|
به دستور سازمان ميراث فرهنگی باستانشناسان کشوراز گفتگو با رسانه ها ممنوع شدند
از: حسن ظهوری
طي يک ماه گذشته در اقدامي نه چندان تازه اما جدي از سوي پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، تمامي باستانشناسان فعال کشور، چه استاني، چه ستادي و چه دانشگاهي ممنوع المصاحبه شدند.
اين اقدام در حالي جدي پيگيري ميشود که مسئولان سازمان ميراث فرهنگي ميگويند "اخبار مربوط به اين حوزه بسته نشده است، اما تنها از طريق کانال روابط عمومي پژوهشگاه اخبار مربوط به باستانشناسي ارائه ميشود."
باستانشناسان در زمره مهمترين کارشناسان سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري هستند. آنها نه تنها دانش فهم چگونگي کشف آثار مدفون در زير خاک را دانستهاند، بلکه جزء مهمترين نگهبانان آثار باستاني کشور نيز محسوب ميشوند.
طي 6 سال گذشته و با جدي شدن موضوع ميراث فرهنگي در رسانههاي کشور، باستانشناسان جزء نخستين کساني بودند که با ايجاد ارتباطي آموزنده با خبرنگاران، آنها را در شناخت مفاهيم مربوط به ميراث فرهنگي، به ويژه باستانشناسي و مفاهيم مربوط به اين حوزه ياري دادند. اين چنين بود که امروز باستانشناسان مهمترين رابط فرهنگي رسانهها با سازمان ميراث فرهنگي کشور شدند.
ممنوع المصاحبه شدن باستانشناسان، که طي 10 سال گذشته بيسابقه بوده ، ذهن را به اين سو ميکشاند که سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري به نحوي قصد مسدود کردن اخبار مربوط به ميراث فرهنگي کشور را دارد. هر چند مسئولان پژوهشگاه و سازمان ميراث فرهنگي بارها از انتشار اخبار توسط روابط عمومي سازمان خبر دادهاند و به استناد اين کار معتقدند که هيچ يک از اخبار مربوط به سازمان ميراث فرهنگي مسدود نشده است، اما از نظر خبرنگاران و جامعه، اخبار روابط عمومي يعني اخبار فيلتر شده. هيچگاه و در هيچ نهاد دولتي و غير دولتي، روابط عمومي قادر به ارائه مشکلات سازمان خود نيست. اخبار روابط عمومي مدام از طريق روساي سازماني چک ميشود و به اين ترتيب هر سازماني ميتواند مشکلات خود را از جامعه پنهان بدارد.
از جمله وظايف مهم مطبوعات، ارائه اخبار صحيح از عملکرد شاخههاي مختلف دولت به مردم است. بر اين اساس قانون اساسي کشور نيز مديران، روسا و شخصيتهاي مختلف فرهنگي و سياسي کشور را موظف به پاسخگويي به خبرنگاران کرده است.
اما اين در حالي است که پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي با نقض قانون اساسي کشور، باستانشناسان را که مهمترين مطلع کنندگان رسانههاي کشور بودند ممنوع المصاحبه کرده و به اين ترتيب يکي از مهمترين کانالهاي خبري رسانهها را بسته است.
سازمان ميراث فرهنگي در چهار سال گذشته به طرق مختلف قصد کاناليزه کردن اخبار مربوط به اين حوزه را داشته است. و يك سال اخير هربار که کارشناسي درباره يکي از وقايع مربوط به ميراث فرهنگي سخن گفته است، به شکلهاي مختلف، از اخراج گرفته تا تذکر و نامه نگاريهاي مفصل، با او برخورد شده است و طي اين مدت سازمان ميراث فرهنگي هر بار به بهانهاي قصد متوقف کردن اخبار مربوط به سازمان ميراث فرهنگي را داشته است.
ممنوع المصاحبه کردن کارشناسان نقض کامل حق آزادي بيان است
"محمد مهدي فرقاني"، استاد علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي درباره چنين عملکردي از سوي سازمانهاي دولتي گفت: «اظهار نظر کارشناسي حق مسلم کارشناسان مربوطه است. اينکه هر سازماني خط و مشي مشخصي در ارائه سياستهاي خود دارد بر هيچ کس پوشيده نيست و قطعا تک تک افراد يک سازمان از سياست هاي کلي آن خبر ندارند. در اين ميان بهتر است که يک نفر به عنوان سخنگوي سازمان با رسانه ها گفتگو کند. البته بايد گفت که چنين گفتگويي در فضايي خوش بينانه و مورد اعتماد اتفاق ميافتد.»
وي در ادامه گفت: «اما به طور کلي در هر سازماني بهتر است که سخنگوي سازمان درباره سياست هاي کلي آن سازمان سخن بگويد و صحبت درباره مسائل کارشناسي سازمان به کارشناسان سپرده شود. زيرا سخنگوي سازمان نمي تواند از مسائل جزئي مربوط به يک کار کارشناسي مطلع باشد.»
فرقاني درباره اهميت گفتگوي کارشناسان با رسانه ها گفت: «ممنوع المصاحبه کردن کارشناسان يک عمل "ضد رسانهاي" است. در اين ميان نه تنها حقوق رسانهها که حق آزادي بيان که متعلق به يک کارشناس است نيز ديده نشده است.»
به گفته وي رسانهها مايلند با منابع خود به طور اختصاصي گفتگو کنند و مخالفت با اين موضوع نقض کامل حق آزادي بيان است.
بهانه تازه!
سازمان ميراث فرهنگي هربار به نحوي کارشناسان خود را ممنوع المصاحبه کرده است. يکبار گفته شد که کارشناسان از برخي مسائل مربوط به ميراث فرهنگي اطلاع ندارند و به همين علت اطلاعات نادرستي ميدهند. دوباره گفته شد که بين کارشناس ميراث فرهنگي و کارشناس سازمان ميراث فرهنگي فرقي وجود ندارد و به همين علت اخبار به صورت ضد و نقيض منتشر ميشود. پس از آن گفتند که برخي اخبار جنبه سياسي دارد و نبايد رسانهاي شود و چون کارشناسان از اين موضوع بياطلاع هستند باعث کند شدن روند مذکرات براي رفع مشکلات ميشوند.
اما در تازهترين بهانه از سوي پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي، هدف از ممنوع شدن مصاحبه باستان شناسان با رسانه ها، حفاظ امنيت شغلي باستان شناسان عنوان شد.
داستان از اينجا آغاز ميشود که يك باستانشناس حين کاوش به يک گور هخامنشي بر ميخورد، اما با اين فکر که محوطه در حصار يک مجموعه جهاني است، گور را رها کرده و ادامه کاوش را به روز ديگري موکول ميکند. گويا يکي از کارگرها از فرصت شبانه استفاده ميکند و خود را به آن گور ميرساند و در نهايت موفق به برداشتن يک کاسه هخامنشي ميشود. فرداي آن روز خبر اين سرقت توسط خود باستانشناس به يکي از رسانه ها داده شده و انتشار اين خبر باعث ميشود حراست سازمان ميراث فرهنگي از آن باستانشناس بازخواست كند. خلاصه آن که باستانشناس راهي زندان و رئيس پژوهشکده باستانشناسي هم مجبور ميشود چندبار در دادگاه براي دفاع از باستانشناس حاضر شود. سرانجام هم گفته شد که شي گمشده پيدا شده است و باستانشناس زنداني هم آزاد شد.
"مهدي موسوي کوهپر"، سرپرست پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري با اشاره به اين اتفاقات به خبرنگار CHN گفته است که چنين اخباري باعث تزلزل وضعيت شغلي باستانشناسان ميشود و به همين علت آنها بهتر است اخبارشان را از طريق کانال روابط عمومي ارسال کنند.
در مورد اين موضوع بايد گفت که چنين اتفاقاتي در باستان شناسي آنقدر نادر بوده که طي 10 سال گذشته اين نخستين باري است رخ داده است. از طرفي اين موضوع هيچ ارتباطي با ديگر باستانشناساني ندارد که در مناطق بياباني كشور زحمت ميکشند و حق دارند اخبارشان به شکل شايستهاي و از زبان خودشان در رسانهها منتشر شود.
ممنوع کردن مصاحبه با باستان شناسان به معناي آن است که سازمان ميراث فرهنگي قصد مخفي کردن اتفاقاتي دارد که بهتر است رسانهها و مردم از آن بي خبر بمانند. از طرف ديگر واکنش روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي و کاناليزه کردن اخبار باعث مي شود که ميان رسانه و روابط عمومي نيز خلاء هاي بيشتري به وجود آيد.
اما چنين عملکردي از سوي سازمان ميراث فرهنگي طي 4 سال گذشته بارها رخ داده و هر بار با شکست مواجه شده است.
اقدام سازمان ميراث فرهنگي نشانه فقدان اعتماد به نفس در مديران آن است
"حميدرضا حسيني"، روزنامه نگار با سابقه حوزه ميراث فرهنگي درباره ممنوعالمصاحبه شدن باستان شناسان با اصحاب رسانه به CHN گفت: «اين اقدام حرکتي کاملا شکست خورده است. زيرا تعداد محوطههاي باستاني کشور به چند 10 هزار تپه و محوطه باستاني ميرسد و وضعيت اکثر آنها وخيم است. برخي از اين محوطهها طي 3 سال گذشته دچار آسيب شدند که تعداد آنها کم نيست و خبرنگاران ميتوانند بر اساس مشاهدات عيني خود به طور مستقل و حتي بدون صحبت با باستان شناسان گزارش ها و اخبار خود را تهيه کنند.»
وي درباره عملکرد سازمان نسبت به ممنوع المصاحبه کردن کارشناسان خود گفت: «من چنين عملکردي را ناشي از فقدان اعتماد به نفس در مديران سازمان ميراث فرهنگي مي دانم. اگر آنها نسبت به عملکرد خود اطمينان داشتند، از اطلاع رساني و انتقاد رسانه ها و جامعه نگران نميشدند.»
حسيني همچنين افزود: «ممنوع المصاحبه شدن کارشناسان نشانه شکاف بدنه کارشناسي و مديريت سازمان ميراث فرهنگي است. مديران ميدانند که باستان شناسان در گفتگو با رسانه ها مواضع آنها را تاييد نميکنند و زير بار بسياري از تصميم ها نميروند. در واقع مديران سازمان ميراث فرهنگي قصد دارند با ممنوع المصاحبه کردن باستان شناسان و کارشناسان بر اين اختلاف سرپوش بگذارند.»
نشريات، بولتن سازمان ميراث فرهنگي نيستند
کاناليزه کردن اخبار مربوط به ميراث فرهنگي يعني فيلتر شدن تمامي اخباري که در اين حوزه پر مخاطره رخ ميدهد. روابط عمومي بهترين عامل اين فيلتر گذاري خواهد بود و اين موضوع از ديد رسانه ها پنهان نيست.
"مريم خورسند"، روزنامه نگار و دبير اجتماعي روزنامه اعتماد در اينباره به CHN گفت: « هر نهاد مديريتي در سازمان ميراث فرهنگي با انتقال اخبار به سمت روابط عمومي تصور ميکند که نشريات، بولتن سازمان ميراث فرهنگي هستند. آنها ميخواهند براي ما تعيين تکليف کنند که چه مطالبي را منتشر کنيم و چه کسي در چه شاخصههايي ميتواند صحبت کند.»
وي افزود: «رئيس سازمان ميراث فرهنگي همواره به رسانهها قول آزادي بيان داده و ممنوع المصاحبه شدن باستان شناسان و کارشناسان به معناي آن است که وي در مواجه با رسانه ها اعلام شکست کرده است.»
به گفته خورسند اين اقدام سازمان ميراث فرهنگي بي دليل نيست و احتمالا بايد رابطهاي با مسئله انتخابات رياست جمهوري و کتمان برخي کاستي هاي سازمان داشته باشد.
پيش از اين بارها سازمان ميراث فرهنگي سعي در ممنوع المصاحبه کردن کارشناسان خود داشته است "مونا قاسميان"، خبرنگار حوزه ميراث فرهنگي و محيط زيست روزنامه اعتماد نيز در اين باره به CHN گفت: «ممنوع المصاحبه شدن باستان شناسان اتفاق جديدي نيست و پيش از اين هم بارها سازمان ميراث فرهنگي با کارشناساني که درباره مسائل سازمان صحبت کردهاند به طرق مختلف، از اخراج گرفته تا نامهنگاري و اخطار برخورد کرده است.»
قاسميان با تاکيد بر اين نکته که چنين عملکردي راه به جايي نميبرد ، گفت: «خبرنگاران ارتباط خود را با باستان شناسان و کارشناسان حفظ ميکنند و آن ها نيز اخبار را به گوش ما ميرسانند. چنين عملکردي از سوي مديريت سازماني نه تنها نتايج مثبي به همراه ندارد که نتايج منفي آن به مراتب بيشتر دامان سازمان را مي گيرد.»
عملكرد سازمان،اخبار ميراث فرهنگي را به سمت رويدادهاي تلخ ميبرد
همچنين "مهدي نورعليشاهي"، روزنامهنگار حوزه ميراث فرهنگي و گردشگري روزنامه جام جم نيز درباره محدود کردن خبرنگاران حوزه ميراث فرهنگي در اطلاع رساني گفت: «سالهاست برخي خبرنگاران در حوزه ميراث فرهنگي فعاليت ميکنند و حتي امروز به خوبي قادر به تحليل وقايع مربوط به اين حوزه هستند. سازمان ميراث فرهنگي نميتواند اين خبرنگاران را هم رديف خبرنگاران ديگري که چون برخي حوادث ميراث فرهنگي مخاطره آميز بوده وارد اين حوزه شدند، قرار دهد. در واقع برخي خبرنگاران حوزه ميراث فرهنگي ادبيات رسانهاي ميراث فرهنگي را به وجود آوردند.»
وي در ادامه گفت: «به خوبي يادم هست که زماني اخبار ميراث فرهنگي فقط شامل حوادث و تخريب ها ميشد و هنوز ادبياتي براي اين حوزه ديده نشده بود. در آن زمان سيد "محمد بهشتي"، رئيس سابق سازمان ميراث فرهنگي گفته بود که اگر اخبار مربوط به اين حوزه ادبيات خود را پيدا کند کمک بزرگي به ميراث فرهنگي شده است و حقيقتا خبرنگاراني بودند که با دغدغه وارد حوزه ميراث فرهنگي شدند و حتي صفحات مربوط به ميراث فرهنگي در رسانهها و خبرگزاريها باز شد. اما امروز ممنوع شدن باستان شناسان و كارشناسان از مصاحبه با اصحاب رسانه و مطبوعات ميتواند دوباره جهت رونامه نگاري ميراث فرهنگي را به سمت اخبار حوادث و رويدادهاي تلخ اين حوزه بکشاند.»
سازمان ميراث فرهنگي با کاناليزه و فيلتر کردن اخبار مربوط به ميراث فرهنگي، فاتحه اخبار اين حوزه را ميخواند. زيرا خبرنگاران و کارشناسان ميراث فرهنگي امروز به سطحي از ارتباط رسيده اند که ديگر سازمان قادر به کنترل آن نخواهد بود و هر روز خبرهاي زيادي از اتفاقات ريزي که در سازمان مي افتد به گوش روزنامه نگاران ميرسد.