|
|||
|
وعده های پوچ آقای نشلی، بی توجهی عمدی سازمان ميراث
و ويرانی تاريخ چند هزار ساله پرديس
از: شميم خبرنگار کميته نجات پاسارگاد
اخيرا خبرهای رسيده از تپه پرديس در ورامين نشان می دهد که بولدوزرهای شرکت خصوصی آجر سازی همجنان تپه تاريخی پرديس را در کنترل خود گرفته اند و باقيمانده آثار چند هزار ساله تاريخی کشورمان را تبديل به خاک می کنند تا از آن آجر بسازند. و علاوه بر آن علايم و نشانه های حفاری های «غيرمجاز» در هر گوشه ای از اين تپه به چشم می خورد.
تپه پرديس در سال 1383 به وسيله ی هيات کاوشگران بين المللی کشف شد و آثار کشف شده در آن کارشناسان ايرانی و اروپايي را دچار حيرت کرد. تا جايي که سازمان ميراث وعده داد آن جا را «تبديل به پارک ـ موزه بزرگی کند که در خاورميانه نظير نداشته باشد» وقتی سازمان ميراث و حسن فاضل نشلی، يکی از مسببين آبگيری سد سيوند، و رييس موسسه باستانشناسی با قاطعيت چنين وعده ای را در مقابل خبرنگاران و در مقابل کارشناسان خارجی بيان کرد، سه چهارم تپه را کارخانه های خصوصی آجرپزی ويران کرده بودند. همين طور بخش هايي از آن زباله دانی بود با اين حال هنوز يک سوم اين تپه دست نخورده و سالم باقی مانده و کارشناسان و خود آقای نشلی هم قبول داشت که با حفظ همين يک سوم و با آثاری که در آن است می شود موزه بزرگی را بوجود آورد
آثار کشف شده در اين تپه از چرخ های سفال گری گرفته تا زينت آلاتی که همه از دوره های مختلف بوده اند و گورستان هايي انباشته از وسايل جنگی و زينتی از اولين چيزهايي بودند که کشف شدند.
اکنون پس از سه سال که از وعده های سازمان ميراث می گذرد اين تپه نه تنها از شر کارخانه آجرپزی و وبولدوزرهايشان رها نشده بلکه آن يک سوم باقيمانده هم به وسيله حفاران غير مجازی که معلوم نيست با وجود حضور آن همه رفت و آمد چگونه با خيال راحت همه جا را درو کرده اند. در حال ويرانی کامل است و باز آقای نشلی رييس پژوهشکده در مقابل خبرنگاران ظاهرا شده و اين بار به جای وعده موزه اظهار نگرانی می کند و خبر می دهد که تپه در خطر نابودی کامل است.
بايد توجه داشت که اين تپه که متعلق به هزاره هاي پنجم و ششم پيش از ميلاد بوده و داراي دژ اشکاني در بالاترين لايه خود است. از ديد کارشناسان آثاری که در اين تپه هست با آثار تاريخی چشمه علی همسانی می کند . آخرين تحقيقاتی که در اين تپه و از روی آثار موجود در آن انجام شده نشان می دهد که در نيمه اول هزاره پنجم در مرکز فلات ايران تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وسيع و مهمی روی داده است.
و شايد به همين دليل است که سازمان ميراث سکوت کرده و به جای اقداماتی در جهت متوقف کردن اين دزدان ميراث های مردم به ابراز نگرانی بسنده می کند.