|
|||
|
23 مرداد 1387 (2547 سال پاسارگارد) 13 آگوست 2008 ============ کميته نجات پاسارگاد هيچ گونه وابستگی مذهبی و سياسي ندارد
شيرها آمدند و رفتند (دو مطلب در بيست و چهار ساعت از دکتر سپنتا)
بيست و دوم مرداد: آیا شیرها به سرزمین شیر و خورشید باز خواهند گشت؟
بيست و سوم مرداد :شیرها را به سرزمین شیر و خورشید راه ندادند
از: دکتر شاهين سپنتا
سرانجام دو پیکره « شیر و خورشید » روز پنجشنبه 17 امردادماه به دور از چشم مردم و خبرنگاران ، به جای خود بازگردانده شدند ، در حالی که هر دو یک زخم بزرگ را بر پشت دارند که نشان می دهد ، خورشید ها را از پشت آن ها برداشته اند و گویا کسی نمی داند که چه بر سر این خورشیدها آمده است.
دو پیکره شیر و خورشید که سال ها بر سردر مجلس شورای ملی ایستاده بودند و حتی لیاخوف روسی هم هنگام به توپ بستن مجلس نتوانسته بود به آن ها آسیبی وارد کند ، در یکی دو روز نخست انقلاب با این تصور اشتباه که نشان شیر و خورشید نماد نظام سلطنتی است ، توسط گروه های تندرو از سردر مجلس شورای ملی پایین کشیده شدند و چندی پس از آن نیز نشان شیرو خورشید از روی پرچم ملی ایران حذف شد و نام و نشان جمعیت شیر و خورشید سرخ نیز به هلال احمر تغییر یافت.
اگرچه در سال های پس از انقلاب ، درخواست هایی پراکنده ای از سوی گروه های مختلف مردم برای بازگرداندن این نشان های ملی بر سردر مجلس شورای ملی مطرح شده بود اما نخستین درخواست رسمی را دکتر کورش نیکنام نماینده پیشین زرتشتیان ایران در روز نهم خردادماه سال 1386 خورشیدی در دومین نطق پیش از دستور خود بیان کرد. وی در آن سخان ضمن این که از نشان شیر و خورشید به عنوان یکی از کهن ترین نمادهای ملی ایرانیان یاد کرد ، به غلامعلی حدادعادل رئیس مجلس در آن دوره پیشنهاد داد: « .. تا پیکر زیبای شیر و خورشید بالای ستون های ورودی مجلس قدیم در میدان بهارستان را که نماد پیروزی ، شجاعت و غرور است دوباره بر جای خود قرار دهند. پیشنهاد دوم این که سازمان حفاظت از محیط زیست ، تعدادی از شیر های نژاد ایرانی را که هنوز در کشور هندوستان به سر می برند ، به جنگل های حفاظت شده ایران بازگردانند ». پیشنهاد سوم دکتر نیکنام در آن سخنان نیز بکارگیری دوباره نشان شیر و خورشید سرخ به جای هلال احمر بود.
چند روز پس از آن حدادعادل درباره درخواست بازگرداندن نشان شیر و خورشید بر سردر مجلس شورای ملی گفت : « قرار شد رسانه ها در این خصوص کمک کنند و نطر سنجی انجام دهند که آیا بالا رفتن شیرها بر سردر مجلس از نظر افکار عمومی جامعه نوعی احیای شعار سال های قبل از انقلاب محسوب نمی شود؟ اگر این تلقی ایجاد نمی شود ، ما نیز مشکلی نداریم . مساله مهم این است که بدانیم مردم چه تلقی دارند. »
پیگیری های به عمل آمده در دوره ششم مجلس شورای اسلامی در این مورد سرانجام به ارائه پیشنهادی از سوی سازمان اداری مجلس به مرکز پژوهش ها برای انجام پژوهشی درباره پیشینه نشان شیر و خورشید انجامید و نتیجه این پژوهش این بود که « نشان شیر و خورشید هیچ ارتباطی به سلطنت ندارد و یک نشان ملی – اسلامی است ».
اگرچه اکنون شیرها با شمشیر های آخته بر سر مجلس شورای ملی در میدان بهارستان سایه انداخته اند اما جای خورشیدها همچنان بر پشت آن ها خالی ست و بجاست که با پیگیری مردم و رسانه ها نه تنها خورشید ها بر پشت شیر ها باز گردند بلکه نماد شیر و خورشید سرخ نیز بار دیگر جایگزین هلال احمر شود.
گفتنی است که نماد شیر و خورشید سرخ به کوشش « صمدخان ممتاز السلطنه » وزیر مختار وقت ایران در زمان مظفر الدین شاه ، در سومین کنفرانس بین المللی صلیب سرخ در سال 1284 خورشیدی برای ایران به تصویب رسید. اما در سال 1359 خورشیدی و در تب و تاب انقلاب ، دولت جمهوری اسلامی با ارسال نامهای به دولت سوئيس به عنوان امين و نگاهدارنده قراردادهای چهارگانه ژنو ، اعلام كرد كه استفاده از شير و خورشيد سرخ را به تعليق درآورده و به جای آن، از نشان هلال احمر استفاده خواهد كرد. از آن پس، جمعيت شير و خورشيد سرخ ايران، به جمعيت هلال احمر جمهوری اسلامی ايران تغيير نام داد.
شیر ایرانی نیز از دیرباز در این سرزمین می زیسته است و در بسیاری از اسناد و متون تاریخی ردپای این این جاندار زیبا و قدرتمند را می توان دید. برای نمونه حمداله مستوفی در سال 740 هجری در کتاب نزهتالقلوب از فراوانی شیر در بیشه زارهای دشت ارژن سخن به میان می آورد . ظل السلطان حاکم شکارگر اصفهان در دوره قاجاریه نیز که لطمات زیادی به گنجینه های جانوری ایران وارد کرده ، در خاطرات خود از شکار شیرهای دشت ارژن فارس یاد کرده است. ویلیام اوزلی برادر سر گور اوزلی (سفیر انگلیس در دوران قاجار) نیز ضمن اشاره به وجود شیر در جنوب ایران مینویسد که بوشهر به علت داشتن شیر زیاد به معدن شیر معروف بوده است. همچنین گزارش هایی نیز از مشاهده دسته های 2 تا 5 تایی شیر ایرانی در بیشه زارهای جنوب شوش در دست است. ولی از سال 1321 خورشیدی که آخرین شیر ایرانی در شمال غربی دزفول شکار شده است ، اطلاعات دیگری مبنی بر مشاهده شیر ایرانی ثبت نشده است. اگر چه به خاطر عواملی همچون شکار ، طعمه گذاری و تخریب زیستگاه های طبیعی ، نسل شیر ایرانی در ایران از میان رفته است اما زیرگونه ای از آن همچنان در جنگل های گیر در کتیاور در شمال غربی هندوستان زندگی می کنند و متاسفانه شیر ایرانی که نقش آن زمانی نماد و نگهبان هویت ملی و زینت بخش پرچم کشور ایران بوده است امروز چنان از سوی ایرانیان با بی مهری مواجه شده است که علاقمندان شیر در هندوستان به خود اجازه داده اند تا شیر ایرانی را به جای نام علمی Panthera Leo Persica به نام شیر هندی یا Panthera Leo Indiaca بنامند.
و اما نشان شیر و خورشید نیز ریشه در فرهنگ و باورهای چند هزارساله ایرانیان دارد و از این روی نگاره های ارزشمندی از این نشان تاریخی و ملی را بروی بسیاری از ساختمان ها، مساجد ، تکیه ها ، سکه ها ، نامه ها ، لباس ها ، پارچه ها ، جواهرات ، تابلوها ، اسلحه ها و دیگر آثار تاریخی در نواحی مختلف ایران می توان یافت، از این روی بسیاری افراد ایران را سرزمین شیر و خورشید نامیده اند.
آیا اکنون بازگشت پیکره شیرها - هرچند بدون خورشید- بر سردر مجلس شورای ملی در میدان بهارستان ، این نوید را خواهد داد که روزی شیر ها به سرزمین شیر و خورشید بازخواهند گشت؟
شیرها را به سرزمین شیر و خورشید راه ندادند
پنج روز پس از نصب دوباره دو پیکره شیر بدون خورشید بر سردر مجلس شورای ملی ، ظهر روز سه شنبه 22 امردادماه به دلایل نامعلومی بار دیگر این دو شیر از سردر مجلس پایین کشیده شدند.
هرجند درباره نصب و عزل دوباره این پیکره های برنزی ، هنوز هیچ موضع رسمی از سوی هیات رئیسه و نمایندگان مجلس و حتا روابط عمومی، خبرگزاری مجلس شورای اسلامی ، موزه مجلس و روابط عمومی کتابخانه مجلس اعلام نشده است ، اما احمد محیط طباطبایی مسوول مرمت موزه مجلس از ارائه طرحی برای نمایش این دو شیر در موزه مجلس سخن به میان آورده است.
اگرچه نصب دوباره این دو پیکره که نماد اقتدار ملی و نشانگر سابقه قانونگذاری در ایران به شمارمی روند ، با استقبال مردم و دوستداران میراث فرهنگی همراه بود و حتا این امید را در دل ها زنده کرده بود که پس از آن ، نشان جمعیت شیر و خورشید سرخ نیز بار دیگر مورد توجه قرار گیرد ، اما به نظر می رسد که دست های پنهان دوباره موفق شدند که دیدگاه خود را به هیات رئیسه مجلس تحمیل کنند و از آن ها بخواهند تا بدون سر و صدا این دو پیکره تاریخی را پایین بیاورند.
نصب و عزل دوباره این دو پیکره شیر برسردر مجلس به هر دلیلی که صورت گرفته باشد ، نمونه ای از تصمیم گیری های لحظه ای ، سلیقه ای و بی ضابطه مدیریت مجلس و اعمال قدرت و نفوذ گروهای فشار بر تصمیم گیری های آن هاست.
به این ترتیب ، اگرچه مسئول مرمت موزه از امکان نگهداری و نمایش آن ها در موزه مجلس سخن گفته است اما بیم آن هست که در اثر بی توجهی مسئولان ، آسیب های اساسی به این دو پیکره تاریخی وارد آید.