نگاهی مختصر به خانه های قدیمی جلفای نو اصفهان
نویسنده: لئون میناسیان
مترجم: جوزف آقابابایان
تصحیح و حواشی: مهدی رازانی
پيش نگاه
شهر اصفهان با دارا بودن بافت تاريخي زنده و درخور توجهاش از ارزشمندترين
منابع در شناخت هنر معماري اسلامي ايران بهشمار ميرود. جلفای نو1
از جمله مناطق شهری اصفهان است که سرگذشت پر فراز و نشیبی را سپری کرده و
هنوز قسمتی از بافت تاريخي خود را حفظ نموده است و ساکنان ارمنی این شهرک
تاریخی بانیان ساخت خانهها، کلیساها و عمارتهای بسیار ارزشمندی از لحاظ
معماري و تزئينات وابسته در چهار قرن اخیر بودهاند. بهسبب شباهتهای
عمدهی معماری این خانهها با دیگر عمارتهای موجود در اصفهان، شناخت این
آثار میتواند در ریشهشناسی و بررسیهای علمی معماری مکتب اصفهان بسیار
مثمر ثمر باشد. نوشته زیر ترجمه فارسی متن مقالهای2 با همین
عنوان در زبان ارمنی اثر استاد لئون میناسیان3 است که در مجلهی
«ارمنی شناسی هایکازیانِ بیروت»، به سال1997.م (1376.ش) به چاپ رسیده است
و بهعلت وجود نکات جدیدی در رابطه با دوازده خانهی تاریخی جلفا (خصوصاً
بررسیهای تاریخی برخی از این ابنیه بهصورت مختصر) به فارسی برگردانده شده
است. از آنجا که نگارنده خود از مؤلفان و نویسندگان صاحب نام تاریخ ارامنه
جلفا میباشند و در گردآوری کتاب معروفی همچون «خانههای تاریخی ارامنه
جلفا» نوشته کاراپت کاراپتیان نقش بسیار مهمی داشته است-
بهنحوی که اکثر کتیبههای شرح داده شده در آن کتاب را ایشان خواندهاند.-
و از سالهای بعدِ چاپ آن کتاب (1974.م-1353.ش) تا به امروز نیز در رابطهی
مستقیم با اغلب ساکنان این ابنیه بوده، بررسی نظرات و بررسیهای ایشان
بسیار جالب توجه است. بهعلاوه نویسنده این مقاله در نوشتن آن از منابع
ارمنی، که در اختیار بسیاری افراد نیست استفاده زیادی کرده است که ارزش
این نوشته را برای پژوهشگران فارسی زبان دو چندان خواهد کرد.
4
*ت.1- خانه ی سوکیاس، محله تبریزیها، سال 1356.ش
(برگرفته از : آرشیو میراث فرهنگی استان اصفهان)
جلفای نو [اصفهان] یکی از مراکز مهم مهاجرت و اسکان جوامع ارمنی و جایگاه
بنا نهادن بسیاری کلیساها و خانههای باشکوه بوده که امروزه از آن بناهای
بزرگ و قابل تحسین تعداد کمی بر جای مانده است و همین تعداد کم کافی است
تا گواهی بر شکوه و یادگاری از عظمت آنها باشد. در این مورد جا دارد قسمتی
از نخستین اسناد تاریخی یعنی فرمان «شاه عباس صفوی» [1038- 996.ه.ق] را
بهعنوان شاهد ارائه دهیم. در این فرمان وی از خانههای جلفای قدیم [کنار
رود ارس] سخن به میان آورده و نوشته است. «در جلفای قدیم خانههایی بودند
که خرج ساخت آنها حدود 2000 تومان تمام شده بود و ارمنیها همه آنها را
خراب کرده و با همه اجدادشان به اینجا [جلفای اصفهان] نقل مکان کردند.»5
روشن است که در آن سالها 1600.م6
[980.ش،1010.ه.ق] رقم 2000 تومان مبلغ قابل توجهی بوده است. چنان که
نویسندگان جلفاینو
خرج کلیسای «ناجی همگان»7 در
محلهی ایروان جلفا را در سال1660.م [1029.ش، 1066.ه.ق] معادل 1086ریال
تخمین
میزدهاند.8
البته این هزینه غیر از هدایای نقدی است که از طرف قشر کارگری مردم جلفا
داده میشده است. لازم به ذکر است که در سال 1910.م [1289.ش،1318.ه.ق] سه
روستای ارمنینشین فریدن یعنی «زَرنه»، «خویگان» و «سنگباران» جمعاً 2100
تومان خریداری شده است و این در حالی است که ارامنهی جلفای نو اصفهان،
خانههای چند طبقه بسیار وسیعی همانند گذشته ساختند که غالباً دارای باغ و
باغچه بودهاند که این امر بیان کنندهی توانایی ساخت و ارزش مادی خانههای
تاریخی جلفای نو میباشد.
از نخستین بناهای باشکوهی که خواجههای جلفا ساختهاند، هنوز تعدادی از
آنها پایدار مانده و به حیات خود ادامه میدهند. چند باب9
از این بناها، هماکنون بهعنوان بخشهایی از دانشگاه هنر اصفهان استفاده
میشوند. تعدادی از این بناها نیز خرید و فروش و تغییرات در آنها از طرف
دولت ممنوع شده [ثبت ملی شدهاند] و
هماکنون فعالیتهایی در جهت حفاظت آنها انجام میپذیرد. از این گذشته در
رابطه با تعداد بسیار زیادی از این بناها، که امروزه تخریب شدهاند و اثری
از آنها باقی نمانده نیز نمیتوان اظهار نظر قطعی کرد. از این بناها
تعدادی را ما شاهد تخریب آنها بودهایم و نوشتههای تاریخی موجود در آنها
را نجات دادهایم که امروزه در کلیسای وانک به نمایش عموم گذاشته شدهاند.
میتوان گفت اغلب بناهای جلفای نو از دو قسمت تابستانی و زمستانی (شمالی
و جنوبی) ساخته شدهاند. بهعبارت دیگر قسمت آفتابگیر و قسمت دیگر
سایهگیر. بیشتر این خانهها در قسمت سایهگیر دارای زیرزمین بوده که
خوردنیها و آشامیدنیها را در آنجا نگهداری میکردهاند. برخی از این
خانهها سه طبقه بودهاند و برخی خانهها نیز فضاهایی مخصوص زنان داشتهاند
که بهعلت مجاورت با باغها و مزارع آنها را به زنان اختصاص میدادهاند.
بهعلاوه قسمتی از این خانهها نیز برای نگهداری احشام و حیوانات اهلی
(طویله) استفاده میشده است.
در رابطه با خانههای تاریخی10
جلفای نو اصفهان پیش از این آثاری به چاپ رسیده است که از آن جمله میتوان
به کتاب «جلفای نو» نوشتهی «جان کارسول»11
اشاره کرد؛ در این کتاب در کنار شرح کلیساهای جلفا، نویسنده به دو خانهی
تاریخی جلفا (جانیخان12
و سوکیاس) پرداخته است. کتاب دیگر متعلق به «کاراپت کاراپتیان» به نام «
خانههای ارامنه در جلفای نو اصفهان» است که به دو زبان ایتالیایی و فرانسه
به چاپ رسیده است؛13
این کتاب به بررسی سیزده خانهی تاریخی جلفای اصفهان اختصاص دارد.[که با
توضیحات مفید بههمراه تصاویر و پلان بناها تدوین شده است.] همچنین
میتوان به «آرام یِرِمیان» و «هارتون کیوردیان» اشاره کرد که دربارهی
خانههای تاریخی جلفا مقالههایی را در ماهنامههای «آناهید»
پاریس و «هایرنیک» بوستون14 به چاپ رساندهاند.
باید یاد آوری کنم که در روستای گرجی تبار افوس15
واقع در فریدن، خانههایی مشابه خانههای جلفا نو بوده، یا هنوز هم هستند
به اندازهی بناهای جلفا قدمت دارند. از مهمترین ویژگیهای آنها درها و
پنجرههای ارسی و دیگر تزئینات منحصر به فرد معماری را میتوان برشمرد. در
زیر برخی سقفهای چوبی خانهها، نقاشیهایی از حضرت مریم در حالی که حضرت
عیسی(ع) را در آغوش گرفته و اطراف آنها را فرشتهها احاطه کردهاند وجود
دارد. همچنین صحنههای شکار شاهانه [در طبیعت نیز] به چشم میخورد. یکی از
این خانهها، بهسال 1963.م [1315.ش،1355.ه.ق] متعلق به رضوانی فرزند
حسنخان بود که با ستونهای زیبای نقاشی شده تزئین شده بود. مطمئناً این
خانه قبل از آنکه گرجیها به دین اسلام تغییر آیین دهند، ساخته شده است.
هماکنون جلفای نو دارای هشت محلهی میدان بزرگ، میدان کوچک، چهارسوق،
قاراگل، هاکوبجان، سنگتراشها(کوچر)، داروژ (همان تبریزیها یا محلات) و
ایروان است. از این محلها شش محلهی اول در دورهی اولیه مهاجرت ارامنه به
اصفهان و دو محلهی آخر حدود 50 سال بعد، در سال 1665.م [1034.ش، 1071.ه.ق]
زمانی که «شاهعباس دوم» [1077- 1052.ه.ق] طی فرمانی ارامنهی ساکن شهر
اصفهان را به جلفا آورده و در منطقهی غرب آن اسکان داده بنا شدهاند. غیر
از دو محله ذکر شده بقیه محلهها هماکنون مسلمان نشیناند.
در رابطه با تاریخ جلفا و دیگر مسائل آن چندین دهه است که تحقیقات زیادی
انجام داده و عکسها و اطلاعاتی را در این زمینه جمعآوری کردهایم که در
موعد خود کاراپتیان آن آرشیوها را در کتابش مورد استفاده قرار داد. به غیر
از این چند نوشته، در جهت آشنایی با این بناها، به دلیل کمبود وقت و
مشغولیتهای فراوان نتوانستیم اطلاعات را بهصورت جامع ارائه کنیم. در حال
حاضر آنچه اطلاعات در اینباره داریم هر چند ناقص و ناکامل در خدمت دانش
پژوهان در رشته تاریخ ارمنستان قرار میدهیم.
بناهای مورد نظر این نوشته که در محلههای قدیمی و محلههای جدید بنا
شدهاند به شرح زیر میباشند:
1- خانهی داوید 2- خانهی
زُول
3- خانهی خواجه وسکان 4- خانهی خواجه پطروس
5- خانهی مانوک بارسق 6- خانهی نادری
7- خانهی اولوخان 8- خانهی
جانیخان
9- خانهی سیمون(باشگاه ارامنه) 10- خانهی سوکیاس
11 - خانهی درگریگور 12- خانهی
دریسائی
1
- خانه ی داوید16
این خانه در محلهی تبریزیها واقع شده است و با یک کوچه باریک از خانه
سوکیاس جدا میشود. همانند دیگر خانههای تاریخی جلفا، این خانه هم از دو
جبههی شمالی و جنوبی تشکیل شده است که ساختمان اصلی در قسمت شمالی واقع
شده و در مرکز آن تالار بزرگی است.[که بهصورت صلیبی شکل بوده و سقف آن با
مقرنسهای بسیار زیبایی آرسته شده است در طرفین این تالار دو اتاق سهدری
دو طبقه وجود دارد که دارای بخاریهای دیواری نفیسی میباشند.] در وسط
تالار حوضچهای از جنس سنگ مرمر وجود دارد17
که در فصل تابستان آن را از آب پر میکردهاند تا اتاقها را خنک نگه
دارد. این سالن رو به جبههی جنوبی ساختمان و مشرف به حیاط خانه قرار دارد
و با پنجرههای رنگی [که بهصورت بسیار زیبا و سادهای اجرا شدهاند.]
تزئین شده است. در قسمت جنوبی خانه اتاقهای مخصوص زنان و آشپزخانه و چند
اتاق دیگر وجود دارد. بر روی دیوارهای [ اتاق کوچک شاهنشین] در قسمت جنوبی
بنا، نقاشیهای رنگ وروغن تمامرخ وجود داشته که «فتحعلیشاه: قاجار را با
ریشهای بلند به تصویر کشیده است؛ این نقاشیها قبل از آنکه خانه به
دانشکدهی پردیس[دانشگاه هنر امروزی] فروخته شود، توسط مالک مسلمان خانه از
دیوارها کنده شده و به فروش رفته است.
این خانه در گذشته متعلق به خاندان «لغوریان»18 از بازرگانان
معروف و از خاندان اشرافی جلفا بوده است و پس از آن به خاندان «امیرخان» و
سپس به «الیخانیانها» فروخته شده، سپس در سال 1906.م [1295.ش،1325.ه.ق] به
کشیش همان محل به نام «بارسق الکسانیان»19 و بعد به مالک مسلمان
فروخته شده است، که وارثان ایشان در سال 1976.م [1355.ش] آن را به
دانشکدهی پردیس فروختهاند.20
*ت.2 پلان سه بعدی خانه ی داوید و موقعیت اتاق نقاشی در آن
(برگرفته از :
قاسمی،1377، ص59)
دربارهی مالک اصلی خانه، «مارکار باقوس لغوریان» داستانی نقل شده که بیان
آن خالی از لطف نیست وقتی «آقا مارکار» برای پسر دومش عروس میگیرد. در روز
دوم عروسی «شاه سلطانحسین» [1134-1105.ه.ق] را به خانه دعوت میکند؛
هنگامی که شاه در کنار حوضچهی آب [تالار اصلی خانه] مشغول کشیدن قلیان
بوده از داخل آب چهرهی نو عروس را که در بالکن طبقه دوم ایستاده میبیند و
از « آقا مارکار» میپرسد:
ت.3- نقاشی رنگ و روغن فتحعلیشاه
[ نشسته بر تخت به همراه ملازمان در خانه داوید]
«اگر من چیزی از تو خواستم به من میدهی؟» «آقا مارکار» جواب
میدهد:
«پادشاه به سلامت باد اگر از من سر هم بخواهی میدهم.» شاه به
حوضچهی آب که هنوز نو
عروس در آن پیدا بوده نگاه میکند و به «آقا مارکار» میگوید: « من این
را میخواهم.» آقا مارکار پس از فهمیدن منظور شاه با دو دست به سر خود
میزند و گریه و زاری سر میدهد، اما شاه دستور میدهد عروس را پایین
میآورند و سپس او را سوار بر اسب بههمراه شاه به کاخ میبرند. بهخاطر
این واقعه دردناک، ناقوس کلیسا بهعنوان اعلام عزا به صدا در میآید و
تمامی ارامنه برای این واقعه سوگوار میشوند. شاه عروس را سه روز پیش خود
نگه میدارد و سپس او را به غلام سیه چهرهی خود میدهد. پسر آقا مارکار
نیز داغدار از این واقعه با فامیل زن خود اول از راه فریدن به همدان و از
آنجا به ارمنستان مهاجرت میکنند. برای این واقعه شعرهای غم انگیزی سروده
شده است که امروزه تنها چند بیتی از آن سرودهها باقی مانده و موردی از
آنها بدین شرح است:
« خاتون دوستدار شاه، چگونه توانستی گربهی سیاه[شاه سلطان حسین] را دوست
داشه باشی.
مارکار در دولاب پنهان شد. روی سرش گلاب پاشیدند. در دولاب هم آرام و قرار
نداشت.
نیم مرده از آنجا بیرونش آوردند .در حوض جلوی ارسی او را
شستند.[......................................]
شاه او را خواست شاه خواسته، شاه خواسته، شاه خواسته بود.
عروس خواجه مارکار»21
ت.4 - فتحعلیشاه قاجار نشسته بر
سریر قدرت
از نقاشیهای مفقود شده ی خانه داوید
*ت.5- نمای شمالی خانه ی داوید حین تعمیرات و حذف الحاقات
اساسی
*ت.6-
نمای شمالی خانه ی داوید بعد از تعمیرات اساسی در سال1375
در سال 1356
)
برگرفته از: آرشیو میراث فرهنگی استان اصفهان
(
ت. 7 و 8- رقاصهای در حال نواختن تُنبک،
و خانه ای در باغ به همراه سفرهی پر از میوه از نقاشیهای
مفقود شدهی خانه داوید
2- خانه ی زُوِل22
این خانه در محلهی تبریزیها و در کنار کلیسای میناس مقدس قرار دارد. در
گذشته این خانه به «استپان آقانور وکیل الدوله» متعلق بوده و وارثان وی در
سال 1946.م [1325.ش] آن را به آقای «زُوِل زُوالیان» فروختهاند. [بر اساس
مطالعات سبکی و پلان معماری خانه میتوان گفت: معماری این خانه مربوط به
دورهی قاجار است. در حالی که به نظر میرسد قسمت قابل توجه از تزئینات
این خانه متعلق به قرن نوزدهم (دوازدهم هجری) باشد.(کاراتپتیان،1385،ص331)]
پیش از این خانه بزرگتر و دارای چندین قسمت مجزا و همچنین طویلهی
احشام بوده است و هماکنون بنا دارای حیاط کوچک و اتاقهایی در چهار طرف آن
است. خانه «زوالیان» بهجز در قسمت جنوبی بهصورت دو طبقه بنا شده است. در
سمت غربی بنا اتاقی به شکل صلیب وجود دارد که اندازه آن 7×9 متر است و
آراسته به نقاشی و گچبریهای بسیار زیبایی در بدنهی دیوارها و سقف
میباشد.
اتاقها دارای درهای زیبا و پنجرهی ارسی میباشد؛ همچنین اتاقهای سمت
غربی بنا دارای پنجرههایی زیبا و رنگین بهشکل صلیب بوده که از آنها
هماکنون تنها یکی باقی مانده است. در مورد خاندان «آقانور» مطالبی در کتاب
تاریخ جلفای نو آمده است.23
بهنحوی که از خاندان «آقانور» بهعنوان یکی خانوادههای قدیمی و
بازرگانان معروف یاد شده است، همچنین تصویر «استپانوس آقانور» بر روی
کاشی، هماکنون در موزهی کلیسای وانک نگهداری میشود.24
ت. 10-9-
خانه زوالیان، جبهه غربی بنا تالار صلیب شکل
3-
خانه ی خواجه وسکان25
این بنا در محلـهی چهارسـوق جلـفا و در سمت شرقی کوچـهای به همین نام
(وسـکان) واقـع بوده است. هماکنون این بنا تخریـب شده و بهجـای آن
ساختمانهای جدید ساختهاند. بنا دارای دو قسمت شمالی و جنوبی بوده که
ساختمان اصلی بنا بهصورت دو طبقه و در قسمت شمالی قرار داشته و در سمت
جنوبی بنا نیز چند اتاق دیگر وجود داشته است. این بنا یکی از خانههای
قدیمی جلفا بوده که در قرن 17.م با الگوی ساخت خانههای تاریخی منطقه بنا
نهاده شده بود و با درها و پنجرههای ارسی آن را آراسته بودند. در کنار
اتاق مرکزی اتاقهای کوچک و بزرگ دیگری نیز وجود داشته است. بر روی
دیوارهی بیرونی بنا تزئینات آجرکاری معرق با الگوهای هندسی اجرا شده بوده
و همچنین در قسمتهای داخلی بنا نقاشیهای بسیار زیبایی بر روی دیوار وجود
داشته است. امروزه در روبروی خانهای تخریب شدهی خواجه «واسکان»، در سمت
شرقی و مشرفِ به کوچه، خانهی هست که در گذشته متعلق به یکی از افراد همین
خاندان بوده است. در بالای بخاری دیواری این خانه کتیبهای وجود دارد که
این نوشته بر روی آن به چشم میخورد. «از برای زادروز وسکان1615»26
[معادل 1815.م] هماینک کوچه وسکان به کوچه «ورژ باغوئیان» که از شهدای
ارمنی جنگ تحمیلی است، تغییر نام یافته است.
4-
خانه ی
خواجه پطروس ویلجانیان27
این خانه در محلهی میدان بزرگ، هماینک سمت شرقی خیابان حکیم نظامی و سمت
غربی خانهی «سیمونیانها» (باشگاه ارامنه) واقع شده است. قسمت اعظم خانه
تخریب شده و به جای آن ساختمانهای نو بنا کردهاند. در حال حاضر فقط یک
سالن بزرگ از آن باقی مانده که در سمت شمالی بنای اصلی قرار داشته است. این
سالن دارای ابعاد 5/10 × 65/7 متر بوده و کاملاً منقوش میباشد.28
بهنحوی که دیوارها وجرزهای آن با حاشیههای تزئینی و با نقاشیهای دیواری
آراسته شدهاند. (بهغیر از نقاشیهایی که با تکنیک تمپرا در این خانه اجرا
شده و در گذشته وجود داشتهاند نقوش تشعیری بسیاری نیز با رنگهای قرمز و
آبی بر روی دیوار شامل تصاویر حیوانات، ابنیه و... وجود داشته که امروزه جز
چند عدد اثری از آنها برجا نمانده است.) در قسمت پایین و دور تا دور این
تالار حاشیههای تزئین شده به رنگ قرمز و طلایی وجود دارد همچنین بر
روی جرزها و در قاببندی تزئینی نقاشیهای متفاوتی وجود داشته است.[که
امروزه اکثر آنها از بین رفتهاند]
در بالای بخاری دیواری تالار اصلی کتیبهای مهم بر روی زمینهای به رنگ
طلایی نوشته شده که ثبت تاریخی آن به دوران سلطنت «شاه سلیمان» صفوی بر
میگردد. متن این کتیبه به «چاثلیق هاکوب» در [کلیسای] «اچمیادزین»
ارمنستان اشاره دارد، نوشته در رابطه با «ماتئوس» فرزند «آتامیناس» بوده که
در دوران جوانی بدرود حیات گفته است، در کتیبه آمده است: «هرگاه این نوشته
را خواندید یادی کنید از «ماتئوس» و والدین فروتن او، خواجه «پطروس» و
خاندانش که این خانه را برای فرزندان خود ساختهاند برکت و دعای ابدی برای
او باشد، امین» 29 بهجز این کتیبه دو کتیبهی دیگر هم وجود
دارد که بدین ترتیب قرائت گردید:
«به تاریخ 1640.م [1019.ش،1057.ه.ق] که زادروز ماتئوس است.»
***
« به تاریخ 1659.م[1038.ش،1070.ه.ق] که زادروز پطروس است.»
***
*ت.11-
بخاری دیواری خانه ی خواجه پطروس در طبقه همکف اتاق غربی ِتالار مرکزی
در حال حاضر [1376.ش] این اتاق از طرف سازمان میراث فرهنگی، بازسازی شده
بهنحوی که گنبد آن را تخریب کرده و دوبارهسازی کردهاند و چند اتاق مجاور
هم نوسازی و مرمت شده است.
ت.12-13- خانه ی خواجه پطروس [سقف تالار مرکزی و نقوش
تشعیری دیوار غربی، که امروز درشکل اصلی وجود ندارند.اما بازسازی شدهاند.]
*ت.14- خانه ی خواجه پطروس نمای شماالی و تالار اصلی
5-
خانه ی مانوک بارسقیان30
این بنا در محلهی تبریزیها، حوالی کلیسای میناس واقع شده است. تاریخ ساخت
بنا به قرن17.م باز میگردد. ولی در دورهی قاجار قسمتهای دیگر هم به آن
اضافه شدهاند. بنا به خانهی مانوک بارسق یا خانه آقانور معروف است. چند
دهه قبل از طرف خاندان میناسیانها خریداری شده است و به چند قسمت تقسیم و
تفکیک گردیده که باعث تغییر شکل اصلی بنا شده است. ساختمان اصلی در سمت
شمالی حیات خانه واقع شده است که دارای بالکنی با ستونهای چوبی زیبا
میباشد همانند دیگر بناهای جلفای نو دارای پنجرههای ارسی و درهای تزئین
شده است.
ت.15- از راست به چپ به ترتیب تصویر« پطروس کبیر»،
منظرهای در باغ و« اسرائیل اُری» مربوط به خانهی مانوک
بارسق
با ارزشترین تزئین این خانهی تاریخی نقاشیهای آن بوده که در جبهه غربی
بنا تعداد قرار داشتهاند، این نقاشیها 11 اثر بوده و همه آنها در
تاقچههای تزئینی در بالای طرهی اتاق با تکنیک رنگ و روغن اجرا شده
بودند. بهنظر میرسد این آثار مربوط به دوران قاجار بوده باشند، آنگونه
که در تصاویر آمده است نقاشی بزرگ و مرکزی آن منظرهای از یک باغ است که
یک مرد، سه زن و یک بچه دور میز گرد آمدهاند. دو اثر دیگر که در اطراف
نقاشی مرکزی قرار گرفته بودند چهرهی «پطروس کبیر» و «اسرائیل اّری»
بودهاند. هشت نقاشی دیگر که بر دیوارهای جنوبی و شمالی اتاق اجرا شده بود
تصاویری از مردان و زنان ایرانی و اروپایی را نشان میدهد. که لباسهای
مخصوص دوران خود را پوشیده بودند و در حال خوشگذرانی در طبیعت و نواختن
ابزار موسیقی همچون کمانچه، فلوت و دف بودند. احتمال دارد چهرهی مالک
خانه «آقا سلطان» آن نقاشی بوده باشد که در زیر آن کتیبهی « خادم عیسی
مسیح سلطان» حک شده بود. متأسفانه کلیهی این نقاشیها توسط مالک خانه
در سال 1970.م[1349.ش] کنده و فروخته شده است بهطوری که هیچ اثری از
آنها بر دیوارهای خانه باقی نمانده است.
*ت.16- نقاشیهای داخل قوس
در خانه ی مانوک بارقس برگرفته از.Carswel,1968,p80).(
دیوار جنوبی:
1) فیگورهای نشسته با لباسهای ایرانی، دو نفر در کنار کسی که کمانچه
مینوازد. [مانیا قازیان معتقد است نفر سمت چپی شاه عباس دوم است.]31
2) تصویر خواجه سلطان با قلمی در دست در حالی که در کنار او کتابی باز شده
قرار دارد.
3)شخصی ایستاده با لباس اروپایی که چیزی شبیه چوب بازی یا شلاق در دست
دارد. در سمت چپ او سگی دولا نشسته است. [در پشت سر او عمارت هایی با سقف
شیروانی ترسیم شدهاند.]
4) دو دلداه با لباس ایرانی در کنار هم، در حالی که زن به مرد گلابی تعارف
میکند، جامی را بالا آورده و در جلوی آنها سینی هشت گوشی پر از میوه وجود
دارد.
دیوار شمالی:
5) زن و مرد جوانی که لباس ایرانی بر تن دارند و در حال نواختن دف و نی
میباشند.
6) این تصویر زنی اروپایی که دامنش را بلند کرده است و گلی در دست دارد را
نشان میدهد که در کنار او سگش نشسته است.
7) این تصویر مرد و زنی را نشان میدهد که بهصورت استادانه ملبس به لباس
ایرانی ترسیم شدهاند. زن دستکش پوشیده وگلی در دست دارد
8) این تصویر دو معشوقهی نشسته با لباس ایرانی را نشان میدند که یکی
ازآنها جامی در دست دارد.
6-
خانه ی نادری
این بنا در محله تبریزیها و در کوچهای بنام داورژ [محلات] و در سمت جنوب
واقع شده است. آنگونه که مرسوم بناهای تاریخی و کهن جلفاست، این خانه
دارای هشتی ورودی و دالانی بلند در سمت جنوبی بوده که در انتها به حیاط
خانه ختم میشده است. همچنین ساختمان دارای حیات بزرگ یا باغ نیز بوده
که به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم میشده است. بنای اصلی در قسمت شمالی
قرار دارد و متشکل از چند اتاق میباشد. همانند دیگر بناهای قدیمی جلفا این
بنا نیز در قسمت بیرونی خانه با آجر ریز نقش معرق تزئین شده است. اتاق
مرکزی آن دارای حوضچه است و پنجرههایش که از نوع ارسی بودهاند، هماکنون
وجود ندارند و کلیهی آنها نوسازی شدهاند. در قسمت جنوبی بنا، چند اتاق
موجود است که آنها نیز نوسازی شدهاند. همکنون این خانهی تاریخی به
خاندان نادری تعلق دارد که هنوز در آن ساکن هستند.
7-
خانه ی اولوخان
این خانه تاریخی در قسمت انتهای خیابان خاقانی در محله ایروان قرار داشته
است. عمدهترین شاخصهی آن وجود ستونهای زیبای تزئین یافته همانند بنای
چهلستون و درها و پنجرههای ارسی همانند دیگر بناهای تاریخی جلفا بوده
است. این بنا هماکنون وجود ندارد و در سال 1970.م [1349.ش] تخریب شده است.
قبل از آن تاریخ نگارنده چندین بار در سال 1964.م [1343.ش] از این بنا
بازدید کرده و خطوط و نوشتههای حک شده بر دیوارهای آن را ثبت کرده است.
با آنکه این قطعات بعداً توسط مالک خانه آقای «عباس بارزی» کنده شده و
اکنون در موزه کلیسای «وانک» قرار دارد، ذکر متون آنها در اینجا
میتواند در بررسیهای تاریخ نگاری جلفای نو اهمیت فراوانی داشته باشد و
بدین روش در اختیار پژوهشگران قرار گیرد. اعم نوشتهها بدین شرح است.
32
« بهتاریخ بزرگ ارمن 1666/ از برای آقا
اولوخان این بنا شکوفا شد/ [و] رنگارنگ و مزین گردید.
از برای اولوخان برادر معروف به «هیبت» فروتن پسر نورَس (نابالغ
ایشان)«آندریاس»
که رحمت خدا بر اینها باد. عمر طولانی به آنها عطا گردد.
و به پادشاه پارس/ شاه عباس دوم نامی
یاور ملت ارمن، برکت و درود آسمانی باد. آمین»
ت.17- تصاویری از کتیبههای موجود در خانهی اولوخان
8-
خانه ی جانیخان [مارتاپیترز]33
این خانهی تاریخی که بهصورت یک کوشک میباشد در محله میدان بزرگ واقع
شده و هماینک در ابتدای سمت شرقی خیابان خاقانی در خیابان حکیم نظامی قرار
دارد. در گذشته متعلق به خواجه «پانوس» بوده است ولی آخرین مالک ارمنی خانه
«جانیخان بدروسیان» بوده که اینها هم در سال 1973.م [1352.ش] آنرا به
دولت [وقت] فروختند که پس از نوسازی [مرمت و باز زندهسازی] امروزه به دفتر
مرکزی دانشگاه هنر اصفهان (پردیس) تبدیل شده است. وقتی این بنا از طرف دولت
توسط بنیاد فرح پهلوی خریداری شد، نخست تصمیم گرفته شد آن را به موزه ملی
تبدیل کنند و از آن بنا یک اتاق هم به جلفای نو تعلق یابد.34
ولی پس از انقلاب این تصمیم عوض شد. ساختمان بنا از دو قسمت شمالی و جنوبی
تشکیل شده است. چند اتاق هم در قسمت جنوبی واقع شده است بخشهای عمدهای
از قسمت شمالی بنا به دلیل گسترش خیابان خاقانی تخریب شده است. ساختمان
دارای سالن مرکزی است که دارای حوضچه سنگی بوده است [تالار مرکزی صلیبی شکل
و دارای تزئینات بسیار منحصر به فرد تنگبری و گچبری میباشد.]
ت. 18- تنگبری های منحصر بهفرد در تالار اصلی خانهی
تاریخی جانیخان (مارتاپیترز)
ت-19- نمایی از سقف تالار اصلی خانهی تاریخی مارتا پیترز
در سالها اخیر نوسازی بسیاری در سمت جنوبی و شمالی بنا صورت گرفته است و
فعالیتهایی شده تا قسمتهای تخریب شده را به همان شکل نخست خود بازسازی
کنند. پنجرههای چوبی [گره چینی] آن به حالت اولیه باز گرداندهاند و
همچنین به شکل و ساختار قدیمی بنا آن را با خاک قرمز [دوباره گاهگل]
کردهاند. کوششهای زیادی نیز بر روی حیاط ساخـتمان به عمـل آمده و آن را
با سنـگهای زیـبا فرش کردهاند. اقدامات تعمیری بهصورتی بوده که امروزه
خانهی «جانیخان» به یک باغچه زیبا تبدیل شده است.
[با شروع دوبارهی مرمتهای تزئینات در خانهی «جانیخان» چند نوشتهی
ارزشمند به زبان ارمنی نظر مرمتگر35 و نگارنده این سطور را به خود جلب کرد
که بعد از تمیزکاری توسط استاد لئون میناسیان (در تاریخ 2/5/1387) قرائت و
ترجمه شدند که متن آنها جهت بازگشایی بخشی از تاریخ این خانه ارائه
میگردد. این نوشتهها که در غالب یادگاری هستند از آن رو حایز اهمیت
میباشند
که دو برههی تاریخی در خانهی «جانیخان» را مشخص مینمایند یکی در عصر
صفوی و زمان «شاه عباس دوم» (1052-1075ه.ق) بهسال 1067.ه.ق و دیگری در
دورهی قاجار و زمان حکومت« فتحعلیشاه» (1250-1212.ه.ق) بهسال 1242.ه.ق،
تاریخ ثبت شدهی مربوط به دوران صفویان اینگونه قرائت گردید:
« گوورگ؟! سال 1107»
این تاریخ به یکی از روشهای تاریخ نگاری ارمنی با نام «کوچک»36
نوشته شده، هنگامی که عدد551 را به تاریخ کوچک اضافه کنیم بهتاریخ میلادی
تبدیل میشود. بهعبارتی تاریخ حک شده در اتاق گوشوارهی شمالغربی کوشک
«جانیخان» معادل سال 1658.م [1037.ش، 1069ه.ق] یعنی در زمان حکومت «شاه
عباس دوم» (1052-1075ه.ق) میباشد. نوشتهی دوم که تاحدی مفصلتر است و با
خطوطی که زیرش کشیده شده ارتباط دارد اینگونه قرائت گردید:
«هر کس مرا یاد کند خدا او را یاد کند.
نزد حضرت مسیح[.....] پطروس کشیش آواکاحان[؟]
اینجا آمدیم و ماندیم[...........] وقتی آمدیم و اینجا ماندیم یادگاری
نوشتیم.
خدا به آنها عمر طولانی بدهد. 25/جولای/ 1825.م»[1204.ش،1242.ه.ق]
ت.20- نوشتهی مورد نظر در خانهی جانیخان، احتمالاً
خطهای پاییین
نوشته تعداد روزهایی است که این شخص در خانهی جانی خان
اقامت داشته است
9-
خانهی سیمون
بنا در محله میدان بزرگ و در سمت شمال غربی خیابان کلیسای وانک واقع شده
است و به احتمال زیاد در قرن 17.م ساخته شده ولی در سال 1892.م
[1271.ش،1309.ه.ق] نوسازی گردیده است. بنا متعلق به یکی از چهرههای مشهور
جلفای نو یعنی آقای «هام اپوا کلانتر» بوده سپس به وارث آنها یعنی آقای
«سیمون» رسیده و بدین سبب به نام این شخص معروف است. زمانی سیمون «ضابطِ»37
بیش از 30 روستای سلطنتی در فریدن بوده که ساکنان ارمنی و فارس داشته است.
وی در سال 1824.م [1203.ش،1240.ه.ق] بهدست «حاجی هاشمخان جبار » کشته و
در درگاه کلیسای «بیت الحم مقدس» به خاک سپرده شده است.38 در
سال 1843.م [1222.ش،1260.ه.ق] خانه توسط خلیفهی جلفا «هوانس سورنیان»
خریداری شده است وی برای مدت کوتاهی این بنا را بهعنوان مدرسه روحانیون
مورد استفاده قرار داده است. آنچنان که میدانیم بنا در سال
1892.م[1271.ش-1315.ه.ق] نوسازی شده و دوباره برای مدت کوتاهی به مدرسه
تبدیل شده است. بر روی دیوار طبقه اول بنا یادبودی بدین شکل نوشته شده است:
«خانهی معروف به سیمونیها، متعلق به کلیسای وانک با
کوشش هنرمندانهی خلیفه محترم آقای «یسائی دپخیسیان»
بیست ودومین خلیفه کلیسای مقدس ناجی همگانِ جلفای نو
به
سال 1892.م[1271.ش،1320.ه.ق] نوسازی شد.»
بنا از دو قسمت شمالی و جنوبی تشکیل شده است که ساختمان مرکزی در سمت شمالی
واقع شده که دارای اتاقهای نقاشی بوده که هم اینک یک اتاق از آنها باقی
مانده است ساختمان جنوبی دو طبقه بوده است که درها و پنجرههای آن تعویض
شده است. در سال1911-1933.م [1290-1312.ش،1330-1352.ه.ق] از ساختمان
بهعنوان بیمارستان استفاده شده است. ولی متاسفانه بعداً [در سال 1936.م،
1314.ش] به باشگاه تبدیل شده است در حال حاضر(1376.ش) چند خانواده مستمند
در آن ساکن هستند بنا در گذشته دارای طویله بوده که در سال1950.م
[1331.ش،1370.ه.ق] تخریب شده و بهجای آن یک سالن تأسیس شده است.
10-
خانه ی سوکیاس39
این خانهی تاریخی و منحصر به فرد در محلهی تبریزیها، در سمت غربی
کلیسای میناس مقدس و در سمت جنوب کوچه در کنار خانهی داوید واقع شده است.
همانند دیگر بناهای قدیمی از دو قسمت شمالی و جنوبی تشکیل شده، ولی ساختمان
آن برعکس دیگر بناها در قسمت جنوبی ساخته قرار دارد و نمای اصلی آن رو به
طرف شمال است. این قسمت [جبههی جنوبی] دارای یک سالن مرکزی است که در وسط
آن حوضچه [ای فرو رفته با فوارهی سنگی وجود دارد] و در جلوی آن ایوان و
در طرفین آن دو اتاق در طبقه دوم قرار دارد. دیوارهای ایوان منقوش است که
نمایانگر چهار فصل هستند و چند نقاشی دیگر هم موجود است.
40 [در این خانه حدود 50 نقاشی دیواری در قالب
فرنگیسازی، نقاشی ایرانی و کُپیهای بسیار دقیقی از نقاشیهای قرن 17.م
اروپایی وجود دارد که خود مجموعهای بسیار غنی از لحاظ نقاشی در جلفای
تاریخی و بهویژه تاریخچهی فرنگیسازی در ایران است.] سقف ایوان چوبی بوده
و مزین به تزئینات و نقاشیهای روی چوب است. ارتفاع ایوان موازات با بام
طبقه دوم است و دارای دو ستون چوبی 8 ضلعی است که در قسمت بالای آنها نقوش
مقرنس چوبی [همانند بناهای چهلستون و عالی قاپو] اجرا شدهاند. خانهی
سوکیاس دارای تنگبریهای گچی همانند بنای عالیقاپو [اما بسیار سادهتر]
بوده و همچنین دارای پنجرههای ارسی بسیار با ارزشی است.[این پنجرهها
اکثراً الحاقیاند] هماکنون بنا متعلق به دانشگاه هنر اصفهان (پردیس) است.
که بهصورت بسیار مطلوبی از آن محافظت میشود.
*ت.21- نمایی از خانه سوکیاس تصویر متعلق به تابستان
1387میباشد.
11-
خانهی درگریگوریان41
بنا در محله میدان کوچک و در کوچهی میدان کوچک (یا شیرخان) واقع شده و به
نظر میرسد در قرن 17.م ساخته شده است. امروززه این بنا به خانه در
گریگوریان معروف است و هماکنون متعلق به «آووماردیروسیان» میباشد، وی
خانه را در سال 1960.م [1339.ش،1380.ه.ق] از «آرام اصلانیان» خریداری کرده
است. قسمت اصلی بنا در جبههی شمالی واقع شده و عموماً سقفهای آن دارای
پوشش طاق و تویزه میباشند. بعضی اتاقها در طبقه دوم است و دارای
نقاشیهای زیبا بوده و پنجرههای ارسی دارند که بعضی از آنها تعویض و
بهصورت بسیار بد نوسازی شدهاند. همانند کاخ عالیقاپو در یکی از اتاقهای
آن نقاشیها و تنگبریهای جالبی اجرا شده است. این تنگبریها به گونهای
ساخته شده که انعکاس صدای آهنگها را تقویت میکرده است. دیوارهی بیرونی
بهوسیله معرقهای بسیار ریز نقشِ آجری تزیین شدهاند. در گذشته بنا بسیار
بزرگ بوده اما امروزه به چند قسمت تقسیم شده است.
ت.22-23- نقوش تزئینی در خانهی تاریخی درگریگور
این بنا در محله میدان بزرگ واقع شده بود که هماینک خیابان خاقانی نام
گرفته است. متأسفانه
در هنگام ساخت خیابان حکیم نظامی بهکلی ویران شده است. عمارت اصلی خانه
در جبههی شمالی بوده و تالار بزرگی با پوشش طاق و گنبد داشته است که گنبد
سقف تالار مرکزی آن را میپوشانده، لازم به ذکر است که در خانهی مجاور آن
(ارسیاک) بر روی سکویی نوشتههایی به زبان انگلیسی بر روی دو تخته سنگ
بودند که یک قسمت آن داخل دیوار بود و نمیشد آن را خواند. زمانی که بنا در
هنگام ساخت خیابان حکیم نظامی تخریب گردید، مشخص شد که نوشتههای تخته
سنگها کار یک گروه آلمانی بوده که در سال 1874.م [1253.ش،1292.ه.ق] به
اصفهان سفر کردهاند. متن کتیبه چنین است «هیئت آلمانی ونوس1874» 42
هماکنون این تخته سنگها در موزهی کلسیای وانک در کنار در ورودی به نمایش
عموم گذاشته شدهاند.
در پایان قابل ذکر است که در جلفای نو بسیاری بناهای تاریخی کاخ مانند وجود
داشته که قسمت عمدهی آنها ویران شدهاند و امروزه نیز در حال ویرانیاند
اما هنوز بناهایی هستند که به حیات خود ادامه میدهند. امید است با همکاری
سازمانها و ارگانهای دولتی بتوان آنها را نجات داد و از ویرانی آنها
جلوگیری کرد.
پی نوشت، حواشی و منابع:
1-
[امروزه منطقه جلفا بر اساس تقسيمات جدید شهر اصفهان در محدودهی شهرداري
منطقه 5 قرار گرفته است. حدود منطقه جلفا در این تقسیم بندی اینگونه تعریف
شده است: از شمال به خیابانهای نظر شرقی و غربی، از شرق به خیابان توحید،
از غرب به خیابان خاقانی، از جنوب به خیابان محتشم کاشانی قرار دارد.]
2-
[این مقاله با همین عنوان در مجلهی «ارمنی شناسی هایکازیان، بیروت در سال
1997، ش.
17، صص219-243 » به چاپ رسیده است.]
3-
[ لئون میناسیان یکی از شخصیتهای مهم فرهنگی ارامنه جلفا است که تا به حال
بیش از 100 کتاب و چندصد مقاله در رابطه با جلفا به زبانهای ارمنی و فارسی
به رشته تحریر در آورده است. برای کسب اطلاعات بیشتر ر.ک به :
درگه اهل هنر (زندگي و آثار برگزيدگان هنرهاي سنتي اصفهان)، اصفهان:
دانشگاه هنر اصفهان باهمکاري انتشارات گلدسته، چاپ اول، 1380،صص165-167]
4-
[قسمتهایی از نوشته که در علامت قلاب قرار گرفتهاند مربوط به مصحح بوده
و جهت تکمیل گفتار به متن اصلی مقاله اضافه شدهاند. ضمناً به دلیل آنکه
یکسری از تصاویر بسیار بیکیفیت بوده و در کتابهای دیگری که در این مقاله
معرفی شده اصل آنها وجود دارد. تعدادی از آنها حذف گردید و تصاویر دیگری
جهت شناخت بهتر این ابنیه به متن اضافه گردید. که با زیر نویسهای
ستارهدار مشخص گردیدهاند]
5-
ر.ک به :
دهورهانیان، هارتون «تاریخ جلفای نو اصفهان» چاپ جلفای اصفهان 1880-1881.م
جلد اول، ص46 [نسخه ارمنی] / میناسیان، لئون «موزهی جلفای نو» ، 1968.م
ص.32
/
میناسیان، لئون،«کلیسای وانک جلفای نو» 1698.م ص107/ ماهنامهی هور شماره
3و4 تهران،1971 ص. 63
6-
[آنچنان که منابع تاریخی بیان کردهاند کوچ تاریخی ارامنه مابین سالهای
1605 – 1603.م به اصفهان صورت پذیرفته است.]
7-
هماکنون کلیسای سرکیس مقدس
8-
دهورهانیان، هارتون «تاریخ جلفای اصفهان»، اصفهان: چاپ جلفا، جلد
دوم،1881.م ص223.(نسخه ارمنی) [این کتاب با مشخصات زیر به فارسی ترجمه شده
است: درهوهانيان، هاروتون ؛«تاريخ جلفاي اصفهان»، مترجم:
لئون.ميناسيان،تحرير،موسي فريدني، اصفهان: زنده رود با مشاكت نشر
خورسيد.چاپ اول 1379 ]
9-
[امروزه خانههای تاریخی داوید، سوکیاس (که خود دو خانه بزرگ است)، خانهی
ایوبی، خانهی استپانیان، خانهی خواجه پطروس، خانه جانیخان (مارتاپیترز)
و خانهی خاچکیان در تملک دانشگاه هنر اصفهان است.]
10-
[در رابطه با بسیاری خانههای اصفهان و تزئینات معماری آنها مطالعات
ارزشمندی از طرف دانشجویان دانشگاه هنر اصفهان از سال 1356 تا به حال
انجام گرفته است. که در قالب پایاننامههای تحصیلی و طرحهای تحقیقاتی
تدوین شدهاند و امروزه در کتابخانههای دانشگاه هنر اصفهان در دسترس
پژوهشگران قرار داده میشوند.]
11
-Carswel,
john, New Julfa the Armenian churches and other buildings,oxford,1968
12-
[در کتاب مورد نظر دو بنای خانهی سوکیاس و خانهی مانوکبارسق از لحاظ
تزئینات نقاشی مورد بررسی قرار گرفتهاند. متأسفانه این اشتباه در ترجمه
کتاب کاراپتیان در بخش پشگفتار تکرار شده است.ر.ک به کاراپتیان،همان ص8]
- Krapetian, Karapet, Isfahan-New Julfa, Rome, 197413
[این کتاب با مشخصات زیر به فارسی ترجمه شده است كاراپتيان،
كاراپت،«خانههاي ارامنهي جلفاي نو اصفهان»، مترجم: مريم قاسمي سيچاني،
تهران: فرهنگستان هنر،چاپ اول پاييز 1385]
14- ر.ک به:
ماهنامه آناهید، پاریس،سپتامیر و اکتبر 1938.م،ص45، ماهنامه هایرنیک بوستون
، ژانویه 19420.م ، ص 120
-
15Afoos
16- دربارهی این خانه ر.ک به :
ماهنامه آرپی، تهران،1949،صص37-45 [ در این نشریه مقالهای اختصاصی در
رابطه با نقاشیهای خانه داوید وجود دارد. همچنین ر.ک به: قازاریان،
مانیا، «هنر نقاشی جلفای نو»، ترجمه گرمانیک، م، تهران، هویک ادگاریان،
1363صص 48-51 و همچنین
ر.ک به:
فدائی،حمید؛ «حفاظت و مرمت تزئینات گچبری بر زمینه سیمگل تزئینی در خانهی
داوید»، پایاننامه کارشناسی، دانشگاه هنر اصفهان،1377/
ساسانی، آناهیتا،« حفظ ومرمت نقاشیهای روی چوب و مرمت یک در متعلق به
ساختمان داوید»،پایاننامه، کارشناسی،1383/جهاندوست، حامد «مرمت بخاری
دیوار گچی اتاق جبهه شمال غریی خانه داوید»
پایاننامه کارشناسی، دانشگاه هنر اصفهان1386
/
قاسمی،کامبیز و دیگران، «گنجنامه، فرهنگ آثار معماری اسلامی ایران دفتر
چهارم خانههای اصفهان»تهران: سازمان میراث فرهنگی، دانشگاه شهید
بهشتی،1377 چاپ اول، صص58-63/ گزارشات میراث فرهنگی در رابطه با خانهی
داوید مابین سالهای 1354-1360، موجود میراث فرهنگی استان اصفهان./ همچنین
Diba, Darab, &others,
»
maisons d' Isphahan«
Maisoneuve &Laros, 2001]
17-
[امروزه این حوض به علت تغییر کاربریهایی این مکان با انجام اقدامات
حفاظتی در زیر موزاییک فرش جدید قرار گرفته است.]
18- دربارهی خاندان لغوریان نگاه کنید به،هارتون، دهورهانیان،جلد
1،ص199[نسخه ارمنی]
19- .همچنین
معروف به خانهی داودیان
20- [بر طبق اسناد میراث فرهنگی خانهی داوید توسط دفتر فرح پهلوی خریداری
و بعد از تعمیرات اساسی درمهرماه 1356.ش اختیار دانشکدهی پردیس قرار گرفته
است.]
21-
[زحمت برگردان این شعر را استاد میناسیان کشیدند و مربوط به مترجم نیست.]
22- [ مطالعات بیشتر ر.ک به: كاراپتيان ،همان، صص 331-356/
قاسمی،کامیز،«همان»،صص78-83/ همچنین
ر.ک
/(Diba, 2001,)
این خانه هماکنون با نظارت سازمان میراث فرهنگی مرمت گردیده و در اختیار
مهندسین مشاور پلشیر است. تصاویر و گزارشات مرمتی آن نیز در اختیار میراث
فرهنگی و احتمالاً مهندسین مشاور پلشیر میباشند.]
23- رجوع شود به دهورهانیان، جلد 1، صص150-151[نسخه ارمنی]
24- همچنین در فهرست آثار موزهی کلیسای وانک به شمارهی 240و539 ثبت
شدهاند.
25- [مطالعات بیشتر ر.ک به: کاراپتیان،همان،صص219-234 در این کتاب تصاویر
و پلانهای خانه به صورت بسیار کاملی ارائه شده است. ]
26- تاریخهایی که نوشته شده چنانچه علامت یا حروف دیگری درکنار آنها
نباشد مربوطبه تاریخ آزاریان است بدین ترتیب: 1815= 1615+200
27- [مطالعات بیشتر ر.ک به: کاراپتیان،همان صص71-118
/
متقي، محمد كريم؛ «مطالعه و بررسي و مرمت تزئينات معرق آجر در معماري
بناهاي دورهي صفوي جلفاي اصفهان»، پاياننامه كارشناسي ارشد مرمت آثار
تاريخي و فرهنگي، دانشكدهي مرمت، دانشگاه هنر اصفهان، 1375،
/
لوح موسوی، سیداصغر «پروژه طرح احیاء خانه قدیمی خواجه پطروس (هراتیان) با
عملکرد مهمانسرا» پایاننامهی کارشناسی ارشد مرمت ابنیه،دانشکده هنر
اصفهان، دانشکده مرمت سال77-76/ جلیلی، افشین،« تحقیق در مورد تابلوی جنگ
خانه خواجه پطروس ولیجانیان و باز آفرینی طرح آن »،استاد راهنما حسین آقا
جانی / همچنین در رابطه با خوجه پطرس ر.ک به: تاورنیه،ژان
باتیست،«سفرنامهی تاورنیه»،مترجم:ابوتراب نوری،تجدید نظر و اصلاح دکتر
حمید یرانی،اصفهان:کتاب فروشی تأیید،شهریور 1336،صص407و410]
28- [بخش عمدهای از خانهی خواجه پطروس در اوایل دههی 70.ش توسط مالکش
تخریب شده و بسیاری از نقاشیها و تزئینات آن از بین رفته است. بر طبق
گزارشات میراث فرهنگی تعمیرات بخش باقی مانده خانه در سال1373 آغاز گشته و
در سال 1377 با همکاری شرکت مهندسی سپاهان طرح آرا، به پایان رسیده است.
خانه خواجه پطروس (هراتیان) امروزه در اختیار دانشگاه هنر اصفهان است و
یکسری بخشهای اداری این دانشگاه در آن مشغول به فعالیت هستند.]
29- همچنین به این نکته آ.یرمانیان ، ه.کیورتیان و کراپتیان اشاره
کردهاند. کاراپتیان در صص65-71 این کتاب دارای چند اشتباه است.
30- درباهی خانهی مانوک بارسقیان ر.ک به : کارسول، ص68، کاراپتیان، ص341
[ص309-340 در نسخهی فارسی] همچنین مانیا قازیان،هنرهای تجسمی ارامنه در
قرن 16 و17.م چاپ ایروان، 1974، صص41- 44 [نسخه ارمنی.]
31- ر.ک به: قازاریان، مانیا، «هنر نقاشی جلفای نو»، ترجمه گرمانیک، م،
تهران، هویک ادگاریان، 1363صص صص41-43
32- متن کتیبهای که در مقاله آمده مجموع کتیبههای کوچکی میباشد کهبر
روی چهار دیوار اتاق نوشته شده بودند.
33- [مطالعات بیشتر ر.ک به: کاراپتیان، همان، ص257-280/ قاسمی، کامیز،
«همان»، صص146-153/
همچنین
(Diba,2001)
/ رضایی،حسن،«اندود برداری از روی تزئینات گچبری در خانهی
مارتاپیترز(جلفای اصفهان)»، پایان نامهی کارشناسی، دانشکدهی مرمت،دانشگاه
هنر اصفهان، 1377]
34- اینجانب نیز به عنوان یکی از اعضا هیئت مدیرهی موزه انتخاب شده بودم.
35
-
[مهندس پیمان پاریاو کارشناس مرمت آثار تاریخی]
36- تاریخ نگاری در ارمنی به سه نحو بوده است. 1- تاریخ قدیمی2- تاریخ
کوچک3- میلادی
37- جانشین حاکم
38- ر.ک به: تادئوس آودومیان،آرامائیس،کلکته،1864،صص103-104 [نسخه ارمنی] و
همچنین دهورهانیان:جلد1،صص414-425
39- [مطالعات بیشتر
ر.ک
به: کاراپتیان،صص119-148/ قاسمی،کامیز،«همان»، صص90-159/
(Diba,2001)/
ابراهیمی، افشین، « فنشناسی آسیب شناسی و مرمت دیوارنگاره های سبک اروپایی
ایوان مرکزی خانه سوکیاس» پایاننامه کارشناسی ارشد مرمت دانشگاه هنر
اصفهان.1377 /خزائی، خلیل« آسیب شناسی، فن شناسی و مرمت نقوش حیوانی تک رنگ
خانه سوکیاس » پایاننامه کارشناسی مرمت دانشگاه هنر اصفهان.1376 /
جهانگیری، مهدی «حفاظت و مرمت نقش تزئینی طاق چشمه جنوبی سالن مرکزی خانه
سوکیاس (1)» پایاننامه کارشناسی مرمت دانشگاه هنر اصفهان.1376/ شاکری،
شایان، «بررسی ساختاری و پیشنهاد طرح مرمت یکی از مینیاتورهای دیواری موجود
در سالن مرکزی خانه سوکیاس» پایان نامه دورهی کارشناسی مرمت، دانشگاه هنر
اصفهان1379/ شکفته، عاطفه،«حفظ و مرمت یکی از دیوار نگارههای ایوان خانه
سوکیاس» پایان نامه کارشناسی مرمت دانشگاه هنر اصفهان 1385 /
گزارشات میراث فرهنگی در رابطه باخانهی سوکیاس ما بین سالهای
1354-1360،موجود در سازمان میراث فرهنگی استان اصفهان.]
40- ر.ک به:
Carswel
،صص65-67 و70-77
41-
[مطالعات بیشتر
ر.ک به: کاراپتیان،همان،صص179-199 ]
42ـ
DEUTSCHE VENUS EXPEDITION 1874
کميته بين المللی نجات پاسارگاد
www.savepasargad.com |