|
يبانيه ها | آرشيو پاسارگاد | آرشيو خبرها | مقالات | آرشيو هنر و ادبيات | آرشيو تاريخ زدايي | ديداري ـ شنيداري | | تماس | جستجو پيوند به صفحه اصلی
26 شهريور 1387 (2547 سال پاسارگارد) 16 سپتامبر 2008 ============ کميته نجات پاسارگاد هيچ گونه وابستگی مذهبی و سياسي ندارد
زن در شاهنامه پرسشی از دكتر جلال خالقي مطلق، مصحح بزرگ شاهنامه؛ شاهنامه به سبك ايراني
نسبت دادن ديدگاه زن ستيزي به فردوسي يا غرض ورزي بوده يا ابلهانه
همين هايي كه به فردوسي حمله مي كنند به عنوان زن ستيزي، من آرزو دارم كه آنها به اندازه فردوسي به برابري زن و مرد اعتقاد داشته باشند كه ندارند
از: پوريا گل محمدي
ـ موضوع پايان نامه دكتري شما در آلمان < زن در شاهنامه > است. در همين راستا، شما بيت هاي زن ستيز در شاهنامه را الحاقي عنوان كرده ايد و معتقديد كه اينها متعلق به فردوسي و شاهنامه نيست. دلايل شما براي الحاقي بودن اين بيت ها چيست؟
ـ اولاً نظر من اين است كه كساني كه در اين زمينه تحقيق كرده اند و يك مقاله اي نوشته اند و نسبت زن ستيزي به شاهنامه داده اند، هر بيتي را از هر جا كه دلشان خواسته گرفته اند و به شاعر نسبت داده اند. در نسبت دادن ديدگاه زن ستيزي به فردوسي يا غرض ورزي بوده يا بعضي ها خيلي ابله اند و نمي دانند كه براي اينكه يك بيتي را به يك شاعري نسبت دهند، بايد بدانند كه واقعاً آن حرف از آن شاعر هست يا نه؟ تازه وقتي گفتيم واقعاً آن حرف از آن شاعر است، بايد فهميد كه آيا عقيده شخصي خودش است يا عقيده ماخذاش؟ اين بيت هاي زن ستيزانه در شاهنامه، يك گروهش كه اصلاً ابيات الحاقي است. يعني ما در هيچ يك از اين نسخه هاي شاهنامه نداريم،، مانند: <زن و اژدها هردو در خاك به > يا: <زنان را ستايي سگان را ستاي.> اين بيت ها در هيچ كدام از نسخه هاي شاهنامه نيست. يعني كسي كه به اين ابيات استناد مي كند حتي اينها را در هيچ يك از چاپ ها كه ما داريم پيدا نكرده، بلكه رفته اينها را از يك فرهنگ يا نسخه خطي متاخري آورده يا اين كه از زبان كسي شنيده است. اينها بيت هايي هستند كه بايد آنها را كنار گذاشت. مي ماند بيت هايي كه زن ستيزانه است و مال شاهنامه هستند و از قلم فردوسي آمده اند. اينها سه نوع اند. يك نوع، بيت هايي كه عقيده شخصيت هاي داستان را مي گويند. مثلاافراسياب اگر از دخترش منيژه ناراحت مي شود و يك حرفي ضد زن مي زند، يا بيژن يك جايي به منيژه توهين مي كند، اين عقيده فردوسي نيست بلكه عقيده آن شخص داستاني است. همچنان كه شما اگر امروز يك رمان بنويسيد، عقيده يك يك پهلوانان داستان عقيده نويسنده نيست. نويسنده آنها را ساخته. اگر اين جور باشد پس فردوسي فقط زن ستيز نيست بلكه كتك خور هم است، كتك زن هم هست. هر چيزي كه در شاهنامه اتفاق افتاده عقيده فردوسي است. اگر اين جوري باشد وقتي ما مي بينيم بيژن به منيژه مي گويد: <زنان را زبان هم نماند به بند>، خب اگر اين عقيده فردوسي زن ستيزي است، پس همين جا تمام مي شود. ولي مي بينيد منيژه به بيژن اعتراض مي كند كه چرا تو چنين حرفي را به من مي زني. پس عقيده بيژن است كه به منيژه توهين مي كند و در برابرش اعتراض منيژه را هم گوش مي كند و از كارش عذر خواهي مي كند. بنابراين بخشي از اين عقايد، عقايد اشخاص شاهنامه است؛ چه در مورد زن ستيزي باشد و چه زن ستايي. چه موضوع جنگ ستايي باشد، چه جنگ نكوهي. هر چيزي كه شما فكرش را بكنيد. دوم اين كه بخشي از اينها در ماخذ فردوسي بوده. وقتي كه < بوران > همان كه ما پوران دخت مي گوييم به پادشاهي مي رسد، اين مصرع < چون زن شاه شد كارها گشت خام> مي آيد. خب هركسي كه اين را بشنود مي گويد فردوسي مخالف زن هاست. به خصوص در اين مورد اعتقاد دارد كه زن نبايد پادشاه بشود. حالاشما در ماخذ پيش از فردوسي، يعني در طبري و در ثعالبي مي بينيد عين اين سخن در مورد بوران و اول پادشاهي بوران آمده. بنابر اين سخن سخني نيست كه فردوسي از خودش سروده باشد. فردوسي به خاطر امانت داري از آن چيزي كه در ماخذ بوده نقل كرده. يعني در شاهنامه ابومنصوري بوده و فردوسي هم آن را از چشم ما نينداخته است. گفتم كه، فردوسي يك مورخ است و آن هم مورخي امانت دار. اينها را بايد درنظر بگيريم. سومين دليل ممكن است احتمالابيت هايي هم از خود فردوسي باشد كه بگوييم اينها عقيده فردوسي است. ولي اينها بايد جست وجو بشود. من اينها را نديده ام و نمي توانم برايش مثال بزنم. در حالي كه براي دوتاي قبلي مثال زدم. يعني بايد در موردشان بحث شود. فردوسي هم فرزند زمان خودش بوده و در زمان او نسبت به زن جور ديگري فكر مي كردند. هنوز اجتماع ما يك اجتماع زن ستيز است و همين هايي كه به فردوسي حمله مي كنند به عنوان زن ستيزي، من آرزو دارم كه آنها به اندازه فردوسي به برابري زن و مرد اعتقاد داشته باشند كه ندارند! فردوسي نه زن را مي برد در آسمان فرشته اش مي كند، و نه از او يك شيطان مي سازد. هيچ كدام اينها نيست. زن خوب داريم، زن بد هم داريم. مرد خوب داريم، مرد بد هم داريم.
روزنامه اعتماد ملی