قوم سلم شاهنامه (سَئیریمۀ اوستا) همان اسلاف صربوکروات ها و آلان ها بوده اند


مطابقت نام کروات
ها و صرب ها و بلغارها با روکسولان ها و یازیگ ها و ووسون ها:

 

مطابقت نام یازیگ ها با صرب ها: تادئوتس سولمیریسکی در کتاب سرمت ها نام صرب را از زبان سرمت ها (سئورومات ها= مارپرستان) می داند و در زبان سنسکریتی خویشاوند زبان سرمتی صرب (صرپ) به معنی مار است. حتی نام بوسنی (پرستنده مار بزرگ) ترجمه ای از آن است. متقابلاً در ویکیپدیای انگلیسی جزء اول نام یازیگ ها را به درستی از مصدر یزیتن (پرستیدن و ستایش کردن) گرفته اند، ولی راجع به جزء دوم آن اگه (مار) نظر نداده اند:

यशस् n. yaza[s] honour, अग m. aga snake, es (Grecian sufix), सर्प m. sarpa snake.

معنی نام قوم سلم: بر اساس تطبیق صربوکروات ها با قوم سئورومات/سرمت در کتاب سرمت ها تألیف تادئوتس سولمیرسکی و لغات سنسکریت نام صرب ها و کروات ها (هروات ها) که از قبایل سرمت/سئورومات (قوم سلم) بوده اند مرکب از کلمه سئورو (سورو، هئورو، مار) و وات (متعلق) می باشد یعنی متعلقین به توتم مار. نخستین مرد و زن نزد سکاها و سرمت ها به شکل نیمه مار و نیمه انسان تجسم میشده اند. نام صرب هم به شکل سرپ در سنسکریت به معنی مار است. خود نام شاهنامه ای ایشان یعنی سلم را هم که بر گرفته از همان نام های سئورومات و سرمت میگیرند می توان به صورت سَلَم در سنسکریت به معنی دوستدار مار دانست: جزء سَ به معنی مار و جزء لم نام سلم به صورت لَم یا لمب می توانست به معنی به در خوشی بودن و آویزان کردن [سمبل کروات] هم مفهوم گردد:

स  m.  As snake, लमते verb climate {lam} delight in, लम्ब adj.  lamba hanging down.

از این جا است که در شاهنامه فریدون (کوروش) در سر راه سلم و دو برادرش تور و ایرج به شکل اژدها ظاهر میشود و کوروشا/خیمئیریا در نزد سکاها توتمی مرکب از شیر-بزکوهی-مار تصور میشده است. کلاً سکاها جد و جده قومی خود را تحت نام ماری و ماریانه نیمه مار، نیمه انسان می پنداشته اند که مجسمه نیا-ایزد ماری آنها از پازیریک پیدا شده است.

سکاییان شرقی نامشان سئورومات (گرامی دارندۀ مار یا مادر-مار) بوده است. نام تازیک/ تازی (تا-ازی= کسانی که پدرشان به شکل مار است) هم در کتاب های پهلوی در اساس به همین مردم ماوراء النهر اطلاق شده است: مطابق چهرداد نسک (دینکرد هشتم، فصل 13 بندهای 2 تا 8) پسران مشیَ (ماری) و مشیانه (ماریانه) عبارت بوده اند از ویگرد (بزکوهی، تور، پدر تورانیان غربی، اسکیتان)، هوشنگ (پدر ایرانیان) و تاز (سئورومات/سلم، پدر سکائیان شرقی) بعداً این نام سوم به سهو با بنی حیّه (اولاد مار، بنی طی) از قبایل بزرگ عرب یکی گرفته شد. چون سئورومات ها در حدود قرن های سوم و دوم پیش میلاد از آسیای میانه به سمت صربستان رفتند. جالب است که نام های صرب و بوسنی هم معنی منسوبین به مار معنی می دهند. معلوم میشود نام تاجیک از قوم سئورومات (سلم) یا آریبی شرق خبر آپیان و منابع آشوری که بین بلخ و طبرستان می زیسته اند، در تاجیکستان به یادگار مانده است. نام های باستانی قبیله ماساژت و ملکه اساطیری ایشان تومیریس در این نواحی را می توان به صور ماذَ-اژی-ت و تو-مئیری-ایس به معنی مادر ماران و پرستنده مار نیرومند گرفت. در شاهنامه فریدون برای امتحان در راه سلم (سئورومات) به صورت اژدها ظاهر میشود.

نام های آسی و یازیگ متعلق به قبایل آلان-سرمت را هم میشود به صورت اژی (مار، اژدها) و یا-اژیگ (مارپرست) باز سازی کرد. به قول هرودوت "قبایل سئورومات دو زبانی بودند و به زبان بومی آمازونی (مادر سالاری، سکایی) و زبان اسکلاوی (اسلاوی) سخن می گفتند". لابد چون در غرب به میان قبایل اسلاوی رسیدند زبان اسلاوی ایشان پُر کار برد و زبان مادرسالاری سکایی ایشان متروک شد. نویسندۀ کرووات میلان هوستیج که معتقد به تبار ایرانی کروات ها است به نمونه بازمانده هایی از این زبان در زبان کروات ها اشاره کرده است.

آئلیوس راسپا راگانوس فرمانروای روکسولانها که در حدود سال 118 میلادی در کرواسی و صربستان بر روکسولانها و سرمت های یازیگ (تیراندازان، صرب ها) فرمان می رانده است از خود دو کتیبه در کرواسی باقی گذاشته است. نام قوم وی روکسولان به صورت رخشو-آلان در زبانهای ایرانی و سانسکریت به معنی دارنده کراوات سرخ و سفید (به نشانۀ مار سرخ و سفید) است که حاوی نام کروات های دارنده کراوات سرخ و سفید می باشد:

आलान AlAna n. tie.

نام های صرب (سرپ) و سئورومات (سورومات)/ سئیریمه و کرووات (هئوروات) هم در سانسکریت به معنی گرامی دارنده خزنده و اژدها به هم میرسند:

सर्प m. sarpa snake, सुरा f. surA snake. ह्वार्य adj. hvArya serpentine, ह्वार्यm. hvArya serpent on.

نام های اساطیری ماری و ماریانه و فریدون اژدها شکل سر راه پسرانش سلم و تور و ایرج گواه این نظر هستند. برادران ویگرد (رمنده وحشی، بزکوهی، تور) و هوشنگ (پدر ایرانیان، ایرج) و تاز (پدرماروش= سئورومات، سلم) در دینکرد شکل قدیمی تر روایت سلم و تور و ایرج به نظر می رسند. مطابق اساطیر بوسنی، مار نخستین مخلوق است و چهل سال پیش از آفرینش انسان و حیوانات آفریده شده است. حتی نام سئورومات  و صرب را در سانسکریت می توان به معنی پرستندگان مار بزرگ گرفت و منظور از آن ها را بوسنی ها (بوآ-اسنی ها= گرامی دارندگان مار بزرگ) دانست:

सर्प  m.  sarpa  serpent. सुरा surA f. snake. मत mata adj. honoured.

بر این اساس نام های قوم خویشاوند آنها یعنی ماساگت ها/آلانها/آسی ها از مسَ-اگته (مار سمی بزرگ) و اَله (مار سمی) و اژی (مار) ترکیب یافته است. نام ینتی سایی چینی ایشان هم در شکل یوناتی سایی در سانسکریت به معنی پرستندۀ مار است. در میان نام های قومی قبایل سکاییِ م هاجر به سمت افغانستان و هند، نام های آسیانی و پاسیانی و سکاروکه را میشود به ترتیب منسوب به عقاب (بلوچان) و منسوب پهلوانان (پَهلَوهای سیستان) و منسوب به بزکوهی (سکائیان برگ هئومه) گرفت.

نام یازیک متعلق به نیاکان صرب ها را میشود به صورت یا-زیک هم یاری شده توسط توتم مار معنی نمود.

مطابقت مردم ریش سرخ ووسون (اولاد کلاغ، کلاغپرست) با بلغارهای سرخ موی:

نام رهبر ووسون ها کوئن مو و کلمۀ بَلَ-گوره در زبانهای هندوایرانی کهن به ترتیب معنی شاه سرخ و کلاغ سروران (زاغساران اساطیری) را می دهد و اینها نشانگر مطابقت بلغارها با ووسونهایی (اولاد کلاغ، کلاغپرست) است که همراه هونها از آسیای میانه به اروپا آمدند. نام اساطیری زاغساران (آنان که سرورشان زاغ است) در منابع عهد اسلامی دقیقاً مطابق نام بَلَ-گورَ (زاغ-سرور) در سنسکریت است:

बल m. bala crow, गुर adj. gura chief.