|
از: دکتر حسين آخانی، استاد دانشگاه تهران
سال گذشته روز ملي خليجفارس با شكوه خاصي برگزار شد. بهخصوص صداوسيما و اغلب رسانههاي مكتوب از جهات مختلف به آن پرداختند. اما ديري نگذشت كه همه چيز فراموش شد. ولي امسال شايد بهدليل كم رنگ شدن مسئله و عادت كردن ما به آن، حساسيت به اين موضوع كمتر شده و شايد جو انتخاباتي در اين بيتوجهي بيتاثير نيست. البته برگزاري همايش 9 ارديبهشت كه در آن جمع زيادي از مسئولان و سياستمداران شركت داشتند حائز اهميت است.
در سال گذشته پيشنهادهاي زيادي از سوي مردم و نخبگان براي حفظ نام خليجفارس و جلوگيري از گسترش نام جعلي ارائه شد ولي بهنظر نميرسد چندان پيشرفتي در پيگيري پيشنهادات صورت گرفته باشد و اگر هم صورت گرفته، نگارنده از آن اطلاع ندارد و لازم است توسط دستگاههاي مسئول اطلاع رساني شود. ردگيري نام خليجفارس در مقايسه با نام جعلي در نمايه علمي Web of Science نشان از بهبود نسبي مقالات علمي بينالمللي دارد ولي هنوز وضعيت قرمز است و به برنامهريزي جدي و دراز مدت و همكاري همه جانبه مردم ايران در داخل و خارج با هر مرام و گرايش سياسي و بهخصوص دولت نياز است.
متأسفانه اين عادت ما ايرانيان است كه چون فيلم دايي جان ناپلئون همه تقصيرها را به گردن انگليسيها مياندازيم و كمتر به ناتواني خودمان در حفظ نام خليجفارس فكر ميكنيم. رفتار ما چون بيماري است كه از سر لجبازي حاضر نيست به پزشك مراجعه كند. تكرار كلياتي چون قدمت بيش از 2 هزار ساله نام خليجفارس يا درياي پارس و شعار خليج هميشه فارس فقط ميتواند ما را تسلي دهد اما دردي از فرايند حساب شده تغيير نام خليجفارس درمان نخواهد كرد. تاريخ پر است از بيعدالتي، ظلم و خونريزي.
آنچه امروز بر نقشه جغرافيايي جهان برجا مانده ميراث همين تاريخ نه چندان پاك است. بنابر اين به جاي آنكه تقصير را به گردن انگليسيها و اعراب بيندازيم بايد كلاه خود را قاضي كنيم و به دلايلي بپردازيم كه طي نيم قرن توانسته است نام جعلي را به راحتي رقيب نام تاريخي خليجفارس كند. بايد پذيرفت كه نيم قرن گذشته و بهخصوص دهه اخير، عصر انفجار اطلاعات است و حجم نوشتارهاي چاپي و الكترونيكي به حدي است كه اگر نتوان سهم خود را در آن حفظ كرد، ديگراني هستند كه از ناتواني ما بهره جسته و تاثير زيادي بر افكار عمومي جهان ميگذارند.
شايد يكي از مهمترين و تاثيرگذارترين شگردهايي كه كشورهاي عربي در جعل نام خليجفارس در اين چند دهه از آن بهره جستهاند نفوذ در منابع علمي، اطلسها و نقشههاست. ترديدي نيست كه عصبانيت عربها و غربيان از وقوع انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي فرصتي بود كه توانست جو رواني لازم را در تغيير ديدگاه غربيان در تغيير نام خليجفارس فراهم كند. پيشرفتهاي اقتصادي كشورهاي اطراف خليجفارس و اتحاد اين كشورها در حفظ منافع مشترك و جذب سالانه ميليونها توريست و سرمايهگذاران تمامي جهان و از جمله سرمايهگذاران ايراني، فرصتي بهدست داده تا اين كشورها راحتتر بتوانند به اهداف سياسي خود برسند. بايد دانست كه غربيان هيچ حساسيتي در استفاده از نام جعلي ندارند. شايد به جز اندك محققاني كه به تاريخ احترام ميگذارند - و هنوز وجود دارند كساني كه سالها در كشورهاي عربي خدمت كردهاند و همچنان نام خليجفارس را استفاده ميكنند - اما بخش اعظم نسل جوان غربي شناخت درستي نسبت به تاريخ و بهخصوص ما ايرانيان ندارند.
حال اگر كاربرد اين نام بتواند براي آنها سود مادي نيز داشته باشد به راحتي آن را به كار ميبرند. بنابراين اگر ما سوداي حفظ افتخارات تاريخي خود را در سر داريم بايد از همين امروز دست به كار شويم و بپذيريم وقتي نام جعلي توانسته در كمتر از نيم قرن در بخشي از منابع علمي و اطلاعاتي جهان جاي باز كند در اندك زماني خواهد توانست بخش قابلتوجهي را بهخود اختصاص دهد كه در آن صورت ما تكتك ايرانيان در مقابل تاريخ شرمنده خواهيم بود. لذا به جاي پرداختن به شعار، بايد دست به عمل بزنيم و از تمامي مراكز علمي، تحقيقاتي و بهخصوص دولتي بخواهيم بهطور جدي در مقابل تجاوز نرم افزاري بيگانه بسيج شوند. در اين راستا پيشنهادات زير اعلام ميشود.
1- دستگاه ديپلماسي خارجي، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، سازمان حفظ محيطزيست، سازمان ميراث فرهنگي، قوه قضاييه و نيز سازمان و وزارتخانههايي كه به شكلي ميتوانند در اين زمينه فعال شوند با همكاري سازمانهاي غيردولتي و مردمنهاد (NGO) دست به كار شوند و كميتهاي ملي تشكيل دهند تا اين كميته به بررسي راهكارهاي قانوني و اجرايي در جهت حفظ و دفاع از نام خليجفارس در مجامع بينالمللي اقدام نمايد. يكي از اقدامات اين كميته ميتواند ارائه لايحهاي به دولت و مجلس شوراي اسلامي باشد كه شركتهاي خارجي و بهخصوص نفتي و هوايي و شركتهاي داخلي كه با افراد حقيقي و حقوقي خارجي همكاري دارند درصورتي كه رعايت مصالح ملي و افتخارات تاريخي را در حفظ نام خليجفارس ننمايند طبق قانون قابل پيگرد و اعمال مجازات و تحريم شوند.
2- تاسيس يك نهاد مردنهاد (NGO) به نام بنياد حفظ خليجفارس كه بتواند فارغ از دستهبنديهاي سياسي در داخل و خارج به پيگيري مستمر حفظ نام و هويت تاريخي و طبيعي خليجفارس اقدام نمايد. در گفتوگويي كه در 10 ارديبهشت با جناب آقاي محمدرضا سحاب مولف اطلس خليجفارس داشتم ايشان با سخاوتمندي تمام اعلام داشتند حاضرند 50 سكهاي كه بهعنوان جايزه كتاب به ايشان اهدا شده جهت تاسيس چنين نهادي هديه نمايند. اميد است با پيگيري علاقهمندان و مساعدت وزارت كشور به ايشان كمك شود تا با تاسيس چنين بنيادي تلاش علاقهمندان بهطور متمركز و مستمر در اين راستا صرف شود.
3- با اذعان به اين واقعيت كه ما بيشترين مرز آبي را با خليجفارس داريم و از نظر تنوع زيستي در محيط دريايي و خشكي بهمراتب از كشورهاي جنوب خليجفارس غنيتر ميباشيم، بودجهاي خاص از طرف دولت و بهخصوص وزارت نفت و شركتهاي وابسته به پژوهش در مورد خليجفارس اختصاص داده شود. ميتوان با تعريف يك دورنماي مشخص اعلام كرد كه در سال بتوان 500 مقاله ISI در مورد خليجفارس منتشر كرد. اگر به ازاي هر مقاله 10 ميليون تومان بودجه اختصاص داده شود فقط با 5ميليارد تومان ميتوان حجم تحقيقات علمي در مورد خليجفارس را به چند برابر انتشارات فعلي افزايش داد. توجه كنيد كه 5ميليارد تومان فقط معادل 6 درصد پولي است كه جهت احداث سد سيوند خرج شده است! جهت جلوگيري از بروكراسي ميتوان مطابق فرمولي كه قبلا جهت تشويق مقالات علمي در وزارت علوم اعمال شد (كه متأسفانه متوقف شد) اعمال شود. نميتوان خليجفارس را فقط محلي براي استخراج نفت و گاز دانست و صنعت از آن بهعنوان محل تخليه پساب و فاضلاب خود استفاده كند و ما انتظار داشته باشيم مردم ساير كشورها به ما احترام بگذارند. نگاه سودجويانه و ناپايدار به خليجفارس توهيني به تاريخ پرافتخار آن است.
4- صندوق حمايتهاي پژوهشگران رياستجمهوري، يكي از اولويتهاي خود را تحقيقات خليجفارس اعلام و بودجه طرحهاي پژوهشي كه منجر به چاپ مقالات با سطح بالاي علمي ميشود را تامين نمايد.
5- وزارت امور خارجه، وزارتخانههاي نفت، علوم و تحقيقات و فناوري، سازمان حفاظت محيطزيست و سازمان ميراث فرهنگي بودجهاي جهت حمايت از تحقيقات بينالمللي خليجفارس اختصاص دهند و تسهيلاتي را براي تمامي محققان خارجي كه تمايل دارند در مورد خليجفارس با همكاري محققان ايراني تحقيق كنند در نظر گرفته شود تا بتوان سهم مقالاتي را كه خارجيها در مورد خليجفارس منتشر ميكنند، افزايش داد.
6- سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري برنامه مشخصي در مورد تورهاي گردشگري در خليجفارس تدارك و با اعطاي وام به شركتهاي خصوصي آنها را در اين خصوص حمايت كند. در اين راستا با انتشار بروشورهاي تبليغاتي، تاريخي ميتوان نام خليجفارس را پاسداشت. در اين راستا بايستي كليه فعاليتهاي تخريبي در مناطق پر ارزش خليجفارس مانند پارك ملي نايبند، منطقه حفاظت شده حرا و جزيره قشم را متوقف و با كمك سازمانهاي مسئول امكانات طبيعت گردي را گسترش و تبليغ كرد.
7- سازمان محيطزيست با كمك دانشگاهها و مؤسسات تحقيقاتي داخلي و خارجي پروژه بزرگي در مورد انتشار اطلسهاي علمي در مورد خليجفارس به زبان انگليسي تعريف و طبق يك برنامه مشخص كتابهايي تحت عنوان فلور خليجفارس، ماهيان خليجفارس، پرندگان خليجفارس، جلبكهاي خليجفارس و ساير آبزيان خليجفارس در سطح بينالمللي منتشر نمايد. اولويت به پروژههايي داده شود كه محققان برجسته خارجي در آن مشاركت دارند.
8- سازمانهاي مسئول مراكز مهمي كه بهنحوي در رابطه با خليجفارس هستند را به نام خليجفارس نامگذاري كنند. براي نمونه مطابق پيشنهادي كه قبلا در يكي از روزنامهها اعلام شد نام نيروگاه هستهاي بوشهر را به نيروگاه هستهاي خليجفارس، مجتمع پتروشيمي ماهشهر و عسلويه به مجتمعهاي خليجفارس 1 و 2، پرديس كيش دانشگاه تهران به پرديس خليجفارس تغيير نام داده شوند. حتي ميتوان خطوط هوايي با نام خليجفارس را داشت مثلا به جاي كيش اير از نام Persian Gulf Airline استفاده كرد و همين طور نام شركتهاي كشتيراني.
9- با همكاري سازمانها و وزارتخانههاي مسئول مجلهاي بينالمللي به زبان انگليسي تحت عناوين پيشنهادي مانند: International Journal of Persian Gulf Studies، Journal of Persian Gulf Studies تاسيس و با كمك تيم تحريريه قوي بينالمللي اقدام به انتشار مقالات علمي بينالمللي و با كيفيت بالاي علمي چاپ و منتشر كرد.
10-
روابط بينالمللي دانشگاه و گروههاي آموزشي نامههايي را تهيه و
به امضاي استادان دانشگاه
برسانند و به كليه كساني كه از نام جعلي
استفاده ميكنند را با
استفاده از استدلالهاي علمي گوشزد نمايند تا از
بياحترامي به حقايق تاريخي
پرهيز كنند.
نگارنده چندين بار اقدام به
چنين نامهنگاريهايي كرده و بسيار هم مؤثر است.
11- صدا و سيماي جمهوري اسلامي يكي از شبكههاي بينالمللي خود (مانند شبكه سحر يا Press TV) را به نام شبكه خليجفارس تغيير نام دهد و يا شبكه جديدي به اين نام راهاندازي كند.
12- يك خبرگزاري به نام خبرگزاري خليجفارس تاسيس و يا يكي از خبرگزاريهاي فعال كشور، به اين نام تغيير داده شود.
13- قوه قضاييه لايحهاي را تنظيم و به مجلس شوراي اسلامي تقديم نمايد تا تمام كساني كه به هر شكلي در نوشتارها و همكاريهاي داخلي و بينالمللي خود جهت اشاعه نام جعلي اقدام كردهاند و يا بيتوجه بودهاند را تحت پيگرد قانوني قرار دهد.
14- يكي از فرودگاههاي بينالمللي جنوب كشور (مانند كيش)، به نام فرودگاه خليجفارس نامگذاري شود.
15- كليه محققان زيستشناسي نام گونههاي گياهي و جانوري جديدي را كه از منطقه اطراف خليجفارس مييابند به نامهاي تاريخي خليجفارس مثلا Sinus Persici وSinus-Persica و يا حتي نام فارسي و عربي Khalijefarsica نامگذاري كنند مثل نام ماهي Torpedo sinuspersici در سال 1831 است كه توسط Olfers به نام خليجفارس نامگذاري شده است و يا گياه Bienertia sinuspersici و Salicornia sinus-persicaكه توسط اين نگارنده بهعنوان گونههاي جديدي از گياهان حوزه خليجفارس نامگذاري شده است.
16- يكي از مناطق آزاد كشور مثلا منطقه آزاد قشم و يا حتي كيش را به نام منطقه آزاد خليجفارس نامگذاري و امكاناتي جهت جذب بسياري از توريستهايي كه به كشورهاي حوزه عربي خليجفارس ميآيند به راحتي و بدون اخذ ويزا به آن مناطق سفر و با برنامهريزي كتابهايي درخصوص خليجفارس به آنها عرضه شود.
ترديدي نيست كه ميتوان دهها مورد ديگر را به ليست بالا اضافه كرد و بهعنوان راهكار ارائه داد تا به جاي استناد به تاريخ گذشته، تاريخ حال را جاودان و براي آينده خليجفارس سرمايهگذاري كرد. كشورهاي امروز محصول نيمقرن سرمايهگذاري خود را ميچينند و اگر ما محصول بهتري توليد كنيم ميتوان در اين نبرد نرم افزاري چون 8سال دفاع مقدس سرفراز بيرون آمد.
كلام آخر آنكه ما معمولا در گفتارهاي محاورهاي روزانه و حتي در نوشتارهاي خود هميشه مدعي باهوشترين و متمدنترين مردم جهان هستيم و براي اثبات ادعاي خود تمدن درخشان گذشته را به رخ ميكشيم و با نامهايي چون ابوعلي سينا، ابوريحان و حافظ و... خود را راضي ميكنيم اما ناكاميهاي خود را به گردن ديگران بيندازيم و با ادعاي آنكه مثلا انگليسيها، اعراب و يا مغولها، غربيها و... سعي در تبرئه خود از وظيفهاي كه بر دوشمان است داريم.
بايد بپذيريم كه ما از زماني كه نام جعلي توسط هر فردي و سياستي وارد شد آنطور كه بايد و شايد در مورد آن حساسيت به خرج نداديم و اگر امروز –همين امروز- اين كار را نكنيم بايد اين نام را چون بسياري از افتخارات تاريخ خود فقط در كتابهاي تاريخي جستوجو كنيم. پس بياييد صرفنظر از هر عقيدهاي كه داريد اين ميثاق مشترك كه هنوز زنده است را چون مرزهاي فيزيكي كشور حفظ كنيم و بدانيم كه ماندگاري يك تمدن به مردمان آن بستگي دارد و بس.
http://hamshahrionline.ir/News/?id=85510