|
|
|
اصفهان شهر زیبای کدام خدا است؟!
از: محمد صالحی زاده امروز روی بدنه ی یک اتوبوس واحد دیدم نوشته شده بود: «اصفهان شهر زیبای خدااست» همانجا فکر کردم که اگر راننده ی اين اتوبوس واحد شده بود شهردار يا رييس سازمان ميراث فرهنگی اصفهان حداقل به خاطر خدای خودش هم که شده بود نمی گذاشت که زير بناهای تاريخی شهر زيبايش تونل بزنند، سی و سه پلش را خراب کنند، درخت هاشو از ريشه بکنند. چون فکر می کرد که خدايش ناراحت می شود. اما مثل اين که همه ی خداها يک جور فکر نمی کنند. يا همه ی آدم ها نمی توانند بفهمند خدايشان چه چيزی را دوست دارد و چه چيزی را دوست ندارد. در واقع هر کسی خدایی دارد و آن گونه که خودش احساس می کند حرف خدا را در می یابد، مثلا ما حکومتی داريم که فکر می کند خدا با هر چه زيبايي است مخالف است. دشمن آثار باستانی است، و خوشش نمی آيد که انسان ها محيط زيست سالم و آرامی داشته باشند. بنابراين به خواست خدايش می زند و همه چيز را خراب می کند. بعد هم کنارش می ايستد و عکس يادگاری می گيرد. لابد فکر می کند که خدايش يک جوری به دادييست ها علاقمند است و می خواهد که شهر اصفهان را به سبک نقاشی های آن ها درست کنند. مردم توی خرابه های چهارباغ بلولند و يک قطار سر از سقف مدرسه چارباغ دربياورد، و ريشه ی درخت ها رو به آسمان بشوند، و در زاينده رود هم به جای آب زباله حرکت کند. اما چون خدای من مثل خدای آن راننده اتوبوس به زيبايي فکر می کند و او هم شهر اصفهان را زيبا می بيند من تصميم گرفته ام که کنار طرفداران حفظ زيبايي های اصفهان بايستم و کاری کنم که خدايم را خوش بيايد يعنی تا می توانم مقابل شهردار و رييس سازمان ميراث فرهنگی و شورای شهر و بساز و بفروش ها بايستم و نگذارم که اين قطار لعنتی شهر زيبای خدای مرا خراب کند. يک بوشهری مقيم اصفهان
|
