانده از دژ و برجهاي متعدد در دوره اسلامي به علاوه ديوارهاي الحاقي و 2 اتاق بزرگ که احتمالا محوطه‌اي براي سيلو بوده کشف شده است

همچنين اتاق‌هايي با درگاه کوتاه در پاتپه يافت شده که دليل کوتاه بودن سقف آنها حفظ دما در فصول مختلف سال بوده است و با پايان کاوش در بخش اسلامي و سطوح اوليه تپه، اين لايه‌ها برداشته شده است

در سومين فصل کاوشها به سرپرستي حسن رضواني و معاونت علي هژبري با ايجاد کارگاه لايه نگاري در زير اين لايه‌ها، يك دژ بزرگ با معماري لاشه‌سنگ از دوره‌ي اشكاني كه باروي ستبر خشتي در گرداگرد آن بود، پيدا شد معماري بسيار مستحكم، ديوارهاي سنگي و باروي سترگ خشتي به همراه فراواني سفال هاي نوع جلينگي (كلينكي) نشان از رونق دژ در روزگار آبادي مي داد يک ديوار قطور به قطر 3 متر با ملات گل و خشت‌هاي چينه‌اي 43 در 43 با ضخامت 10 سانت و همچنين خشت‌هاي چينه‌اي 37 در 37 با همان ضخامت کشف شده است که نشان از استحکام اين دژ در دوره اشکاني دارد و شواهد باستان‌شناسي نشان مي‌دهد مسلمانان از بقاياي اين قلعه براي احياء قلعه خود استفاده کرده‌اند رضواني گفت: (بخش‌هايي از ساخت و سازهاي دوره اسلامي چنان با قلعه دوره اشکاني ادغام شده است که ما نمي‌توانستيم به عنوان يک لايه آن را جدا کنيم اما با مطالعه اين بخش‌ها متوجه مي‌شويم که قلعه دوره اشکاني به مراتب مستحکم‌تر از دوره اسلامي بوده است ) همچنين بقاياي ساختار عظيم خشتي از دوره ماد نيز از زير خاک مشخص گرديد در 5 فروردين 86کار اولين گزارش مطالعات انجام شده به پايان رسيد و کار اصلي اين گروه درمحوطه‌ باستاني «شط غيله» به ابعاد آن 30×20 آغاز شد و آثاري همچون ظروف سفالي و ديگر اشياي متعلق به هزاره سوم پيش از ميلاد مسيح در آن کشف شد  ولي در اين محوطه آثار معماري به دست نيامد , دوره بعدي فعاليت‌هاي آنان در تپه باستاني «پاتپه» ادامه يافت که عرض آن 30×100 و ارتفاع آن 22 متر است و بلندترين تپه باستاني کشور مي باشد که مورد کاوش قرار گرفته پيدا شدن برخي آثار مشابه در « پاتپه» و «شط غيله» در هزاره سوم پيش از ميلاد ارتباطي ميان اين دو محوطه را مشخص مي سازد که جاي مطالعات بيشتر در اين خصوص وجود دارد

محوطه بعدي قرار گرفته در محدوده آبگيري سد , محوطه باستاني «قلعه‌نو» مي باشد که تاکنون فعاليت مهمي در خصوص آن صورت نگرفته است

پس از کنار گذاشتن حسن رضواني از ليست کاوشگران در سومين فصل از کاوشهاي پاتپه ملاير در سال 1387اهميت بناي خشتي عصرآهن موجود درتپه سبب شد ، حفاري آن دوباره و اين‌بار به سرپرستي مهرداد ملک زاده و معاونت علي هژبري  با قرار دادي 29 ميليون توماني ادامه يابد که اهم يافته هاي اين گروه كاوش عبارت است از بقاياي زيرين لايه هاي استقرار اشكاني گونسپان همراه با سفالينه هاي خوش ساخت جلينگي (كلينكي) و آشكار شدن فوقاني ترين رج خشت هاي مربوط به معماري عصر آهن پاياني كه با مجموعه اي از تكه سفال هاي نخودي همراه بودکه در نظر بسياري از متخصصان ، سفال مشخصه دوره ماد است

اين دور از كاوش ها در اين محوطه به معاونت علي هژبري با  احداث دو كارگاه لايه نگاري از اوايل آبان آغاز و مشخصا به جهت آزاد سازي نهايي و كامل بافت معماري عصر آهن در اين تپه و ايجاد كارگاه و برش لايه نگاري پلكاني تا خاك بكر سازماندهي شد آنان تلاش نمودند تا با ايجاد چهار كارگاه در مجاورت يكديگر در گونسپان گونه اي ديگري از معماري عصر آهن پاياني را در كنار بافت معماري نيايشگاهي در نوشيجان و بافت معماري سياسي در گودين به دست آورند تداوم كاوش ها و احداث دو كارگاه لايه نگاري نشان دهنده غناي آثار گونسپان است ,كاوشگران در زير لايه هاي اشكاني موفق به شناسايي بافت معماري منسجم خشتي شدند كه در تمام تپه گسترده است و به عصر آهن ۳ (دوره ماد و شايد اوايل هخامنشيان) تعلق دارد احداث دو كارگاه لايه نگاري در دو بر شمالي و جنوبي تپه همچنين ايجاد كارگاه پيشرو كه ويژگي هاي بيشتري از معماري عصر آهن را نمايان ساخت، مشخص كرد كه احتمالا مجموعه معماري گسترده اي در اينجا مدفون است همچنين در ادامه برش لايه نگاري، نشانه هايي از عصر مفرغ پاياني هم روزگار با لايه هاي گيان ۳- گودين ۳ و ديرينه تر از عصر مفرغ مياني در گونسپان شناسايي شد و خشتهاي بدست آمده مشابه خشتهاي نوشيجان بوده و ارتفاع برخي از ديوارها تا ارتفاع حدود 5 متر نشان دهنده اهميت و ارزش اين بنا در دوره ماد بوده است در اين رابطه ملك زاده با بيان اطلاعات موجود از دوره عصر آهن درباره اهميت كاوش ها در گونسپان پاتپه ميگويد : از عصر آهن ايران اطلاعات نسبتا مطلوبي دردست است و با اينكه باستان شناسان در كليات اطلاعات باستان شناختي اين دوره توافق دارند ولي هنوز نكات تاريك و جزئيات مبهمي در اين اطلاعات در نيمه پاياني عصر آهن و پيدايش فرهنگ دوره مادها و سپس هخامنشيان به چشم مي خورد و تا کنون شواهدي از خشت هاي قابل مقايسه با معماري نيايشگاهي نوشيجان تپه، متعلق به دوره مادها کشف شده است

 اين دوره از کاوشها نيز پس از حدود 2 ماه و به دليل بارش برف و کمبود نيروي انساني و برخي مسائل ديگر بدون دست يابي به نتايج نهايي پايان يافت تا در  پنجمين فصل کاوش رضا ناصري فارق التحصيل کارداني و دانشجوي کارشناسي باستان شناسي دانشگاه بوعلي فصل نهايي کاوشهاي اين تپه را برعهده بگيرد و در نهايت هم بدون اين که کار به اتمام برسد کاوشها در اين تپه باستاني و کم نظير متوقف گرديد

و اما فردا....

در نهايت تپه گونسپان با کوله باري از داشته هاي تاريخي و در حالي که همچنان , هر چند به سختي , امکان ادامه کاوشها در آن وجود دارد و مي تواند زواياي تاريکي از تاريخ سرزمينمان را روشن سازد به آب سپرده شده است  

و در چنين شرايطي انتظار مي رود آبگيري سد هر چه سريعتر متوقف گرديده و کاوشها حداقل تا سطح باقيمانده خارج از آب با حضور نيرو و امکانات کافي و با ياري گرفتن از تجربيات ديگر کشورها به جاي انجام اشتباه و خطا و تجربه دوباره برخي از يافته هاي جهاني , از سر گرفته شود  هر چند که متاسفانه زمان زيادي باقي نيست و در مورد اين محوطه تاريخي به نظر مي آيد عدم انسجام مرکز تصميم گيري واحد جهت انتخاب گزينه اي درست به منظور انجام کامل کاوشها سبب هدر رفتن وقت و هزينه گرديده و نتيجه کاملي را به همراه نداشته است

پس بياييد تادير نشده همگي نداي تاريخ را که از دل اين يادگار نياکانمان برمي خيزد به گوش جان  شنيده , و به ياري تپه گونسپان بشتابيم

 

همدان ارديبهشت 1389

بابک مغازه اي

دبير انجمن ايران شناسي کهن دژ و خبرنگار مستقل ميراث فرهنگي و محيط زيست

 

 

 

کميته بين المللی نجات پاسارگاد

www.savepasargad.com