International Committee to Save

the Archeological Sites of Pasargad

 

Link to English Section

       

1
 

پيوند به صفحه اصلی

 

 

                                                             بيابان زايي خطري جدي است  بر آن دامن نزنيم

از: محمد رضا جمالی زاده تاج آبادی

يكي از موارد مهمي كه در ارزيابي شرايط محيط ‌زيست و استعداد اراضي براي بياباني شدن مد‌نظر قرار مي‌گيرد، نام كاربري اراضي است.

ناگفته نماند كه ارزيابي توان اراضي براي هر كاربري، از جمله عمليات عمراني لازم است.
استفاده‌اي كه قبلاً از زمين مي‌شده است، و استفاده فعلي از آن  و به همين صورت روند آتي آن مي‌تواند ما را به سمت وضعيت  زمين در آينده و پتانسيل آن براي تبديل شدن به بيابان راهنمايي كند. توالي تبديل جنگل به مرتع، زمين كشاورزي و شهرسازي را مي‌توان به‌عنوان نمونه‌اي از اين روند ذكر كرد كه به‌طور پيوسته در بسياري از نقاط جهان، به‌خصوص  دركشورهاي در حال توسعه به وقوع پيوسته است

مسلم است كه همگام شدن با فناوري و گسترش بخش صنعت در دنياي امروز نه تنها گريزناپذير، بلكه ضروري است. اما آنچه باعث مي‌شود تا به جاي رفع مشكلات، گرهي بر گره‌ها اضافه شود، مديريت نامناسب منابع است. تضعيف منابع آب زيرزميني، آلودگي هوا، مشكلات بهداشتي و غيره، از پيامدهاي منفي صنعتي شدن هستند. تأثير انسان بر گسترش بيابان به قدري شديد بوده است كه بخشي از بيابان‌ها را انسان‌ساز ناميده‌اند.

در دهه 40 شمسي اتفاق بزرگي در عرصه مديريت اراضي كشور رخ داد، ملي شدن اراضي، اين كار به‌صورت غيرمستقيم آسيب‌هاي زيادي به اراضي كشور وارد كرد. تبعات اين كار فرسايش خاك در سنوات بعدي و شديدتر شدن روند بياباني‌شدن اراضي بود. گرچه اين اتفاق 80 سال پيش رخ داده است اما هم‌اكنون نيز اثرات آن را مي‌توان احساس كرد.

آسيب به مراتع، استفاده از اراضي، خارج از توانايي و استعداد آنها، و آسيب به ساير منابع طبيعي مانند آب‌هاي زيرزميني از تبعات اين تصميمات غلط بود. با وجود اين نمي‌توان از اثرات خوب اين كار نيز چشم پوشي كرد. اين مسئله امروزه به‌صورت ديگري رخ داده و به هر حال استفاده نادرست از اراضي و سوق دادن آنها به سمت بياباني شدن به‌گونه‌اي ديگر جلوه كرده است و بدون شك اثرات آن را نسل آينده خواهد ديد. هنگامي كه ما سرمست از موفقيت كاذب! در رسيدن به‌خودكفايي در توليد گندم سخن مي‌گوييم، يا تبعات آن را نمي‌بينيم، و يا نمي‌خواهيم ببينيم.

يك نمونه قابل ذكر

يكي از نيازهاي عمده صنعت، نياز به آب است. در برنامه‌هاي توسعه صنعت در هر منطقه بايد تمامي منابع را در نظر گرفت. زمين و آب 2 منبع مهم و پايه هستند. استان كرمان داراي ذخاير سرشار معدني است. خوشبختانه لطف خدا بدين صورت شامل حال مردمان اين خطه كويري شده است. منابع غني زغال‌سنگ، مس و آهن، از شناخته شده‌ترين اين منابع است. اغلب معادن كشف شده در بخش شمالي استان متمركز هستند. بهره‌برداري از معادن ذغال‌سنگ شهرستان زرند از حدود دهه 40‌شمسي آغاز شده است. يكي از فراورده‌هاي جنبي زغال‌سنگ، زغال كك است كه در صنايع فولاد و ذوب‌آهن مورد استفاده قرار مي‌گيرد. وجود صنايع جنبي براي استحصال و فرآوري اين ماده و تركيبات همراه با آن بايد همگام با بهره‌برداري از معادن زغال‌سنگ مورد توجه باشد.

از طرفي، بخش زيادي از محصول پسته استان كرمان در شهرستان زرند توليد مي‌شود. آب مورد نياز براي آبياري اين اراضي از آب‌هاي زيرزميني تهيه مي‌شود. پس از پيروزي انقلاب اسلامي بر وسعت اين اراضي به‌شدت افزوده شد و حفر چاه‌هاي غيرمجاز و بهره‌برداري بي‌رويه از اين منابع باعث افت سطح آب، در پاره‌اي نقاط تا30 متر شده است.

 با نگاهي به اقتصاد اين منطقه مي‌توان دريافت كه درآمد حاصل از كشاورزي موتور محركه اصلي اقتصادي است؛ به‌طوري كه با ضعف درآمدهاي اقشار بهره‌بردار، ساير بخش‌ها نيز با ركود مواجه مي‌شوند و بالعكس توان مالي كشاورز به ساير بخش‌ها راه مي‌يابد. حال بايد ديد در حالي كه اين منطقه با كمبود آب مواجه است، احداث اين كارخانه‌ها تا چه حد بر منابع آب تأثير مي‌گذارد؟ چند سال قبل شاهد بوديم كه احداث كارخانه آلومينيوم در استان هرمزگان چگونه موجب بروز مشكلات بهداشتي براي ساكنين روستاي مجاور شد. مشكلات متعدد بهداشتي مردم روستاي جمال احمد در استان هرمزگان و البته گوش‌هايي كه هيچ‌گاه فرياد كمك را نشنيدند، هنوز از خاطرمان نرفته است.

احداث كارخانه فراوري كك و قطران از ساليان قبل در دستور كار قرار گرفت و پس از سال‌ها در پاييز سال گذشته به‌صورت رسمي افتتاح شد. درحال حاضر سهم اين كارخانه در كارآفريني براي منطقه قابل چشم‌پوشي نيست اما نكاتي وجود دارد كه به‌نظر مي‌رسد شايسته توجه باشند. علاوه بر مشكلات فعلي مانند آلودگي هواي مناطق اطراف، پساب كارخانه و بوي ناشي از آن كه بسيار زننده است و به‌دليل نزديكي به مناطق روستايي مجاور دردسرساز مي‌شود، افزايش پتانسيل بيابان‌زايي در منطقه از اثراتي است كه در بلندمدت شاهد آن خواهيم بود. بررسي نكات بهداشتي و زيست‌محيطي مقوله‌اي جداگانه است كه بازگويي آن را به دوستان و متخصصان فعال در بخش محيط‌زيست مي‌سپاريم.

مدتي است كه در مجاورت كارخانه مذكور، طرح احداث كارخانه فولاد نيز در حال انجام است. نكته جالب اينكه محدوده طرح به‌گونه‌اي انتخاب شده است كه ساليان قبل عمليات پخش سيلاب در آن نقطه اجرا شده بود. داوري اينكه چقدر اين دو كاربري به هم نزديك هستند بر عهده خواننده گرامي! بنابراين انتظار مي‌رود با چنين رويه‌اي در منطقه شاهد افزايش پتانسيل بياباني شدن اراضي به 2 علت باشيم: 1- كاربري غلط اراضي، 2- افت كمي و كيفي آب‌هاي زيرزميني.

فراموش نكنيم بيابان زايي خطري جدي است كه زاييده تصميمات غلط ماست پس با تصميمات غلط بر آن دامن نزنيم

همشهری

فرستندهاحمد، همکار کميته نجات، از تهران

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin