International Committee to Save

the Archeological Sites of Pasargad

 

Link to English Section

       

1
 

پيوند به صفحه اصلی

پيشنهادهای ِ مرمتی ِ آتشگاه ِ اصفهان

 

از: ياغش کاظمی،

عضو هیئت علمی گروه هنر ومعماری دانشگاه آزاد رامسر

 

 

دیشب باز خواب ِ "آتشگاه" را دیدی ...

شاید به این خاطر که یکی از دوستان ات روز ِ پیش، خبر داده بود که "آتشگاه" در حال ِ ویرانی ِ کامل است!
در خواب بودی که خود را دیدی: در آن پگاه که برای مترکشی، تنها به "آتشگاه" رفته بودی... هیچکس تنها به مترکشی ِ یک کوه نمی رود که تو رفتی! ...
شبنم ِ صبحگاهی، سطح صخره را لغزان کرده بود ... افتادی ... از بالای کوه تا پایین غلت زدی ... برای لحظه ای مرگ را به چشمان ات دیدی
...

کارت که تمام شد با همان سرتاپای ِ خاکی و دست ِ خونین به دانشکده رفتی!

"پردیس"، دانشکده ی مرمتِ بناها و آثار تاریخی.

دوستانت در "پردیس" با حیرت نگاهت می کردند؛ دکتر پدرام (رئیس ِ دانشکده) از احوالت پرسید. پاسخ ات خنده به لبانش آورد:

- به "آتشگاه" رفته بودم استاد! از بالای ِ کوه افتادم! هر که جای ِ من بود می مرد یا نقص عضو پيدا می کرد، ولی فروهرهای ِ نیک هوایم را داشتند و فقط دستم کمی خون آمد.

دکتر پدرام می خندید ...

 

چرا خاطره ی "آتشگاه" رهایت نمی کند؟ این همه سال گذشته است از اَوستاخوانی هایت در آن غروب که اَوستا به دست به محفل ِ شب ِ شعر ِ دانشگاه رفتی در "توحیدخانه" و برای ِ دوستانت و دیگر دانشجویان اَوستا خواندی ...

چرا این خاطرات همیشه با توست؟ چرا دوباره این همه نگران ِ "آتشگاه" شده ای که می خواهی این هفته از دانشگاه مرخصی بگیری و به اصفهان بروی برای دیدن اش؟  چرا؟  با کدام سیم ِ نامرئی تو را به صخره های ِ آتشگاه بسته اند که رها نمی شوی؟

رمز موفقیت حفاظت خشت و آثار خشتی، در نحوه ی نگهداری و مراقبت آن نهفته است. بدون مراقبت دائمی، هرچند که آثار خشتی را هم به خوبی مرمت کرده باشیم، موفق به حفاظت خشت نخواهیم شد. از طرف دیگر، در موارد بسیاری دیده شده است که با اعمال روش های مناسب حفاظتی، نتایج بهتری از اکثر مرمت های پر خرج و پیشرفته به دست آمده است. از اینرو امر حفاظت قبل از انجام عملیات مرمتی بر روی آثار خشتی، یکی از بهترین راهکارهای برخورد با اینگونه آثار می باشد.

جمعه 4 اردیبهشت ماه سال 1388

*******

پيشنهادهای ِ مرمتی ِ آتشگاه ِ اصفهان

به طور کلی، حفاظت از آثار عظیم خشتی، مستلزم برنامه ریزی و طراحی دقیق و تشکیل تیمی کارآزموده و صرف هزینه ای قابل توجه است، که فراهم آوردن این امکانات نیازمند صرف زمان طولانی است. «آتشگاه ِ اصفهان» نیز از این امر مستثنی نمی باشد. اما در حال حاضر قسمت های زیادی از این بنا که در معرض فرسایش شدید هستند، نیازمند حفاظت اضطراری می باشد که این کار با اجرای اندود کاهگل بر روی خشت های فرسوده یا سازه های خشتی که در معرض شدید عوامل آسیب رسان هستند صورت می گیرد

.

بدیهی است که اینگونه حفاظت اگرچه باعث حفظ آثار خشتی ِ آتشگاه در برابر آسیب های جوی می گردد، و در حال حاضر یکی از بهترین راهکارهای حفاظتی برای این اثر محسوب می شود، اما سبب پنهان شدن بخشی از هویت تاریخی این بنا از دیدگان بازدیدکنندگان و پژوهشگران می گردد.

 

جبهه شمالی آتشگاه، به دلیل اینکه آفتاب گیر نیستند، به مدت طولانی تری در حالت خیس و مرطوب باقی می ماند. در این جبهه، میزان جذب رطوبت خیلی بیشتر از میزان تبخیر آن است. یکی از نتایج چنین پدیده ای، ایجاد آب چکان در پای دیوار و نهایتاً پیدایش یک جوی باریک در امتداد ضلع شمالی بنای خشتی است که در فصول بارندگی، لبریز از آب می گردد.

در سه جبهه دیگر بنا، معمولاً شکل گیری آب چکان و جوی را نداریم و تنها جمع شدن آوار و گل و لای حاصل از فرسایش سطوح خارجی بنا را به صورت یک سطح شیبدار در پایین دیواره ها شاهد هستیم.

جهت بهینه سازی اندود کاهگل در «آتشگاه» می توان درصدی سیمان در آن بکار برد که روش ِ ارزانی است و تکنیکی است که در مهندسی راه و ساختمان و در زیرسازی جاده ها از دهه ی 1920 میلادی به کار گرفته می شود؛ ولی روش بهتر و البته گرانتر، اضافه کردنِ درصدی از مواد پلیمریِ جدید و امتحان شده به اندود است. برخی از این اندودهای شیمیایی ِ شفاف را می توان به راحتی با قلم مو بر روی سطح ِ خشت کشید که در آن نفوذ می کند و سطح ِ عایق ِ رطوبتی ِ مستحکمی برای خشت ایجاد می کند بدون ِ آنکه رنگ و نمای ِ آنرا تغییر دهد.

مختصر بگویم که در مورد بنای خشتی «آتشگاهِ اصفهان»، در شرایط کنونی، حجم عمده ی آسیب های وارده به دلیل عدم مراقبت و رسیدگی به ویژه در فصل بارندگی، و عوامل مخرب انسانی است. جای گرفتن سازه ی خشتی، بر فراز کوهی با شیب های تند و کنترل نشده، گرفتگی ناودان ها و عدم کارایی آنها، باعث می شود در فصول بارندگی، حجم عمده ی آب های سرگردان از مسیرهای غیر طبیعی و خود ساخته به سمت پایین سرازیر شوند. شسته شدن سریع اندود کاهگل و فرسایش شدید توده های خشتی عمده ترین آسیب هایی هستند که در این حالت گریبانگیر آتشگاه می شوند

 

نسخه ی حفاظتی-مرمتی ِ سریع و اضطراری ِ پیشنهادی :

در مرحله ی نخست اقدام به مسدود ساختن شکافها و درزهای بزرگ بشود و سپس با "شیب بندی" مناسب و تنبوشه گذاری و ایجاد مجراهای فاضلاب، موجباتِ دور کردن و خارج ساختن آب برف و باران روی سطوح ِ افقی را به سهولت فراهم ساخته و نسبت به تجدیدِ پوشش کاهگل اقدام نموده و به ایجاد یک پوشش حفاظتی با کاهگل ِ بهینه سازی شده (به شرحی که گفتم) برای قسمتهایی که در معرض ریزشهای باران توأم با باد و یا بادهای تند و طوفانهایی که خاک و شن به همراه دارند (با اثر فرسایشی ِ شدید روی سطوح عمودی) در مرحله ی آخر اقدام شود.

همزمانی حداکثر سرعت وزش باد و بیشترین مقدار بارندگی نقش به سزایی در فرسایش سطوح خشتی دارد. جایی که "آتشگاه" واقع است، بیشترین حجم بارندگی را در فصل ِ زمستان تجربه می کند و باد ِ غالب با حداکثر سرعت وزش در این فصل، باد ِ غربی ست. بنابراین اگر در استفاده از اندود ِ بهینه سازی شده  که گران تمام می شود تنها برای اندود ِ آن بخش از سطوح ِ عمودی ِخشتهای ِ آتشگاه که در معرض ِ باد ِ غربی است استفاده شود، هزینه ی درستی انجام شده است.

سکوهای ِ زیگورات مانندِ دامنه ی شمالی ِ آتشگاه

 

 

 مسیرهای آب شستگی در بدنه ی خشتی دامنه ی شمالی آتشگاه؛ گرفتگی دهانه ی گوم های جاگذاری شده در مرمتهای سال 1353 و عدم کارایی آنها

 

 

 شسته شدن خشت های دامنه ی شمالی آتشگاه و سرازیر شدن آنها در مسیر جریان آب

 

 

 

مسیر فلش ها، دو آب شستگی بزرگ سوی شمالی را در پلانِ آتشگاه اصفهان نشان می دهد. در پای این آب شستگی ها، تنها دو سوراخ (تنبوشه) کوچک جهت خروج و هدایت آب در نظر گرفته شده که در داخل دایره مشخص اند. این مسیر هدایت آب، به خوبی طراحی نشده و طی زمان با پُر شدن سریع این دو سوراخ در فصل بارش، آب از مسیرهای دیگر راه خود را پی می گیرد.

 

 

 یکی از پیشنهادهای ِ من در مرمت ِ آتشگاه، استفاده از تنبوشه های سفالین به جای ِ تنبوشه های سیمانی است. می توان از نمونه های مشابه در سایر سازه های ِ خشتی الهام گرفت. "رومن گیرشمن" در بازسازی ِ ناودان های معبد ِ چغازنبیل این دو طرح را با بررسی آبگذرهای ِ اصلی ِ معبد ِ خشتی ارائه داد و به نظرم طرح های درست و بی نقصی است.

طرح اول:

در مورد هر یک از ناودان ها، جریان آب توسط تنبوشه های سفالین به قطر 18 سانتیمتر و در 50 سانتیمتری رویه دیوار انجام می گیرد. دهانه ی این تنبوشه ها روی سطوح فوقانی آجرهای دهانه ی خروجی ناودان قرار می گیرد ... آبراه هایی آجری را در پای دیوارها باید پیش بینی کرد؛ این آبراه ها به آب امکان می دهد که به آرامی از محوطه ی بنا به خارج هدایت شود.

 

طرح دوم:
انتهای تنبوشه ی سفالین را دو آجر در بر می گیرد که هر کدام از آنها در یک طرف دهانه ی خروجی قرار دارند. در زیر این آجرها، قطعه ای سفالین قرار دارد به شکل بیلچه که دو لبه ی آن بالا آمده و روی یک آجر نهاده شده است. طول این قطعه ی سفالین، 40 سانتیمتر و عرض آن 28 سانتیمتر و ارتفاع آن 18 سانتیمتر است. اطراف این قطعه سفال را با قیر معدنی پوشانده اند. در بیرون و در روی وجه دیوار، دو رگ آجر به شکل پلکان، امکان جاری شدن آب را به آرامی فراهم می کنند. تمام درزها و فاصله ها را نیز با قیر معدنی پر کرده اند. قطر تنبوشه 18 سانتیمتر است و در موقع پایین آمدن از دیوار، در عمق 40 سانتیمتری آن کار گذاشته شده است.

http://www.asha.blogsky.com/1388/02/04/post-52/

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin